رفتن به محتوای اصلی

شايعه‌سازی؛ آثار و پيامدها

تاریخ انتشار:
شايعه‌سازی و شايعه‌پراكنی، بيماری خطرناك رواني و اجتماعي است كه سرچشمه آن خباثت دروني و توطئه سياسي و اجتماعي گروهي از يك طرف، و فرومايگي برخی افراد از سوي ديگر مي‌باشد.

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| شايعه‌سازی؛ آثار و پيامدها

مقدمه

رسول خدا‌(صلی الله علیه و آله) مي‌فرمايد: «خَرَجَتْ مِنْكَ كَلِمَةٌ فَبَلَغَتْ‏ مَشَارِقَ‏ الْأرْضِ‏ وَ مَغَارِبَهَا فَسُفِكَ بِهَا الدَّمُ الْحَرَامُ وَ انْتُهِبَ بِهَا الْمَالُ الْحَرَامُ وَ انْتُهِكَ بِهَا الْفَرْجُ الْحَرَامُ؛[1] سخن نابجا و شايعه‌پراكني از تو فاش شد و شرق و غرب را فراگرفت و در اثر آن، خون‌ها به ناحق ريخته شد، اموال مردم به غارت رفت، نواميس انسان‌ها به خطر افتاد و تو مسئول همه اين جنايات هستي.»
شايعه‌سازی و شايعه‌پراكنی، بيماری خطرناك رواني و اجتماعي است كه سرچشمه آن خباثت دروني و توطئه سياسي و اجتماعي گروهي از يك طرف، و فرومايگي برخی افراد از سوي ديگر مي‌باشد.
شايعه، به معناي خبر پخش‌شده که معمولاً در زمینه پخش مسائل منفي و انحراف در امور سياسي و آبروريزي و هتك حيثيت افراد به‌كارمي‌رود و نوعی حركت منفي و رذيلانه به شمار مي‌آيد.

بايد توجه داشت كه انسان، موجودی اجتماعي است و این افراد هستند كه جامعة بزرگ انسانی را تشكيل مي‌دهند. ازاین‌رو، پاكي و سلامتي آنها، تأثير مثبتی در پاكي و سلامتي آحاد مردم دارد. بنابراين، شايعه‌سازي، منافع و آرامش عموم مردم را به خطر مي‌اندازد و همگان وظيفه دارند با اين بيماري مبارزه نمايند؛ چنان‌که اسلام با اين پديدة شوم اجتماعي برخورد نموده است: «إِنَّ الَّذينَ يُحِبُّونَ أنْ تَشيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ...؛[2] كساني كه [حتي در دل] دوست دارند زشتي‌ها در ميان مردم شيوع يابد، عذاب دردناكي در دنيا و آخرت براي ایشان مهيا گرديده است.»

از این آيه و تفسيرهاي آن، استفاده مي‌كنيم: هرگونه شايعه‌سازي و شايعه‌پراكني و حتي رضايت قلبي به آن، جزء گناهان كبيره است.[3]
رسول خدا‌(صلی الله علیه و آله) نيز در نکوهش و خطر شايعه‌سازي و ضررهاي اجتماعي آن مي‌فرمايد: «خَرَجَتْ مِنْكَ كَلِمَةٌ فَبَلَغَتْ‏ مَشَارِقَ‏ الْأَرْضِ‏ وَ مَغَارِبَهَا فَسُفِكَ بِهَا الدَّمُ الْحَرَامُ وَ انْتُهِبَ بِهَا الْمَالُ الْحَرَامُ وَ انْتُهِكَ بِهَا الْفَرْجُ الْحَرَامُ؛[4] سخن نابجا و شايعه‌پراكني از تو فاش شد و شرق و غرب را فراگرفت و در اثر آن، خون‌ها به ناحق ريخته شد، اموال مردم به غارت رفت، نواميس انسان‌ها به خطر افتاد و تو مسئول همه اين جنايات هستي.»

شايعه‌سازان و چرايی شايعه‌سازی

«إِنَّ الْمُنافِقينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصيرا؛[5] قطعاً منافقان در فروترين طبقه از آتش دوزخ خواهند بود، و هرگز براى آنان ياورى نجات‏بخش نخواهى يافت».

