ضرورت محور قرار گرفتن روحانیت در مساجد
به گزارش بلاغ به نقل از رسا، امروز وسایل ارتباط جمعی (رادیو، تلویزیون و اینترنت و شبکههای اجتماعی) از مهمترین لوازم زندگی ما شدهاند و بدون هیچ محدودیتی مرزهای جغرافیایی را در مینوردند و از مهمترین راههای کسب آگاهی و اطلاعات و از فراگیرترین و توانمندترین منابع معرفتی بشر به شمار میروند.
این ابزارهای تبلیغی که با رشد فزایندهای در حال افزایش است و موضوع رسانه های نوین، عملکرد و آثار آنها بی شک موضوعی بسیار مهمی است و روحانیان باید در جایگاه متولیان دین جامعه، موضع خود را درباره آنها روشن و حکم تعامل با آنها را تبیین کنند؛ زیرا از دو حالت خارج نیست:
الف. این پدیده نو در خدمت تبلیغات دینی باشد که اسلام نیز نسبت به بهرهگیری حداکثری از آنها تأکید دارد.
ب. این تکنولوژی که سحرگونه بر افکار و رفتار مخاطبان خود اثر میگذارد، دستاورد دشمنان ماست که از نظر اسلام به ضرورت مقابله با آن خواهیم رسید.
از این رو، برای شناسایی ضرورت تبلیغ نوین طلاب و همچنین بررسی آسیبهای آن و رغبت نداشتن طلاب به تبلیغ سنتی و چهره به چهره، خبرگزاری رسا در گفتوگویی با حجت الاسلام والمسلمین کریم خانمحمدی، مدیر گروه تربیتی، اجتماعی، رصد و نیازسنجی پژوهشکده باقرالعلوم(ع) به بررسی این موضوع پرداخته است.
آشنایی با حجت الاسلام والمسلمین خان محمدی:
حجت الاسلام والمسلمین کریم خانمحمدی، متولد سال 1349شمسی است. وی همزمان با تحصیلات کلاسیک، از سال 1360 در حوزه علمیه زنجان به فراگیری علوم اسلامی پرداخت و در سال1367 در هجده سالگی با اخذ قویترین توصیه نامهها از استادان حوزه علمیه زنجان، به حوزه علمیه قم وارد شده و در جوار بارگاه ملکوتی حضرت فاطمه معصومه(س) به تحصیل و تهذیب نفس پرداخت. وی افتخار شاگردی آیات عظام: جوادی آملی، مکارم شیرازی، جعفر سبحانی و محقق داماد را دارد.
او در سال 1370 با رتبه ممتاز در کنکور سراسری، به دانشگاه تهران وارد شده و تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته جامعه شناسی آغاز کرد و در سال 1375 نیز با همان رتبه ممتاز در مقطع کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه تهران پذیرفته شده، در محضر بزرگ ترین استادان این رشته به کسب دانش پرداخت.
وی در سال 1383 در مقطع دکترای دانشگاه امام صادق(ع) در رشته ارتباطات پذیرفته شده، زیر نظر استادانی همچون پروفسور حمید مولانا، دکتر معتمدنژاد؛ پدر علم ارتباطات ایران، دکتر باقر ساروخانی، بنیانگذار جامعه شناسی ارتباطات در ایران، دکتر محسنیان راد، دکتر عماد افروغ و دکتر داود فیرحی پژوهشهای خود را ادامه داد. پایان نامه دوره دکترای وی با عنوان عقلانیت ارتباطی از شاخصترین پژوهشهای دانشگاهی ایران در عرصه دین و جامعه به شمار میآید.
حجت الاسلام والمسلمین خان محمدی همزمان با تحصیلات حوزوی و دانشگاهی، به پژوهش و تدریس در مراکز آموزش عالی و مراکز پژوهشی حوزه علمیه قم پرداخته، از چهره های پیشتاز در عرصه مطالعات اجتماعی دین محسوب میشود.
زمینههایی که وی به آنها علاقه دارد، جامعهشناسی دین و فرهنگ و رسانهها است و تحقیقات علمی آکادمیک و میدانی بسیاری در این باره داشته است. راهنمایی و مشاوره بیش از 80پایان نامۀ دکتری و کارشناسی ارشد از دیگر افتخارات علمی او به شمار میآید.
دکتر خان محمدی تجربه سالها حضور در کسوت روحانیت و تبلیغ فرهنگ دینی و همراهی با مردم را با آخرین یافتههای جامعهشناسی مدرن، در کنار هم قرار داده و نظریه عقلانیت وحیانی را راهی برای احیای فرهنگ و زندگی دینی در جهان عقل گرای معاصر میداند.
وی اکنون، عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) و استاد دورههای دکترا و کارشناسی ارشد، مدرس حوزه علمیه قم و، مدیر گروه تربیتی، اجتماعی، رصد و نیازسنجی پژوهشکده باقرالعلوم(علیه السلام) است.
