موانع امر به معروف و نهی از منکر از منظر آیات و روایات
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| ره توشه ماه رمضان۱۴۴۳(ویژه مناطق مشترک)، موانع امر به معروف و نهی از منکر از منظر آیات و روایات.
کاری از گروه تولید محتوای معاونت فرهنگی وتبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
حجتالاسلام والمسلمین محسن دانیاری*
اشاره
قرآن کریم تأکید فراوانی بر حکومت الهی و اجرایی شدن دستورات خداوند روی زمین دارد؛ تا آنجا که خداوند از نشانه هایی که صالحان به حکومت میرسند، اجرای فرائض الهی و در رأس آنها اقامه نماز، زکات و امر به معروف و نهی از منکر را برشمرده است: «الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فىِ الْأَرْضِ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ ءَاتَوُاْ الزَّكَوةَ وَ أَمَرُواْ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْاْ عَنِ الْمُنكَرِ وَ لِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُور؛[1] همان کسانی که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا میدارند، و زکات میدهند، و امر به معروف و نهی از منکر میکنند، و پایان همه کارها از آن خداست». در این نوشتار، به تحلیل شش مانع مهم امر به معروف و نهی از منکر از جمله ضعف ایمان، ترس، عدم آگاهی از آثار این دو فریضه، بیاطلاعی از پیامدهای ترک این دو، تبلیغات و شبههسازی دشمنان و عملکرد اشتباه برخی دینداران پرداخته شده است.
مفهوم شناسی
قبل از ورود به بحث لازم است که مفهوم و معنای امر به معروف و نهی از منکر بیان شود. امر در لغت به دو معنا آمده: یکی کار که جمع آن امور است[2] و دیگری، دستور و طلب که جمع آن اوامر است.[3] نهی نیز در لغت به معنای خلاف الامر[4] و منع و بازداشتن از چیزی است.[5] معروف از ماده «عرف» به معنای شناخته شده[6] و نیز درک کردن و دریافتن چیزى از روى اثر آن با اندیشه و تدبّر است. معروف، اسمى است براى هر کارى که با عقل و شریعت نیکو شناخته شده است.[7] منکر از ماده «نکر» به معنای خلاف و نقیض معرفت یا همان ناشناخته[8] و چیزى است که به زشتى شناخته شده است.[9]
موانع امر به معروف و نهی از منکر
با عنایت به تأکیدهای فراوان دین مبین اسلام و وجود آثار مثبت فردی و اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر، چرا بیشتر مسلمانان اهتمام لازم به اجرای این دو فریضه بزرگ را ندارند و در بسیاری از موارد عمل به این دو فریضه بزرگ با تساهل روبهرو میشود؟ برخی از مهمترین موانع این دو فریضه به شرح ذیل است:
1. ضعف ایمان و غیرت دینی
ضعف ایمان اولین مانع امر به معروف و نهی از منکر است. خداوند ریشه اصلی بىاعتنایى و بیشتر بدبختىهایى را که گریبانگیر بشر است ضعف ایمان به خدا و دوستی با کافران بر میشمارد. ضعف ایمان، قدرت و شجاعت اخلاقى را از انسان سلب و او را تحت نفوذ خود میکند و باعث خواری و زبونی مىشود. بدترین نقطه ضعف انسان که با وجود آن، وی را از هیچ عمل زشت و ارتکاب خلاف وظیفه نمیتوان مصون دانست، بىایمانى و بىدینى است. خداوند در اینباره میفرماید: «وَ لَوْ كَانُواْ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ النَّبى وَ مَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مَا اتخَّذُوهُمْ أَوْلِيَاءَ وَ لَكِنَّ كَثِيرًا مِّنهُمْ فَاسِقُون؛[10] و اگر به خدا و پیامبر9 و آنچه بر او نازل شده، ایمان مىآوردند، (هرگز) آنان [کافران] را به دوستى اختیار نمىکردند؛ ولى بسیارى از آنها فاسقاند».