بندگان مؤمن و خوب خدا، دشمناني دارند كه منافقان و بيماردلان توطئه‌گر، در رأس آنان‌اند؛ مغرضانی که بيشترين عذاب الهي را به خود اختصاص مي‌دهند.[6] اين گروه‌ها، در موارد بسیاري نمي‌توانند به طور آشکار دشمني كنند و به همین جهت، از راه‌هاي فريبکارانه و غيرمستقيم وارد مي‌شوند[7] كه شايعه‌سازي و شايعه‌پراكني، از جمله ترفندهاي اين كوردلان است. آنان مي‌كوشند با اين شيوه‌، جنگ رواني فراهم سازند و توده‌هاي مردم را نگران كرده، آنان را از مسائل اصلي و محوري دور سازند و حيثیت بزرگان و نيكان و پاكان را هدف گيرند و مردم را از اطراف آنان دور نمايند.

قرآن كريم در آيات بسیاري نقشه‌ها و كينه‌هاي این گروه را برملا نموده، از دل ناپاك و چهرة منافقانه و گفتار معنادارشان خبر مي‌دهد.[8]

مفسران ارجمند قرآن، از جمله مرحوم علامه طباطبايي در تفسير ارزشمند الميزان ذيل آيه مربوط به شايعه[9]، ضمن معرفي شايعه‌سازان، به اهداف شيطاني آنان پرداخته، مي‌فرمايد: «افراد منافق و بيماردل، دست به اين امور زده و اخبار دروغ و شايعه را رواج داده و از اين طريق، مؤمنان و مسلمانان، حتي نواميس و خانوادة پيامبر را هدف مي‌گرفتند.»[10]

در عصر ما، اين شيوة فريبكارانه با ابزار پيشرفته خودنمايي مي‌كند و از اين طريق، دشمنان داخلي و خارجي شخصيت‌هاي مذهبي و سياسي ما را هدف مي‌گيرند تا بدين‌وسيله، علاوه بر تخريب و ترور شخصيتي آنان، روند رشد و پيشرفت كشور و هماهنگي و همبستگي مردم را مختل سازند.

نگاهی به عرصه‌هاي شايعه‌پراكنی

شايعه‌سازی در حوزه‌هاي مختلف فردي، سياسي، اجتماعي و خانوادگی شكل مي‌گيرد و عرصه‌های شايعه‌پراكني، گسترده و همه‌جانبه است. شايعه‌سازان در مسير اهداف خود، همه گزينه‌ها را دنبال مي كنند؛ آنان در حوزه فردي، آبروي نيكان و پاكان را هدف‌گيري مي‌كنند و در حوزه مسائل اجتماعي نیز موضوعات محوري و اساسي اجتماع را بی‌اهمیت جلوه می‌دهند و توده‌هاي مردم را به مسائل حاشيه‌اي و كم‌رنگ مشغول مي‌سازند و از همه مهم‌تر، براي تضعيف نظام و جلوگيري از رشد و پيشرفت آن، در مسير حكومت و مسئولان كشور سنگ‌اندازي مي‌كنند.

در ادامه، به بررسی عرصه‌های شایعه‌سازی می‌پردازیم:

1. شايعه‌سازي در حوزه فردی

انسان، گل سرسبد عالم و جهان خلقت است. خداوند او را زيبا آفريده[11] و از نظر معنوي، وي را «خليفة الله»[12] خوانده است. بنابراين، بندگان خدا بايد از خالق خويش درس‌ها بگيرند و حرمت يكديگر را حفظ كنند تا بندگان الهی آرامش و آسايش داشته باشند و به پيشرفت‌ مطلوب نایل شوند؛ اما متأسفانه، گروهي توطئه‌گر و منافق، تيرهاي مسموم شايعه‌پراكني را به سوي اين موجود الهي رها مي‌سازند. امير مؤمنان، علي‌(علیه السلام) چنين کاری را زشت‌ترين بدي‌ها خوانده، كيفرش را سنگين‌ترين جرم‌ها مي‌داند؛[13] چراكه چنين حركت‌هاي ناپسندی، شخصيت افراد را لكه‌دار نموده، آرامش و آسايش را از افراد جامعه سلب مي‌نمايد.

حضرت علي‌(علیه السلام) مي‌فرمايد: «يَا عَبِيدَ السَّوْءِ تَلُومُونَ‏ النَّاسَ‏ عَلَى الظَّنِّ وَ لَا تَلُومُونَ أنْفُسَكُمْ عَلَى الْيَقِينِ؛[14] اي ناكسان بي‌مروت! چگونه بدون علم و يقين، ديگران را متهم و لكه‌دار مي‌سازيد؟ ولي در مورد زشتي‌هاي خويش كه مي‌دانيد چه كرده‌ايد، ساكت مي‌مانيد!»