در ادامه متن گفتوگو با ایشان آمده است:
هدف از تأسیس گروه تربیتی، اجتماعی، رصد و نیازسنجی پژوهشکده باقرالعلوم چه بوده است؟
پژوهشکده باقرالعلوم(ع)، پژوهشکدهای وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی است؛ اما از چهار سال گذشته زیر نظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اداره میشود. از این رو، زیرگروههای جدیدی همچون: گروه تربیتی، اجتماعی، رصد و نیازسنجی، مطالعات و ارتباطات دینی و مطالعات اسلام و تولید محتوای تبلیغی در این پژوهشکده تشکیل شد.
گروه تربیتی، اجتماعی، رصد و نیازسنجی با دو هدف زیر تأسیس شد:
نخست رصد وضعیت موجود تبلیغ و مبلغان: یعنی وضعیت تبلیغ در جامعه از منظر پیام فرست(مبلغان)، مخاطبان تبلیغی و پیام و گفتمان موجود رصد میشود؛
دوم ارائه الگوها مطلوب تبلیغی: بر اساس رسالت سازمان تبلیغات اسلامی باید تبلیغ وضعیت موجود را به وضعیت مطلوب برسانیم؛ از این رو، برای رسیدن به وضعیت مطلوب تبلیغی باید راهکارهایی مطرح شود.
در رصد تبلیغ موجود، ابتدا وضعیت موجود تبلیغ در کشور رصد میشود و در گام بعدی به آسیبشناسی تبلیغی وضعیت موجود میپردازیم و در مرحله بعد، نکات قوت، فرصتها و چالشهای پیشرو تبلیغ را ارزیابی و در مرحله چهارم، راهکارها و الگوهایی برای رسیدن به وضعیت مطلوب تبلیغی را مطرح میکنیم.
در تمام عرصههای تحقیق بر اساس مدلواره پژوهشها را انجام میدهیم، و این گونه نیست که چندین سال به رصد وضعیت موجود تبلیغ بپردازیم و چندین سال نیز به آسیبشناسی و چندین سال هم راهکار ارائه دهیم، بلکه در تمام عرصهها به تناسب موضوع، پروژه تحقیقاتی همزمان تعریف شده است.
روشهای تحقیق پژوهشگران گروه تربیتی، اجتماعی چگونه است؟
به لحاظ روششناختی و جامعهشناسی پژوهشگران از دو روش میدانی(استاتیک) و روش پیمایشی استفاده میکند:
روش نخست میدانی است: یعنی پژوهشگر در عرصه تحقیق و نشانگاه حضور مییابد و موضوع مربوط به پژوهش را با تکنیکهایی همچون: مصاحبه، مشارکت، مشاهده مشارکتی و اسناد موجود در میدان بررسی میکند؛
روش دوم نیز پیمایشی است: در این روش پژوهشگر پرسشنامههایی را میان جامعه هدف خویش توزیع و جوابهای آن را دریافت میکند.
ما در بیشتر پژوهشها از این دو روش استفاده میکنیم؛ گرچه این دو روش نیز برای رسیدن به نتیجه مطلوب کافی نیست؛ بنابراین از دو روش دیگر همچون: تحلیل محتوا و فراتحلیل در پژوهشهای خویش بهره میبریم؛ا یعنی اسناد و پژوهشهایی را که در عرصه تبلیغ تولید شده است، بررسی میکنیم، چون این اسناد نیاز به تحلیل محتوا و فراتحلیل دارد. البته در مرحله چهارم از روش کتابخانه نیز استفاده میکنیم.
در صورت امکان عناوین پژوهشی گروه تربیتی اجتماعی را نیز بیان کنید؟
در سال 1394 عنوانهای کلی پژوهشهای این گروه تصویب شد که برخی از پژوهشها در حال انجام و سرانجام رسیدن است و برخی از طرحها هنوز شروع نشده است. پژوهشهایی که در گروه تربیت اجتماعی انجام میشود، دارای دو ویژگی مهم است:
موضوعهای پژوهش به روز و درباره امور مبتلا به جامعه است؛ بنابراین موضوعهای پژوهش، تنها علمی نیست و سعی میکنیم موضوعات پژوهش را به گونهای انتخاب کنیم که از مسائل اجتماعی جامعه برخاسته باشد.
همچنین رویکرد پژوهشها کاربردی است؛ در پژوهشهای این گروه در نهایت از پژوهشگر خواسته میشود که راهکارهایی مطرح کند؛ یعنی در پژوهشها تنها به بررسی و رصد بسنده نکردهایم و باید نتیجه و راهکارهای ارائه شده نیز کاربردی باشد.
