مدل تحلیل وبلاگنویسی طلاب
نام نشریه: دین و رسانه، سال نهم ـ دوره جدید ـ شماره چهارم ـ پاییز 1390
چكيده
هر يك از ابزارهاي ارتباطي، قابليتهاي متمايز از يكديگر دارند و هر كدام به انگيزهاي خاص به كار گرفته ميشوند. يكي از ابزارهاي نوين ارتباطي كه امروزه جزو پركاربردترين رسانهها به شمار ميرود، «وبلاگ» است. طلاب نيز در عصر ارتباطات كوشيدهاند با بهرهگيري از اين ابزار ارتباطي، تبليغ ديني را همگام با فنآوريهاي روز به پيش برند. در اين ميان، آسيبشناسي اين فرآيند تبليغي، امري ضروري است. يكي از عللي كه سرعت فرآيند اين آسيبشناسي را كند ميسازد و از سوي ديگر، نتايج حاصل از آن را نيز از نظر علمي، ناموجه مينمايد، نبود يك مدل براي تحليل وبلاگنويسي طلاب است. در اين نوشتار، ضمن معرفي وبلاگ، مدلي ارتباطشناختي براي تحليل وبلاگنويسي طلاب ارائه ميدهيم. اين مدل 21 شاخص دارد كه متناظر با ابعاد فرآيند ارتباط هستند.
كليدواژگان
رسانه، وبلاگ، تبليغ، طلاب.
1دانش آموخته حوزه علميه قم و دانشجوي دکتراي فرهنگ و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم7 قم.
مقدمه
بشر امروز در عصر ارتباطات به سر ميبرد و سرعت پيشرفت فنآوري در عرصه ارتباطات، بيش از ديگر عرصهها براي او محسوس بوده است، چنانكه مقوله «دهكده جهاني» براي بيشتر مردم جهان پذيرفتني است. در سدههاي گذشته كمتر كسي گمان ميبرد كه آدمي بتواند با اين سرعت، زمان و مكان را درنوردد و ارتباط شفاهي و ديداري آدميان دو سوي كره زمين چنين آسان برقرار شود. با آغاز دوره مدرنيسم، ابزارهاي ارتباطي تحولي عظيم يافتند. نخست، مطبوعات و در ادامه، راديو و تلويزيون ايجاد شدند. در ساليان اخير نيز اينترنت شكل گرفت كه به دليل چندرسانهاي بودن و داشتن ويژگيهاي رسانههاي سرد و گرم، فرصت تجربهاندوزي متفاوتي را براي جهانيان فراهم كرد.
با توجه به خاستگاه مكاني و فرهنگي ابزارهاي ارتباطي نوين، انديشمندان غربي توانستند بيشترين بهره را از اين رسانهها ببرند و تفكر خويش را در فضاي اينترنت بگسترانند. با وجود اين، معتقدان ديگر انديشهها نيز كم و بيش با حضور در اين عرصه و تبليغ انديشه خويش، نسل جديدي از علاقهمندان را به دايره پيروان مكتبشان افزودهاند.
مبلّغان تفكر شيعي (طلاب) نيز در اين فضاي نوين مجازي پاي نهادهاند و ميكوشند انديشه تشيع را تبليغ و از آن در مقابل هجومهاي برنامهريزي شده وهابيها، بهاييها و ... دفاع كنند.
يكي از ابزارهايي كه به دليل ويژگيهاي خاص خود، طلاب از آن استقبال گسترده كردند، «وبلاگ» است. وبلاگ به عنوان يك رسانه نوين، قابليتهايي دارد كه ميتواند برخي از ضعفهاي تبليغ سنتي مانند «استمرار نداشتن تبليغ در طول سال»، «بيتوجهي به گروههاي غير مذهبي» و ... را كه به دليل حضور كوتاهمدت تبليغي، آن هم فقط در مساجد و حسينيهها، پديد آمده است، برطرف سازد كه همين امر موجب استقبال مبلّغان از اين رسانه و كسب تجربه جديد تبليغي شده است. همزمان با گسترش كمّي وبلاگنويسي در ميان طلاب، ضرورت تحليل وبلاگنويسي طلاب بيش از پيش آشكار ميشود. اين تحليل، ميتواند نگاهي جامع از وضعيت وبلاگنويسي طلاب به مسئولان فرهنگي ارائه دهد تا ضمن تقويت ويژگيهاي مثبت آن، براي حل ضعفها و نگرانيهاي برآمده از آن برنامهريزي كنند.
در اين نوشتار، ابتدا وبلاگ را تعريف ميكنيم. سپس با اشاره به وبلاگنويسي طلاب، مدل پيشنهادي براي تحليل وبلاگنويسي طلاب را ارائه ميدهيم.
