تبدیل شدن تبلیغ به مسأله ثانوی، خلأ بزرگ حوزه علمیه است
به گزارش خبرنگار بلاغ، نشست علمی و کرسی آزاداندیشی «رویکرد تمدن در وحدت اسلامی» با حضور نخبگان تبلیغی در مرکز همایش های غدیر برگزار شد.
حجت الاسلام والمسلمین علی عباس زاده رئیس اداره امور تبلیغ نخبگان معاونت فرهنگی و تبلیغی ضمن عرض خیر مقدم به مبلغان حاضر در این نشست، به ریشه یابی معنای تمدن پرداخت و گفت: تمدن برگرفته از واژه غربی civilization شهرنشینی، زندگی جمعی و یک جا نشینی است. غرب بر این باور است تاریخ، از زمان توحش شروع می شود که انسان ها در طبیعت زندگی می کردند. انسان های اولیه برای فرار از سرما و خطرات به غار پناه می بردند و کم کم با اهلی کردن حیوانات و ابداع کشاورزی، خروج از غار و تشکیل روستاها و زندگی گروهی آغاز شد. بعد از این سیر تحول، شهرها و شهرنشینی ایجاد شدند.
در بخش دیگری از این نشست، حجت الاسلام محمدعلی میرزایی ضمن تأکید بر اهمیت ایجاد وحدت علمی عنوان کرد: بزرگانی مانند شهید ثانی و شهید صدر در آثارشان تلاش بر ایجاد وحدت علمی و ممانعت از ایجاد تفرقه داشتند. امروز هم تقویت اجتهاد در این مسئله مؤثر است. البته علاوه بر اجتهاد بر احکام و فقه شیعه، باید بر مبانی فقهی سایر مذاهب نیز سیطره علمی داشته باشیم. در دوران شیخ طوسی و شیخ مفید میبینیم که بر مذاهب دیگر و آرای آنان سیطره علمی داشتند و شیخ مفید و شیخ طوسی به ۵ مذهب فتوا میدادند. این خود نوعی از تلاش در جهت ایجاد وحدت علمی است.
عضو هیات علمی جامعةالمصطفی(ص) افزود: در جهان اسلام چون دچار واگرایی، ناسازگاری و منازعه و اختلاف زیاد هستیم، مجال باید با صراحت به بحث وحدت بپردازی و طرحی در این زمینه داشته باشیم.
حجت الاسلام میرزایی ادامه داد: امام خمینی (ره) به دنبال این بود که تمام جهان اسلام با همه ظرفیتهای سیاسی و اجتماعی، سرمایه خود را به میدان بیاورند و جهان اسلامی درست کنند تا بتواند بر چالشها پیروز شوند و از وابستگیها رها گردند. بحث تمدنسازی مقوله یکطرفه و راه یکجانبه نیست؛ بلکه حرکت تعاملی جهان اسلامی است. تشیع به خاطر عقلانیت، علمیت و منطقی بودن و همچنین داشتن پدیده بینظیر اجتهاد، ظرفیت عظیمی برای تمدنسازی دارد که کمتر از این ظرفیت بهره بردهایم.
وی بر مردمی بودن و انعطاف در تقریب مذاهب تأکید کرد و افزود: اخوانالمسلمین نماد فعالتر، منطقیتر و نزدیکتر به شیعه در اسلام سیاسی اهل سنت است. اخوان از ابتدای انقلاب به سمت ایران آمدند و با امام (ره) ملاقات داشتند و رویکردشان هم «الاسلام هو الحل» بود و حتی در حمایت از انقلاب و امام کتاب نوشتند. ولی با این حال به دلیل اجتهاد غیرپویای آنان و وجود خشونت در برخی گرایشاتشان نمیتوانند ثمره تمدنی داشته باشند. ابن خلدون در رأس ماجرای انحرافی در رویکرد تمدنی است و با تئوریپردازی مانند «الغلبه» خشونت را مطرح کرده است؛ همچنین وی صریحاً امام حسین (ع) را تخطئه کرده و گفته حسین (ع) شوکت دولت اسلامی (اموی) را شکست.
