عرصههای بخشش مالی معصومین(علیهم السلام)
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| ره توشه ماه رمضان۱۴۰۰، عرصههای بخشش مالی معصومین(علیهم السلام).
کاری از گروه تولید محتوای معاونت فرهنگی وتبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
مقدمه
انسان همواره به دنبال یافتن الگوهایی برای بهرهمندی بهتر از زندگی است. در این مسیر انسان به الگوی موفقی نیاز دارد که یاریگر او در تمام عرصههای زندگی باشد. این مهم زمانی برای او اهمیت دو چندان مییابد که این برنامه به منبع الهی متصل باشد تا افزون بر رشد فردی، او بتواند وظیفه انسانی و دینی خود را نیز با آسودگی خاطر اجرا کند. سیره معصومین: از چنین ویژگی جامعی برخوردار است، ولی از آنجا که پرداختن به برنامه زندگانی ایشان بسیار گسترده است؛ در این مقاله تلاش شده سیره زندگانی آنها در شاخه اقتصادی و از میان موضوعات آن، به بحث با اهمیت عرصههای بخشش مالی پرداخته شود تا افزون بر نشان دادن جایگاه ویژه هزینههای بخششی در برنامه زندگی ایشان، بتوان با الگو گرفتن از عرصههای بخششی معصومین: به وظیفه انسانی و دینی اقدام نمود و سایر عرصههای نیکوکاری را در سیره ایشان معرفی نماید. نگاهی به تاریخ زندگانی ائمه اطهار: گویای آن است که بخشش تنها در عرصه کمک به نیازمندان نبوده و دیگر عرصهها مانند آزاد کردن بردگان و زندانیان، رفع نزاعها، هدیه دادن، پرداخت بدهی دیگران، تأمین خسارتهای مالی دیگران، تأمین هزینههای فرهنگی نیز مورد توجه ایشان در هزینههای بخششی بوده است. این مقاله به بیان و توضیح این عرصهها میپردازد.
1. کمک به نیازمندان
کمک به نیازمندان، مهمترین عرصه و جزء برنامه روزانه اهلبیت: بوده است تا جایی که حتی در وضع دشوار مالی، از دستگیری محرومان و نیازمندان دریغ نداشتند. امیرمؤمنان(علیه السلام)، در دوران پیامبر(صلی الله علیه و آله) با وجود دشواری مالی، همواره به صورت شبانه به نیازمندان کمک میکرد که سبب شد آیه «اَلَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِيَة»[1] در شأن آن حضرت نازل شود.[2] این دستگیری و کمکرسانی در آن شرایط سخت مالی تا آنجا بود که انگشترش را به نیازمندی بخشید.[3]
اهتمام در کمک به نیازمندان در میان اهلبیت: به میزانی بود که رسولخدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «ما به غیر مستحقّ چیزی میدهیم تا مبادا مستحقّی را رد کرده باشیم»؛[4] از این رو حضرت هرگز سائلی را ردّ نکرد و اگر چیزی نداشت، میفرمود: «خدا نیازت را برطرف کند».[5] گزارشهایی درباره بخشش و احسان ویژه پیامبر(صلی الله علیه و آله) نسبت به همه نیازمندان در ماه رمضان نقل شده است که نشاندهنده اهمیت دستگیری از نیازمندان در این ماه است.[6] یکی از توصیههای امیرمومنان(علیه السلام) هنگام شهادت به فرزندانشان، صدقه دادن از غذایشان به نیازمندان پیش از تناول آن بود.[7]
2. آزادی بردگان و زندانیان