آیتالله صافی گلپایگانی درباره ضعف ایمان و در نتیجه پایبند نبودن به این دو فریضه بزرگ مینویسد:
تاریخ را ورق بزنید و به پروندههاى جرایم و جنایات مراجعه فرمایید تا بفهمید ضحاکها، چنگیزها، یزیدها، حجّاجها و سایر دیکتاتورها و جبّاران و همچنین خیانتکاران و وطن فروشها و بیگانه پرستها و دزدها و آدمکشها و... از چه دسته و طایفهاى هستند. بىایمانى به خدا، انسان را نسبت به مخلوق ضعیف، متملق میسازد تا براى خوشامد اشخاص چاپلوسى کند و از اداى تکلیف خوددارى نماید. بىایمانى صفت استقامت و ضبط نفس و شهامت او را مىکشد. ایمان نیرویى است که انسان را توانا و قوى الاراده مىسازد. مؤمن از هیچ چیز مانند خلاف وظیفه و معصیت خدا نمىپرهیزد؛ چنانچه از پیغمبر اکرم9 است که به ابوذر فرمود: «إِنَ الْمُؤْمِنَ لَيَرَى ذَنْبَهُ كَأَنَّهُ تَحْتَ صَخْرَةٍ يَخَافُ أَنْ تَقَعَ عَلَيْهِ، وَ الْكَافِرَ يَرَى ذَنْبَهُ كَأَنَّهُ ذُبَابٌ مَرَّ عَلَى أَنْفِهِ؛[11] مؤمن، گناه خود را مانند سنگ بزرگى مىبیند که مىترسد بر سر او بیفتد و کافر و بىایمان، گناه خود را مانند پشه مىبیند که بر بینى او مرور کرده باشد.».[12]
رسول خدا9 فرمود: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَيُبْغِضُ الْمُؤْمِنَ الضَّعِيفَ الَّذِي لَا دِينَ لَهُ فَقِيلَ لَهُ وَ مَا الْمُؤْمِنُ الَّذِي لَا دِينَ لَهُ قَالَ الَّذِي لَا يَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ؛[13] مؤمن ضعیفی که دین ندارد مورد بغض الهی است، سؤال شد مؤمن بیدین کیست؟ حضرت فرمود کسی که نهی از منکر نمیکند».
2. ترس بر جان و مال و آبرو
دومین عاملی که منشأ عدم اقدام برخی به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر میشود، ترس بر جان و مال است. چه بسا اشخاصی که دچار توهّم بوده، چنین میپندارند که با اقدام به امر به معروف و نهی از منکر، کسانی که مورد امر و نهی قرار گرفتهاند، دشمنی آنان را به دل گرفته به آنان ضربه خواهند زد یا فکر میکنند در داد و ستدها طرفهای معامله خود را از دست خواهند داد؛ در حالی که اینها توهّمهای بیجایی است و شیطان انسان را میترساند تا او را از انجام دادن وظیفهاش منصرف کند.[14] خداوند متعال در قرآن میفرماید: «إِنَّمَا ذَالِكُمُ الشَّيْطَانُ يخُوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ فَلَا تخَافُوهُمْ وَ خَافُونِ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِين؛[15] این فقط شیطان است که پیروان خود را (با سخنان و شایعات بىاساس) مىترساند. از آنها نترسید! و تنها از من بترسید اگر ایمان دارید». در حقیقت اگر کسی با رعایت شرایط امر به معروف و نهی از منکر، رفق و مدارا، پند و اندرز نیکو و عمل صالح خود، خطاکاران را ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر نماید، محبوبیت بیشتری مییابد و مردم در همه حال به وی اعتماد میکنند. در روایت آمده است: «فَإنَّ الاَمرَ بِالمَعرُوفِ و النَّهيَ عَنِ المُنكَرِ لَم يُقَرِّبَا اَجَلاً و لَم يُبَاعِدا رِزقاً؛[16] امر به معروف و نهی از منکر، مرگی را نزدیک و رزقی را دور نکرده است».