از ديدگاه اسلام، حريم‌هاي خصوصي و مسائل شخصي را نمي‌توان رصد كرد و توسط حرف‌هاي اين‌وآن، با آبروي مردم بازي نمود؛ چنان‌که امام كاظم‌(علیه السلام) مي‌فرمايد: «چنانچه پنجاه نفر افراد مؤمن و مسلمان بر ضد انساني اظهار نظر كنند و حتي سوگند بخورند، اما خودش منكر اين سخنان باشد، حرف همه را كنار بگذار و به حرف خود شخص توجه كن و مواظب باش تا حيثيت انساني را خراب نكني؛ وگرنه جزء كساني مي‌باشي كه خداوند به ایشان وعدة عذاب اليم داده است.»[15]

2. شايعه‌سازی در حوزه خانوادگی

اگرچه شايعه‌سازي و شايعه‌پراكني هميشه و همه جا زشت و ناپسند است، اما پيامد‌هاي تلخ آن در حوزة خانواده بسيار دردناك و آثار اجتماعي‌اش غيرقابل تحمل است. به اين جهت، قرآن مجيد به مرتكبان آن، وعده عذاب عظيم داده است.[16] پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) نیز آثار تخريبي این کار را يادآوري می‌نمود و از اين امر به‌شدت ناراحت مي‌گرديد و با شایعه‌سازان برخورد مي‌کرد.[17]

در عصر ما، ابزار تهديد خانواده‌ها فراهم‌تر است و دشمنان در اين حوزه فعاليت بيشتري مي‌نمايند؛ مثلاً از طريق فضاي مجازي، حريم پاك خانواده را تهديد مي‌كنند و پيوند مستحكم زندگي مشترك را به خطر مي‌اندازند و آبروي خانواده‌ای را بر باد مي‌دهند.

در تاريخ آمده است كه پيرمردي با زني ازدواج كرد و زن از او باردار گشت و هنوز بچه به دنيا نيامده، شوهرش مُرد و پسران همسر پيشين آن پیرمرد، زن بابا را متهم نموده و به شايعه‌سازي پرداختند. خليفة وقت، عمر بن خطاب، تحت تأثير شايعه‌پراكنان و شهود دروغين، حكم رجم صادر كرد؛ ولي علي‌(علیه السلام) با هوشياري تمام، به داد زن رسيد و شايعه‌ها را خنثا نمود و بر شايعه‌پراكنان حدّ تهمت جاري ساخت[18] و به نظام حكومتي و به پيروان خویش، درس زندگي داد و شيوة درست برخورد با شايعه‌سازان را به نمایش گذاشت.

ـ توجيه خلاف در جلسة رسمي

زمانی که امير مؤمنان، علي‌(علیه السلام) به خلافت رسيد و عدالت اسلامي و اجتماعي را پياده نمود، زياده‌خواهان نتوانستند عدل حضرت را تحمل نمايند؛ از جمله دربار شاهانه‌اي به نام حكومت بني‌اميه به رياست معاوية بن ابي‌سفيان تأسيس شد و زياده‌خواهان به دور او جمع شدند.

روزي معاويه، زياد بن عُبَيد را به شام دعوت نمود و مردم را در كاخ سلطنتي شام پذيرايي كرد و زياد را در كنار خود نشانيد. سپس از حاضران خواست به سخنان او توجه نمايند. آن‌گاه رسوایي‌هاي اخلاقي پدرش ابوسفيان با سميه، مادر زياد را فاش كرد و از حاضران خواست: اطلاعات خود را به عنوان شهادت اظهار نمايند. ابومريم سلولي با تفصيل بداخلاقي‌هاي آن دو را بازگو كرد و معاويه به طور رسمی، زياد را برادر خود خواند و از اين طريق، زمينة كشتار و شهادت هزاران نفر از شيعيان علوي را فراهم كرد. اين روش حكومت ظالمانه‌اي است كه لكه ننگي در تاريخ اسلام مي‌باشد.

در مقابل، علي‌(علیه السلام) در كلامي حكيمانه و اخلاقي، ابوسفيان را از اظهار نابخردانه اين رويداد برحذر مي‌دارد و معاويه را شيطان مي‌خواند؛ «فَإنَّما هُوَ الشَّيطان.» و به زياد بن ابيه هشدار مي‌دهد و به پيروان خويش آموزش مي‌دهد كه حريم خانواده‌ها و نواميس مردم را لكه‌دار نسازيد.[19]

ـ تهديد حريم پيامبران!

