مهم ترین هدف پیامبران تذکیه و تعلیم بود
شهید حجت الاسلام والمسلمین حاج عباس صبائی (ره)
زندگینامه شهید حجت الاسلام والمسلمین حاج عباس صبائی (ره)
استاد شهید حاج شیخ عباس صبائی گلپایگانی (ره ) فرزند حاجی بابا درسال ۱۳۱۹در شهرگوگد گلپایگان درخانواده کشاورزمذهبی چشم به دیده جهان گشود قبل ازاو چند فرزند دیگر حاجی بابا درسنین طفولیت بدرود حیات گفته بودند و مادرش قبل ازتولد درخواب می بیند که ماه وستاره دور او جمع شده اند وبه او می گویند که صاحب فرزند عالمی خواهد شد وبعد ازبدنیا امدن پدر فرزند را برای زیارت ثامن الحج علی ابن موسی الرضا به مشهد می برد ودر مشهد کودک مریض می شود و مادر کودک از ترس فوت فرزند درشهر غریب غمگین می شود وپدر از مادر می خواهد اجازه دهد تا او به زیارت امام رضاعلیه السلام برود ودر انجا با استغاثه ازامام می خواهد که نگذارد او بافرزند بیاید وبی فرزند برگردد ودرهنگام مراجعت می بیند فرزند صحیح وسالم در کنا رمادرخود راه می رود وبعد ازطفولیت دروس قرانی رادر مکتب خانه های محلی تا سال ۱۳۳۵ ضمن همکاری با پدر در امر کشاورزی ونجاری ادامه داد در شش سالگی مادر خودراازدست داد ودرسال ۱۳۳۵ جهت تحصیل در حوزه علمیه وارد حوزه علمیه اراک گردیدکه به سرپرستی مرحوم حجه الاسلام والمسلمین اقای حاج فضل الله نصیرالاسلامی اداره می شد صرف ونحو وقسمتی از اصول راتا سال ۱۳۳۹ رانزد اساتید حوزه تحصیل ودرسال ۱۳۴۰ وارد حوزه علمیه قم گردید و دوره سطح را نزد اساتیدی چون حاج شیخ محمد تقی ستوده وحاج شیخ علی پناه اشتهاردی وحاج شیخ جعفر سبحانی وایت ا.. مشکینی وحاج سید محمد باقر سلطانی به پایان رساند بعد ازاتمام سطح سالیان متمادی موفق به شرکت دردرس خارج فقه واصول درمحضر ایات عظام ایت ا..گلپایگانی و اقای حاج سید محمد داماد شدند ودرسال ۱۳۴۲ درحمله دژخیمان شاه به مدرسه فیضیه جزو کتک خوردگان بود وبرخلاف بسیاری از افراد که حوزه علمیه رارهاکردند باوجود مشکلات فراوان در عاشورا و۱۵ خرداد ۱۳۴۲ فعالیت داشته وثابت قدم ماندند .
مدرسه فیضیه قم
بعدازبازداشت حضرت امام (ره)پخش رساله حضرت امام به نام مراجع دیگر وپخش اعلامیه های امام جزو برنامه های دائمی ایشان بود که این کارها مانع تحویل کارت معافیت تحصیلی ایشان گردید وتامدت مدیدی فراری بود تا سالهابعدباپرداخت پول ازسربازی معاف گردید. درسالهای ۱۳۴۵و۱۳۴۶ به مدت پانزده ماه اقامت درشهر مقدس مشهد درمحضرایت الله میلانی(اولین سال تاسیس مدرسه معظم اله ) وجلسات منظم واستفاده بسیار ازنوارهای درسی معظم اله درفقه واصول علاوه بر شرکت در جلسات درس جزوممتحنین وبرندگان جوائز درمشهد ومدتی پیش نمازیکی از مساجد شهر مقدس مشهد بودند.