از آنجا که گفتهاند «الْإِنْسَانُ عَبیدُ الْإِحْسَانِ» در مواردی که انسان از پیامد تذکر مستقیم، خوف دارد میتواند نوعی احسان به مخاطب را زمینهساز تذکر خود قرار دهد تا از رنجش یا واکنش منفی مخاطب پیشگیری شود. در این خصوص خاطرهای را از شیهد بزرگوار آیتالله سعیدی نقل میکنیم:
یکی از دوستان شهید سعیدی میگوید: روزی با شهید سعیدی از کنار یکی از این شیرهای آب میگذشتیم شهید سعیدی متوجه زنی شد که به سختی دو سطل آب را با دو دست بلند کرده است و همین امر موجب شده بود که زن نتواند حجاب خود را بطور کامل مراعات کند بطوری که روسریش عقب رفته بود و موی سرش پیدا بود. شهید سعیدی عبای خود را به من داد و سریع به طرف زن رفت و دو سطل آب را با اصرار زیاد از او گرفت. مسافت خانه تا شیر آب طولانی بود و او قبول نکرد که من در این امر خیر کمک کنم. سعیدی سطلهای آب را به مقصد رساند و مؤدبانه امر به معروف کرد. زن که گفتار و کردار مولایش علی(علیه السلام) را در رخسار این فرزند علی7 بخوبی از نزدیک حس کرده بود، امر به معروف شهید سعیدی را پذیرفت.[17]
3. عدم آگاهی از اهمّیت و آثار امر به معروف و نهی از منكر
سومین مورد از موانع امر به معروف و نهی از منکر، بیاطلاعی از اهمّیت و ثمرات امر به معروف و نهی از منکر است. عدم آگاهی از اهمیت این دو واجب در دیدگاه شرع و نقش آنها در پیدایش اندیشه و رفتار صحیح در جامعه و ثمرات شیرینی که با اجرای درست آنها مترتّب میشود، از عوامل مهم کوتاهی در انجام این دو فریضه است. برای رفع این مشکل باید نهی از منکر و امر به معروف به عنوان یک معروف و ارزش برتر، شناسانده و اهمّیت و اثرات مثبت آن به کمک رسانههای گوناگون به طور مستمر و پویا در جامعه القا شود، تا به گونهای پایدار، جزء ساختار ذهنی جامعه به حساب آید. تکرار این مطالب هم در صورتی که به جا و هنرمندانه انجام پذیرد، کاملاً مطلوب است و هیچگونه محذوری را پدید نمیآورد و به تعبیر مَثَلِ عربی: «هو المِسك كُلّما كررته يتضوع؛ مُشک است که هر دفعه تکرار شود، از آن رایحه خوش پراکنده میگردد». به ویژه مواردی که از قرآن کریم بهرهبرداری میشود؛ امیرالمؤمنین(علیه السلام) درباره آن فرمود: «لاتُخلِقُهُ كَثرَةُ الرَّدِّ وَ وُلُوجُ السَّمعِ؛[18] کثرتِ تکرار و ورود آن به گوش ها، قرآن را کهنه نگرداند».
