اسراف و قناعت در کلام امیرمؤمنان علی علیه السلام
به گزارش بلاغ به نقل از رسا، یکی از مواردی که با شرایط به وجود آمده برای کشور در اثر تحریم ها و فشارهای دشمنان لازم است، گسترش فرهنگ قناعت و پرهیز از اسراف در زندگی روزمره و در همه عرصه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. مطلب زیر یادداشتی در رابطه با همین موضوع از حجت الاسلام و المسلمین ملکی راد است.
یکی از عوامل مؤثر در رشد اقتصادی، پرهیز از اسراف و ریخت و پاش مواد غذایی و وسایل مورد نیاز زندگی است.
یک ملت برای پیشرفت در امور اقتصادی همواره باید اعتدلال و میانهروی و قناعت در مصرف را نصبالعین خویش قرار داده و از اسراف و تبذیر بشدت بپرهیزد و در این راستا همه دستگاههای فرهنگی نظام اسلامی باید احساس وظیفه کنند تا با ارائه راهکارهای مناسب و انتخاب شیوههای جذاب و کار آمد بتوانند فرهنگ مصرفی جامعه را تغییر داده و هر چه بیشتر به مراعات اعتدلال در مصرف پرهیز از اسراف دعوت کنند تا بتدریج فرهنگ قناعت و اعتدلال جایگزین فرهنگ مصرف زدگی و اسراف بنشیند و بدنبال آن رشد و شکوفایی اقتصادی بر جامعه حاکم گردد.
نهی از اسراف در کلام امام علی (ع)
با توجه به این امر مهم امام امیرالمؤمنین(ع) در موارد متعدد از اسراف و ریخت و پاش نهی فرموده و به ارزش و اهمیت قناعت و جایگاه رفیع آن اشاره نمودهاند و در ارتباط با این موضوع به یکی از فرمانداران خود میفرماید: «فَدَعِ الاْسْرَافَ مُقْتَصِداً، وَ اذْکُرْ فِی الْیَوْمِ غَداً، وَ أَمْسِکْ مِنَ الْمَالِ بِقَدْرِ ضَرُورَتِکَ: از اسراف بپرهیز و میانهروی را برگزین، از امروز به فکر فردا باش و از اموال دنیا به اندازه کفاف خویش نگهدار.»
و در ارتباط با نهی از اسراف میفرماید: «أَلاَ وَ إِنَّ إِعْطَاءَ الْمَالِ فِی غَیْرِ حَقِّهَ تَبْذِیرٌ وَ إِسْرَافٌ، وَ هُوَ یَرْفَعُ صَاحِبَهُ فِی الدُّنْیَا وَ یَضَعُهُ فِی الآخِرَةِ، وَ یُکْرِمُهُ فِی النَّاسِ وَ یُهِینُهُ عِنْدَ اللهِ: آگاه باشید همانا بخشیدن مال به آنها که استحقاق ندارند زیاده روی و اسراف است، ممکن است در دنیا مقام بخشنده آن را بالا برد اما در آخرت پست خواهد کرد.»
و در ارتباط با نهی از تجملگرایی و صرف هزینههای گزاف برای تهیه مسکن مجلل و گران قیمت به یکی از کارگزاران اش، میفرماید: «بَلَغَنِی أَنَّکَ ابْتَعْتَ دَاراً بِثَمانِینَ دِینَاراً، وَ کَتَبْتَ لَهَا کِتَاباً، وَ أَشْهَدْتَ فِیه شُهُودا فقال شریح قد کان ذلک یا أمیرالمؤمنین.
قال: فنظر إلیه علیه السلام نظر مغضبٍ ثمّ قال له یَا شُرَیْحُ، أَمَا إِنَّهُ سَیَأْتِیکَ مَنْ لاَ یَنْظُرُ فِی کِتَابِکَ، وَ لاَ یَسْأَلُکَ عَنْ بَیِّنَتِکَ، حَتَّى یُخْرِجَکَ مِنْهَا شَاخِصاً وَ یُسْلِمَکَ إلَى قَبْرِکَ خَالِصاً فَانْظُرْ یَا شُرَیْحُ لاَ تَکُونُ ابْتَعْتَ هذِهِ الدَّارَ مِنْ غَیْرِ مَالِکَ، أَوْ نَقَدْتَ الَّثمَنَ مِنْ غَیْرِ حَلاَلِکَ فَإِذَا أَنْتَ قدْ خَسِرْتَ دَارَ الدُّنْیَا وَ دَارَ الاْخِرَةِ أَمَا إِنَّکَ لَوْ کُنْتَ أَتَیْتَنِی عِنْدَ شِرَائِکَ مَا اشْتَرَیْتَ لَکَتَبْتُ لَکَ کِتاباً عَلَى هذِهِ النُّسْخَةِ، فَلَمْ تَرْغَبْ فِی شِرَاءِ هذِهِ الدَّارِ بِدِرْهَمٍ فَمَا فَوْقُ .