میزان هزینه در مسیر آزاد کردن بردگان با هدف نشر آموزههای دین[8] و به تناسب وضعیت زمانها و مکانها، یکی دیگر از عرصههای بخشش مالی در سیره معصومین: بوده است. بنا بر حدیثی[9] از امام صادق(علیه السلام)، امیرالمؤمنین(علیه السلام) از دسترنج[10] و درآمد عرق جبین خود، هزار برده خرید و به خاطر خدا، آنها را آزاد کرد.[11] امام سجاد(علیه السلام) نیز بردگان و کنیزان بسیاری را میخرید، آنان را در محور زندگی خود تربیت مینمود و آزاد میکرد.[12] امروزه این نوع احسان میتواند به شیوه جشن گلریزان در آزادی زندانیان جرایم غیرعمدی اجرا شود؛ چنانکه در سال 1398، 8599 نفر از زندانیان جرایم غیرعمدی به کمک خیرین آزاد شدند. [13] دستگیری از زندانیان و کمک به آنها پس از آزادی برای راهاندازی کسب و کار مناسب، از جمله اقدامات امام عسکری(علیه السلام) بود که پس از آزادی ابوهاشم جعفری از زندان، مبلغ یکصد دینار برای وی فرستاد تا زمینههای ایجاد شغل را برای او فراهم کند. امام(علیه السلام) برای تقویت روحیهاش در این مسیر، در نامهای به او نوشت: «هر گاه نیازمند شدی، نیازت را در میان بگذار و شرم نکن».[14]
3. هزینه برای رفع نزاعها
هزینه برای برطرف کردن ناهنجاریهای اجتماعی، از دیگر بخشش های معصومین: بود؛ چنانکه در دوران حکومت عمر بن خطاب، جوانی ادعا کرد زنی، مادر اوست؛ ولی زن انکار کرد و چهل نفر از قبیله خود را نزد عمر حاضر کرد و آنها شهادت دادند که زن هیچگاه ازدواج نکرده است تا فرزندی داشته باشد. عمر حکم به زندانی کردن جوان داد، ولی امیرمؤمنان(علیه السلام) مانع شد و گفت برای روشن شدن حقیقت، طوری قضاوت خواهد کرد که مورد رضایت خداوند باشد. عمر نیز پذیرفت. امام(علیه السلام) پس از اذن از ولیّ زن، او را به تزویج جوان درآورد و جهت مهریه از مال شخصی خود، چهارصد درهم به جوان داد تا به زن داده و با او همبستر شود. زن با دیدن این اقدام حضرت، اعتراف کرد که مادر آن جوان است و افراد قبیله به خاطر حفظ شأن قبیله خود، از زن خواسته بودند که فرزندش را انکار کند.[15]
امام صادق(علیه السلام) به مفضل بن عمر فرمود: «هر گاه میان دو نفر از شیعیان ما نزاع مالی رخ داد، از مال من به فرد مدعی پرداخت کن».[16] مفضل نیز در جریان نزاعی که میان ابوحنیفه هَمدانی و دامادش بر سر میراث رخ داده بود، هر دو طرف را پس از آگاهی از اختلافشان به خانه خود فرا خواند و با پرداختن چهارصد درهم به آنان، میانشان را اصلاح کرد و برای ترک نزاع، از دو طرف تعهد گرفت. سپس گفت: «بدانید که این وجه از خودم نیست؛ بلکه امام صادق(علیه السلام) به من فرمان داده است که هر گاه دو نفر از شیعیان درباره چیزى با هم ستیزه دارند، از مال او براى آشتی آنان و رفع نزاعشان خرج کنم و این، از مال آن حضرت است».[17]
4. هدیه دادن
هدیه دادن و پذیرفتن آن، نقش مثبتی در روابط اجتماعی بشر دارد و عامل گرهگشایی در بسیاری از مشکلات اجتماعی و زدایش کینهها از سینهها و افزایش محبتهاست.[18] از جمله موارد هزینههای جاری معصومین:، هدیه ایشان به افراد بوده است؛ چنانکه پیامبر(صلی الله علیه و آله) خدمتکاری را به خالهاش هدیه کرد.[19] امام صادق(علیه السلام) پس از شهادت عمویش (زید)، 1000 دینار از مال خود را به ابوخالد پرداخت تا آن را میان خانوادههای شهدای یاران زید تقسیم کند.[20] امام رضا(علیه السلام) نیز مبلغ بدهکاری برادرش عباس را با اینکه نسبت به ایشان برخورد مناسبی نداشت، به او هدیه داد.[21]
5. پرداخت بدهی دیگران