عناوین کلی پژوهشهای این گروه عبارتند از:
الگوی مطلوب هیأتهای مذهبی: در عرصه تبلیغ، هیأتهای مذهبی زیادی وجود دارد و این هیأتها به گونههای مختلف مدیریت میشود؛ بنابراین در این پژوهش به دنبال آن هستیم که با بررسی هیأتهای موجود، الگوی مطلوب مدیریتی هیأتهای مذهبی را استخراج کنیم، یعنی باید بدانیم هیأتهای مذهبی، چگونه اداره شود؛ وابستگی آنها چگونه باشد؛ هیأتهای مذهبی روحانی محور، مداحمحور باشد یا خیر و حکومت و دولت در هیأتها به چه میزان دخالت داشته باشد؟
شیوههای حضور تبلیغ طلاب در شبکههای اجتماعی(فرصتها، تهدیدها و راهکارها): امروزه طلاب فقط به تبلیغ سنتی و چهره به چهره مشغول نیستند؛ بلکه برخی از آنها به تبلیغ در فضای مجازی روی آوردهاند؛ اقتضای جهان امروز این است که برخی از طلاب در عرصهها تبلیغ نوین فعالیت کنند؛ از این رو این سؤال پیش میآید که طلاب چگونه در این عرصه فعالیت کنند؟ تبلیغ روحانیان در فضای مجازی جمعی باشد یا فردی؟ همچنین در این زمینه به الگوهای مختلف نیاز داریم؛ بنابراین در این پژوهش به بررسی آنها پرداختهایم.
بررسی مقایسهای شیوههای تبلیغی مبلغان مسیحی و مسلمان: مسیحیت و اسلام دو دین تبشیری هستند؛ هرچند اسلام آموزههای فراوانی در مسأله تبلیغ دارد؛ اما مسیحیت در این امر تقدم دارد و مبلغان زیادی را در تمام نقاط جهان تربیت کرده است؛ بنابراین ما نیز میخواهیم از الگویهای آنها نیز استفاده کنیم.
بررسی روشهای تضعیف باورهای دینی در شبکههای اجتماعی و راهکارهای مقابله با آنها:امروزه برخی در شبکه های اجتماعی به عمد دینداری جوان را تضعیف میکنند و این گونه افراد از تکتیکها و شیوههای ویژهای استفاده میکنند؛ بنابراین در این پژوهش به دنبال آن هستیم که این شیوهها را واکاوی کنیم و راهکارهایی را برای مقابله با آنها ارائه دهیم.
بررسی فعالیتهای مساجد تبلیغی نمونه کشوری: برخی از مساجد در کشور در جذب جوانان و فعالیتهای فرهنگی نمونه هستند؛ از این رو در این باره این عنوان طرح را تصویب کردیم.
منبرهای چند رسانهای: یکی از مسائلی که امروزه در تبلیغ وجود دارد این است که روحانیون از ابزارهای نوین تبلیغی همچون لبتاپ، ویدئو پروژکتور، استفاده میکنند و گاهی نیز این کار تلفیقی از فیلم و سخنان روحانی شده است؛ اما هنوز عوارض و آسیبهای این گونه تبلیغها شناسایی نشده است.
بررسی تأثیر شبکههای اجتماعی بر دینداری جوانان از منظر نخبگان: در شبکههای اجتماع دو مقوله وجود دارد: نخست اینکه مطالبی که در درون شبکههای اجتماعی رد و بدل میشود؛ دوم اینکه اصل شبکههای اجتماعی: در گذشته شبکههای اجتماعی وجود نداشت و در دهههای اخیر این شبکهها به وجود آمده است.
در این طرح به این مسائل پرداختهایم: وجود شبکههای اجتماعی چه أثری بر دینداری مردم میگذرد؟ آیا شبکههای اجتماعی دینداری را تضعیف یا تقویت میکند یا اینکه نسبت به این امر خنثی هستند؟ اگر این شبکهها دینداری مردم را تضعیف میکنند، چه راهکارهایی برای مقابله با آنها وجود دارد؟
آسیبشناسی امور پنجگانه در شهر قم:گروهی از پژوهشگران تمام آسیبهای جامعه را شناسایی و احصا و گزارش آن را به رهبر معظم انقلاب ارائه کردند، و ایشان بر شناسایی و تحقیق آسیبشناسی چندین مسأله مهم همانند: قاچاق، اعتیاد، حاشیهنشینی، فحشاء و طلاق در تمام استانها کشور تأکید کردند؛ بنابراین این گروه این آسیبها را در استان قم شناسایی میکند و مسأله مهم این پژوهش ارائه راهکارهای تبلیغی فرهنگی به مبلغان برای پیشگیری از آسیبهای این موارد پنجگانه است.
سطح تمایل طلاب به تبلیغ سنتی: بسیاری از طلاب به تبلیغ سنتی و طرح هجرت علاقه ندارند، و گاهی اوقات در قم حضور دارند و به تبلیغ نمیروند. یکی از آسیبها در این زمینه این است که بسیاری از طلابی که با عنوان روحانی مستقر به روستاها رفتهاند، بعد از مدتی به قم برگشتهاند و در اینجا مشکلات را تحمل میکنند و به تبلیغ نمیروند؛ از این رو موضوعی با عنوان سطح تمایل طلاب به تبلیغ سنتی تدوین شده است که در این تحقیق مشکلات و آسیبهای موجود در این باره را واکاوی میکنیم.
