ضرورت آشنایی با نهجالبلاغه و راهکارهای آن
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| بیتردید نهجالبلاغه، جامعترین کتاب پس از قرآن است که میتواند راهنمای انسان در تمام ابعاد زندگی به شمار آید و هدایت بشر را در عرصههای گوناگون عهدهدار شود. نهجالبلاغه، مجموعه گرانسنگی است که به حق آن را «أخ القرآن:[1] برادر قرآن» نامیدهاند. در عظمت و شگفتی این اثر جاودانه همین بس که در توصیفش گفتهاند: «کَلامٌ فَوقَ کَلامِ المَخلوقِ وَ دونَ کَلامِ الخالِق:[2] کلامی که بالاتر از کلام بشر و پایینتر از کلام خداوند است».
اگر چه بیش از هزار سال از عمر نهجالبلاغه میگذرد، اما جای بسی تأسف است که این گنجینه ارزشمند و این میراث ماندگار، هنوز در میان شیعیان مهجور مانده و بسیاری از ما دوستان اهلبیت: جز آشنایی با نام این کتاب، بهره دیگری از آن نداریم و خود را از دُرّ و مرجانهای این اقیانوس بیکران محروم کردهایم. آمار انس و ارتباط با نهجالبلاغه در کشور ما قابل تأمل و تأسفبار است؛ به طوری که در یک جامعه آماری با طرح این پرسش که تا کنون چند بار نهجالبلاغه را به طور کامل خواندهاید، روشن شد که از شش هزار نفر، فقط حدود پنج درصد، آن هم تنها یکبار نهجالبلاغه را خواندهاند.[3] این در حالی است که جُرج جُرداق، ادیب و نویسنده مسیحی از کشور لبنان، بیش از دویست مرتبه نهجالبلاغه را خوانده و در معرفی شخصیت امیرالمؤمنین7 به دنیا، کتاب ارزشمند الإمام علی7، صوتُ العدالةِ الإِنسانیة را نوشته است. کتابی که به توصیه آیتالله العظمی بروجردی; به فارسی ترجمه شد و به جرأت میتوان آن را یکی از بهترین کتابهایی دانست که تا کنون در این زمینه تدوین شده است. جرج جرداق که خود ادیبی متبحر بوده و با ادبیات عرب آشنایی کامل داشته است، آنچنان مسحور کلمات نهجالبلاغه میشود که در پشت جلد کتابش خطاب به حضرت علی7 مینویسد: «ای علی! اگر بگویم تو از مسیح بالاتری، دینم نمیپذیرد. اگر بگویم او از تو بالاتر است، وجدانم نمیپذیرد. نمیگویم خدا هستی. پس خودت بگو به ما ای علی! تو کیستی؟».[4]
رهبر فرزانه انقلاب، حضرت آیتاللّه العظمی خامنهای میفرماید:
ما مثل آن بیماری هستیم که نسخه کاملی از یک طبیب حاذق را در جیب خود یا در طاقچه اتاق خود دارد، اما در عین حال لای آن نسخه را باز نمیکند و به آن عمل نمیکند و از آن بیماری دائماً رنج میبرد. قرنهای متمادی نهجالبلاغه را داشتیم، اما از آن استفاده نکردیم و از معارف آن بهره نبردیم و بیماریهای فردی و اجتماعی خود را برای خودمان نگه داشتیم. این، آن تأسف و افسوس بزرگی است که هر کس با نهجالبلاغه آشنا شود، در دلش جا خواهد گرفت.[5]
بایستگی آشنایی با نهجالبلاغه
نخستین پرسشی که درباره ضرورت مطالعه و انس با نهجالبلاغه مطرح میشود، این است که اساساً نهجالبلاغه چه کاربردی در زندگی امروز بشر داشته و چه مشکلی را از سر راه انسان معاصر بر میدارد؟ چرا باید نهجالبلاغه بخوانیم و با آن مأنوس شویم؟
شاید بهترین پاسخ به این سؤال، جامعیت نهجالبلاغه در پرداختن به نیازهای مختلف بشر است. نهجالبلاغه مانند قرآن، یک کتاب سبک زندگی است و جامعه ما همانگونه که به آموزههای قرآن نیاز دارد، به معارف نهجالبلاغه نیز محتاج است. مقام معظم رهبری در یکی از بیانات خود میفرماید: «نهجالبلاغه در همه بخشهایی که برای یک انسان کامل و برای یک جامعه انقلابی کامل لازم و ضروری است، بهترین و وافیترین مطالب را ارائه میدهد».[6]
علامه حضرت آیتالله حسنزاده آملی نیز نهجالبلاغه را کتابی معرفی میکند که اگر نسیم دلانگیز آن به قبری بوزد، صاحب قبر را با عطر جانفزای خود زنده میکند.[7]
بیتردید چنین سخنانی بیش از هر چیز، حاکی از عمق تأثیر نهجالبلاغه در زندگی کسانی است که خود را از انوار قدسی آن بهرهمند ساخته و ندای انسانیت را از ژرفای بیکران آن شنیدهاند. بیاطلاعی ما شیعیان از این دریای معرفت و این کارخانه انسانساز، از این روست که به خود جرأت ندادهایم با نهجالبلاغه مأنوس شده و به صورت مستقیم از سفره پر نعمتش توشه برداریم. این در حالی است که دنیای امروز شاید بیش از هر زمان دیگری به این سخنان احتیاج داشته باشد و بتواند مشکلات خرد و کلانش را با این اکسیر جانفزا مداوا کند. بنابراین ضروری است تا به قدر وسعمان از این ثروت عظیم، توشه برداریم.