عملکرد معصومین: در موضوع بدهی افراد ورشکسته یا ناتوان، نمونههای فراوانی دارد؛ آنچه باید به آن توجه شود، این است که آیا این موارد از اموال شخصی آنان پرداخت شده است یا از صدقاتی بوده است که در اختیار آنان قرار داشت و یا از منابع دیگر؟ اگر چه تشخیص دقیق همۀ موارد ممکن نیست، اما گزارشها به طور اجمالی حاکی از آن است که آن بزرگواران در بسیاری از این موارد، از مال شخصی و به تناسب گاهی از وقفیهای در اختیار یا از هدایایی که به آنان میرسید، به این کار اقدام میکردند. ابوسعید خدری میگوید: «روزی جنازهای را نزد پیامبر9 آوردند که دو درهم بدهکاری داشت. آن حضرت بر آن جنازه نماز نخواند تا امیرمؤمنان(علیه السلام) ضمانت کرد که پرداخت کند. سپس رسولخدا(صلی الله علیه و آله) نماز گزارد و به امیرمؤمنان(علیه السلام) فرمود: خدا از اسلام به تو جزای خیر دهد و چنانکه برادر دینیات را از بدهکاری رهانیدی، خدا نیز تو را برهاند».[22] این روایت در بسیاری از منابع فقهی آمده است و فقیهان در موضوع جواز ضمانت، به عمل امیرمؤمنان(علیه السلام) استناد کرده و فتوا دادهاند[23] که این استناد فتوایی، نشانۀ اعتبار روایت است. امام حسن(علیه السلام)7 به شخصی که دیه بدهکار بود، مبلغ دیهاش را پرداخت تا بدهیاش را بپردازد.[24] نقل است شخصی به نام عبدالله بن ابراهیم غفاری برای پرداخت بدهی خود، نزد امام رضا(علیه السلام) در مزرعۀ «صریا» شکوه برد. آن حضرت ضمن پذیرایی از او، مبلغی بیش از سیصد دینار به او پرداخت کرد و فرمود: «پس از پرداختن بدهی خود از این مبلغ، مانده آن را برای زندگی خود هزینه کن».[25]
6. تأمین خسارتهای مالی دیگران
معصومین: برای جبران خسارتهای مالی که بر اثر بلاها و عوامل مختلفی همچون سیل، هجوم آفت کشاورزی، بیماریها، جنگها، سرقت و ... که به مسلمانان وارد میشد، نقش فعالی داشتند و با هزینه اموال شخصی به مردم کمک میکردند و دستگیر مردم بودهاند که به چند نمونه اشاره میشود.
لشکر یزید پس از شهادت سیدالشهداء(علیه السلام) به مدینه هجوم برد و ضمن غارت شهر، بسیاری از مردم را کشت. امام سجاد(علیه السلام) چهارصد خانواده را در مدتی که این غارت ادامه داشت، پناه داد و از آنان بهگونهای دستگیری کرد که یکی از زنان این خانوادهها گفت: «به خدا قسم ما نزد پدر و مادرمان اینگونه مورد شرف و احترام نبودیم». همین رفتار از آن حضرت، در دوره اقدام ابنزبیر علیه امویان نیز نقل شده است.[26]
در آسیب ناشی از هجوم ملخها به کشاورزی، امام کاظم(علیه السلام) خسارت سرمایه و سود کشاورز نود سالهای را که محصول کشاورزیاش آسیب دیده بود، با پرداختن 150 دینار جبران کرد و به او گفت: «سود کسبات را نیز به تو پرداختم که سی دینار میشد».[27]
شخصی به نام احمد بن حدید با گروهی از دوستانش در سفر حج، مورد هجوم جمعی از سارقان قرار گرفت و داراییهایشان به سرقت رفت. پس از رسیدن به مدینه، نزد امام جواد(علیه السلام) رفت و ماجرا را برای حضرت بیان نمود. امام(علیه السلام) فرمان داد به او پول و لباس بدهند تا میان یارانش تقسیم کند.[28]
امام حسن عسکری(علیه السلام) نیز در آسیبِ بیماریهایی که منجر به مرگ افراد میشد، اسب خود را به یکی از دوستانش که مرکبش مرده و بیمرکب شده بود، واگذار کرد.[29]
7. تأمین هزینههای فرهنگی و اجتماعی
فعالیتهای فرهنگی، دامنه گستردهای دارد که هر نوع فعالیت در جهت رشد و تعالی فرهنگ الهی، تصحیح و شکوفایی تربیت انسانی، افزایش آگاهیهای سودمند عمومی و... را در خود جای میدهد. در این بخش به مواردی از آن در زندگی معصومین: اشاره میشود.