شايعه‌سازي همچون بيماري‌هاي ديگر، نخست ذرّه ذرّه شروع مي‌شود و به‌تدريج حالت تهاجمي پيدا نموده، آن‌گاه مقدسات و حريم اوليا و انبيا را نيز تهديد مي‌نمايد.

اینکه در عصر ما توهين به مقدسات با استفاده از ابزار و برنامه‌هايي مانند: فيلم، سريال، پيامک، كاريكاتور، مجلات و یا روزنامه‌ها به چشم مي‌خورد و در اثر آن، پيامدهاي خشن و كشتار و ناامني‌هاي فردي و گروهي صورت مي‌پذيرد، از همین مقوله ريشه مي‌گيرد. از نمونه‌هایی این موضوع در عصر حاضر می‌توان به کتاب آيات شيطاني و كاريكاتورهايی اشاره کرد که كشورهاي غربي درباره رسول معظم اسلام(صلی الله علیه و آله) منتشر نموده‌اند.

وقايع تاريخي تهمت به حضرت موسي(علیه السلام)، حضرت مريم سلام الله علیها و بالاتر از همه، به شخصيت پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) و همسران او[20]، مصادیق غم‌انگیز و تأسف‌بار این رذیلت اخلاقی در تاریخ است.

3. شايعه‌سازی در حوزه اجتماعی

در بحث‌هاي گذشته، اشاره شده كه انسان موجود اجتماعي است و بايد در جامعه زندگي كند. از سوي ديگر، مي‌دانيم كه تمام انسان‌ها كم‌وبيش عيوبي دارند و بايد با انعطاف عمومي و تعامل متقابل و آرامش خاطر، به حيات خود ادامه دهند. ازاین‌رو، پروردگار انسان‌هایی را که آبروی دیگران را می‌ریزند، چنین تهديد مي‌كند: هركس حتي در درون خویش، دوست داشته باشد که آبروي ديگران مخدوش شود، عذابی دردناک در دنيا و آخرت نصيب او خواهد شد.[21]

پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) در مناجات خویش با خداوند عرض می‌کند: «خدايا! روز قيامت حساب امتم را در اختيار من قرار ده تا اسرار آنان پيش ديگران فاش نشود. ندا رسيد: خودم به حساب آنان رسيدگي مي‌كنم تا آبرويشان در نزد تو نيز محفوظ بماند.»[22]

از آيه و حديثِ یادشده استفاده مي‌كنيم كه به بهانه‌هاي مختلف نمي‌توان ديگري را متهم نمود و با افشاگري با آبروي او بازي كرد و حرف‌وحديث‌هاي ثابت‌نشده را بین مردم رواج داد؛ چنان‌که علي‌(علیه السلام) مي‌فرمايد: بر دست و زبان مردم، حق و باطل یا راست و دروغ آمیخته شده؛‌ حتي بر رسول خدا‌(صلی الله علیه و آله) نیز تهمت و دروغ بستند[23] و به خود من نيز نسبت دروغ دادند و گفتند: علي دروغ مي‌گويد.[24]

شايعه‌سازان و شايعه‌پراكنان، دو دسته‌اند: يك گروه افراد منافق، بيماردل و بي‌ايمان‌اند كه غالباً بر اساس اهداف سياسي و تضعيف و تخريب ديگران افشاگري مي‌كنند و مي‌خواهند سلب آسايش و آرامش نموده، آنان را از كارهاي اساسي و محوري منحرف سازند. بدیهی است، این کار، برخورد متناسب اجرايي و قضايي را مي‌طلبد.

ولي گروه دوم، افراد تحت تأثير و ساده‌انديش‌اند كه بدون تعمق و انديشه، شايعات ديگران را پخش مي‌كنند. بر مردم آگاه و نظام حكومتي است كه در مسير فرهنگي و فكري، اين توده‌ها را آگاه سازند و عقيدة انحرافي آنان را اصلاح کنند و جامعه را از فتنه‌ها و جنگ رواني نجات دهند؛ چنان‌كه قرآن مي‌فرمايد: «وَ لا تَجْعَلْ في‏ قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذينَ آمَنُوا؛[25] خدايا! در دل ما، كينه و دشمني نسبت به مؤمنان را قرار مده.»

