معیارهای عزاداری مطلوب در کلام امامین انقلاب
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| ره توشه ماه محرم 1400، معیارهای عزاداری مطلوب در کلام امامین انقلاب.
کاری از گروه تولید محتوای معاونت فرهنگی وتبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
اشاره
عزاداری و سوگواری هدفمند بر عزیزان از دست رفته، رویکردی طبیعی است که از مهر و محبت سرچشمه میگیرد و از آغاز آفرینش انسان تا به حال رواج داشته و خدای سبحان نیز بر این واکنش طبیعی بشر مهر تأیید زده است.[1] عزاداری برای سیدالشهدا(علیه السلام) نیز از این امر جدا نیست. عزاداری برای امام حسین7، از بزرگترین مصادیق بزرگداشت شعائر الهی و نشانه محبت و ارادت به ساحت مقدس آن امام است؛ زیرا حادثه کربلا، حماسه جاودانهای است که در اعماق وجود ما اثری عمیق و جاودانه به جای گذاشته است؛ بهگونهای که با شنیدن وقایع آن، قلبها به تپش میافتد، دلها به سوز میآید و چشمها اشکبار میشود. حال این سؤال مطرح میشود که معیارهای عزاداری مطلوب و صحیح کدامند؟ نوشتار پیشرو، این سؤال را از منظر امامین انقلاب، امام خمینی; و امام خامنهای؟مد؟ پاسخ میدهد.
1. بایستگی عزاداری صحیح
عزاداری، واژهای آیینی و نشاندهنده رفتار و مراسم خاصی است که هنگام وقوع مصیبت، انجام میشود و در قالبها و نمادهای مختلفی، مانند روضه، مرثیه و عزاداری نمود مییابد. بیتردید عزاداری برای امام حسین(علیه السلام)، از شعائر مهم الهی و دینی است و از منظر قرآن، تعظیم شعائر الهی نشانه پرواپیشگی دلهاست: «ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوب».[2] در روایات فراوانی نیز بر اقامه عزاداری امام حسین(علیه السلام) تأکید شده است؛[3] چنانکه امام سجاد(علیه السلام) فرموده است: «أَيُّمَا مُؤْمِنٍ دَمَعَتْ عَيْنَاهُ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ(علیه السلام) دَمْعَةً- حَتَّى تَسِيلَ عَلَى خَدِّهِ بَوَّأَهُ اللَّهُ بِهَا فِي الْجَنَّةِ غُرَفا؛[4] هر مؤمنی که چشمانش برای کشته شدن حسین(علیه السلام) گریان شود؛ بهگونهای که اشک بر گونههایش سرازیر شود، خداوند به سبب آن او را در خانههای بهشتی جای دهد که روزگاران درازی در آن به سر برد».
عزاداری بر امام حسین(علیه السلام) نه تنها اسلام را زنده نگه میدارد؛ بلکه فرهنگ ظلمستیزی،[5] پاسداری از دین،[6] آزادیخواهی و عزتمندی را نیز نهادینه میکند. از این روست که امام خمینی; و رهبر معظم انقلاب؟مد؟ همواره بر صحیح بودن عزاداری تأکید داشتهاند. حضرت امام خمینی; معتقد بود که قیام امام حسین(علیه السلام)، سرمایه و فرهنگ عظیم اسلام، و عزاداری شیوه انتقال این فرهنگ است؛ از این رو سوگواری باید در چارچوب شرع و منطق صورت گیرد: «روضۀ سیدالشهدا7 برای حفظ مکتب سیدالشهدا7 است... این گریهها و این روضهها حفظ کرده این مکتب را...».[7]
مجالس سوگواری برای امام حسین(علیه السلام) در کنار کارکردهای فراوانی که دارد، دچار آسیبهایی نیز شده است. اگرچه بزرگان دین کوشیدهاند تا این مجالس را به سمت پیراستگی از انواع خرافات سوق دهند؛ چنانکه شهید مطهری; کتاب تحریف عاشورا را به این منظور تألیف کرد، اما این آسیبها همچنان به قوت خود باقی هستند. امام خمینی; فرموده است:
زنده نگه داشتن عاشورا با همان وضع سنتى خودش از طرف روحانیون، از طرف خطبا، با همان وضع سابق و از طرف تودههاى مردم با همان ترتیب سابق که دستجات معظم و منظم، دستجات عزادارى به عنوان عزادارى راه مىافتاد. باید بدانید که اگر بخواهید نهضت شما محفوظ بماند، باید این سنتها را حفظ کنید. البته اگر یک چیزهاى ناروایى بوده است سابق و دست اشخاص بىاطلاع از مسائل اسلام بوده، آنها باید یک قدرى تصفیه بشود... .[8]
رهبر معظم انقلاب؟مد؟ نیز همواره بر آسیبزدایی عزاداری سیدالشهدا(علیه السلام) تأکید مینماید: «عزیزان من؛ مؤمنین به حسین بن علی(علیه السلام) امروز حسینبنعلی میتواند دنیا را نجات دهد؛ به شرط آنکه با تحریف، چهره او را مغشوش نکنند. نگذارید مفاهیم و کارهای تحریفآمیز و غلط، چشمها و دلها را از چهره مبارک و منور سیدالشهدا(علیه السلام) منحرف کند. با تحریف مقابله کنید».[9]
ایشان در جای دیگر میفرماید:
چیز دیگری که بنده در بعضی از خوانندگان جلسات مداحی اطلاع پیدا کردم، استفاده از مدحها و تمجیدهای بیمعناست که گاهی هم مضر است. فرض کنید راجع به حضرت ابوالفضل(علیه السلام) صحبت میشود، بنا کنند از چشم و ابروی آن بزرگوار تعریف کردن؛ مثلا قربون چشمت بشم. مگر چشم قشنگ در دنیا کم است؟ مگر ارزش ابوالفضل(علیه السلام) به چشمهایش بوده! ... اینها سطح معارف دینی ما را پایین میآورد.[10]
متأسفانه در دهههای اخیر، برخی عزاداریها از محتوای عمیق عاشورایی تهی و گاهی به افسانه آغشته شده است؛ بهگونهای که برای این نوع عزاداریها باید توبه کرد. شهید مطهری; مینویسد: «... بیاییم از این جنایت و خیانتى که نسبت به اباعبداللّه الحسین(علیه السلام) و اصحاب بزرگوارش و یارانش و خاندانش مرتکب مىشویم و همه افتخارات اینها را از میان مىبریم، توبه کنیم».[11]
2. همسویی با اهداف قیام امام حسین(علیه السلام)
یکی از معیارهای مهم عزاداری برای امام حسین(علیه السلام)، همسویی عزاداری با اهداف و ماهیت قیام آن حضرت است؛ زیرا عزاداری، ترجمان اهداف و چیستی قیام حسینی است. از این رو اگر قیام امام(علیه السلام) برای نجات مردم از گمراهی است،[12] باید مرثیه او ما را از گمراهی و نادانی به هدایت رهنمون کند. اگر امام حسین(علیه السلام) برای امر به معروف و نهی از منکر و آزادی قیام کرد، عزاداری آن حضرت نیز باید وسیلهای برای ترویج این امور باشد؛ در غیر این صورت نمیتواند با اهداف حسینی منطبق باشد؛ چنانکه امام خمینی; فرموده است:
این جنبه سیاسى این مجالس، بالاتراز همه جنبههاى دیگرى که هست... بىخود نمىگویند ائمه ما به اینکه هر کس که بگرید، بگریاند یا صورت گریه، گریه کردن به خودش [بگیرد]، اجرش فلان فلان است. مسئله، مسئله گریه نیست. مسئله، مسئله تباکى نیست. مسئله، مسئله سیاسى است که ائمه ما با همان دید الهى که داشتند، مىخواستند که این ملتها را با هم بسیج کنند... .[13]