الف. پرداخت هزینه سفر زیارتی
پرداختن همه یا بخشی از هزینه سفر زیارتی جهت ترویج فرهنگ زیارت، از موارد تأمین هزینههای فرهنگی است. نقل است گروهی در سفر حج، نزد امام مجتبی(علیه السلام) رفتند و گزارش سفرشان را به امام(علیه السلام) دادند. امام(علیه السلام) هنگام بازگشت به هر یک از آنان چهارصد درهم هدیه داد.[30] روزی امام هادی(علیه السلام) بیمار شده بود. هزینه سفر کربلای فردى را تأمین کرد و او را به حایر حسینى فرستاد تا برایش دعا کند.[31]
ب. پرداخت هزینه ازدواج و مخارج پس از آن
امام حسین(علیه السلام) پس از آنکه خواهرزادهاش، امکلثوم (دختر حضرت زینب3) را به ازدواج پسر عمویش قاسم بن محمد بن جعفر درآورد، یکی از زمینهای زراعی خود را به آنان بخشید.[32] امام باقر(علیه السلام) نیز در جریانی، هفت سکه زر به مردی که همسر نداشت، پرداخت و به او توصیه کرد که ازدواج کند و درباره اهمیت ازدواج و نقش آن در سلامت خانواده و افزایش روزی، مطالبی را از رسولخدا(صلی الله علیه و آله) برایش بیان کرد.[1]
ج. پرداخت هزینه زندگی تازه مسلمانان
امام کاظم(علیه السلام)، بخشی از هزینه زندگی مسیحی تازه مسلمان شدهای را که در قبیلۀ خود از متمکنان بود و نزد ایشان اسلام آورده بود، تأمین کرد و برای مهریه همسرش، پنجاه دینار از صدقات امیرمؤمنان(علیه السلام) به او پرداخت و خادم و سرپناهی نیز برایش تهیه کرد.[33]
د. تأمین هزینههای علمی
امام باقر(علیه السلام) با تأمین نیازمندیهای اقتصادی فقیهان و عالمان، به ترویج علوم میپرداخت و به امام صادق(علیه السلام) نیز توصیه میکرد که پس از او به این کار ادامه دهد تا آنان بیدغدغه به تحصیل و ترویج علم بپردازند.[34]
هـ. تشویق به اقامه سوگوارى براى معصومین: با هزینه برای اقامه عزا و دادن هدیه به مرثیه سراها
توصیه امام باقر(علیه السلام) به اقامه سوگوارى برایش در سرزمین مِنا به مدت ده سال و تعیین هزینه آن،[35] بر این مطلب گواهى مىدهد که این عمل در راستای تحکیم فرهنگ دینی است؛ زیرا موسم مِنا، زمان حضور همدلان ناهمزبان در میعاد حج است که با یک زبان خدا را میخوانند و اگر پیامی باشد که باید به جهان اسلام برسد، فرصتی مناسبتر از آن نیست. امام صادق(علیه السلام) نیز وصیت نمود در موسم حج برایش هفت سال عزاداری شود و برای هر برنامه نیز مبلغی را مشخص و وقف کرده بود.[36] روایات بسیاری نیز حاکی از صله دادن به شعراست؛ چنانکه امام رضا(علیه السلام) به دعبِل خُزاعی که دربارۀ اهلبیت: و بهویژه سیدالشّهدا(علیه السلام) شعری سروده بود، مبلغی را هدیه داد.[37]
و. نجات از انحراف فکری و تهاجمات فرهنگی با دادن هدیه به مخالفان در جهت ایجاد محبت و هدایت آنان
امام مجتبی(علیه السلام) هزینه سفر مردی را که نسبت به امیرمؤمنان(علیه السلام) کینه داشت و در سفر به مدینه اموالش سرقت شده بود، تأمین کرد و در نتیجه آن شخص، به حقانیت این خاندان اعتراف نمود.[38]
ز. تحکیم اعتقادی یاران با تشویقِ توسل به اهلبیت:
حسن وشّا، در بیماری نزد امام جواد(علیه السلام) رفت و میخواست یکی از پیراهنهای امام رضا(علیه السلام) به تبرک از ایشان بطلبد. امام جواد(علیه السلام) نیز یکی از پیراهنهای پدر را پیش از درخواستش به وی هدیه داد.[39] ترغیب به دعا و توسل به اهلبیت:، از نمونههای دیگر تحکیم اعتقادی است که دعا، مایۀ تقویت ایمان آدمی و وابستگی درونی او به توحید و مبدأ آفرینش است.