اگر اهل دين و ايمان به دستور همين آيه عمل كنند، وضع اجتماعي ما به طور چشمگیری بهبود می‌یابد و در نتیجه، آدم‌كشي‌ها، خون‌ريزي‌ها، تجاوزها و تهمت‌ها، تكفيرها و تنگ‌نظری‌ها، همگي جاي خود را به برادري، صفا، صميمت، رشد و پيشرفت اقتصادي، آرامش، آسايش و امنيت خواهند داد.

عوامل و زمينه‌های شايعه‌سازی

در اينجا به‌اختصار به بررسی عوامل و زمینه‌های بروز شایعه در جامعه مي‌پردازيم:

1. توطئه دشمنان

قرآن مجيد در آياتي چند، از بغض و دشمني توطئه‌گران خبر مي‌دهد[26] و شايعه‌سازي را يكي از مصاديق بارز توطئه‌‌ها مي‌شمارد. ازاين‌رو، مرحوم علامه طباطبایي در تفسير الميزان به بیان هدف این عمل پرداخته و مي‌فرمايد: «اين گروه بيماردل و كينه‌توز، با تمام تلاش سعي مي‌كنند از اين طريق با آبروي مؤمنان بازي نمايند.»[27]

2. متخلفان

كساني كه در فساد اخلاقي غرق شده‌اند، مي‌كوشند حريم پاكان و نيكان را نيز به‌نوعي متهم سازند تا از اين طریق، خلاف‌هاي خود را توجيه نموده، وانمود کنند كه اين امر، عمومي و همگاني است. علي‌(علیه السلام) مي‌فرمايد: «توده‌هاي معيوب و متخلف تلاش مي‌كنند عيوب ديگران را فاش نمایند تا براي خلاف‌هاي خويش، راه توجيه فراهم سازند.»[28]

3. نگاه منفي

برخي افراد كه نتوانسته‌اند رشد و پيشرفت نمايند و در انظار مردم جايگاه و منزلتی بیابند، اگر تقواي لازم را نداشته باشند، به رشد و پيشرفت ساير مردم حسادت مي‌ورزند و ممكن است حرف‌وحديثي نيز بسازند. در سخنان حكيمانه علي‌(علیه السلام) مي‌خوانيم: «خوي ناكسان و ابلهان، آزار جوانمردان و آزادانديشان است.»[29] و یا در كلامی ديگر مي‌فرمايد: «الْأَشْرَارُ يَتَّبَّعُونَ‏ مَساوِئَ النَّاسِ وَ يَتْرَكُونَ مَحَاسِنَهُمْ‏؛[30] نگاه بدان، توجه به بدي‌ها و لغزش‌ها و ناديده‌گرفتن خوبي‌هاست.»

آري، طبع بَدان، نگاه بدبينانه و افشاي بدي‌هاست و توان ديدن خوبي‌ها را ندارند. ازاین‌رو، هميشه بدبين و بدگو هستند و اين، در حالي است كه آبروريزي، بزرگ‌ترين گناهان است و خداوند افشاگران را لعن كرده و به عذاب دردناك وعده داده است.[31] امام باقر‌(علیه السلام) در تفسير آيه 19 سوره نور مي‌فرمايد: «وظيفه داري اسرار برادر ديني‌ات را بپوشاني؛ هرچند هفتاد گناه از او ببيني.»[32] همچنين امام صادق(علیه السلام) در تفسير آيه مذکور مي‌فرمايد: «هركس آنچه را از برادر ديني‌اش ديده و شنيده، فاش كند، مشمول كيفر و عذاب شايعه‌پراكنان است.»[33]

امام موسي بن جعفر(علیه السلام) نيز فرمود: «كَذِّبْ‏ سَمْعَكَ‏ وَ بَصَرَكَ‏ عَنْ‏ أخِيكَ‏... وَ لَا تُذِيعَنَّ عَلَيْهِ شَيْئاً تَشِينُهُ بِهِ وَ تَهْدِمُ بِهِ مُرُوءَتَهُ؛[34] چشم و گوشت را در افشاي مسائل شخصي برادر ديني‌ات ناديده بگير... مبادا دست به افشاگري بزني و حيثيت و شخصيت او را لكه‌دار‌سازي!»

از آيه فوق و احاديث تفسيري استفاده مي‌كنيم كه آبرو و شرف انسان‌ها، خيلي مهم است و بر اين اساس، نبايد ديگران را متهم نموده، اسرار مردم را فاش كرد و آبرو و حيثيت ایشان را به سخره گرفت.