هذَا مَا اشْتَرَى عَبْدٌ ذَلِیلٌ، مِنْ مَیِّتٍ قَدْ أُزْعِجَ لِلرحِیلِ، اشْتَرَى مِنْهُ دَاراً مِنْ دَارِ الْغُرُورِ، مِنْ جَانِبِ الْفَانِینَ، وَ خِطَّةِ الْهَالِکِینَ، وَ تَجْمَعُ هذِهِ الدَّارَ حُدُودٌ أَرْبَعَةٌ الْحَدُّ الاّوَلُ یَنْتَهِی إِلَى دَوَاعِی الاْفَاتِ، وَ الْحَدُّ الثَّانِی یَنْتَهِی إِلَى دَوَاعِی الْمُصِیباتِ، وَ الْحَدُّ الثَّالِثُ یَنْتَهِی إلَى الْهَوَى الْمُرْدِی، وَ الْحَدُّ الرَّابِعُ یَنْتَهِی إِلَى الشَّیْطَانِ الْمُغْوِی، وَ فِیهِ یُشْرَعُ بَابُ هذِهِ الدَّارِ اشْتَرَى هذَا الْمُغْتَرُّ بِالاْمَلِ، مِنْ هذَا الْمُزْعَجِ بِالاْجَلِ، هذِهِ الدَّارَ بِالْخُرُوجِ مِنْ عِزِّ الْقَنَاعَةِ، وَ الدُّخُولِ فِیذُلِّ الطَّلَبِ وَالضَّرَاعَةِ»
امام(ع) به شریح بن الحارث میفرماید: به من خبر دادند که خانهای به هشتاد دنیار خریدهای و سندی برای آن نوشتهای و گواهانی آن را امضاء کردهاند، شریح گفت آری ای امیرمؤمنان.
امام(ع) نگاه خشم آلودی به او کرد و فرمود: ای شریح به زودی کسی به سراغت میآید که به نوشته ات نگاه نمیکند و از گواهانت نمیپرسد تا تو را از آن خانه بیرون کرده و تنها به قبر بسپارد، ای شریح اندیشه کن که خانه را با مال دیگران یا با پول حرام نخریده باشی که آنگاه خانه دنیا و آخرت را از دست دادهای، اما اگر هنگام خرید خانه به نزد من آمده بودی برای تو سندی مینوشتم که دیگر برای خرید آن به درهمی یا بیشتر رغبت نمیکردی، آن سند را چنین مینوشتم: این خانهای است که بندهای خوار،آن را از مردهای آماده کوچ کردن خریده، خانهای از سرای غرور که در محله نابود شوندگان و کوچه هلاک شدگان قرار دارد، این خانه به چهار جهت منتهی میگردد یک سوی آن به آفتها و بلاها و سوی دوم آن به مصیبتها و سوی سوم آن به هوی و هوسهای سست کننده و سوی چهارم آن به شیطان گمراه کننده ختم میشود و دَرِ خانه به روی شیطان گشوده است این خانه را فریب خورده آزمند از کسی که خود به زودی از جهان رخت برمیبندد به مبلغی که او را از عزت و قناعت خارج و به خواری و دنیا پرستی کشانده است خریداری کرده است.»
چنانکه پیدا است آن حضرت در بخش پایانی کلام مذکور، ارزش و اهمیت قناعت را متذکر شده و میفرماید: «قناعت موجب عزت افراد و جامعه میشود» و در مقابل اسراف و تبذیر و ریخت و پاش و تجملگرایی به ذلت و خواری یک جامعه میانجامد، زیرا جامعهای که در آن مردماش، اهل قناعت باشند هرگز رنج تهیدستی و فقر را نخواهند چشید و در نتیجه برای رفع نیازمندیها و حاجاتشان، هرگز محتاج به بیگانگان نخواهند بود. امام امام امیرالمؤمنین(ع) در این زمینه میفرماید:«ما عالَ مَنِ اقْتَصَدَ.» «آنکه اهل قناعت و میانهروی است تهیدست و فقیر نخواهد شد.»
بلکه قناعت موجب رشد و تقویت اقتصادی جامعه میگردد، «کَفی بِالْقَناعَةِ مُلْکا...» قناعت موجب ثروتمند و دولتمندی میشود.
قناعت وثمرات آن
از دیدگاه امام علی(ع) قناعت موجب زندگی پاک و حیات طیّب میشود، زیرا جامعهای که اهل میانهروی و قناعت باشد، از ذلت و خواری بدور بوده و عزت پیدا میکند و درسایه زندگی توأم با عزّت، حیات اجتماعی، حیات طیّب و پاکی خواهد بود، با توجه به این ره آورد مهم و پر ارزش، امام امیرالمؤمنین(ع) حیات طیبه در آیه مبارکه: «فَلَنُحْیِیَّنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً» را به قناعت تفسیر میکند، میفرماید: «هِی الْقَناعَةُ» منظور از حیات طیّب زندگی با قناعت است.
با توجه به اینکه قناعت موجب حیات پاک و طیّب میشود، برای تفهیم این مطلب از حیات طیب انبیاء و شیوه زندگی آنان که همراه با قناعت بوده مثال میزند، میفرماید:
خداوند انبیاء را با قناعتی که دلها و چشمها را پُر سازد مبعوث کرده است:
«وَ لکِنَّ اللهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ رُسُلَهُ ... مَعَ قَنَاعَةٍ تَمْلاَء الْقُلُوبَ وَ الْعُیُونَ غِنىً»
و با توجه به تأثیر مثبت قناعت در زندگی، امام علی(ع) میفرماید:
«طُوبی لِمَنْ ... وَ قَنِعَ بِالْکَفافِ وَ رَصِّی عَنِ اللّه»
«خوشا بحال کسی که با قناعت زندگی کند و از خداوند راضی باشد.»
افزودن دیدگاه جدید