نویسندگان: حجتالاسلام والمسلمین یدالله مقدسی و حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد پُردل.
فهرست منابع
کتب
ابن اسحاق، محمد؛ کتاب السیر و المغازی؛ تحقیق دکتر سهیل زکار، چاپ اول، قم: دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی،1410ق.
ابنطاووس، على بن موسى؛ الإقبال بالأعمال الحسنة؛ تحقیق جواد قیومى؛ چاپ اول، قم: دفتر تبلیغات اسلامى، 1415ق.
ابنسعد، محمد؛ ترجمة الإمام الحسن(علیه السلام) من القسم غیر المطبوع من کتاب الطبقات الکبیر؛ تهذیب و تحقیق: السید عبد العزیز الطباطبائی، نشر: مؤسسة آل البیت: لإحیاء التراث، سلسلة ذخائر"تراثنا"،1416ق.
ابن شهرآشوب، محمد بن على؛ مناقبآل أبىطالب:؛ تحقیق یوسف بقاعى؛ چاپ دوم، بیروت: دارالأضواء، 1412ق.
ابنعساکر، على بن حسن؛ تاريخ دمشق الكبير؛ تحقیق على عاشور؛ چاپ اول، بیروت: دارإحیاءالتراث العربى، 1421ق.
ابنفهد حلی، احمد بن محمد؛ عدة الداعی و نجاح الساعی؛ تصحیح احمد موحد قمی؛ چاپ اول، [بیجا]: دار الکتب الاسلامی، 1407 ق.
ابنقولویه، جعفر بن محمد؛ كامل الزيارات؛ تحقیق جواد قیومى؛ چاپ اول، قم: نشرالفقاهة، 1417ق.
اِربلى، على بن عیسى؛ کشف الغمة؛ تعلیقه سید هاشم رسولى محلاتى؛ تبریز: مکتبه بنىهاشمى، 1381ق.
حر عاملى، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعة؛ تحقیق و تصحیح گروه پژوهش مؤسسة آلالبیت:؛ چاپ اول، قم: مؤسسة آلالبیت:، 1409ق.
ــــــــــــــــــــــــــــــ؛ اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات؛ چاپ اول، بیروت: اعلمی، 1425 ق.
خطیب بغدادی، ابوبکر؛ تاریخ بغداد؛ بیروت: دار الکتاب العربی، [بیتا].
ذهبی، محمد؛ میزان الإعتدال فی نقد الرجال؛ بیروت: دار الفکر، [بیتا].
صدوق، محمد بن على؛ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال؛ چاپ دوم، قم: شریف رضی، 1368 ش.
طبرسی، فضل بن حسن؛ مجمع البیان؛ ترجمه فضلالله یزدی طباطبایی؛ بیروت، دار المعرفه، 1408 ق.
ـــــــــــــــــــــــــــ؛ اعلام الوری باعلام الهدی؛ چاپ سوم، تهران: اسلامیه، 1390ق.
طوسى، محمد بن حسن؛ الأمالى؛ تحقیق مؤسسۀ بعثت؛ چاپ اول، قم: دار الثقافة، 1414ق.
ـــــــــــــــــــــــــــ؛ تهذيب الأحكام؛ تحقیق سید حسن موسوى خرسان؛ چاپ دوم، نجف: دار الکتب الاسلامیة، 1380ق.
ـــــــــــــــــــــــــــ؛ المبسوط فی فقه الامامیه؛ پدید آورنده محمدباقر بهبودی، محمدتقی کشفی، تهران: مکتبة المرتضویة، 1387ش.
عاملی، علی بن یونس؛ الصراط المستقیم؛ تصحیح میخائیل رمضان؛ چاپ اول، نجف: مکتبة الحیدریة، 1384 ق.
کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی؛ تصحیح علیاکبر غفاری؛ چاپ پنجم، تهران: دار الکتب الإسلامیة، 1363 ش.
مجلسى، محمدباقر؛ بحارالأنوار؛ چاپ دوم، بیروت: دار احیاء الترات العربى، 1403ق.
ـــــــــــــــــــــ؛ مرآة العقول فی شرح أخبار آلالرسول:؛ تهران: دار الکتب الاسلامی، 1363ش.
مفید، محمد بن محمد؛ الإرشاد؛ تحقیق: مؤسسة آلالبیت:؛ چاپ اول، قم: کنگره هزاره مفید، 1413ق.