اگر در عصر ما عده‌ای لغزش‌هاي شخصي افراد را پخش مي‌كنند و گاهي آن را رسانه‌اي مي‌نمايند و در بیشتر موارد، شايعه‌سازي نموده، بدون توجه به حقيقت امر، حيثيت افراد به‌ويژه خانواده‌ها و شخصيت‌ها را زير سؤال مي‌برند، ريشة آن را باید در كمبود شخصيت و بي‌تقوايي چنین افرادی جست.

راه‌های درمان شايعه‌سازی

براي جلوگيري از شايعه‌سازي و مبارزه با شايعه‌پراكني، نخست بايد ريشه‌ها و عوامل آن را شناسايي كرد و سپس به تناسب انگيزه‌ها و سمپاشي‌‌ها و غفلت‌ها وارد نبرد فرهنگي شد و شايعه‌سازان را به عقب‌نشيني وادار ساخت. در اين نبرد فرهنگي، بايد از طريق رسانه‌هاي جمعي و مراكز فرهنگي و آموزشي و تبليغي فرهنگ‌سازي نمود و راه‌هاي نفوذ دشمن و شيطنت آنان را گوشزد كرد و وجدان‌ها را بيدار ساخت تا مردم به دام بدخواهان نيفتند.

در اينجا به برخي راه‌هاي مبارزه با شايعه‌سازي اشاره مي‌كنيم:

1. نقش فرهنگي نظام حكومتي

براي مبارزه با شايعه‌پراكني، نظام حكومتي بیشترین نقش عملي و فرهنگي را دارد؛ زيرا به سخن علي(علیه السلام) گرايش فرهنگي مردم به مسؤلان حكومتي، بيش از خاندان خودشان مي‌باشد.[35] بنابراين، مسئولان نظام وظيفه دارند به طور صحیح و روشمند با مردم تعامل نمايند و اسرار شخصي آنها را حفظ كنند و در عمل، با شايعه‌سازي مبارزه نمايند و هرگز بر اساس شنيده‌ها سخن نگويند.[36]

در منشور حكومتي امام علی(علیه السلام) در نهج البلاغه تأکید شده است که توده‌هاي مردم عيوب و اسراري دارند؛ اما مسئول حکومتی نبايد آنها را فاش كند[37] و این‌گونه، فرهنگ جلوگیری از شایعه‌سازی یا شایعه‌پراکنی، در جامعه اسلامی نهادینه شود.

2. علم‌گرايي و بصيرت‌افزايي

زندگي اجتماعي، در صورتي آرامش‌بخش و شيرين مي‌شود كه بر اساس صدق و صفا جريان يابد و برخوردهاي مردم با تعامل و انعطاف صورت گيرد. بدیهی است که چنین چیزی، به علم و بصيرت نیاز دارد.

قرآن کريم هشدار مي‌دهد: هرگز بدون علم و يقين سخن نگویيد و سخن كسي را نپذيريد؛[38] زيرا هرگز ظن و گمان، يقين‌آور نيست؛[39] به‌ويژه به زعماي ملت و بزرگان حكومت تأكيد مي‌كند كه: فريب گفتار و كردار دشمن را نخوريد؛ زيرا بعضي افراد قصد دارند شما را گمراه نمايند.[40]

عدم توجه به علم و بصيرت، باعث شايعه‌سازي و شايعه‌پراكني مي‌شود. انسان بصير و آگاه، به‌راحتی فريب پيام‌ها و سخنان مسموم دیگران را نمي‌خورد و توجه خود را به نداي آسماني معطوف مي‌دارد كه مي‌فرمايد: «وَ إِذا سَمِعُوا اللَّغْوَ أعْرَضُوا عَنْهُ؛[41] هرگاه سخنان بيهوده مي‌شنوند، از آن روی می‌گردانند.»

3. تقواگرايي

اگر گفت‌وشنودهاي توده‌هاي مردم براساس دين و تقوا باشد، بیشتر شايعه‌ها تحقق نمي‌یابند؛ زيرا انسان باتقوا، مرزشناس است؛ نه حرف بيجا مي‌زند و نه حرف‌وحديث بي‌منطق ديگري را مي‌پذيرد؛ بلکه با دل و جان باور دارد كه خداوند ناظر اعمال اوست و چشمان خیانتکار و سينه‌هاي كينه‌توز را مي‌شناسد.[42] ازاین‌رو، مؤمنان با آبروي ديگران بازي نمي‌كنند و مي‌دانند كه چنين کاری، با آيين ایمانی اسلام هماهنگي ندارد.