نیاز سنجی تبلیغی نوجوانان در مدارس: گاهی اوقات طلاب با هدف تبلیغ میان نوجوانان و جوانان به مدارس مختلف فرستاده میشوند؛ اما طلبهها باید نیازهای این قشر را شناسایی کنند؛ از این رو در عرصه نیازسنجی تبلیغی پژوهشهایی برای زنان، کودکان و زندانیان تدوین شده است.
بررسی آسیبشناختی آیین سازی در ایران در سه ده اخیر: گاهی اوقات در جامعه مذهبی ایران آیینسازیها و دههسازیهای نامناسب همانند دهه محسنیه و آیین تشتگذاری مطرح میشود؛ از این رو در این گروه پژوهشی برای بررسی پیامدها و آسیبهای آن تدوین شده است.
و نقد و بررسی انمیشنهای مذهبی.
آیا تا کنون گروه تربیتی اجتماعی کتاب و مقالاتی را منتشر کرده است؟
قبل از اینکه پژوهشکده زیر نظر وزارت علوم برود، کتابها و مقالات مختلفی تولید و منتشر میشد؛ اما از زمانی که بنده مدیریت این گروه را بر عهده گرفتم و گروههای جدیدی تشکیل شد، تاکنون در این گروه کتابی و پژوهشی را به چاپ نرساندهایم. هرچند نشریات و فصلنامه از سابق تاکنون در این گروه منتشر میشود؛ یعنی نتایج و مطالبی که از پژوهشها استخراج میشود، در قالب مجلات و فصلنامه منتشر میشود. بنابراین فصلنامه تربیت تبلیغ با رویکرد مشاوره و فصلنامه مطالعات معنوی در زمینه عرفانهای نوظهور زیر نظر گروه تربیتی، تبلیغ و رصد تدوین و منتشر میشود.
همچنین کتابها و فصلنامه های در حال تدوین و انتشار عبارتند از:کتاب جنبشهای هندی: ایران از جنبشهای نوپدید متأثر است و یکی از منشأها و مراکز عرفانهای نوظهور کشور هند است، در این گروه کتابی در این باره در حال تولید و تدوین است.
کتاب بررسی تطبیقی مؤلفههای معنویتگرایی جدید و عرفان اسلامی: از علل گرایش مردم به عرفان نوظهور و نامطلوب این است که عرفان اسلامی به گونه مناسب در جامعه ترویج نشده است و عرفان اسلامی را ویژه طلاب و عده خاصی نگه داشتهایم؛ در حالی که باید عرفان اسلامی در کشور و میان مردم عرضه شود؛ اما در معرفی عرفان واقعی به مردم خلأهای زیادی وجود دارد و از سوی دیگر، مردم نیازهای معنوی دارند؛ بنابراین آنها به عرفانهای کاذب روی خواهند آورد.
کتاب جنبشها متافیزیکی و فصلنامه پژوهشهای معنوی در زمینه جنبشها نوظهور و معنوی.
شما در حال حاضر برای انجام پژوهشها با چندین پژوهشگر همکاری میکنید؟
فعالیتها و پژوهشهای گروه تربیتی اجتماعی از طریق برونسپاری انجام میشود؛ از این رو سعی میکنیم هر پروژهای را به یک محقق و پژوهشگر ارائه بدهیم. ما در حال حاضر با 20 نفر محقق ارتباط داریم و نزدیک به 15 طرح در حال انجام است؛ پژوهشگران این گروه افرادی هستند که حداقل مدرک کارشناسی ارشد دارند؛ زمانی به محققان پروژهای را واگذار میکنیم که رزومه قوی داشته و حداقل کتاب و مقالهای را نگاشته باشند؛ بیشتر پژوهشگران این گروه دانشجوی دکتری یا دارای مدرک دکتری هستند.
در این زمان تبلیغ را چگونه رصد و ارزیابی و به مبلغان چه نوع تبلیغی را پیشنهاد میکنید؛ تبلیغ سنتی یا تبلیغ نوین؟
مبلغان باید در هر دو عرصه تبلیغ نوین و سنتی حضور فعال داشته باشند و قضاوت درباره برتری میان تبلیغ نوین یا سنتی، قضاوت نادرستی است. برخی از نظریهها در ارتباطات با تأثیرپذیری از نظریه مک لوهان، این مسأله را بیان میکنند که وقتی رسانههای جدید به عرصه میآیند، عرصه برای تبلیغ سنتی بسته خواهد شد، و سوادآموزی نیز از طریق رسانههای دیجیتال انجام میشود و به زودی رسانههای نوین جای مدارس را خواهند گرفت؛ اما تجربه نشان داده است که این اتفاق روی نمیدهد، بنابراین از نظر اینجانب تبلیغ رسانه و همچنین شبکههای مجازی نمیتوانند جایگزین تبلیغ سنتی و چهره به چهره شود.