خبرگزاریها
خبرگزاری ایسنا؛ «آزادی 8599 زندانی غیرعمد در سال 98 به کمک خیّرین»؛ 20/02/1399، کد خبر: 99022013858.
* پژوهشگر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
** دانشجوی دکتری تاریخ اسلام.
[1]. بقره: 274.
[2]. فضل بن حسن طبرسی؛ مجمعالبیان؛ ج 2، ص 500.
[3]. محمد بن علی ابن شهرآشوب؛ مناقب آل أبیطالب:؛ ج 2، ص 118.
[4]. احمد بن محمد ابنفهد حلی؛ عدة الداعی و نجاح الساعی؛ ص 101.
[5]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج 4، ص 15.
[6]. محمد بن علی صدوق؛ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال؛ ص 72.
[7]. محمد بن حسن طوسی؛ الامالی؛ ص 7 و 8.
[8]. علی بن موسی ابنطاووس؛ اقبال الأعمال؛ ج 1، ص 444 و 445.
[9]. محمدباقر مجلسی؛ مرآة العقول؛ ج 19، ص17 و 35.
[10]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج 5، ص 74.
[11]. محمدباقر مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج 34، ص 336.
[12]. محمد بن علی ابن شهرآشوب؛ مناقب آل أبیطالب:؛ ج 4، ص 170 ـ 172.
[13]. خبرگزاری ایسنا؛ «آزادی 8599 زندانی غیرعمد در سال 98 به کمک خیّرین»؛ 20/02/1399، کد خبر: 99022013858.
https://www.isna.ir/news/99022013858
[14]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الكافی؛ ج 1، ص508.
[15]. همان، ج 7، ص 423 و 424.
[16]. همان، ج 2، ص 209: «عَنْ مُفَضَّلٍ قَالَ: قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ(علیه السلام): إِذَا رَأَيْتَ بَيْنَ اثْنَيْنِ مِنْ شِيعَتِنَا مُنَازَعَةً فَافْتَدِهَا مِنْ مَالِي».
[17]. همان.
[18]. محمد بن محمد ابناشعث کوفی؛ الجعفريات؛ ص153.
[19]. محمد ابن یعقوب کلینی؛ الكافی؛ ج 5، ص 114.
[20]. محمد بن محمد مفید؛ الإرشاد؛ ج 2، ص 173.
[21]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الكافی؛ ج 1، ص318 و 319.
[22]. محمد بن حسن حر عاملی؛ وسائل الشیعه؛ ج 18، ص 425.
[23]. محمد بن حسن طوسی؛ المبسوط فی فقه الامامیة؛ ج 2، ص 322.
[24]. محمد بن علی ابن شهرآشوب؛ مناقب آل أبیطالب:؛ ج 4، ص 17.
[25]. همان، ج 4، ص 337.
[26]. علی بن عیسی اربلی؛ كشف الغمة؛ ج 2، ص 107.
[27]. ابوبکر خطیب بغدادی؛ تاریخ بغداد؛ ج 13، ص 30.
[28]. علی بن یونس عاملی؛ الصراط المستقيم؛ ج 2، ص201.
[29]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج 1، ص 510.
[30]. محمد بن سعد ابنسعد؛ ترجمة الإمام الحسن(علیه السلام) من القسم غیر المطبوع من کتاب الطبقات الکبیر؛ ص63.
[31]. جعفر بن محمد ابنقولویه؛ كاملالزيارات؛ ص 458 و 459.
[32]. محمد بناسحاق؛ کتاب السیر و المغازی؛ ج 5، ص 235.
[33]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الكافی؛ ج 1، ص 480.
[34]. محمد بن احمد ذهبی؛ میزان الإعتدال فی نقد الرجال؛ ج 1، ص 383.
[35]. محمد بن یعقوب کلینى؛ الكافى؛ ج 5، ص 117.
[36]. محمد بن حسن طوسی؛ تهذيب الأحكام؛ ج 9، ص 144.
[37]. فضل بن حسن طبرسی؛ إعلام الوری؛ ج 2، ص 67.
[38]. علی بن حسن ابنعساکر؛ تاریخ دمشق الکبیر؛ ج 14، ص 76.
[39]. محمد بن حسن حر عاملی؛ اثبات الهداة؛ ج 6، ص 203.
افزودن دیدگاه جدید