4. بیاطلاعی از پیامدهای ترک امر به معروف و نهی از منکَر
مانع چهارم امر به معروف و نهی از منکر، عدم آگاهی از پیامدهای ناگواری است که از ترک این فرایض دامنگیر فرد و جامعه میشود. صرف نظر از استحقاق عقوبت اخروی نافرمانی خداوند، عواقبی در همین عالم در انتظار ترک کنندگان این دو فریضه إلهی است. جامعهای که درباره رفتار افرادش بیتفاوت باشد و با دیدن هرگونه انحرافی به سادگی از آن بگذرد، دچار تباهی خواهد شد. در این جامعه، زورگویان و مفسدان، جرأت بیشتر و بیشتری مییابند و دیگران خواه ناخواه به گناه و فساد کشیده میشوند. همچنین تباهی فراگیر میشود، بهطوری که حتّی افرادی که جدای از فساد، ناگهان خود را غرقِ در تباهی میبینند. در روایتی از رسول اکرم9 آمده است:
لا تَزالُ اُمَّتِي بِخَيرٍ مَا اَمَرُوا بِالمَعرُوفِ و نَهَوا عَنِ المُنكَرِ و تَعَاوَنُوا عَلَى البِرِّ و التَّقوَى فَإذَا لَم يَفعَلُوا ذَلِكَ نُزِعَت مِنهُمُ البَرَكاتُ وَ سُلِّطَ بَعضُهُم عَلَى بَعضٍ وَ لَم يَكُن لَهُم نَاصِرٌ فِي الأرضِ وَ لا فِي السَّمَاءِ؛[19] تا زمانی که امّت من امر به معروف و نهی از منکر نمایند و همکاری بر نیکی و تقوا داشته باشند، در خوبی میباشند و هرگاه این امور را ترک کردند، برکات از آنان برداشته میشود و بعضی بر برخی دیگر مسلّط میشوند (به ناحقّ) و برای آنان، یاوری در زمین و آسمان نخواهد بود.
پیامبر اکرم9 در جایی دیگر در این خصوص میفرماید: «إذَا اُمَّتِي تَواكَلَتِ الأمرَ بِالمَعرُوفِ و النَّهیَ عَنِ المُنكَرِ فَليَأذَنُوا بِوِقَاعٍ مِنَ اللَّه؛[20] هرگاه امّت من، امر به معروف و نهی از منکر را به عهده یکدیگر بیندازند، پس باید برای عذاب الهی آماده باشند».
همچنین امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «اَيُّمَا نَاشٍ نَشَأ فِي قَومٍ ثُمَّ لَم يُؤَدَّبْ عَلَى مَعصِيةٍ فَإنَّ اللَّهَ عَزَّوجَلَّ اَوَّلَ مَا يُعَاقِبُهُم فِيهِ أن يَنقُصَ مِن اَرزاقِهِم؛[21] هر نوجوانی که در میان گروهی رشد یابد و بر معصیت تأدیب نشود، اول عقوبتی که خداوند عزّوجلّ بر آن قوم قرار میدهد آن است که روزیِ آنان را میکاهد». از صدر اسلام تا به امروز، شاهد تجربههای مکرر نتایج هلاکت بار کوتاهی در امر به معروف و نهی از منکر میباشیم. امروز ما باید به این وظیفه بزرگ إلهی حساس باشیم، تا نعمت بزرگ نظام اسلامی و استقلال در برابر بیگانگان را حفظ کرده، پیوسته در آرمانهای بزرگ اسلام و انقلاب با قدرت به پیش برویم.
5. تبلیغات و شبههسازی دشمنان
ایجاد فضای منفی علیه آمران به معروف و ناهیان از منکر، مانع پنجم در اجرای این دو فریضه الهی است که گاه منحرفان، منافقان و کافران انجام میدهند. دشمنان داخلی و خارجی با تمام توان میکوشند تا ریشهها و مبانی اسلام را از بین ببرند و در این راه از هیچ کاری دریغ نمیکنند. آنها با تبلیغات و تحریفات ضد دینی و القای شبهات، سعی دارند تا با رواج شک و تردید، دین را به انزوا بکشانند. تبلیغات ضد دینی در جوامع اسلامی، مختص زمان حاضر نیست؛ از زمانی که دنیای غرب تبلیغات ضد دینی را برنامهریزی و تنظیم کرد، یکی از اهدافش این بود که در قدم نخست باورها و اعتقادات مردم مسلمان را هدف گرفته، آنها را تحت الشعاع قرار دهد و آنان را به آموزههای دینی بدبین سازد. قرآن کریم، درباره تبلیغات ضد دینی دشمنان اسلام چنین میفرماید:
يَأَيهَّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَكمُ هُزُوًا وَ لَعِبًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكمُ وَ الْكُفَّارَ أَوْلِيَاءَ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ * وَ إِذَا نَادَيْتُمْ إِلىَ الصَّلَوةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَ لَعِبًا ذَالِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْقِلُون؛[22] اى کسانى که ایمان آوردهاید! افرادى که آیین شما را به باد استهزا و بازى مىگیرند ـ از اهل کتاب و مشرکان ـ ولىّ خود انتخاب نکنید و از خدا بپرهیزید، اگر ایمان دارید! آنها هنگامى که (اذان مىگویید، و مردم را) به نماز فرا مىخوانید، آن را به مسخره و بازى مىگیرند؛ این به خاطر آن است که آنها جمعى نابخردند.