امام صادق(علیه السلام) مي‌فرمايد: «سهل‌ترين راه خروج از ايمان، اين است كه كسي ديگري را رصد كند تا لغزش‌هاي او را براي ديگران افشا نمايد.» [43]

4. برخورد كيفری

در اسلام، برخورد با متخلف بستگي به نوع تخلف مجرم دارد؛ اگر او قابل انعطاف و اصلاح باشد، از طريق فرهنگي و نصيحت‌کردن، او را اصلاح و تربيت مي‌نمايند؛ ولي چنانچه از گروه منافقان يا بيماردلان و يا فتنه‌انگيزان شايعه‌ساز باشد و برخوردهاي فكري و فرهنگي كارساز نگردد، قرآن یادآور مي‌شود که نظام حكومتي مي‌تواند درباره او تصميم لازم را بگيرد و حتی شخص مجرم را به اعدام محکوم نماید.[44]

خلاصه اینکه راه درمان شايعه‌سازان، شناختن انگيزه‌هاي شايعه‌پراكني، و سپس اصلاح همان انگيزه‌هاست.

اگرچه افشاگري كاري ناپسند و بيشتر مواردش حرام است، ولي هوشياري در برابر توطئه‌هاي سياسي و اجتماعي و اقتصادي و مبارزه با آنان، امري واجب و مقوله ديگري است كه از بحث ما جداست. بنابراين، مسائل امنيتي و اطلاعاتي كشور و جامعه، حساب جداگانه‌اي دارد كه از قلمرو موضوع این نوشتار، خارج است.

پی نوشت

[1].  کلینی، الكافي، ج 2، ص 115‏.

[2]. نور، آيه 19.

[3]. با توجه به آيه 36 سوره اسراء که فرموده: «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً»، گناه قلبي نیز گناه است؛ بلکه ريشه گناهان ديگر است.

[4]. كلينى، الكافي، ج 2، ص 115‏؛ محمدتقی مجلسى، روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه، ج 12، ص 93.

[5]. نساء، آيه 145.

[6]. مانند: نساء، آيه 145.

[7]. بقره، آيه 8 ـ 10: «يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذينَ آمَنُوا... .»

[8]. محمد، آيه 29 ـ 30: «أمْ حَسِبَ الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أضْغانَهُمْ * وَ لَوْ نَشاءُ لَأرَيْناكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسيماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ في‏ لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أعْمالَكُمْ.»

[9]. نور، آيه 19:‌ «إِنَّ الَّذينَ يُحِبُّونَ أنْ تَشيعَ الْفاحِشَةُ... .»

[10]. سید محمدحسين طباطبایي، الميزان فی تفسیر القرآن، ج 15، ص 97.

[11]. غافر، آيه 64: «وَ صَوَّرَكُمْ فَأحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ.»

[12]. بقره، آيه 30:‌ «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأرْضِ خَليفَةً.»

[13]. تمیمی آمدی، غرر الحكم ودرر الکلم، ح 4581؛ محمد محمدی ری‌شهری، ميزان الحكمه، ج 3، ص 2208، ح 14694: «تَتَبُّعُ‏ الْعُيُوبِ‏ مِنْ أقْبَحِ الْعُيُوبِ وَ شَرِّ السَّيِّئَاتِ.»

[14]. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص 501.

[15]. حرّ عاملی، وسائل الشيعه، ج 8، ص 609، ح 4؛ مکارم شیرازی و دیگران، تفسير نمونه، ج 14، ص 406.

[16]. نور، آيه 23: «وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ.»

[17]. کلینی، فروع كافي، ج 5، ص 565، ح 41: «فَغَضِبَ‏ رَسُولُ‏ اللَّهِ‏9  حَتَّى تَرَبَّدَ وَجْهُهُ وَ الْتَوَى عِرْقُ الْغَضَبِ بَيْنَ‏ عَيْنَيْهِ‏.»

[18]. حرّ عاملی، وسائل الشيعه، ج 18، ص 207، ح 3: «وَ جَلَدَ إِخْوَتَهُ‏ الْمُفْتَرِينَ حَدّاً حَدّاً.»

[19]. برای مطالعه شرح اين پديده تاريخي، ر.ک: فیض الاسلام، ‌نهج البلاغه، نامه 44، ص 962؛ ابن ابي‌الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 16، ص 180؛ كامل ابن اثير، ج 3، ص 443؛ علامه امینی، الغدير، ج 10، ص 216.