استاد شهید مرتضی مطهری; درباره انس استادش میرزا علی آقای شیرازی; که واسطه آشنایی او با دنیای نهجالبلاغه شده است، میگوید:
میرزا علی آقای شیرازی، بزرگ مردی که مرا اولین بار با نهجالبلاغه آشنا ساخت و درک محضر او را همواره یکی از ذخایر گرانبهای عمر خود میشمارم و شب و روزی نیست که خاطرهاش در نظرم مجسم نگردد، یادی نکنم و نامی نبرم و ذکر خیری ننمایم ... نهجالبلاغه به او حال میداد و روی بال و پر خود مینشاند و در عوالمی که ما نمیتوانیم درست درک کنیم، سیر میداد. او با نهجالبلاغه میزیست، با نهجالبلاغه تنفس میکرد، روحش با این کتاب همدم بود، نبضش با این کتاب میزد و قلبش با این کتاب میتپید. جملههای این کتاب ورد زبانش بود و به آنها استشهاد مینمود. غالباً جریان کلمات نهجالبلاغه بر زبانش، با جریان سرشک از چشمانش بر محاسن سپیدش همراه بود. برای ما درگیری او با نهجالبلاغه ـ که از ما و هر چه در اطرافش بود، میبرید و غافل میشد ـ منظرهای تماشایی و لذتبخش و آموزنده بود. او نمونه عینی از سلف صالح بود ... با همه اینها من ادعا نمیکنم که او در همه دنیاهای نهجالبلاغه وارد بود و همه سرزمینهای نهجالبلاغه را فتح کرده بود.[8]
چیستی نهجالبلاغه
نهجالبلاغه در حقیقت منتخبی از «خطابهها»، «دعاها»، «وصایا»، «نامهها» و «جملههای کوتاه» مولای متقیان علی7 است که توسط سید شریف رضی; در سال 400 ق، یعنی بیش از هزار سال پیش گردآوری شده است. البته لازم به ذکر است که سخنان حضرت علی7 به هیچ وجه منحصر در این مجموعه نبوده و سید رضی تنها گزیدهای از سخنان آن حضرت را جمعآوری کرده است.
نهجالبلاغه در سه بخش کلی «خطبهها»، «نامهها» و «حکمتها» تنظیم شده است. بخش نخست که حجم زیادی از این کتاب را به خود اختصاص داده، شامل 241 خطبه است؛ خطبههایی که گاه از یک خط تجاوز نکرده و گاهی همچون «خطبه قاصِعِه» به بیش از ده صفحه هم میرسد. بخش دوم شامل 79 نامه است که خطاب به افراد مختلف و در موضوعات گوناگون به سامان یافته است؛ از نامهای کوتاه و یک خطی به فرماندهان لشکر تا نامهای بلند و عمیق به مالک اشتر. بخش سوم نیز شامل 480 حکمت یا کلمات قصار (کوتاه) است؛ جملات کوتاه و در عین حال پرمغز و بسیار جذابی که به مناسبتهای مختلف و در موضوعات متنوع، گاه در دو کلمه و گاه نزدیک به یک صفحه، توسط آن حضرت ایراد شده است.[9]
یکی از ویژگیهای مهم نهجالبلاغه که آن را از بسیاری از کتابهای دیگر ممتاز کرده، تنوع موضوعاتی است که در آن وجود دارد. این مجموعه غنی با پاسخ به نیازهای مختلف علمی و عملی انسان، توانسته است هدایت بشر را در عرصههای گوناگون فردی و اجتماعی بر عهده بگیرد. شاید سرّ اینکه آن را «برادر قرآن» لقب دادهاند هم در همین نکته نهفته باشد؛ چرا که قرآن نیز که کتاب هدایت بشر است، بر همین اساس نازل شده و هر آنچه را که آدمی برای هدایت، بدان احتیاج دارد؛ در خود جای داده است. برخی بزرگان با غور در این اقیانوس بیکران، نمایی کلی از محتوای غنی این کتاب عرضه کردهاند؛ به عنوان مثال استاد شهید مطهری در کتاب سیری در نهجالبلاغه که الحق و الانصاف از کتابهای بسیار مفید در زمینه آشنایی با نهجالبلاغه محسوب میشود، به چهارده موضوع مختلف که در نهجالبلاغه بیشتر به چشم میخورد، اشاره کرده است. برخی از این موضوعات عبارتند از: «الهیات و ماوراءالطبیعه»، «سلوک و عبادت»، «حکومت و عدالت»، «اهلبیت و خلافت»، «دنیا و دنیاپرستی»، «دعا و مناجات»، «اصول اجتماع»، «اخلاق و تهذیب نفس» و ... . [10]