امام خامنهای؟مد؟ نیز عقیده دارد روضهخوانی باید ماهیت، اهداف و شعارهای کربلا را ترسیم کند؛ زیرا عزاداری، ترجمان و انعکاسدهنده قیام کربلاست:
روضهخوانی، سخنرانی، مداحی، شعرهای مصیبت، خواندن نوحه سینهزنی و در خلال سخنرانیهای آموزنده، ماجرا و هدف امام حسین(علیه السلام). یعنی همان هدفی که در کلمات خود آن بزرگوار هست که: «إِنِّي لَمْ أَخْرُجْ بَطِراً وَ لَا أَشِراً...» بیان شود. این، یک سرفصل است. عباراتی از قبیل «... مَنْ رَأَى سُلْطَاناً جَائِرا...» و «مَنْ كَانَ بَاذِلًا فِينَا مُهْجَتَه...» هر کدام یک درس و سرفصلاند.[14]
اگر چه اهداف بسیاری همچون مبارزه با ظلم، امر به معروف و نهی از منکر، مخالفت با حاکم ظالم و ... برای قیام عاشورا ذکر شده است؛ اما محور تمام اهداف، قیام برای خدا و حفظ دین اسلام بود: «وعَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِيَتِ الْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ يَزِيدَ».[15] برپایی مجالس عزاداری امام حسین(علیه السلام) توسط ائمه:، همواره با هدف زنده نگه داشتن یاد امام(علیه السلام) و قیام و اهداف آن حضرت بوده است؛ چنانکه امام باقر(علیه السلام) فرموده است: «فَاِنَّ فِي اجْتِمَاعِكُمْ وَ مُذَاكَرَتِكُمْ إِحْيَاؤُنَا؛[16] اجتماع (مجالس) و سخنان شما، احیا و زنده کردن ماست».
3. آمیختگی عاطفه و منطق
از معیارهای عزاداری صحیح، درآمیختگی عاطفه و منطق است؛ یعنی سوگواری امام حسین(علیه السلام) بر دو بنیان استوار است: بنیان عاطفی و بنیان منطق. این دو ساختار، محتوا و پیام عاشورا را به دوش میکشند؛ زیرا یکی از دلایل مهم عزاداری امام حسین(علیه السلام)، شور و احساس انسانی است. انسان دارای احساس انسانی بیآلایش، هرگز نمیتواند در مقابل ستم به خاندان پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) و امام حسین(علیه السلام) بیتفاوت باشد یا برانگیخته نشود؛ از این رو محفل حسینی نمیتواند بدون گریه و اشک ریختن باشد، وگرنه قابل تداوم نخواهد بود.[17] در واقع یادآوری مصیبتهای اهلبیت:، بُعد عاطفی این نهضت را تشکیل میدهند و آنچه هویت نهضت حسینی را تشکیل میدهد؛ حفظ دین، پاسداری از ارزشها، عدالت و ستمستیزی است که در بُعد منطقی عزاداری خلاصه میشود. این تلفیق باید بدون افراط در منطق صورت گیرد؛ زیرا افراط در این امر، مراسم عزاداری را به نمادهای خشک و بدون روح عاطفی مبدل میکند. همانگونه که افراط در برانگیختن احساس، موجب نادیده گرفتن عقلانیت است؛ تلفیق «عاطفه» و «منطق» بدون افراط و تفریط نیز از معیار مهم عزاداری است. شهید مطهری; در اینباره مینویسد: «هر مکتبی اگر چاشنیای از عاطفه نداشته باشد و صرفاً فلسفه و فکر باشد، آنقدر در روحها نفوذ نمیکند و شانس ماندگاری ندارد؛ ولی اگر چاشنیای از عاطفه داشته باشد، این عاطفه به آن حرارت میدهد. آن مکتب را منطقی میکند. بدون شک مکتب امام حسین(علیه السلام)، منطق و فلسفه دارد...».[18]
آیتاللّه جوادی آملی میفرماید:
مجالس سوگواری نباید صرفاً کانونی برای اشک و آه و احساسات بدون معرفت باشند؛ بلکه میبایست به عنوان جایگاهی برای شناخت و آموزش نیز مطرح باشند. اشکی که از روی اندیشه و خرد جاری میشود، چونان چشمه زلال زمزم به انسان شجاعت، شهادت و صفای باطنی میبخشد. کسی که از سر عاطفه محض و احساس خام میگرید، گریهاش ذلیلانه است... .[19]
از همین روست که امام خمینی; با همه تأکیداتی که بر عزاداری حسینی دارند، بر هدفمند بودن عزاداری که ـ ناظر بر عقلانیت عزاداری است ـ نیز تأکید کرده است:
... شما انگیزه این گریه و این اجتماع در مجالس روضه را خیال نکنید که فقط این است که ما گریه کنیم برای سیدالشهدا(علیه السلام)؛ نه سیدالشهدا(علیه السلام) احتیاج به این گریهها دارد و نه این گریهها خودش ـ فی نفسه ـ کاری از آن میآید، لکن این مجلسها مردم را همچو مجتمع میکنند و یک وجهه میدهند... این جنبه سیاسی این مجالس، بالاتر از همه جنبههای دیگری که هست... .[20]
رهبر معظم انقلاب؟مد؟ نیز معتقد است که اساس حرکت تشیع بر «منطق قوی» و «عواطف» استوار است؛[21] از این رو قیام و عزاداری اهلبیت امام(علیه السلام) نیز مبتنی بر منطق و عاطفه است:
حادثه عاشورا، خشک و صرفاً استدلالی نیست؛ بلکه در آن عاطفه با عشق و محبت و ترحم و گریه همراه است. قدرت عاطفه، قدرت عظیمی است؛ لذا ما را امر میکنند به گریستن، گریاندن... زینب کبری3 در کوفه و شام منطقی حرف میزند، اما مرثیه میخواند. امام سجاد(علیه السلام) بر روی منبر شام با آن عزت و صلابت بر فرق حکومت اموی میکوبد، اما مرثیه میخواند. این مرثیهخوانی تا امروز ادامه دارد و باید تا ابد ادامه داشته باشد.[22]
4. استفاده از منابع معتبر
عاشورا، سرمایه عظیم و تاریخساز است که با معارف بلند و عمیق اسلام گره خورده است. نخستین عامل حفظ این سرمایه عظیم، مراجعه به منابع معتبر و دسته اول است؛ زیرا از معیارهای مهم اتقان و صحت یک محتوا به شمار میآید. بر این اساس، در حادثه کربلا باید از کتابهایی همچون الارشاد شیخ مفید، مقتل ابیمخنف و لهوف ابنطاووس استفاده، و حتی از روی آنها روضه خواند. از نظر مقام معظم رهبری؟مد؟ نیز یکی از معیارهای عزاداری صحیح، استفاده از منابع دسته اول و معتبر است؛ از همین روست که ایشان بر استفاده از منابع معتبر پافشاری، و سفارش میکند که از کتابهای معتبری همچون لهوف ابنطاووس و الارشاد شیخ مفید استفاده شود؛ همانگونه که ایشان در نماز جمعه از همین کتب استفاده نمود: «واقعهخوانی، تا حدّ ممکن باید متقن باشد؛ مثلاً در حدود «لهوفِ» ابنطاووس و «ارشادِ» مفید و امثال اینها ـ نه چیزهای مندرآوردی ـ واقعهخوانی و روضهخوانی شود».[23]
متأسفانه امروزه یکی از آسیبهایی که عزاداری امام حسین(علیه السلام) را تهدید میکند، استناد بعضی از اهلمنبر و مرثیهخوانان، به منابع غیرمعتبر است. برخی به بهانه اینکه این مطالب، زبان حال است؛ مطالبی را مطرح میکنند؛ در حالی که زبانِ حالگویی برای هر کسی، به حسب شأن اوست. بیان زبانِ حال امام حسین(علیه السلام) و حضرت زینب(سلام الله علیها)، باید در خور منزلت و همسو با سیره آنان باشد؛ چنانکه امام علی(علیه السلام) فرموده است: «لا يُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ(صلی الله علیه و آله و سلم) مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَد؛[24] هیچ کسی را نمیتوان با آلمحمد(صلی الله علیه و آله و سلم) قیاس کرد».[25]