درسال ۱۳۴۷ بصورت قاچاق عازم نجف شدند که درنیمه راه عوامل رژیم عراق مانع مسافرت ایشان شدند ولذا ازنیمه راه به قم بازگشتند ودرسال ۱۳۴۷ باصبیه مرحوم حضرت حجه الاسلام والمسلمین حاج سیدمحمد بطحائی(ره ) ازدواج نمودند که ثمره این ازدواج دوپسروچهاردختربود وازسال ۱۳۴۷الی ۱۳۶۱ که به سمت امام جمعه شهرستان ساوجبلاغ منصوب گردیدند از محضر درس ایت ا..العظمی گلپایگانی(ره) وایت الله العظمی حاج شیخ مرتضی حائری یزدی طاب ثراه کسب فیض مینمودند.
اساتید شهید حجت الاسلام والمسلمین حاج عباس صبائی (ره)
از اساتید بنام شهیدحجت الاسلام و المسلمین حاج عباس صبائی (ره) می توان از آیت الله العظمی سیدمحمدرضا موسوی الگلپایگانی(ره)، آیت الله شیخ مرتضی حائری یزدی(ره)، آیت الله میلانی(ره)، آیت الله مشکینی( ره)، ایت الله حاج شیخ علیپناه اشتهاردی(ره)و بزرگان دیگر نام برد.
عملگرد قبل ازانقلاب:
عمده فعالیت تبلیغی ایشان ازسال ۱۳۴۸به بعد درشهرستان ساوجبلاغ ودروستای خور متمرکز بود که پس ازمدتی ازتبلیغ ایشان طاغوتیان وکدخدایان که متوجه شدند بارفت وامد ایشان نام ورساله حضرت امام خمینی (ره) مطرح شده است بنای مخالفت باایشان راگذاشته وحتی قانع به این شده بودند که ایشان برای شاه دعاکنند تاانهاکاری باایشان نداشته باشند که ایشان این راهم نپذیرفتند ولذا باسنگ پراکنی به منزل وحمله به مسجد وقطع بلند گو وبالاخره بابرهم زدن اجتماع وشکایت به پاسگاه ایشان بازداشت شده ومدتی ممنوع المنبر شدند که مدتی ایشان بصورت نشسته سخنرانی میکردندکه پس ازمدتی ایشان ممنوع الورود به محل شدند که ایشان ناچار شدند برای مسجد خانه ای به نام خود بخرند که هم اکنون خانه روحانی مسجد می باشد تا بعنوان ساکن بتوانند ترددکنندوبازهم توسط پاسگاه ایشان شبانه دستگیر وشبانه به قم بازگردانده شدند و در مدتی که ایشان درقم بودند عده ای ازافراد متدینین حاج عباس نژادفلاح (پدرچهارشهید)و مرحوم حاج رضا زارعی نژاد (خانواده وپدرشهید)و مرحوم حاج حسن دهقان نژاد(پدرشهید) وحاج علی دهقان نژاد برای اینکه ایشان به توانند به خورامده ومنبر روند بدون اینکه باایشان صحبت ومشورت کنند متوسل به یکی از دلالهای رژیم شاه (دادشعلی فلاح نژاد) می شوند چون تصور می کردند هدف که مقدس شد وسیله توجیه پذیر است نامه ای ازاوقاف بنام عباس صباحی برای ایشان میگیرند(چون نام صحیح ایشان رانمیدانستند )که ایشان ازاین موضوع ناراحت وانهارمورد توبیخ قرارمیدهد.
بعد ازانقلاب عامل تهییه نامه ازایشان تقاضای به ناحق چند قطعه زمین موات راکرد وگفته بود که اگر بادرخواستش موافقت نشود این نامه را به عنوان اینکه ایشان روحانی شاهنشاهی می باشند پخش خواهدکرد که ایشان توجهی به خواسته نامبرده ننمودند ونامبرده هم ساکت بود تا اواخرسال ۷۳که باتوجه به جو وکارشکنیها برخی روحانی نماها که درادارات شهرستان وارد شده بودند این نامه بطور وسیع تکثیر وتوزیع گردید که باتوجه به بیداری ودرایت مردم و مسئولین وسربازان گمنام امام زمان این توطئه هم شکست خورد.