وبلاگ
وبلاگ1 تركيبي از دو واژه لاتين web و log است. واژه Web بدين معناست:
در علوم رايانه: سيستمي در اينترنت كه به شما اجازه يافتن و استفاده از اطلاعاتي را ميدهد كه در رايانههاي سراسر جهان وجود دارد. زيستشناسي: يك شبكه از تارهاي نازكي كه توسط عنكبوت براي گرفتن حشرات ساخته شده است؛ مجموعه مرتبط محصور از چيزهايي كه ميتوانند خيلي پيچيده باشند؛ تكهاي از پوستي كه به پنجه اردك يا ديگر پرندگان متصل است كه به آنها كمك ميكند به خوبي شنا كنند. اين لغت در زبان انگليسي قديم ريشه دارد. (Longman)
Log را نيز چنين معنا ميكنند: «قطعهاي ضخيم از چوب بريده شده درخت؛ يادداشت رسمي يا ثبت نوشتاري از برخي چيزها به ويژه سفر در كشتي يا هواپيما. اين لغت احتمالاً در زبان اسكانديناوي ريشه دارد». (Longman)
از تعريفهاي بالا مشخص است كه وبلاگ، از وب به معناي اينترنت و لاگ به معناي ثبت رويداد تشكيل شده است و ازاينرو، ميتوان معناي لغوي آن را ثبت يادداشت اينترنتي دانست.
واژه «وبلاگ» را جورن بارگر2 در 17 دسامبر 1997 ابداع كرد. (Wortham,2007) واژه «وبلاگ» گاهي به صورت «بلاگ» نيز به كار ميرود كه اولين بار اين واژه را پيتر مرهولز3 به كار برد. او واژه weblog را مزاحگونه به عبارت We blog تبديل كرد و از آن پس واژه بلاگ را ديگران هم استفاده كردند. واژه بلاگ، هم اكنون به صورت فعل و اسم در زبان انگليسي كاربرد دارد.
برابر نهاد فارسي واژه وبلاگ، «وبنوشت» است كه با تصويب فرهنگستان زبان و ادب فارسي به جاي واژه وبلاگ در انگليسي قرار گرفت.
يك وبلاگ، دو بخش اصلي «پست»4 يادداشت و «كامنت»5 (نظر) دارد. يادداشت يا محتوا را وبلاگنويس تهيه ميكند و ممكن است نوشتههاي خود او يا گزيدههايي از مطالب منتشر شده در پايگاههاي اينترنتي يا ديگر وبلاگها يا حتي كتابها و نشريههاي كاغذي باشد. آخرين يادداشتهاي ايجاد شده در هر وبلاگ، به طور معمول به ترتيب زمان ايجاد، در بالاي وبلاگ نمايش داده ميشوند و بازديدكنندگان از وبلاگ، ابتدا جديدترين مطلب منتشر شده را ميبينند.
بخش كامنت يا نظر، يكي ديگر از اجزاي اصلي يك وبلاگ است كه امكان درج نظر را براي خوانندگان فراهم ميآورد. هر چند در بسياري از سايتها نيز بخش ثبت نظر وجود دارد، اين بخش در وبلاگ، يك ركن به شمار ميرود و نبود آن، وبلاگ بودن وبلاگ را با ابهام روبهرو ميكند. كامنتگذاري در وبلاگها گاهي آنقدر جدي ميشود كه وبلاگ را به يك باشگاه گفتوگو تبديل ميكند. (بهبهاني، 1383: 56)
شايد اساسيترين پرسش فردي كه براي اولين بار با وبلاگ آشنا ميشود، اين باشد كه ميان وبلاگ و سايت چه تفاوتي وجود دارد؟ در پاسخ به اين پرسش ميتوان موارد زير را به عنوان ويژگيهاي وبلاگها مطرح كرد:
1. هويتي: وبلاگ حول محور شخص ايجاد ميشود؛ در حالي كه وبسايت حول محور موضوع ايجاد ميشود. (نجمي، 1385: 4) به عبارت ديگر، وبلاگ، هويتي شخصي و حقيقي دارد، اما سايت، هويتي سازماني و حقوقي دارد.
2. ساختاري: وبلاگها تكصفحهاي هستند، اما سايتها صفحهها و بخشهاي مختلفي دارند. همچنين براي داشتن وبلاگ، نيازي به دانستن كدنويسي نيست، ولي براي داشتن سايت، يا خود بايد با كدنويسي آشنا بود يا آنكه از فردي آشنا با برنامهنويسي كمك گرفت. قالبهاي آماده سايتها عموماً برآوردهكننده نيازهاي مديران سايتها نيست.
3. نمايشي: در وبلاگها هميشه مطالب جديدتر، در بالاي صفحه نمايش داده ميشود، ولي در سايتها، مطالب جديدتر در بخشهاي مختلف قرار ميگيرند.