برخی مداحان ناآگاه از کلماتی استفاده میکنند که با ادبیات و متون معتبر همسویی ندارد؛ مانند «کلب الحسین» و «کلب الرقیه» که با آموزههای ائمه: ناسازگاراست. گفتار و سیره پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان:، حاکی از احترام و ارزش فراوان به کرامت و عزت انسانهاست. حال چگونه میتوان با تمسک به نام آنان، انسان را تحقیر کرد؛ بهویژه آنکه شعار امام حسین(علیه السلام) «هیهات منا الذله» است. رهبر معظم انقلاب؟مد؟ در جواب سؤالی فرمود: «گفتن این الفاظ شایسته نیست و در هر حال بهتر است مؤمنین مراعات شؤون عزاداری معصومین: بهویژه سید و سالار شهیدان اباعبداللّه الحسین(علیه السلام) را بنمایند».[26]
روزی آیتاللّه بروجردی در حال ورود به حرم امام رضا(علیه السلام) بود. آخوندی را دید که برای احترام به حضرت رضا(علیه السلام) به سجده افتاد، آقا با دیدن این صحنه شدیداً ناراحت شد و فرمود: این چه کاری است که میکنی؟ تو با این عملت، مرتکب دو گناه میشوی: 1. سجده برای غیر خدا؛ 2. روحانی هستی و چنین کاری را انجام میدهی و این سبب میشود که دیگران هم از تو پیروی کنند.[27]
5. استفاده از شیوههاو ابزار مشروع
شیوه و ابزار، یکی از عوامل تأثیرگذار در عزاداری است. اگر چه شیوهها و ابزارها به حسب باورها و سنتهای اجتماعی متفاوت است، اما آنچه که در این خصوص محوریت دارد مشروع بودن ابزار و شیوههاست؛ زیرا یکی از معیارهای عزاداری صحیح، استفاده از ابزار شرعی است. اگر چه برخی به بهانه اهمیت عزاداری، برای انجام آن از هر وسیله استفاده میکنند، اما طبق آموزههای دینی، هدف وسیله را توجیه نمیکند. شهید مطهری; در اینباره مینویسد:
...از طرف اولياء دين پيشنهاد شده كه اقامه عزاى حسين بن على8 بشود و قبرش زيارت شود ... اين موضوع تدريجاً سبب شد كه بعضى مرثيهخوانان حرفهاى پيدا شوند و كم كم مرثيهخوانى به صورت يک فن و هنر از يک طرف، و وسيله زندگانى از طرف ديگر درآيد؛ از طرفى فكرى پيدا شود كه چون گرياندن بر ابى عبدالله ثواب جزيل و اجر عظيم دارد پس به حكم «الْغاياتُ تُبَرِّرُ الْمَبادى» (هدف، وسيله را مباح مىكند) از هر وسيلهاى مىشود استفاده كرد. اينجاست كه جعل و دروغ در نظر عدهاى مشروع مىشود.[28]
بنابراین روشهایی مانند عزاداری با شمشیر و راه رفتن بر روی تیغ و آتش که مبنای شرعی و عقلی ندارد، صحیح نیست؛ زیرا موجب وهن اسلام میشود. از دیگر شیوههای اشتباه عزاداری، قمهزنی است که نه تنها با فرهنگ و شعائر حسینی همسویی ندارد؛ بلکه قیام عاشورا را به کاری خرافی تبدیل میکند و موجب تضعیف اسلام و واقعه کربلا توسط دشمنان میشود. رهبر معظم انقلاب؟مد؟ فرموده است:
کسی که با مسائل کشور شوروی سابق و این بخشی که شیعهنشین است، جمهوری آذربایجان، آشنا بود؛ میگفت: آن وقتی که کمونیستها بر منطقه آذربایجان شوروی سابق مسلط شدند، همه آثار اسلامی را از آنجا محو کردند؛ مثلاً مساجد را به انبار تبدیل کردند؛ سالنهای دینی و حسینیهها را به چیزهای دیگری تبدیل کردند و هیچ نشانهای از اسلام و دین و تشیع باقی نگذاشتند؛ فقط یک چیز را اجازه دادند و آن، قمهزدن بود... چرا؟ چون خود قمهزدن، برای آنها یک وسیله تبلیغ بر ضد دین و بر ضد تشیع بود. بنابراین گاهی دشمن از بعضی چیزها اینگونه علیه دین استفاده میکند. هر جا خرافات به میان بیاید، دین خالص، بدنام خواهد شد.[29]
امام خمینی; نیز در پاسخ سؤالی فرموده بود: «در شرایط و اوضاع کنونی، از قمه زدن خودداری شود و عزاداری و سینهزدن مانعی ندارد».[30]
6. انتخاب اشعار پُرمحتوا و اثربخش
شعر و شاعری از عناصر بسیار مهم و تأثیرگذار در شکلگیری مراسم سوگواری امام حسین(علیه السلام) است؛ از این رو مداحان و مرثیهخوانان مانند کمیت اسدی، دعبل خزاعی و سید حمیری در محضر ائمه: شعر میخواندند و تأیید میشدند. ابوهارون مکفوف میگوید امام جعفر صادق(علیه السلام) به من فرمود: «برای من شعری درباره حسین(علیه السلام) بخوان». من شعری برایش خواندم و ایشان فرمود: «آنچنان که برای خود میخوانید، برایم بخوان». سپس ایشان اشعاری را به عربی خواند که مضمونش چنین است: «گذرت که بر جسد حسین افتاد، به استخوانهای پاکش بگو: ای استخوانهای پاک! همیشه از باران ابرهای متراکم و پربار، بهرهور و سیراب باشی». [31]
امام خمینی; درباره استفاده از اشعار در عزاداری امام حسین(علیه السلام) میفرمود: «در آخر منبر، روضه را بخوانند ... روضهخوانی بشود، مرثیه گفته بشود، شعر و نثر در فضایل اهلبیت: و در مصائب آنها گفته بشود تا این مردم مهیا باشند؛ در صحنه باشند».[32]
رهبر معظم انقلاب؟مد؟ نیز شعر و شاعری را موجب افزایش میزان موفقیت و اثرگذاری روزه میداند:
شعر شما باید خوب، محکم، قوی، خوشمضمون و قانعکننده باشد. گاهى قصیدهاى که شما مىخوانید، به اندازه چند منبرِ یک منبرىِ خوشبیان تأثیر مىگذارد. گاهى یک بیت شعرِ بجا، به قدر یک کتاب قیمت دارد. اینها آسان و مجانى به دست نمىآید. انسان باید زحمت بکشد، کار و تلاش کند، شعر خوب را بیابد، آن را حفظ کند و بخواند.[33]
7. همسویی با نیاز و شرایط جامعه
یکی دیگر از معیارهای عزاداری صحیح و تأثیرگذار، توجه به شرایط جامعه است؛ همانگونه که در عصر ائمه: عزاداریها با توجه به شرایط جامعه (گسترش ستم و دفاع از مظلوم...) صورت میگرفت. امروزه نیز عزاداریها باید ناظر به مشکلات جهان اسلام باشد. برای مثال اکنون یکی از مشکلات جهان اسلام، شرایط مردم فلسطین است؛ از اینرو سوگواری باید ماهیت ستمستیزی، روحیه مقاومت و حمایت از مظلوم داشته باشد؛ همانگونه که شهید مطهری; فرمود: «.... شمرِ امروز موشه دایان[34] است. شمرِ هزار و سیصد سال پیش مُرد، شمرِ امروز را بشناس. امروز باید در و دیوار این شهر با شعار فلسطین تکان میخورد».[35]
بنابراین باید در عزاداریها، شرایط جهان اسلام و ستم ستمگران معاصری چون آمریکا و داعش بیان شود؛ زیرا عزاداری، ترجمان ماهیت ستم و بداخلاقی هر زمان است. امام راحل در این زمینه فرمود:
لازم است در نوحهها و اشعار مرثیه و اشعار ثنای از ائمۀ حق: به طور کوبنده فجایع و ستمگریهای ستمگران هر عصر و مصر یادآوری شود و در این عصر که عصر مظلومیت جهان اسلام به دست آمریکا و شوروی و سایر وابستگان به آنان و از آن جمله آلسعود، این خائنین به حرم بزرگ الهی ـ لعنةاللّه و ملائکته و رسله علیهم ـ است، به طور کوبنده یادآوری و لعن و نفرین شود.[36]
امام خامنهای؟مد؟ نیز همواره بر همسویی عزاداری با شرایط جامعه تأکید کرده است؛ زیرا ماهیت عزاداری امام حسین(علیه السلام)، فرازمانی و اندیشهسازی است:
فهمیدن قضیه عاشورا فقط در تاریخ نیست، در هر زمانی باید دید عناصر تشکیلدهنده هویت یزیدی کجا پیدا میشود؟ آنگاه در مقابلش باید عناصر تشکیلدهنده هویت حسینی را به میدان آورد. منبر باید انسانساز باشد، اندیشهساز باشد. روضه و نوحه و سینهزنی باید فضا را از مسائل زنده حسینی، معرفت و آگاهی پر کند.[37]
فهرست منابع
کتب
ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبةاللّه؛ شرح نهجالبلاغه؛ تصحیح محمد ابوالفضل ابراهیم؛ چاپ اول، قم: مکتبة آیةاللّه المرعشی النجفی، 1404ق.
ابنقولویه، جعفر بن محمد؛ كامل الزيارات؛ تصحیح: عبدالحسین امینى؛ چاپ اول، نجف اشرف: دارالمرتضویة، 1356ش.
ابننما حلى، جعفر بن محمد؛ مثير الأحزان؛ چاپ سوم، قم: مدرسه امام مهدى4، 1406ق.
ابومخنف کوفى، لوط بن یحیى؛ وقعة الطفّ؛ تصحیح: محمدهادی یوسفى غروى؛ چاپ سوم، قم: جامعه مدرسین، 1417ق.
باقری بیدهندی، ناصر؛ بایدها و نبایدهای عزاداری؛ چاپ اول، قم: نورالسجاد، 1384ش.
جوادی آملی، عبداللّه؛ شکوفايی عقل در پرتو نهضت حسينی؛ چاپ 13، قم: اسراء، 1395ش.
طوسى، محمد بن حسن؛ الأمالی؛ تصحیح: مؤسسة البعثة، چاپ اول، قم: دارالثقافة، 1414ق.
محمدی اشتهاردی، محمد؛ داستان دوستان؛ چاپ هشتم، ویرایش دوم، قم: موسسه بوستان کتاب، 1400ش.
مطهری، مرتضی؛ مجموعه آثار؛ چاپ هشتم، قم: صدرا، 1372ش.
موسوی خمینی، سید روحاللّه؛ استفتائات امام خمینی;؛ تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی;، 1392ش.
ـــــــــــــــــــــــــــــــ؛ صحیفه امام;؛ چاپ چهارم، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی;، 1386ش.
سایتها
پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله سید علی حسینی خامنهای؛ استفتائات مراسم عزاداری.
پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله سید علی حسینی خامنهای؛ «آقا گفتند همه بخشهای مداحی باید پیام داشته باشد»؛ 14/07/1395.
پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله سید علی حسینی خامنهای؛ «توصیههای رهبر انقلاب به هیئات مذهبی»؛ 07/08/1393.
پرتال امام خمینی;؛ «نگاهی به عزاداریهای حسینی»؛ 18/08/1392، کد مطلب: 49192.
********
نگارنده: حجتالاسلام والمسلمین علیرضا انصاری کارشناس علمی گروه تولید محتوای فرهنگی و تبلیغی.
********
[1]. ناصر باقری بیدهندی؛ بایدها و نبایدهای عزاداری؛ ص 54.
[2]. حج: 32.
[3]. ر.ک: جعفر بن محمد ابننما حلى؛ مثير الأحزان؛ ص 82.