شیوههای آشنایی با نهجالبلاغه
الف) تهیه نهجالبلاغه
قدم نخست برای شناخت با نهجالبلاغه، تهیه یک نسخه از این کتاب ارزشمند است. متأسفانه هنوز در بسیاری از خانههای ما شیعیان یک نسخه از نهجالبلاغه وجود ندارد، در حالی که اگر این اقدام به صورت همگانی انجام شود، میتواند زمینه انس با این کتاب ارزشمند را در جامعه بیشتر فراهم کند. هدیه دادن نهجالبلاغه در مناسبتهای مختلف به یکدیگر، اهدای چند نسخه از آن به اماکن عمومی مانند مساجد، مدارس، ادارات و ... میتواند در این خصوص مؤثر باشد. تهیه نسخهای خوانا همراه با ترجمهای روان از نهجالبلاغه که از پیچیدگیهای ادبی و علمی مرسوم دور باشد؛ مانند ترجمه آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی، حسین انصاریان، سید کاظم ارفع و محمد دشتی مناسبتر است.
ب) مطالعه کتابهای پیرامون نهجالبلاغه
یکی از نکاتی که انگیزه مطالعه و انس با نهجالبلاغه را در خواننده افزایش میدهد، مطالعه کتابهایی است که پیرامون نهجالبلاغه نوشته شده و خواننده را با ویژگیها و جذابیتهای این کتاب بیشتر آشنا میکند و زمینه انس با نهجالبلاغه را در او ایجاد میسازد. برای مثال کتاب سیری در نهجالبلاغه اثر استاد شهید مرتضی مطهری، کتاب در آستانه نهجالبلاغه اثر محمد حسن نادم، کتاب پرسش و پاسخهای دانشجویی پیرامون نهجالبلاغه اثر مصطفی عزیزی و دهها کتاب دیگر از این دست، حاوی مطالبی هستند که ضمن پاسخگویی به سؤالات مختلفی پیرامون نهجالبلاغه، علاقه و انس با این کتاب را در خواننده افزایش میدهند.
ج) مطالعه اعترافات اندیشمندان درباره نهجالبلاغه
شنیدن اعترافات بزرگان ادیان و مذاهب درباره عظمت و بزرگی نهجالبلاغه نه تنها احساس غرورآفرین و افتخارآمیزی در دلهای شیعیان به وجود میآورد؛ بلکه خود انگیزهای برای تشویق به مطالعه و انس بیشتر با این کتاب میشود. برای مثال یکی از دانشمندان مسیحی به نام نِرسیسیان در گفتگو با علامه شهرستانی از علمای بغداد، ضمن تجلیل از نهجالبلاغه و اینکه مخاطب این کتاب ارزشمند نه تنها شیعیان، بلکه بشریت در سراسر عالم است، میگوید: «اگر این گوینده با عظمت امروز بر منبر کوفه قرار میگرفت، شما مسلمانان میدیدید که مسجد کوفه با همه وسعتش، از اجتماع مردم مغرب زمین برای استفاده از دریای خروشان دانش علی موج میزد».[11]
در جلسهای که به افتخار شکیب ارسلان ملقب به «امیر بیان»، یکی از نویسندگان زبردست عرب در عصر حاضر در مصر تشکیل شده بود، یکی از حضار پشت تریبون رفته و ضمن تجلیل از وی میگوید: «دو نفر در تاریخ اسلام پیدا شدهاند که به حق شایستهاند «امیر سخن» نامیده شوند: یکی علی بن ابیطالب و دیگری شکیب». شکیب ارسلان با ناراحتی برخاست و پشت تریبون قرار گرفت و از دوستش که چنین مقایسهای به عمل آورد، گله کرد و گفت: «من کجا و علی بن ابیطالب کجا؟ من بند کفش علی هم به حساب نمیآیم».[12]