از سال ۱۳۶۱ که بااصرارشهید حضرت حجه الاسلام والمسلمین سلطانی (ره) امامت جمعه شهرستان ساوجبلاغ راپذیرفتند تالحظه شهادت از فعالیت درحمایت نظام مقدس جمهوری اسلامی ونابودی مخا لفین نظام جمهوری اسلامی (منافقین وعلی الهی ها) که ایشان معتقد بود مخالف نظام کافر است ساکت ننشستند
از فعالیتهای ایشان پس از منصوب شدن از سوی دفتر حضرت امام خمینی (ره ) می توان به نکات ذیل بطور خلاصه اشاره کرد:
۱-اقامه نمازجمعه
ازسال ۱۳۶۱ که باحکم دفترحضرت امام خمینی مسئولییت اقامه نمازجمعه شهرستان ساوجبلاغ راپذیرفتند ابتدا نمازجمعه را درشهر نظراباد ودرفصل تابستان درخیابانهای نظرابادوبعدردربعضی ازمساجد که حتی حاضر به دادن بلندگو به نمازجمعه نبودند اقامه می شد تا اینکه باکمک متدینین وافراد خیروکارخانجات شهرستان محل کنونی مصلی تاسیس گردید که تاکنون نمازجمعه دران اقامه می شود وباتوجه به تاسیس شهرجدید هشتگرد ونیازبه محل گسترده وبزرگتر برای اقامه نمازجمعه و.. ایشان بازحمات وپیگیریهای فراوان قطعه زمینی به مساحت دوازده هکتار ازهیئت دولت وقت برای این منظورگرفتند که هم اکنون توسط امام جمعه محترم حضرت حجه الاسلام والمسلمین نیشابوری دیوارکشی ان انجام گردیده است.
۲-جنگ.جبهه. پشتیبانی. شهادت. خانواده شهدا
معظم له شرکت درجبهه را ازواجبات برای تمامی افرادی که توانائی جسمی راداشتند می دانستند وخود ایشان هرسال ۱۵روز تعطیلات عید رابه جای مسافرت (ایشان درطول زمانیکه درساوجبلاغ بودند حتی یک بار حاضر به سفر مستحبی به مکه وسوریه وکربلاو..نشدند وهمیشه می گفتند که وجه ان را به مستمندان وتهی دستان پرداخت کنید ) به جبهه ها سرکشی می کردند وحتی پسران خودرا که کودکانی نابالغ بودند برای اشنا شدن به فضای جبهه با خود می بردند ودر زمانیکه اعلام شد توسط مسئول وقت پشتیبیانی جبهه جناب اقای ملا داودی ایشان بلا فاصله وسیله نقلیه (تویوتا)را دراختیار جبهه قرادرادند که به قول اقای ملا داودی سایر ائمه جمعه راضی به این کار نشدند ودر زمانی هم که نیاز بیشتری به وجود ائمه جمعه در جبهه هابود ایشان علی رغم مخالفت ضمنی سایرین پیشنهاددهنده حضور یکماه ائمه جمعه درجبهه بود وخود همراه با طلبه های مدرسه اش یکماه درسال در جبهه برای تقویت روحییه رزمندگان مستقرمی شد ودر پشتیبانی از رزمندگان واعزام افراد باقرار فرماندهان محترم لشگرده سیدالشهدا ء جناب سردارعلی فضلی ساوجبلاغ چشم امید لشگرده سیدالشهداء بود و در هنگام اعزام افراد به جبهه تک تک افراد را اززیر قران راهی جبهه ها می نمود ودر هنگام مراجعت با اغوش باز انهارا پذیرا بود وانانیکه به فیض عظمی شهادت نائل می شدند تا زمانیکه در شهرستان حضور داشت برای تک تک انها درس را تعطیل وهمراه با طلاب حوزه علمیه درتشییع واقامه نماز انها حضور می یافت وکمتر رزمندئی رامی توان یافت که از شهرستان ساوجبلاغ به جبهه اعزام شده باشد وتوسط ایشان بدرقه وازانان استقبال نشده باشد ویا کمتر شهیدی را می توان یافت که ایشان بران شهید نماز اقامه نکرده باشد ودرمراسم سوم وهفتم وچهلم وسالگرد انها شرکت نکرده باشد وهر سال در اعیاد وبه مناسبت ها ی مختلف کمتر می شد که خانواده شهیدی باشد که ایشان به اتفاق مسئولین برای سرکشی ورسیدگی به امور انان به منزل شهدا وجانبازان ورزمندگان نرفته باشدکه ثمره این اقدامها داشتن بیشترین رزمنده وشهید وجانباز در زمان جنگ تحمیلی به گفته فرماندهان جنگ از ان ساوجبلاغ بود.
