وقت رفتنم علی دندان نداشت و موقع بازگشت دندانپزشكی مي خواند. "فرزندم علي در موقع رفتنم چهار ماه و نيم سن داشت و روزي كه بازگشتم 18 ساله و دانشجوي سال اول دندانپزشكي بود."
شخصیت ها
هنگامی که خواستیم آیت الله العظمی خویی را کفن نماییم در عین نا باروری همگان، خبری از این کفن نبود؛ بنابراین تصمیم گرفتیم ...
آیت اللّه خویی، از دوران جوانی به تدریس و بحث و گفت و گوهای علمی علاقه فراوانی داشت. ایشان با این که عهده دار مرجعیت دینی بود، ولی از تدریس و تحقیق و نگارش ـ حتی در سفر ـ دست برنداشته و در این سنگر مهمْ به انجام وظیفه می پرداخت.
مرحوم آیتالله خویی نقل میکند: گاهی در مجلس پر فیض مرحوم آیتالله قاضی شرکت میکردم تا اینکه روزی به ایشان عرض کردم: دستورالعملی بگویید که من انجام بدهم؛ ایشان گفتند: 40 روز به این دستور عمل کن!
کسانی که با خون شهدا و ایثار و استقامت و تلاش سربازان گمنام، عنوانی پیدا کردهاند، مواظب خود باشند، اخلاق اسلامی را رعایت کنند و بدانند که هر که بامش بیش برفش بیشتر
منظور از صله رحم، فقط دیدار اقوام نیست، بلکه یاری رساندن و رفع نیاز بستگان نیز جزئی از معنای صله رحم است؛ اگرچه ممکن است عقیده و مشرب فکری آن ها تفاوت هایی با ما داشته باشد، البته نکته مهم آن است که این رابطه و پیوند همواره حفظ شود.
به خدا قسم من از شهدا و خانواده های شهدا خجالت می کشم تا وصیت نامه بنویسم. حال سخنانم را برای خدا در چند جمله ان شاء الله خلاصه می کنم.
او می گفت: -چنانچه خمس مالتان را نپردازید مالتان پاک نیست و از نظر شرع هم اشکال داد و از این گذشته مالتان برکت ندارد.
شهيد بابايي،بزرگ مردي كه در مكتب شهادت پرورش يافت مجاهدي كه زهد و تقوايش بسان دريايي خروشان بود و هر لحظه از زندگانيش موجها در برداشت.مرد وارسته اي كه سراسر وجودش عشق و ازخودگذشتگي وكرامت بود،رزمنده اي كه دلاور ميدان جنگ بود و مبارزي سترگ بانفس اماره خویش
شهید ردانیپور همواره در عملیاتها حضوری فعال داشت.صحنههای فداکارانه نبرد «عینخوش»یادآور دلاوریهای این سرباز گمنام اسلام و همرزمانش در عملیات فتحالمبین است،که درکنار شهیدخرازی ـ فرماندهی تیپ امام حسین(ع)ـ رزمندگان اسلام را هدایت و فرماندهی میکردند.