مستر کرنیکوی انگلیسی مسیحی، استاد ادبیات در دانشگاه علیگره هندوستان، در محضر استادان سخن و ادیبانی که در مجلس او حاضر بودند، در پاسخ به پرسشی درباره اعجاز قرآن، گفت: «قرآن را برادر کوچکی است که نهجالبلاغه نام دارد. آیا برای کسی امکان دارد که مانند این برادر کوچک بیاورد تا ما را مجال بحث پیرامون برادر بزرگتر (یعنی قرآن) و امکان آوردن نظیر آن باشد؟!».[13]
د) برنامهریزی نهجالبلاغهخوانی
بدیهی است که هر چقدر هم زمینه برای انس با نهجالبلاغه فراهم شود، بالاخره از یک نقطهای باید وارد عمل شد و خواندن و مطالعه این کتاب را شروع کرد. بیتردید داشتن یک برنامه منظم فردی یا تشکیل جلسات خانوادگی و ... میتواند تأثیر بیشتری در این خصوص داشته باشد. این کار افزون بر ایجاد انگیزه فردی، سبب نشاطی جمعی در خانواده نیز میشود. در این خصوص پیشنهاد میشود که از مطالعه ترتیبی نهجالبلاغه پرهیز کرده و از روش موضوعی یا تجزیهای استفاده شود.[14] به عنوان مثال مطالعه بخش حکمتهای نهجالبلاغه یا موضوعاتی که تناسب بیشتری با جمعهای خانوادگی و ... دارد، مناسبتر است. این شیوه را حتی در مدارس، مساجد، ادارات و ... هم میتوان اجرا نمود؛ همچناکه تلاوت جمعی قرآن مجید امروز در بسیاری از مساجد، مدارس و ادارات به شکل سنتی حسنه و تأثیرگذار در جهت انس با قرآن در آمده است.
هـ) حفظ نهجالبلاغه
همانگونه که حفظ قرآن مجید و افزایش حافظان این کتاب آسمانی یک حالت معنوی خاصی در جامعه ایجاد نموده و گویا فضای جامعه را به بوی روحنواز کلام الهی معطر مینماید، ترویج حفظ نهجالبلاغه نیز میتواند در ایجاد انس با این کتاب انسانساز، برای فرد و اجتماع مؤثر باشد. در گذشته بسیاری از سخنوران و مدیحهسرایان، با حفظ بخشهایی از نهجالبلاغه، بهویژه فرازهای ابتدایی برخی از خطبههای آن حضرت، ضمن تبرک سخنانشان به کلام امیرالمؤمنین7، زمینه انس و الفت بیشتر با این کلمات نورانی را برای خود و مخاطبانشان فراهم میآوردند. اگر چه این سنت حسنه اکنون در میان سخنوران و مدیحهسرایان کمرنگ شده، اما حفظ نهجالبلاغه در کنار حفظ قرآن در میان آحاد مردم، بهویژه جوانان گسترش یافته است که جای شکر بسیار و البته برنامهریزی و تقویت بیشتر دارد.
و) برگزاری مسابقات
برای انس بیشتر با نهجالبلاغه بهویژه در سنین کمتر، برگزاری مسابقات مختلف همراه با اهدای جوایز متناسب، میتواند شیوه بسیار مناسبی باشد. تجربه نشان داده است که پاداش و جایزه میتواند عامل مهمی در ایجاد انگیزه اولیه در بسیاری از امور معنوی باشد. چنانکه خداوند با وعدههایی که برای مؤمنین در قرآن بیان فرموده و توصیف مکرر آن، انگیزه کسانی را که هنوز از ایمان مستحکمی برخوردار نشدهاند، تقویت میکند. اگر چه این روش، شیوهای موقت و ابتدایی برای رسیدن به انس حقیقی با نهجالبلاغه است تا انسان به حرکت درآمده و خود را به دریای بیکران این معارف زلال برساند.