۳-تاسیس حوزه علمیه امام جعفرصادق علیه السلام
تاسیس حوزه علمیه امام جعفر صادق علیه السلام که با سختیهای بسیارمواجه بود با توجه به اینکه تا قبل از تاسیس حوزه توسط ایشان یک طلبه بومی درشهرستان ساوجبلاغ وجود نداشت وساختمانی هم درهشتگرد باتوجه به نفوذ علی الهی ها که نمیگذاشتند کسی درهشتگرد نفس ونفوذ داشته باشد ایشان باتوجه توصیه های که به ایشان می شد که بارهاازسوی مرحوم مقدم که امادگی دادن کمک ودادن ساختمان راهم کرده بود ایشان حوزه علمیه رادرساختمان استیجاری شروع کردند تادرسالهای بعد محل کنونی بیمارستان امام جعفرصادق علیه السلام راباکمک افراد خیر واجازه مرحوم حضرت ایت اللهالعظمی گلپایگانی (ره) بنا نمودند وتاسالهای متمادی که حوزه علمیه هشتگرد وطلاب ان جزو بهترین درسطح کشور بودند که این مورد تایید ان زمان فرستادگان حضرت ایت ا.. العظمی گلپایگانی(ره ) بود در این ساختمان تدریس مینمودند که بعدها باتوجه به نبود بیمارستان درشهرستان ساوجبلاغ ودرخواست مسئولین شهرستان ساوجبلاغ حوزه علمیه راجهت تاسیس درمانگاه بمدت پانزده سال دراختیار مسئولین شبکه بهداشت قراردادند وخود باسختیهای فراوان حوزه علمیه راتا مدتها درخانه های سازمانی حوزه اداره کردند تا ساختمان حوزه علمیه کنونی را که ایشان درمساحتی حدود پنج هکتاربناکنند که دراین مدت بیش ازدویست طله ازاین حوزه فارغ التحصیل شده وبه قم وتهران وسایر جاها عزیمت نموده اند.