رهبر معظم انقلاب در رهنمودی تعبیری این گونه دارد:
امروز، بحث این است که با وجود رسانههای مدرن عرصه برای تبلیغ چهره به چهره رها کنیم؛ رهبر معظم انقلاب میفرماید؛ خیر؛ تبلیغ چهره به چهره بسیار اهمیت دارد.
از منظر علم ارتباطات نیز ثابت شده است که برخی از مضامین از طریق شبکههای مجازی و رسانهها قابل انتقال نیست و تا امروز فردی از طریق این شبکهها دیندار نشده و دین اسلام را نپذیرفته است.
افرادی که اصل دینداری را پذیرفتهاند، برای تقویت و اطلاعگیری از شبکهها مجازی استفاده میکنند؛ اما این شبکهها نمیتوانند خاصیت و کارکرد «کاشت» را داشته باشند؛ یعنی این رسانههای نوین نمیتوانند بذر دینداری را بکارند و این شبکه ها فقط مکمل و عامل تقویت دینداری هستند. از این رو، تبلیغ سنتی، چهره به چهره و نفس به نفس، نقش بسیار ارزندهای در افزایش دینداری در جامعه دارد؛ زیرا برخی مضامین دینداری را نمیتوان از طریق شبکهها و رسانهها انتقال داد.
مثلا فردی که خواستار آن است که دینداری و معاشقه داشته باشد، باید در مجلس دعا و زیارت حاضر شود؛ اما فردی که تنها صوت زیبای دعا و مداح را از طریق رسانهها میشنود، حال و هوای حضور در مجلس را به دست نخواهد آورد.
همچنین گاهی اوقات پخش مجلس دعا از رسانه برای مردم چندشآور و تهوعآور است. برخی در مجالس عزاداری در حال گریه و زاری هستند و حالاتی را از خودشان بروز میدهند که تنها ویژه همان زمان و مکان و مجلس است؛ اما اگر همین جلسه از رسانه بخش شود؛ حالت کاریکاتوری پیدا میکند و سبب میشود که برخی این مجالس عزاداری را مسخره کنند؛ بنابراین برخی از عرصههای دینداری و مجالس عزاداری نباید از طریق رسانه منتقل شود و رسانهای شدن آن مضر به اصل دین است.
از این رو، مبلغان باید مساجد را گرم نگه دارند. مبلغان به تبلیغ سنتی روی بیاورند، اما برخی معتقدند زمانی خواهد آمد که دیگر به تبلیغ سنتی نیازی نیست، در حالی که بنده به عنوان متخصص علم ارتباطات معتقدم، هیچ زمانی از تبلیغ چهره به چهره و سنتی بینیاز نخواهیم بود؛ بلکه برخلاف نظر موجود، بعد از مدتی عطش مردم به این رسانهها مدرن، شبکههای جدید فروکش خواهد کرد، همانند اینکه استفاده مردم این مسائل در ابتدای پیدایش شبکههای مجازی کم بود، بعد از مدتی آمار استفاده بالا رفت و بعد از گذشت زمانی سبب دلزدگی مخاطبان میشوند و به مرور، زمان استفاده از شبکه اجتماعی کنار گذاشته خواهند شد. مانند زمانی که ویدئو تازه به ایران آمد، به شدت با آن مبارزه شد و مسؤولان گفتند که این ابزار، شیطانی است و نباید مردم به آنها مشغول میشوند؛ اما بعد از مدتی استفاده از ویدئو کم شد و در این زمان زینت طلاقچهها شده است و برای شبکههای مجازی نیز همچنین اتفاقی روی خواهد داد.
زیرا مردم نیازهای واقعی دارند، فیلم و رسانهها جای واقعیت را نخواهد گرفت؛ در تاریخ سینما مشاهده میکینم که زمانی که فیلم به تهران آمده بود، با استقبال مردم روبهرو شد و مردم تشنه تماشای فیلم بودند و 8 تا 9 ساعت در صف سینما در انتظار یک فیلم میایستادند؛ برخی یک فیلم را چهار بار در روز میدیدند؛ در حالی که امروز جوانان هیچگاه یک فیلم را بیش از یکبار مشاهده نمیکنند.
بنابراین به زودی عطش جوانان به شبکههای مجازی فروکش خواهد کرد؛ اینها به دنبال نیازهای واقعی خویش میروند و مردم نیازها واقعی خویش را در رسانهها به دست نخواهند آورند.
البته نباید عرصه فضای مجازی رها شود، بلکه در این زمینه را به صورت متمرکز مدیریت کنیم؛ یعنی در جامعه مدرن به دلیل زیاد بودن اطلاعات؛ با انباشت و انفجار اطلاعات مواجه هستیم؛ بنابراین انسانها نمیتوانند اصل را از فرع تشخیص دهند؛ یعنی فرعهای زیادی وجود دارد، تمام اطلاعات در دنیا کپی شده است و انسانها نمیدانند کدام اصل و کدام کپی است.