[4]. جعفر بن محمد ابنقولویه؛ كامل الزيارات؛ ص 104.
[5]. جعفر بن محمد ابننما حلی؛ مثیرالاحزان؛ ص 55: «وَ هَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة».
[6]. لوط بن یحیی ابومخنف کوفی؛ وقعة الطف؛ ص 107 و 172: «مَنْ رَأَى سُلْطَاناً جَائِراً ...»؛ «أَدْعُوكُمْ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى نَبِيِّهِ فَإِنَ السُّنَّةَ قَدْ أُمِيتَتْ».
[7]. سید روحاللّه موسوی خمینی؛ صحيفه امام؛ ج 8، ص 526.
[8]. همان، ج 15، ص 331.
[9]. بیانات در دیدار جمعی از روحانیون؛ 03/03/1374.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2752
[10]. بیانات در دیدار جمعی از مداحان؛ 05/05/1384.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3298
[11]. مرتضی مطهری؛ مجموعه آثار؛ ج 17، ص 98.
[12]. جعفر بن محمد ابنقولویه؛ كامل الزيارات؛ ص 228: «وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ الْجَهَالَةِ».
[13]. سید روحاللّه موسوی خمینی؛ صحيفه امام؛ ج 13، ص 324.
[14]. بیانات در دیدار با جمعی از روحانیون؛ 03/03/1374.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2752
[15]. جعفر بن محمد ابننما حلی؛ مثیرالاحزان؛ ص 25.
[16]. محمد بن حسن طوسی؛ الامالی؛ ص 224.
[17]. پرتال امام خمینی;؛ «نگاهی به عزاداریهای حسینی»؛ 18/08/1392، کد مطلب: 49192.
[18]. مرتضی مطهری؛ مجموعه آثار؛ ج 16، ص 57.
[19]. عبداللّه جوادی آملی؛ شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی؛ ص250.
[20]. سید روحاللّه موسوی خمینی؛ صحيفه امام؛ ج 13، ص 323.
[21]. پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیتاللّه سید علی حسینی خامنهای؛ «توصیههای رهبر انقلاب به هیئات مذهبی»؛ 07/08/1393.
https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=28052
[22]. بیانات در دیدار روحانیان و مبلغان در آستانه ماه محرم؛ 05/11/01384.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3329
[23]. بیانات در دیدار جمعی از روحانیون؛ 03/03/1374.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2752
[24]. عبدالحمید بن هبةاللّه ابن ابیالحدید؛ شرح نهجالبلاغه؛ ج 1، ص 140.
[25]. همان.
[26]. پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیتاللّه سید علی حسینی خامنهای؛ استفتائات مراسم عزاداری.
https://farsi.khamenei.ir/treatise-content?id=131#4625
[27]. محمد محمدی اشتهاردی؛ داستان دوستان؛ ص 578.
[28]. مرتضی مطهری؛ مجموعه آثار؛ ج 17، ص 605.
[29]. بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی؛ 01/01/1376.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2830
[30]. سید روحاللّه موسوی خمینی؛ استفتائات امام خمینی;؛ ج 10، ص 654.
[31]. جعفر بن محمد ابنقولویه؛ كامل الزيارات؛ ص 105.
[32]. سید روحاللّه موسوی خمینی؛ صحيفه امام؛ ج 15، ص 332.
[33]. پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیتاللّه سید علی حسینی خامنهای؛ «آقا گفتند همه بخشهای مداحی باید پیام داشته باشد»؛ 14/07/1395.
https://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=34552
[34]. نخست وزیر وقت اسرائیل.
[35]. مرتضی مطهری؛ مجموعه آثار؛ ج 17، ص 291.
[36]. سید روحاللّه موسوی خمینی؛ صحيفه امام؛ ج 21، ص 400.
[37]. پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیتاللّه سید علی حسینی خامنهای؛ «توصیههای رهبر انقلاب به هیئات مذهبی»؛ 07/08/1393.
افزودن دیدگاه جدید