4. تعاملي: كامنت يكي از مؤلفههاي بنيادين وبلاگ است و وبلاگي كه بخش نظردهي نداشته باشد، بسيار غريب مينمايد، اما اين ويژگي در سايتها ـ به جز سايتهاي خبري ـ جنبه اصلي ندارد.
5. مديريتي: به دليل سادگي ساختار (يك صفحهاي) و وجود سرويسدهندههاي وبلاگ، ايجاد و بهروزرساني يك وبلاگ بسيار ساده است؛ برخلاف سايت كه به تخصص بيشتري نياز دارد.
نكته مهم ديگر در معرفي وبلاگ، انواع وبلاگهاست. بيشتر وبلاگها مبتني بر متن هستند، اما كار دستهاي ديگر از وبلاگها انتشار صوت، تصوير و كليپهاي ويديويي و... است كه در اصطلاح، وبلاگ صوتي،6 وبلاگ تصويري7 و وبلاگ ويدئويي8 ناميده ميشوند.
1. Weblog.
2. Jorn Barger.
3. Peter Merholz.
4. Post.
5. Comment.
6. Audioblog.
7. Photoblog.
8. Videoblog.
وبلاگنويسي طلاب و مشكلهاي فراروي تحليل
وبلاگنويسي در ايران در 16 شهريور 1380 با وبلاگ فردي به نام سلمان جريري آغاز شد. چند ماه پس از آن، سرويسدهنده «پرشينبلاگ» راهاندازي شد و اولين وبلاگ با هويت طلبگي و حوزوي نيز با عنوان «يادداشتهاي يك طلبه»1 را يك طلبه اصفهاني در اين سرويسدهنده ايجاد كرد. (نجمي، 1383: 54) به تدريج و با فراگير شدن وبلاگنويسي فارسي، طلاب بيشتري در اين پهنه پاي گذاشتند و وبلاگهاي طلاب، يكي پس از ديگري، با عنوان طلبگي يا بدون آن، در وبلاگستان ايجاد شدند.
اين حضور تبليغي، با موفقيتهايي نيز همراه بود، به گونهاي كه برخي وبلاگهاي طلاب به عنوان وبلاگهاي مطرح وبلاگستان فارسي شهرت يافتند. شماري هم در جشنوارههاي فرهنگي ملي رتبههاي برتر گرفتند كه اين امر نشاندهنده ظرفيت موجود در حوزه براي حضور تبليغي اثربخش در اين عرصه است.
استقبال فزاينده طلاب از وبلاگنويسي موجب شد در مهر 1383 جمعي از طلاب جوان وبلاگنويس، مركزي به نام «دفتر توسعه وبلاگ ديني» راهاندازي كنند تا بتوانند به آموزش بيشتر طلاب در اين زمينه بپردازند.
همزمان با حضور طلاب در اين عرصه، رسانههاي خارجي نيز به اين موضوع با حساسيت نگريستند، به گونهاي كه رسانههاي مشهور بينالمللي مانند بيبيسي (خلجي، 1384)، لس آنجلس تايمز (Murphy,2011) و گاردين(Robert,2011) در گزارشهايي به بازتاب و بررسي وبلاگنويسي طلاب پرداختند.
با گذشت نزديك به يك دهه از وبلاگنويسي طلاب و فراز و فرودهاي بسيار اين حركت، به نظر ميرسد ميزان سنجشها و تحليلهاي انجام گرفته درباره اين فعاليت رسانهاي طلاب، اندك بوده است.
از مهمترين علل كمشمار بودن تحليلهاي ناظر به اين امر، ميتوان موارد زير را نام برد: نامشخص بودن بسياري از وبلاگهاي طلاب؛ كمشمار بودن پژوهشگراني كه همزمان با مقوله ارتباطات و فضاي طلبگي آشنا باشند؛ نبود مدلي براي تحليل وبلاگنويسي طلاب و... .
در تشريح بيشتر مشكل اخير به اين ابعاد ميتوان اشاره كرد:
1. تاكنون مدلي جامع و مقبول براي تحليل وبلاگها طراحي نشده است، هر چند پژوهشگران خارجي و داخلي مدلهاي گوناگوني را براي تحليل سايتها ارائه دادهاند.
2. مدلهاي ارائه شده براي تحليل سايت نيز از دو بعد براي تحليل وبلاگنويسي طلاب ناكارآمد هستند: نخست آنكه بسياري از اين مدلها، با فضاي اسلامي همخواني ندارند و ديگر آنكه مدلهاي ارائه شده، معمولاً هنجاري و ناظر به بايدها و نبايدها هستند.
1. www.mojtaba11.persianblog.ir.