در این عرصه انسانهایی که میخواهند دیندار باشند؛ بعد از مدتی نمیتوانند به این شبکههای مجازی اعتماد کنند، زیرا این شبکهها بسیار زیاد شده است و مردم نمیدانند که کدام اطلاعات درست و غلط است؛ بنابراین این شبکهها برای انسانها دلزدگی ایجاد میکنند؛ از این رو افراد برای خودشان چندین شبکه مجازی را در عرصه دینداری انتخاب میکنند و سراغ دیگر شبکهها نمیروند و آنها را ترک خواهند کرد.
در زمینه ترویج دینداری اصیل باید از یکسری شبکههای پایهای و آرمدار استفاده کنیم؛ همانند اینکه این شبکه مجازی، صدای حوزه علمیه قم و طلاب است؛ از این رو در زمینه تبلیغ دینی در شبکههای مجازی باید به دنبال برندسازی باشیم؛ زیرا مردم بعد از مدتی در شبکههای مجازی به دنبال برند خواهند رفت، همانگونه که مردم کالاها را بر اساس برند خریداری میکنند.
به نظر شما چرا برخی طلاب خوش نشین شدهاند و از تبلیغ در روستاها و طرح هجرت استقبال نمیکنند؟
رسالت اصلی روحانیان تبلیغ دینی است؛ طلاب به چه دلیل در حوزهها علمیه فقه و اصول و دروس دین را فرا میگیرند؟ «وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ» (سوره توبه،آیه 122)
بر اساس این آیه شریفه، هدف تفقه که اساس حوزه است، این است که طلاب مردم را انذار و تبلیغ کنند؛ اما یکی از آسیبهایی که در حوزه وجود دارد این است که طلاب با رسالت اصلی خویش یعنی تبلیغ فاصله زیادی گرفتند و این مسأله آسیب بسیار جدی برای حوزه علمیه و فرهنگ جامعه ایران در پی دارد.
در این زمان مشاهده میشود که روحانیان به رسالت اصلی خویش، تبلیغ نمیپردازند؛ این مسأله به این دلیل است که روحانیان در عرصهها اجتماعی حضور نیافتهاند و بسیاری از آنها کارمند، نماینده ولی فقیه، استاد حوزه و دانشگاه شدهاند، و آخرین گزینه طلاب، رفتن به تبلیغ و مبلغ مستقر در روستا شدن است.
که این مسأله باید معکوس باشد، از این رو حکومت اسلامی باید تمهیدی را بیندیشد که زمینه برای تبلیغ مبلغان فراهم شود؛ یعنی طلبه بعد از اینکه ده پانزده سال در حوزه درس خواند، به شهرستان برگردد و متولی یک مسجد شود و مسجدداری کند؛ اما در این زمان روحانیان مسجدداری را فراموش کردهاند و طلاب قوی و با استعداد پای به عرصه تبلیغ و مسجدداری نمیگذارند، و این آسیب به این دلیل است که حکومت ایران در زمینه تبلیغ طلاب غفلت بزرگی انجام داده است و این گونه میاندیشد که رسالت اصلی طلاب این است که آنها در ادارات به فعالیت مشغول کار شوند، یا اینکه نماینده ولی فقیه در ارگانهای ارتشی و سپاهی شوند، یا اینکه در پژوهشکدهای مشغول تحقیق باشند؛ اما حکومت در عرصه تبلیغ طلاب اهتمام جدی ندارد و مزد و مزایای مناسبی برای این مسأله در نظر نگرفته است.
فرض کنید، یک طلبه با عنوان روحانی مستقر به روستایی برود؛ نخست اینکه حقوق و مزایای کافی به وی نمیدهند و فعالیت وی یک شغل محسوب نمیشود. دوم اینکه: طلبههای خوش استعداد جذب ارگانها و نهادهای اداری کشور میشوند و زمانی برای فعالیت این روحانیان در عرصه تبلیغ باقی نخواهد ماند.
بنابراین، بیش از اینکه طلاب برای نرفتن به تبلیغ، مقصر باشند، مراکز و مؤسسات و نهادهای مربوط مقصر هستند، و گفتمان مناسبی در زمینه تبلیغ در نظام وجود ندارد، در حالی که اگر نظام اسلامی نصف بودجهای را که برای آسیبزدایی قاچاق، فحشاء و طلاق اختصاص داده، برای تبلیغ طلاب در نظر بگیرد و آنها را در مراکز مختلف با عنوان مبلغ دینی بگمارد، هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ فرهنگی سود خواهد کرد.
دادسراها پر از پروندههای قضایی و شلوغ شده است و مسؤولان قوه قضاییه بیان کردهاند که 15 میلیون پرونده قضایی وجود دارد و اگر 5 نفر در هر پرونده گرفتار باشند، یعنی تمام مردم ایران درگیر پروندههای قضایی هستند.
