مبارزه با تروریسم
اشاره
تروریسم، از اساسی ترین معضلات جامعه جهانی و خطرناک ترین تهدیدها بر ضد حقوق ملت ها و ثبات بین المللی است. در طول تاریخ، به ویژه یک صد سال اخیر، تروریسم، ریشه مهم ترین تهدیدها بر ضد صلح و امنیت جهانی بوده است. وضعیت دردآور و فاجعه آمیز بیشتر ملت ها و کشورهایی که در آتش جنگ و خون ریزی می سوزند و از آوارگی و فقر رنج می برند، معلول اغراض سلطه گرانه و تروریستی است. نویسنده در این مقاله به مناسبت روز مبارزه با تروریسم، مسائل و موضوع هایی از این پدیده شوم را که ساخته و پرداخته قدرت های استکباری است، بررسی کرده است.
تروریسمِ خوب و بد!
ترور، واژه ای لاتین، به معنای ترس و وحشت زیاد است. همچنین تروریسم، به مفهوم به کارگیری خشونت و تهدید با انگیزه سیاسی آمده است. هرچند تروریسم موضوع تازه ای نیست و از گذشته های دور مطرح بوده، ولی در دهه ها و به ویژه سال های اخیر، از اهمیت زیادی برخوردار شده است. نکته قابل ملاحظه اینکه حکومت های گوناگون، به موضوع تروریسم از دید خاص خود می نگرد. اگر این واژه در قالب معنایی جامع و مانع قرار گیرد، می توان امیدوار شد که در جهان امروز، آثار تخریبی تروریسم رو به کاهش گذارد. تنها مانع در این عرصه، قدرتمندان و زورمداران دنیا هستند؛ آنان که تروریسم را به دو شاخه خوب و بد تقسیم می کنند و هر فرد، گروه یا کشور همراه خود را از دامنه تعریف تروریسم خارج می سازند.
بزرگ ترین قربانی تروریسم
واقعیت این است که اسلام، خود، بزرگ ترین قربانی تروریسم است. پیشوایان معصوم علیهم السلام همگی به دست حکومت های ستمگر ترور شدند و شربت شهادت نوشیدند. نمونه روشن آن، مولای متقیان حضرت علی علیه السلام است که به دست ناپاک ترین دشمنان انسانیت ترور شد. اسلام اگرچه مبارزه بر ضد طاغوت های زمان، ستمگری و استعمار را محترم می شمارد و دفاع از مظلومان در برابر ظالمان و قدرت های سلطه گر را جهاد می داند، در مقابل، کشتن یک فرد بی گناه را به منزله کشتن تمام انسان ها دانسته است.
ابزار سلطه
هدف استکبار غرب، مبارزه با تروریسم نیست. امریکا و صهیونیسم، دو گروهی هستند که نامشان در صدر فهرست تروریسم جای دارد و تروریسم هرگز نمی تواند بر ضد مکتب تروریسم مبارزه کند. امریکایی ها فقط و فقط درصدد تبدیل تهدیدهای امنیتی به فرصت های سیاسی و اقتصادی برای تثبیت نظریه «نظم نوین جهانی» به رهبری خود هستند. آنها به این هدف نیز نخواهند رسید؛ زیرا خداوند قدرت ستمگران و زورگویان را در هم می شکند و مکر آنها را به خودشان باز می گرداند.
ایران، قربانی تروریسم
امریکایی ها به مدت دو دهه سازمان تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) را زیر چتر حمایت مالی، سیاسی و تبلیغی خود قرار دادند و از جنایت های تروریستی آنان بر ضد مردم جمهوری اسلامی ایران حمایت کردند. این گروهک با شیوه قهرآمیز و قتل سیاسی، درصدد حذف فیزیکی عناصر کارآمد و طراحان فکری نظام برآمد تا با ایجاد خلأهای جدی در ارکان حساس کشور، شرایط سقوط جمهوری اسلامی ایران را فراهم سازد. شهدای محراب، شهدای هفتم تیر و هشتم شهریور، شهیدانی چون لاجوردی، قرنی و صیاد شیرازی، از جمله قربانیان تروریسم بودند که به دست منافقان به شهادت رسیدند. استکبار جهانی در برابر این فعالیت های تروریستی، نه تنها هیچ واکنشی از خود نشان نداد، بلکه از آن حمایت می کرد.