حوزه علمیه خواهران :
با توجه به نبود خواهران طلبه برای گسترش معارف وبیان مسائل شرعی بانوان ایشان درکنار ساختمان حوزه علمیه ومصلی ساختمانی رابرای حوزه علمیه خواهران تاسیس کردند که بعد ها باتوجه به جنگ تحمیلی ونداشتن ساختمان مناسب برای سپاه که درساختمان یکی ازعلی الهی ها مستقربود ساختمان حوزه علمیه خواهران را دراختیارسپاه پاسداران انقلاب اسلامی قراداند تا پایان جنگ اعزام وپشتیبانی دفاع مقدس ازاین ساختمان انجام می شد تا ایشان بعد ازپایان جنگ باکمک مسئولین سپاه ساختمان کنونی سپاه را تاسیس وتاسالها بعد هم ساختمان را دراختیار بهداری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قراردادند.حوزه علمیه خواهران رادردیگر ساختمانهای حوزه اداره نمودند
۴- مبارزه با فرقه های ضاله
با توجه به گسترش ونفوذ فرقه های ضاله (علی الهی ها)که درشهرستان نفوذ وگسترش پیدا کرده بود واین مسئله موجب نفوذ انها درادارات ومدارس شهرستان شده بود ایشان را وادار کرد تا با گذاشتن کلاسهای اصول عقائد و جلسات مناظره باانهارا در سالن امور تربیتی وحسینیه انها انها متقاعدواشنا باانحرافی که ازسوی افرادی که دین راساخته بودند وخود درشهرستان نبودند واز خارج انها هدایت می کردند شد تانها که اهل هدایت هستند به راه راست هدایت وانها که اهل هدایت نیستند از اموری که به بچه های مسلمان وغیره مرتبط بود برکنارشوند که جوانهای انها تقریبا هدایت وپیرهای انها که راه گذشتگان خودرا درست می پنداشتند به راه خود ادامه دادند که ایشان برای محو ونابودی انها تاپای جان ایستاد ومجبور شد که درهشتگرد بناهای تجاری وتاسیساتی را بنا کند که باتوجه به اینکه شهرتقریبا ابتدا توسط علی الهی ها اداره می شد ومغازه ها ومراکزخدماتی مربوط به انان می شد که به چند مورد از ان تاسیسات وبناها که بعدها توسط دوستان نادان وبعضی روحانی نماهای جاهل ایشان ازاین بابت مورد اذیت واقع شدند اشاره می شود.
۱-ساختمان نانوائی حوزه علمیه
این نانوائی در زمانی تاسیس گردید که شلوغی بیش ازحد نانوائی ها وزمان جنگ بودن موجب شده بود که طلاب حوزه ومومنین که تازه درشهرک ولیعصر هشتگرد مستقرشده بودند بصورت کاملا مکانیزه وماشینی راه اندازی شد که گاه تا ۱۸ساعت درروز کارمیکرد وتوانست درزمان جنگ وایام رحلت امام پشتیبانی خوبی از نظام ومردم داشته باشد که در زمان مدیریت ایشان نان مستمندان ونیازمندان بصورت رایگان تامین می گردیدو بعدازان هم تاکنون پشتیبانی مالی خوبی برای حوزه علمیه امام جعفرصادق علیه السلام هشتگرد می باشد
۲- مغازه لبنیاتی
این مغازه هم از انجائیکه ماست ولبنیاتی که برای حوزه علمیه تهییه می شد بایستی با سختی از روستاهای همجوار تهییه می شد ناچاربه تاسیس ان گردیدند که تامدتها نیاز حوزه علمیه امام جعفرصادق علیه السلام هشتگرد مرتفع وبعدازان هم تاکنون توانسته است قسمتی از نیاز مادی حوزه رامرتفع نماید.
۳- حمام عمومی
این ساختمان باهمکاری دونفر ازافراددیگر با توجه به اینکه هشتگرد درقسمت شهرک ولیعصروبالای جاده فاقدحمام بود تاسیس گردید وتاسالهاکه گاز وامکانات بصورت گسترده فراگیرشود توانسته بود گامی درحل مشکلات مردم داشته باشد وهم اکنون هم ساختمان ان دربهترین نقطه شهرک ولیعصر پشتیبانی مالی خوبی برای حوزه علمیه می باشد.
۴-ساختمانهای سازمانی
با توجه به تاسیس حوزه علمیه درشهر هشتگردولزوم استقرار اساتید مجربی که ازقم برای تدریس به هشتگرد می امدند ومجبور بودند درخانه های استیجاری که گاه مربوط به علی الهی ها میشد مستقرشوند وهزینه زیادی رابه حوزه علمیه تحمیل میکرد معظم اله رامجبور ساخت دو واحد ساختمان ویلائی و۱۲واحد اپارتمانی درشهرک ولیعصر بنا نماید که نه واحد انها تامدتها جهت استقرار تامین اجتماعی درشهرستان دراختیار تامین اجتماعی وسه واحد ان دراختیار تلاشگران جهاد سازندگی قرارداشت وهم اکنون از پشتوانه های مالی حوزه علمیه محسوب می گردد.