طرح بنده این است که دولت، روحانیان زبردست و نخبه را به صورت پاره وقت جزء هیأت علمی مساجد قرار دهد؛ برخی اعضای هیأت علمی دانشگاه، نخبگان حوزوی هستند؛ آنها باید فعالیتهای دیگر خویش رها کنند و تنها در مساجد به تدریس و مشاوره مشغول شوند، آنها باید قرارداد با دانشگاه داشته باشند که زمانی را که صرف میکند جزء فعالیت آنها محسوب شود؛ بنابراین نخبگان حوزوی دو روز در دانشگاه تدریس دارند و بقیه فعالیت خود را در مسجد انجام میدهند؛ همچنین در مساجد اتاقی برای مبلغ مشاور در نظر گرفته شود که روحانی فعالیت و پژوهش خود را در این مکان انجام دهد و درب اتاق وی 24 ساعته به روی مردم و نمازگران باز باشد و هر فردی که مشاوره خواست، بگویند: فلان دکتر در فلان مسجد مشاوره میدهد.
این طرح باید در تهران و کلانشهرها با 30 تا 40 نفر از اساتید نخبه حوزوی در مساجد انجام شود و به جای اینکه مردم در دادگستریها اختلافهای خویش را رفع کنند، در مساجد با مشاوره مشکلات آنها حل و فصل شود.
در تهران علمایی همچون: آیت الله مجتهد تهرانی و آیتالله خوشوقت وجود داشتند؛ این بزرگان در زمان شاه از نخبگان حوزوی بودند و در مساجد شهر مستقر شده بودند؛ اما در این زمان در این باره خلأ بزرگی وجود دارد، و هیچ روحانی نخبه به مسجد نمیرود و بیشتر به کار اداری مشغول شدهاند.
بنابراین در این زمان باید مسجدمحوری را میان مبلغان ترویج کینم؛ یعنی آنها محور فعالیتهای فرهنگی مسجد قرار بگیرید، و مسجد، محور نخواهد شد مگر اینکه روحانی نخبه امام جماعت مسجد باشد؛ و روحانی نخبه به مسجد نمیرود مگر اینکه حقوق و مزایای کافی برای وی در نظر گرفته شود.
طلبههای خوش استعداد قاضی میشوند و ماهی هشت میلیون تومان حقوق دارند؛ اما امام جماعت مسجد هیچ گونه حقوقی ندارد؛ در حالی که باید نخبگان حوزوی جذب مسجد شوند؛ اما اکنون برخی مساجد ایران یا امام جماعت ندارند یا اینکه امام جماعت فست فودی دارند؛ یعنی امام جماعت به کار دیگری مشغول است و در وقت نماز به مسجد میرود و هشت رکعت نماز ظهر و عصر را میخواند و سریع از مسجد بیرون میرود و مردم و نمازگران فرصت ارتباطگیری با روحانی را نمییابند؛ در حالی که در زمان گذشته، روحانی از ساعت 11 در مسجد حضور داشت و نمازش را میخواند و بعد از ظهر مردم مشکلات خویش را با امام جماعت مطرح میکردند.
در عرصه فرهنگی با اجبار نیروی انتظامی نخواهیم توانست موفق شویم، مقوله حجاب را نمیتوان با اجبار حل کرد، بیحجابی و بدحجابی در تهران با اینکه اجبار وجود دارد، اما از برخی کشورها بیشتر است، و این مسأله بدین جهت است که روحانیان ما به رسالت خویش یعنی تبلیغ مشغول نیستند و در زمینهها دیگر مشغول شدهاند.
لذا اگر دولت ادعا میکند که اسلامی است، باید زمینههای تبلیغی طلاب را فراهم کند. اگر دولت شاهنشاهی بود، بسیاری از طلاب پشت پا به حکومت میزدند و به تبلیغ میرفتند، اما در این زمان حکومت اسلامی شکل گرفته و طلاب این گونه میاندیشند که صلاح نظام اسلامی این است که در فلان اداره یا نهاد مشغول فعالیت باشند.
مساجد سنتی همچون مسجد چهل ستون زنجان دارای صحن بزرگ است، از ساعت 11 این مسجد شلوغ میشود و در کنار درب ورودی اتاقی برای امام جماعت وجود دارد، که مردم وجوهات خود را میآورند و مسائل و مشکلات خود را با امام جماعت مطرح میکنند؛ بسیاری از مشکلات و اختلافات خانوادگی در همین مکان حل و فصل میشود؛ اما در این زمان این مساجد به ندرت وجود دارد، دلیل مسأله این نیست که مردم به روحانیان گرایشی ندارند، بلکه ما طلاب به مسجد و مردم گرایش نداریم.