امریکا و دیکتاتور عراق
در واقعه فتح لانه جاسوسی امریکا در تهران، اسناد سفارت امریکا به روشنی نشان داد که حزب بعث عراق پس از قرارداد 1975 الجزایر با ایران، تمایل خود را به گسترش رابطه با امریکا ابراز کرد. پیروزی انقلاب اسلامی، تمام معادلات و محاسبات امریکا و صهیونیسم را به هم ریخت. بنابراین، با کمک رسانی امریکا، صدام حسین در تیرماه 1358 زمام امور عراق را به دست گرفت. امریکا پس از شکست در عملیات طبس و خدشه دار شدن حیثیت جهانی و اسطوره شکست ناپذیری اش، به سازمان دهی طرح تجاوز نظامی گسترده از طریق عراق به ایران پرداخت. مجهز ساختن ارتش عراق به انواع وسایل نظامی و موشک های پیشرفته، ایجاد مراکز پرورش تروریسم و کانون حفاظت از تروریست ها در عراق و مسلح ساختن دیکتاتور عراق به سلاح های کشتار جمعی، نمونه هایی کوچک از حمایت های امریکا از صدام است تا آن جا که دولت امریکا، یک ماه پیش از آغاز حمله عراق به ایران، محدودیت های موجود در قوانین داخلی خود را برای دست یابی عراق به سلاح های حساس لغو کرد.
امریکا و طالبان
بر اساس تحقیقات و اظهار نظرهای صاحب نظران و کارشناسان امور افغانستان در غرب و منطقه خاورمیانه، دولت امریکا در شکل گیری گروهک تروریستی طالبان نقشی تعیین کننده و اساسی داشته است و این گروه با پشتیبانی و حمایت مستقیم امریکا و کشورهای هم پیمانش در منطقه به وجود آمد. مخدوش ساختن چهره اسلام در افکار عمومی جهانیان به ویژه افکار عمومی غرب، ناامن ساختن مرزهای شرقی ایران و دامن زدن به اختلاف های شیعه و سنی، از اهداف امریکا در تشکیل و تقویت طالبان بود. بن لادن نیز مانند صدام، سال ها با امریکایی ها مرتبط بود و با سرویس های امنیتی غرب، به ویژه سازمان سیا همکاری می کرد. با این حال، پس از پدید آمدن پاره ای اختلاف نظرها، تضاد و تقابل دولت امریکا با او آغاز شد که تاکنون ادامه دارد.
تروریسم دولتی
یکی از شرم آورترین گونه های تروریسم، تروریسم دولتی است؛ بدین معنا که کشتن و از میان بردن فیزیکی افراد، در قالب قانون از سوی مجلس یا دولتی به تصویب برسد. در حال حاضر، اصلی ترین کانون تروریسم دولتی، رژیم صهیونیستی است. برای نمونه، یک بار در نشست کابینه امنیتی اسرائیل، حمله به چهل مرکز کلیدی مناطق خودگردان فلسطین و ترور 26 شخصیت فلسطینی به تصویب رسید، ولی هیچ یک از سردمداران کاخ سفید و رهبران غربی فریاد بر نیاورد که این اقدامات با حقوق جهانی بشر در تناقض است. اگر اسرائیل صدها ترور انجام دهد، تروریست شمرده نمی شود، ولی اگر مسلمانی در برابر جنایات صهیونیست ها از خود دفاع کند، حالت تدافعی او را ترور تفسیر می کنند.
ارباب حلقه به گوش
از نخستین روزهایی که زمزمه های اشغال سرزمین فلسطین شکل گرفت، امریکا و انگلیس که بر دستگاه های خبری، نظام اطلاعاتی، رسانه های ارتباط جمعی و منابع اقتصادی و مالی جهان تسلط و نفوذ گسترده و تعیین کننده داشتند، در خدمت استراتژی تحمیل رژیم صهیونیستی بر سرزمین فلسطین قرار گرفتند. اشغال سرزمین یک ملت، مستلزم ستم و انجام زشت ترین اعمال تروریستی و نقض ارزش های اخلاقی و حقوق بشر است. اقداماتی که هم اکنون در سایه سکوت معنادار سازمان ها و نهادهای به اصطلاح مدافع حقوق بشر، در نقاط گوناگون سرزمین های اشغالی فلسطین رخ می دهد. حمایت امریکا از رژیم صهیونیستی بسیار گسترده است. یکی از نمایندگان مجلس سنای امریکا با اذعان به این مطلب می گوید: «ما در این سال ها به قدری در اسرائیل پول ریخته ایم که به هیچ کشور دیگری روی کره زمین داده نشده است. ما همان طور از اسرائیل حمایت کرده ایم که دولت امریکا از ایالات پنجاه گانه خود حمایت می کند».
منبع: گلبرگ - شهریور 1386، شماره 90 - روز مبارزه با تروریسم
افزودن دیدگاه جدید