به هر حال، دشمن با تبلیغات، تحریفات و تمسخر، در تضعیف امر به معروف و نهی از منکر میکوشد. شگردهای گوناگونی را طرّاحی و عملی میکنند که باید در مسائل مختلف و در زمانها و مکانهای متفاوت، این شیوهها را شناسایی و راه حل مناسب آن را یافت و عملی کرد. معاندان و دشمنان حقیقت، گاهی تا آنجا پیش میروند که منکر را معروف و معروف را منکر جلوه میدهند. چنین افرادی بدون در نظر گرفتن شیوع فساد و تباهی که آنان پدید میآورند، افراد آمر به معروف و ناهی از منکر را مزاحم زندگی و آزادی و کسب و کارِ مردم معرفی کرده و چه بسا به آنان دشنام میدهند. آیات و روایات زیادی درباره پیدایش چنین شرایطی، هشدارهای جدّی به مسلمانان دادهاند. در روایتی از امام صادق(علیه السلام) آمده است: «بِئسَ القَومُ قَومٌ يُعِيبُونَ الأمرَ بِالمَعرُوفِ و النَّهيَ عَنِ المُنكَر؛[23] بد گروهی هستند آنان که امر به معروف و نهی از منکر را عیب میدانند».
6. عملکرد آمران به معروف و ناهیان از منکر
مانع ششم، خطا و لغزش آمران به معروف و ناهیان از منکر است. در برخی موارد مشاهده میشود کسانی که اجرای این دو فریضه را بر عهده دارند، دچار لغزش شده، اعمالشان مخالف گفتههایشان است. این امر سبب بدبینی مردم به آنان میشود و بازتاب منفی در جامعه دارد. خداوند درباره چنین افرادی به بدی یاد میکند؛ آنجا که میفرماید: «يَأَيهُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ. كَبرُ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُواْ مَا لَا تَفْعَلُون؛[24] اى کسانىکه ایمان آوردهاید! چرا سخنى را مىگویید که عمل نمىکنید. نزد خدا بسیار موجب خشم است که سخنى بگویید که عمل نمىکنید».
همچنین قرآن کریم در جایی دیگر خطاب به علمای یهود میفرماید: «أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبرِّ وَ تَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وَ أَنتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَ فَلَا تَعْقِلُون؛[25] آیا مردم را به نیکى (و ایمان به پیامبرى که صفات او آشکارا در تورات آمده) دعوت مىکنید، اما خودتان را فراموش مىنمایید؛ با اینکه شما کتاب (آسمانى) را مىخوانید! آیا نمىاندیشید؟!». با این وجود، لازم است کسانی که امر به معروف و نهی از منکر میکنند در وهله نخست، خود عامل به نیکیها و پرهیز از گناهان داشته باشند، سپس خانواده و جامعه را به نیکیها دعوت کرده، از بدیها باز دارند. آموزههای دینی به ما آموخته است که معیار سنجش را بایستی در متون اصیل دینی جست، نه در رفتار و گفتار افراد منتسب به دین؛ همانگونه که حضرت علی(علیه السلام) میفرماید: «إنَّ الْحَقَّ لا یُعْرَفُ (بِاَقْدَارِ) بِالرِّجَالِ، اِعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِف اَهْلَهُ؛[26] ملاک و محور درستی و نادرستی کارها، اشخاص و قدر و منزلت آنان نیست، حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی».