[20]. از جمله: قصص، آيه 76 ـ 82؛ نور، آيه 11 ـ 21؛ مريم، آيه 16 ـ 34 و تفسيرهاي مربوطه.

[21]. نور، آيه 19.

[22]. عبدالرحمن سیوطی، الجامع الصغير، ج 2، ص 36، ح 4601: «... بَل أنا اُحاسِبُهُم فَإنْ كانَ مِنْهُم زَلَّةً سَتَرْتُها عَنْكَ... .»

[23]. فیض الاسلام، نهج البلاغه، خ 201، ص 665: «إِنَ‏ فِي‏ أَيْدِي‏ النَّاسِ‏ حَقّاً وَ بَاطِلًا وَ صِدْقاً وَ كَذِباً ... وَ لَقَدْ كُذِبَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ‌9  عَلَى عَهْدِهِ.»

[24]. همان، خ 70، ص 166: «وَ لَقَدْ بَلَغَنِي‏ أنَّكُمْ تَقُولُونَ عَلِيٌّ يَكْذِبُ.»

[25]. حشر، آيه 10.

[26]. آل عمران، آيه 118: «وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفي‏ صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ... .»

[27]. سید محمدحسین طباطبایی، الميزان فی تفسیر القرآن، ج 15، ص 97: «‌في قُلوبِهِم مَرَض، يُساعدونَ عَلي اذاعَةِ‌ الحَديث، حباً منهم أنْ تَشِيعَ‏ الْفاحِشَةُ فِي‏ الَّذِينَ‏ آمَنُوا... .»

[28]. تمیمی آمدی، غرر الحكم ودرر الکلم، ص 407، ح37: «ذَوُوا الْعُيُوبِ‏ يُحِبُّونَ‏ إِشَاعَةَ مَعَايِبِ النَّاسِ لِيَتَّسِعَ لَهُمُ الْعُذْرُ فِي مَعَايِبِهِمْ.»

[29]. همان، ص 493، ح 17: «عَادَةُ اللِّئَامِ وَ الْأغْمَارِ أذِيَّةُ الْكِرَامِ وَ الْأحْرَارِ.»

[30]. ابن ابي‌الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 20، ص 269.

[31]. نور، آيه 19.

[32]. کلینی، اصول كافي، ج 2، ص 207، ح 8.

[33]. حرّ عاملی، وسائل الشيعه، ج 8، ص 598، ح 6.

[34]. همان، ص 609، ح 4.

[35]. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص 144: «النَّاسُ بِأمَرَائِهِمْ أشْبَهُ‏ مِنْهُمْ‏ بِآبَائِهِمْ.»

[36]. روزنامه كيهان، دوشنبه 6/11/1393، ص 4: «اتهام فساد اقتصادي بر اساس شنيده‌ها در نطق معاون اول دولت تدبير و اميد».

[37]. فیض الاسلام، نهج البلاغه، ص 997: «فَإِنَّ فِي النَّاسِ عُيُوباً الْوَالِي أحَقُّ مَنْ سَتَرَهَا فَلَا تَكْشِفَنَ‏ عَمَّا غَابَ عَنْكَ مِنْهَا.»

[38]. اسراء، آيه 36: «وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ... .»

[39]. يونس، آيه 36: «وَ ما يَتَّبِعُ أكْثَرُهُمْ إِلاَّ ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْني‏ مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ بِما يَفْعَلُونَ.»

[40]. نساء، آيه 113: «لَهَمَّتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ أنْ يُضِلُّوكَ.»

[41]. قصص، آيه 55.

[42]. غافر، آيه 19: «يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ.»

[43]. حرّ عاملی، وسائل الشيعه، ج 8، ص 595، ح 4: «أدْنَى‏ مَا يَخْرُجُ‏ بِهِ‏ الرَّجُلُ‏ مِنَ‏ الْإِيمَانِ‏ أنْ يُؤَاخِيَ الرَّجُلُ الرَّجُلَ عَلَى دِينِهِ فَيُحْصِيَ عَلَيْهِ عَثَرَاتِهِ وَ زَلَّاتِهِ لِيُعَيِّرَهُ بِهَا يَوْماً مَا.»

[44]. احزاب، آيه 60 ـ 61: «لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فيها إِلاَّ قَليلاً * مَلْعُونينَ أيْنَما ثُقِفُوا أخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتيلاً.»

منبع: ره توشه ماه رمضان 1396

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.