عبادت خوب از منظر امام باقر علیه السلام
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| بهترین عبادت از منظر امام باقر علیه السلام
امام باقر (علیه السلام) می فرماید: «هيچ عبادتی در نزد خدا برتر از ترک شهوات شكم و فرج نيست».[1]
وقتی به مجامع روایی نگاهی می اندازیم احادیث فراوانی با این مضمون که بهترین عبادت کدام است مواجه می شویم که هر کدام به نوعی انسان را به انجام عملی تشویق و یا به ترک کاری ترغیب می کنند.
اما آن عملی که در این روایت مورد سفارش قرار گرفته است، انجام ندادن کاری ست نه انجام دادن، و ترک عمل به مراتب سخت تر از انجام دادن فعل است. بالاخص که آن عمل مربوط به قوای حیوانی انسان باشد.
بی جهت نیست که امام (علیه السلام) ترک مشتهیات نفسانی را از بهترین عبادت معرفی کردند، چون میدان مبارزه میدان عظیمی ست و دشمن هم نفس اماره ای ست که دست و پا بسته نیست و از نقاط ضعف حریف خود کاملا آگاهی دارد، بنابراین پیروزی در این نبرد و مبارزه که میدانش به وسعت عمر آدمی ست یقینا از بهترین عبادات شمرده می شود.
لذا خداوند متعال در قرآن کریم از جمله ویژگی های مومنان را حفظ دامن می داند و می فرماید: «وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ [مومون/5] و آنها كه دامان خود را از آلودگی به بی عفتی حفظ می كنند».
در کلامی نورانی امام باقر (علیه السلام) مبارزه با هوای نفس را جهاد دانسته اند و فرمودند: «فضيلتی چون جهاد نيست، و جهادی چون مبارزه با هوای نفس نيست».[2] چون مبارزه با هوای نفس جهاد شمرده شده است لذا پاداشی هم که در برابر مقاومت و صبر در این جهاد داده می شود است عظیم است و پیروزی در این عرصه جزء بهترین عبادات بیان شده است و شکست در این میدان هم عقوبتی سخت در پی دارد.
چنانچه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «بیشترین چیزی که سبب دوزخی شدن امت من می شود، دو چیز میان تهی است، شکم و فرج».[3]
مرحوم فیض کاشانی می گوید: «بزرگترین عوامل هلاکت انسان، شهوت شکم است، همان بود که آدم و حوا را از بهشتی که دار القرار بود به دنیا که دار نیاز و افتقار است فرستاد...
در حقیقت شکم سرچشمه شهوات و منشا دردها و آفات است، زیرا حتی شهوت جنسی نیز پیرو آن است و به دنبال این دو، شهوت در جمع آوری مال و مقام است که وسیله ای برای سفره های رنگین تر و زنان بیشتر محسوب می شود».[4]
اما اینکه چرا انسان میل به شکم و شهوت دارد و برای او جذابیت دارد؟ شاید به این خاطر است که خداوند برخی از امور را در نگاه آدمی زینت داده است که در قرآن به آنها تصریح کرده است.
«زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَ الْبَنِينَ وَ الْقَنَاطِيرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الأَنْعَامِ وَ الْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ اللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ» [آل عمران/14]
محبت امور مادی، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسب های ممتاز و چهار پايان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است (تا در پرتو آن آزمايش و تربيت شوند ولی) اينها (در صورتی كه هدف نهايی آدم را تشكيل دهند) سرمايۀ زندگی پست (مادی) است و سرانجام نيك در زندگی نزد خداست».
توضیح مطلب آنکه: غريزه جنسی از نيرو مندترين غرائز انسان است و سرچشمه بسياری از حوادث اجتماعی، طوفان های ناشی از اين غريزه بوده است، اين آيه و آيات مشابه آن، هيچگاه علاقۀ معتدل نسبت به زن و فرزند و اموال و ثروت را نكوهش نمی كند زيرا؛ پيشبرد اهداف معنوی بدون وسايل مادی ممكن نيست به علاوه قانون شريعت هرگز بر ضد قانون خلقت نمی تواند باشد، آنچه مورد نكوهش است عشق و علاقۀ افراطی و به عبارت ديگر پرستش اين موضوعات است.[5]
حال که مختصری با این آسیب آشنا شدیم راه کنترل و پیشگیری آن را از زبان قرآن هم بیان می داریم تا با عمل به آن در این مهلکه گرفتار نشویم و در صورت گرفتاری با راه های دیگری که قرآن و عترت پیش روی ما قرار دادند خود را نجات دهیم.
اما برای حفظ از شهوت جنسی قرآن می فرماید: «قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ [نور/30] به مؤمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گيرند و عفاف خود را حفظ كنند اين برای آنان پاكيزه تر است. خداوند از آنچه انجام می دهند آگاه است».
ساده ترین راه برای به دام نیافتادن در مهلکه شهوت کنترل نگاه است، که نگاه خود مقدمه ای ست برای گناهان بعدی. و بهترین راه برای کنترل نگاه اعتقاد به این نکته است که حتی در هنگام گناه هم در منظر و مرآی خداوند هستیم و به تعبیر قرآن: «أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى [علق/14] آيا او نمی داند كه خداوند همه اعمالش را می بيند»؟!
پی نوشت:
[1]. [مَا مِن عِبَادَة أفضَلَ عِندَ اللهِ مِن عِفَّةِ بَطن وَ فَرج]. الكافي، کلینی. ج 2 ، ص 630.
[2]. [لا فَضيلَةَ كالجِهادِ، و لا جِهادَ كمُجاهَدَةِ اَلهَوي]. مستدرک الوسائل. میرزا حسین نوری ج 11 ص 143.
[3]. اصول کافی. کلینی. ج 2. ص 79.
[4]. المحجة البیضاء، فیض کاشانی. ج 5، ص 145.
[5]. مكارم شيرازی و همكاران؛ تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1368، بيست و يكم ج 2، ص 339.
افزودن دیدگاه جدید