بنابراین، اگر در جامعهای امر به معروف و نهی از منکر کمتر رواج دارد به دلیل برخی موانع است که برطرف کردن آنها، باعث احیای این دو فریضه مهم د رجامعه میشود. همانطور که گفته شده مهمترین موانع، ضعف ایمان، ترس، عدم آگاهی از آثار این دو فریضه، بیاطلاعی از پیامدهای ترک این دو، تبلیغات و شبههسازی دشمنان و عملکرد اشتباه برخی دینداران است. پس لازم است جهت احیای این دو فریضه بزرگ، این موانع در جامعه برطرف شود.
فهرست منابع
قرآن کریم
ابن بابویه، محمد بن علی، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، قم: الشریف الرضی، 1406ق.
راغباصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، محقق: داوودی، صفوان عدنان، بیروت: دارالقلم ـ الدارالشامیه، 1412ق.
شریفالرضی، محمد بن حسین، نهجالبلاغه، محقق: صالح، صبحی، قم: هجرت، 1414ق.
صافی گلپایگانی، لطف الله، راه اصلاح یا امر به معروف و نهی از منکر، قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1373ش.
طبرسی، فضل بن حسن، مکارم الاخلاق، قم: الشریف الرضی، 1370ش.
طوسی، محمد بن الحسن، تهذیبالاحکام، محقق: خراسان، حسن الموسوی، تهران: دار الکتب الاسلامیه، 1407ق.
عابدی، محمد، پیکار با منکر در سیرۀ ابرار، چاپ سوم، قم: نشر معروف، 1377ش.
فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، قم: نشر هجرت، 1409ق.
فیومی، احمد بن محمد، مصباح المنیرفی غریب الشرح الکبیر للرافعی، قم: مؤسسه دارالهجره 1414ق.
قریشی، علیاکبر، قاموس قرآن، تهران: دار الکتب الاسلامیه 1412ق.
قمی، علی بن ابراهیم، تفسیرالقمی، قم: دارالکتاب، 1404ق.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق: غفاری علیاکبر و آخوندی محمد، تهران: دار الکتب الاسلامیه، 1407ق.
مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، محقق: جمعی از محققان، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1403ق.
مدرسی، محمدرضا، دو فرمان الهی برای امت برتر، یزد: ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر استان یزد، 1385ش.
مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن کریم، تهران: دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، 1380ش.
* دانشآموخته سطح 3 حوزه علمیه قم.
[1]. حج: 41.
[2]. علیاکبر قریشی، قاموس قرآن، ج1، ص110.
[3]. احمد بن محمد فیومی، مصباح المنیر، ج2، ص22.
[4]. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج4، ص94.
[5]. حسین بن محمد راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ص827.
[6]. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج2، ص122.
[7]. حسین بن محمد راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ص561.
[8]. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج5، ص356.
[9]. حسین بن محمد راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ص561.
[10]. مائده: 81.
[11]. فضل بن حسن طبرسی، مکارم الاخلاق، ص460.
[12]. لطفالله صافی گلپایگانی، راه اصلاح یا امر به معروف و نهی از منکر، ص61-60.
[13]. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 5، ص 59.
[14]. محمدرضا مدرسی، دو فرمان الهی برای امت برتر، ص111.
[15]. آل عمران: 175.
[16]. علی بن ابراهیم قمی، تفسیرالقمی، ج2، ص36.
[17]. محمد عابدی، پیکار با منکر در سیرۀ ابرار، دفتر اول، ص184 _ 185.
[18]. محمد بن حسین شریف الرضی، نهج البلاغه، ص219.
[19]. محمد بن الحسن طوسی، تهذیبالاحکام، ج6، ص181.
[20]. همان، ص177.
[21]. محمد بن علی ابن بابویه، ثواب الأ عمال و عقاب الأعمال، ص223.
[22]. مائده: 58-57.
[23]. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج5، ص57.
[24]. صف: 3-2.
[25]. بقره: 44.
[26]. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج40، ص136.
افزودن دیدگاه جدید