در سیره ارتباطی پیامبر اکرم(ص) آمده است که: منزل پیامبر به مسجد چسبیده بود؛ اما در روایتی آمده است که پیامبر زمانی که میخواستند به مسجد بروند؛ مسافتها طولانی را برای رفتن به مسجد انتخاب میکردند؛ همچنین پیامبر اکرم(ص) هر روز از یک مسیر مختلف به مسجد رفتند.
تحلیل این روایت آن است که: پیامبر اسلام میخواستند خودشان را در معرض ارتباط با مردم قرار دهند؛ یعنی زمانی که کشاورز، دورهگرد و مغازهدار رسول اکرم را مشاهده و ایشان به آنها سلام میکردند؛ آنها نیز پشت سر پیامبر به مسجد میآمدند و مشکلات خویش را با رسول اکرم مطرح میکردند و ایشان راهحلهای مناسبی برای مشکلات آنها ارائه میدادند.
همچنین در روایت آمده است که پیامبر برای بازگشت از مسجد نزدیکترین راه را انتخاب میکردند؛ یعنی زمانی که نماز تمام شد، کار پیامبر(ص) نیز به سرانجام رسیده بود و وقت را در بازگشت تلف نمیکردند.
اینکه برخی میگویند، مردم از مسجد و منبر استقبال نمیکنند، پذیرفته نیست؛ در این زمان روحانیان مشغول فعالیتهای روزمره خودشان شدهاند و مردم را رها کردهاند نه اینکه مردم دینداری را رها کرده باشند. متأسفانه امروزه روحانیان مردم را رها کردهاند و این مسأله تقصیر نهادهای حوزوی است؛ چرا نهاد مسجد در حوزه وجود ندارد و سازمان اوقاف حقوق امام جماعت را تأمین نمیکند؟ متأسفانه عزم و اراده ملی در عرصه فرهنگ و تبلیغی وجود ندارد.
طلابی که در طرح هجرت شرکت میکنند، بعد از مدتی به شهر قم باز میگردند و میگویند، برنامهای برای ما وجود ندارد، شهریه آنها قطع میشود و متأسفانه برخی در حوزه این گونه میاندیشند که طلبهها باید از ابتدا تا زمان مرگ(ز گهوراه تا گور) درس بخوانند؛ اما طلبه این همه دروس دینی را برای چه کاری بخوانند؟
در حالی که باید برای طلاب مقطع ده یا پانزده ساله تدوین شود و در ادامه به تبلیغ بروند؛ تمام دانشمندان و پروفسورهای دنیا در نهایت، ده یا پانزده سال درس خواندهاند؛ برخی آنها پژوهشگر یا استاد و بقیه آنها برای خدمت آماده شدند؛ در حالی که، باید حقوق و مزایای کافی و شهریه بیشتری برای طلبهای که از قم هجرت کرده نسبت به فردی که در قم مانده، در نظر گرفته شود.
نظر شما درباره مداح محوری در مساجد چیست؟
مداح محوری از آسیبهای جامعه کنونی ما است که زمینههای آن به سبب کمکاری روحانیان و عدم حضور آنان در مساجد است؛ بنابراین مداح جای روحانی را در مساجد گرفته است؛ زیرا مداح جذاب میخواند؛ از این رو بعد از مدتی ذائفه مردم احساسی میشود.
اصلاح سبک زندگی چنین میگوید که فرهنگ را رها کنید و به عادتوارهها توجه کنید؛ برخی عادت کردهاند که نهار فقط آبگوشت مصرف کنند، اما سبک زندگی شمالیها این است که برنج بخورند؛ از این رو زمانی که انسانها به کاری عادت کنند به عقلانیت و تفکر توجه نمیکنند.
مدتی روحانیان در مساجد فعلیت جدی و درست نداشته اند و برخی مداحان جای آنها را در مساجد گرفتهاند و مردم به حرف احساسی شنیدن و گریه کردن عادت کردهاند؛ مداحان در صحبتها میگویند که تمام مردم به بهشت میروند، حتی آنهایی که نماز نمیخوانند، اما اگر یک دهه عزاداری کنند و عاشق حضرت ابوالفضل باشند، جای آنها در بهشت برین است، اما روحانیان بالای منبر این گونه بیان میکنند که هر روز نماز بخوانید و در ماه رمضان روزه بگیرید و اگر روزه نگیرید باید کفاره بدهید و دنبال احکام شرعی باشید که از نظر مردم احکام سختی است.
از این رو، دولت مداحان تولید میشود و همواره از امام زمان دم میزنند اما از امام صادق(ع) سخن نمیگویند؛ زیرا دین امام صادق(ع) دین فقه است، نماز و روزه را از مردم میخواهد، اما درباره امام زمان چهار حدیث بیشتر وجود ندارد، و تمام آن احادیث درباره باور و اعتقاد به امام زمان است، و سریال ماه رمضان ما این گونه است که هرکاری بکنی در نهایت به بهشت خواهی رفت؛ از این رو حکومتی که دولت و سریال و امام زمانش چنین باشد، دیگر دین فقه در آن جایگاهی ندارد.
افزودن دیدگاه جدید