ز) نصب کلمات زیبای نهجالبلاغه در محیطهای مختلف
یکی از شیوههای مهم و کارآمد برای انس بیشتر با معارف نهجالبلاغه، نصب جملات حکمتآمیز و تأثیرگذار آن در دید عموم است. این کار میتواند با نوشتن کلمات کوتاه حضرت در صفحات شخصی در فضای مجازی یا در قالب تابلوهایی زیبا و نصب آن در منزل، محل کار، مغازه یا حتی با نوشتن برخی از جملات ناب آن بهصورت هفتگی یا ماهیانه در اماکن عمومی مانند مساجد، مدارس، ادارات و ... انجام شود. وقتی جملات و کلمات آن حضرت به صورت غیرمستقیم و ناخودآگاه در مقابل چشمان انسان قرار بگیرد، به مرور زمان تأثیرگذار بوده و اندک اندک زمینه انس بیشتر با نهجالبلاغه را فراهم خواهد کرد. انتخاب جملات مناسب در این شیوه، از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. کوتاه بودن متن و در عین حال عمیق بودن آن، میتواند تأثیر آن را دو چندان کند. گاهی یک جمله کوتاه از نهجالبلاغه، طعم شیرین کلام امیرالمؤمنین7 را برای همیشه در ذائقه انسان ماندگار میکند.
ح) تشکیل محافل انس با نهجالبلاغه
شاید مهمترین هدف از انس با نهجالبلاغه، بهرهبرداری از معارف بلند آن باشد. از آنجا که این کتاب ارزشمند، یک کارگاه انسانسازی در جهت خودشناسی و خداشناسی است، استفاده بیشتر از معارف بلند آن مستلزم دریافت فهمی درست و توضیحات راهگشایی است که با مطالعه فردی این کتاب حاصل نخواهد شد. برای دستیابی به این مهم، شرکت در محافل انس با نهجالبلاغه و کلاسهای آموزشی مختلفی که در این خصوص وجود دارد، میتواند راهگشا باشد. شرکت در یک جلسه از جلسات و محافل انس با نهجالبلاغه یا ملاقات و گفتگو با یکی از اساتید نهجالبلاغه، ممکن است چنان جذبهای در انسان نسبت به این کتاب فراهم کند که ارتباطی همیشگی را در او رقم زند.
* دانش آموخته حوزه و دانشجوی دکتری ادیان و عرفان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی;.
[1]. سید هبةالدین حسینی شهرستانی؛ المعجزة الخالدة؛ ص12.
[2]. ابن ابیالحدید؛ شرح نهج البلاغه؛ ج1، ص24.
[3]. روزنامه جمهوری اسلامی؛ «مصاحبه با حجة الاسلام سید محمد کاظم طباطبایی، استاد حوزه و عضو هیئت علمی دانشگاه قرآن و حدیث»؛ شماره 11164، 06/03/1397، ص10.
[4] . جورج جرداق؛ الإمام علی7 صوت العدالة الإنسانیة؛ متن پشت جلد.
[5]. محمدمهدی علیقلی؛ نهجالبلاغه از دیدگاه مقام معظم رهبری؛ ص58 (برگرفته از بیانات مقام معظم رهبری در جمع دانشآموزان شرکت کننده در مسابقات نهجالبلاغه، 1365ش).
[6]. بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 13/02/1359.
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=7868
[7]. حسن حسنزاده آملی؛ انسان کامل از دیدگاه نهجالبلاغه؛ ص 5.
[8]. مرتضی مطهری؛ سیری در نهجالبلاغه؛ ص11 - 14.
[9]. البته غیر از این سه بخش، قسمت دیگری هم تحت عنوان «سخنان شگفتآور حضرت» که شامل 9 سخن میباشد، وجود دارد که سید رضی آن را در میان بخش حکمتها جای داده است. به این صورت که پس از حکمت 260 با عبارت «فصل فی غرائب کلامه»، این 9 کلام را آورده و سپس حکمت 261 به بعد را بیان میکند.
[10]. مرتضی مطهری؛ سیری در نهجالبلاغه؛ ص 45 و 46.
[11]. سید هبةالدین حسینی شهرستانی؛ در پیرامون نهجالبلاغه؛ ص 42 و43.
[12]. مرتضی مطهری؛ سیری در نهجالبلاغه؛ ص 35.
[13]. سید هبةالدین حسینی شهرستانی؛ در پیرامون نهجالبلاغه؛ ص 15.
[14]. برای آشنایی بیشتر با روشهای مطالعه نهجالبلاغه ر.ک: مصطفی دلشاد تهرانی؛ مکتب مهر(اصول تربیت در نهجالبلاغه)؛ ص22.
سیداحمد طباطبایی ستوده*
دیدگاهها
سلام
احسنت به شما
عالی بود.
خدا خیرتان دهد واقعا در خصوص نهجالبلاغه شریف مطالب ناب و نوینی عنوان شد .
افزودن دیدگاه جدید