ساختمان پاساژقائم:
با توجه به هزینه های اداره حوزه تازه تاسیس ورفع نیازهای مادی ان که ایشان را مجبور به فراخوان بازاریان متدینین ومتمکنین شهرستان می نمود که باکمک انها حوزه اداره شود وباپیشنهاد افراد حاضر درجلسه ایشان اقدام به احداث پاساژ قائم نمودند که باکمک افراد خیر وکارخانجات شهرستان این ساختمان بنا گردید وتوانست درطول این مدت بانی استقرار ادارات مهم شهرستان همچون اداره بازرگانی شهرستان ساوجبلاغ .نیروی انتظامی شهرستان ساوجبلاغ .سازمان تبلیغات اسلامی شهرستان ساوجبلاغ .شبکه بهداشت ودرمان شهرستان ساوجبلاغ . کلینیک تخصصی امام جعفر صادق علیه السلام هشتگرد و کارگاه قالیبافی جهادسازندگی و…بوده است وهم اکنون از پشتوانه های مای حوزه علمیه محسوب می شود.
۵- طبقه فوقانی نانوائی
این ساختمان که درابتدا جهت اسقرار پرسنل نانوائی تاسیس شده بود با توجه مراجعات مکررجوانان جویای کار به معظم له ایشان را بران داشت که این ساختمان را دراختیار اموزش فنی حرفه ای قراردهد تا جوانان جویای کار باموزش بتوانند شغل وکار مورد نیاز خودرابیابند وبعدا این ساختمان جهت استقرار منابع طبیعی شهرستان ساوجبلاغ دراختیار منابع طبیعی قرار گرفت وبعد از ان در اختیار مر کز رسیدگی به امور مساجد می باشد.
۶- احداث هتل
این ساختمان که قرار بود با توجه به نبود کوچک ترین مسافرخانه وهتل درشهرستان وسرگردانی مسافرین معظم له تصمیم به احداث هتل در زمینی که مربوط به یکی ازبهائیان فراری وتوسط بنیاد مستضعفان با توجه به مقرون به صرفه نبودن اداره ان دراختیار حوزه علمیه قرار گرفته بود بنا شود که نقشه های ان هم تهییه شده بودکه با کارشکنی شهردار وقت (مصطفی وحیدزاده) این کار انجام نگردید واین ملک هم اکمون بعنوان ترمینال شهرهشتگرد وفضای سبز از ان استفاده می شود.
۷- احداث مسجد
با توجه به نبود مسجد در قسمت پایین هشتگرد معظم له را بران داشت که مسجد ی در پایین ده هشتگرد بنا نماید
موقوفات حوزه علمیه امام جعفر صادق علیه السلا م هشتگرد
زمین کشاورزی که توسط ورثه مرحوم حاج نایب فلاح کیش به حوزه علمیه واگذار گردید که الان اجاره سالیانه ان از منابع درامدی حوزه محسوب می شود.
واز سال ۱۳۷۴ که ایشان امامت جمعه ومدیریت حوزه علمیه رانداشتند امامت جماعت مساجد غدیریه نظرابادو تازمان شهادت امامت مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام هشتگرد رابه عهده داشتندودرطول این مدت تدریس درحوزه علمیه امام جعفرصادق علیه السلام وتالیف کتاب های اخلاقی و..را مشغول بودند که در شب شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) که بعد ازاقامه فریضه مغرب وعشائ وروضه فاطمه زهرا توسط فرقه ضاله ومنحرفین دین همچون اقایش امام حسین باسری برده وهمچون فاطمه زهرا باپهلوئی شکافته و قلبی پاره پاره به دیدارمعبود شتافت روحش شاد ورهش پر ره رو باد.
افزودن دیدگاه جدید