استاد جامعةالمصطفی(ص) با بیان اینکه چند رویکرد در تمدن اسلامی باید برجسته باشد، افزود: اول این که اگر این تمدن، سکولار هم باشد، نتیجه آن حداقل این است که مسلمین با هم نجنگند و یکدیگر را تیرباران نکنند که مثال امروزی آن طرح ترکیه است. رویکرد دیگر توجه به اندیشه «مالک بن نبی» و شاگردان ایشان است که بسیار مورد سفارش شهید صدر نیز بوده است. «بننبی» در چند کتابش از واژه «لحظة الصفّین»، یعنی مرحله صفین نام برده است. وی معتقد بود که شیب تمدنی مسلمین از صفین شروع شد و نه قرن هشتم، یعنی دوره ابنخلدون.
حجت الاسلام میرزایی اظهار کرد: بننبی برای تمدن اسلامی چند مرحله قائل است؛ ابتدا مرحله روح که از پیامبر(ص) شروع شده و تا صفین ادامه یافت؛ مرحله دیگر «جاذبیات الارض» بود؛ یعنی توسعه و فتح مناطق دیگر و مرحله سوم هم دوره زوال بود؛ به تعبیر وی، در صفین دو مدرسه روبروی هم قرار گرفتند، یکی مدرسه مدینه که عشق به قرآن و سنت پیامبر(ص) وجود داشت و مدرسه دیگر شام و فسادهای آن بود. بننبی معتقد است که مکتب معاویه بر مکتب علی(ع) غلبه کرد و از آنجا شیب تمدنی شروع شد.
وی تصریح کرد: از نظر بننبی، تمدن مسلمین با رخت بربستن منطق و اخلاق علوی رو به زوال رفت؛ گرچه علم و پیشرفت در آن بوده است. بنابراین باید مسئله اخلاق را جدی بگیریم و همراه اهل سیاست صرفاً بر طبل پیشرفت و توسعه نکوبیم، زیرا پیشرفتِ فاقد اخلاق ارزشی نخواهد داشت.
عضو هیات علمی جامعةالمصطفی(ص) با بیان اینکه مدل تمدنسازی ایرانیها بیشتر ابن خلدونی است نه مدل بننبی، تصریح کرد: ابنخلدون نگاه اموی در رویکرد تمدنسازی دارد و امروز همین داعشیها بر مبنای نظریات او سر دیگر مسلمین را میبرند و جواز آن را از افکار وی میگیرند. بننبی انسان، زمان و خاک (عناصر مادی تمدن) را مؤلفههای تمدن میداند؛ یکی از پرسشهای اساسی در مورد این مؤلفه این است که دین در مجموعه مؤلفهها وجود ندارد که همین نقد بر وی سبب شد تا ایشان کتاب دیگری بنویسد «الفکرة الدینیه» و در آن بیان کرد که دین ملات، نقشهدهنده و ترکیب کننده و جهتدهنده به مؤلفههای دیگر است.
حجت الاسلام میرزایی با بیان اینکه وی معتقد است که تمدن بدون دین ایجاد نمیشود، افزود: تمدن نیازمند هستیشناسی، انسانشناسی، غایتشناسی و ... است و این مقولات بر عهده دین است. بنابراین هر قدر تمدن مبتنی بر دین سالمتر، اجتهادمدارتر، آزاداندیشتر و عقلانیتر باشد بقاء و ماندگاری آن هم بیشتر خواهد بود.
وی اظهار داشت: اصل اسلام اجتهادپذیر نیست، زیرا اجتهاد برای فروع است. معتقدم فروپاشی تمدن اسلامی به خاطر نسیان و زمین گذاشتن اصل اخلاق و فقه بوده است و نه نقص در اجتهاد در فروع؛ برای فهم دین و تبیین و تبلیغ آن، نیاز به حرکت اجتهادی نداریم، گرچه در هر دورهای به دستگاه فقاهتی نیاز داریم، ولی اینکه تبلیغ برای حوزه مسئله ثانوی شود، نقطه خلأ در دوره کنونی است.
میرزایی با بیان اینکه وحدت جهان اسلام برای رسیدن به تمدن اسلامی ضروری است، تصریح کرد: وحدت غیردینی نیست ولی فرادینی است؛ رهبر معظم انقلاب اسلامی بدون تردید کانون تفکرشان فهم اسلام مبتنی بر اهل بیت (ع) است، ولی این به معنای این نیست که دادوستد علمی و اجتهاد عقلانی در مواجهه با تفکر اهل سنت نباشد. وحدت علمی به معنای آن است که با وجود تعدد آرا و نظرات، مقامالوحدة علمی داشته باشیم. اهل سنت و شیعه در ذیل قرآن و پیامبر(ص) میتوانند منظومه واحد و مشترک مبنایی داشته باشند.
افزودن دیدگاه جدید