مدل هنجاري رسانههاي سايبر اسلامي
براي حل نسبي مشكلهاي پيشگفته، ميتوان «مدل هنجاري رسانههاي سايبر اسلامي» از دكتر حسامالدين آشنا را به عنوان مبنا و شروع مدلسازي برگزيد كه مقولههاي طرح شده در آن، با وبلاگ تناسب بيشتري دارد. ضمن آنكه با فضاي اسلامي، همخوانتر است و شاخصههاي ارائه شده در آن نيز كمتر رويكرد هنجاري دارد. مدل دكتر آشنا براي تحليل سايت چنين است: (جوادي يگانه، 1386: 25)
مدل هنجاري رسانههاي سايبر اسلامي
در ادامه، برخي شاخصهاي ذكر شده در جدول را توضيح ميدهيم. در شاخص اهداف از سياستهاي اجتماعي، «دعوت» به معناي داشتن رويكرد مناسكي سايت است. «حيات» به معناي داشتن رويكرد اجتماعمحور سايتهاست. وجود سايتهاي اجتماعمحور كه به دنبال حيات در فضاي سايبر هستند، با مخاطباني تناسب دارد كه به طور بالقوه يا بالفعل عضو يك اجتماع واقعي هستند و در آن، نيازمنديهاي گوناگون حيات انساني را در دسترس كاربران قرار ميدهند.
واژه «پورتال» در شاخص تأمين پيام، به معناي درگاهي براي ديگر سايتهاست. در واقع، در تهيه محتواي يك سايت، ميتوان دو رويكرد داشت: رويكرد توليدي و رويكرد توزيعي. رويكرد توليد به اين معناست كه اطلاعات مندرج در سايت را خود مديران و كارشناسان سايت توليد كردهاند؛ در حالي كه رويكرد توزيعي يعني اطلاعات سايت، به صورت پيوندي به ديگر سايتهاست. سايتهاي پورتال، رويكرد توزيعي و سايتهاي خودكفا رويكرد توليدي دارند.
در بخش سياستهاي اطلاعاتي، شاخص سهم اطلاعرساني، نيازمند توضيح افزونتري است. در يك تقسيمبندي كلي، براي يك رسانه سايبر، سه كاركرد ميتوان در نظر گرفت: كاركرد اطلاعرساني، كاركرد آموزش و كاركرد تفريح. در كاركرد اطلاعرساني، دقت و صحت اطلاعات و اعتبار نويسندگان و منابع اهميت بسيار دارد، ولي شاخص مهم در سرگرمي، جذاب بودن و در آموزش، رويكرد كاربردي و آموزشي داشتن محتواست. حال اگر بيشترين كاربرد يك سايت، اطلاعرساني باشد، سهم اطلاعرساني آن بالا و در صورتي كه كاركرد آموزش يا سرگرمي آن، بيشتر و اطلاعرساني در رتبه دوم يا سوم باشد، سهم اطلاعرساني آن، متوسط يا پايين خواهد بود.
در كيفيت ارائه پيام، چندين شاخص وجود دارد كه يكي از آنها «ايستايي و پويايي» پيام است و سايتهاي واجد آنها را سايتهاي ديناميك و استاتيك مينامند. بيشتر سايتهاي استاتيك از صفحههاي ثابت تشكيل شدهاند؛ در حالي كه سايتهاي پويا يا ديناميك، صفحههايي پويا و پيوسته در حال تغيير دارند. براي مثال، در چنين سايتهايي ممكن است در هر مراجعه به يكي از صفحههاي آن، اطلاعاتش تغيير يابد. سايتهاي اطلاعرساني معمولاً سايتهاي استاتيك و سايتهاي گفتوگومحور، بيشتر ديناميك هستند.
در قسمت سياستهاي سازماني، تعامل را در شاخص تعامل با سايتهاي رقيب و همسو، از دو زاويه ميتوان نگريست: نخست تعامل به معناي توجه به سايتهاي همسو و همفكر و ترويج و تبليغ آنها از طريق برقراري پيوند و درج بنر تبليغاتي و ديگر شيوهها و دوم به معناي رويكرد انتقادي داشتن به سايتهاي رقيب و نقد و بررسي آنها. يك سايت اسلامي ميتواند با رويكرد تبليغ و پشتيباني سايتهاي همسو توجه داشته باشد و با نگاه نقد به سايتهاي رقيب.
شاخص ميزان استقلال حرفهاي، به استقلال مديران سايت در تصميمگيري برميگردد. برخي سايتها استقلال سردبيري خود را به رسميت شناختهاند و سازمان مستقل دارند. در مقابل، سايتهايي وجود دارند كه به طور كامل، تابع سياستهاي سازمان مادرشان هستند.
در شاخص شيوه مالكيت سايت، بخش «عمومي»، شامل سايتهايي است كه از منافع عمومي تأمين ميشوند و منافع عمومي هم دارند. برخي از اين سايتها مشمول بودجه مصوب مجلس شوراي اسلامي هم هستند، ولي از نظر بودجه و مالكيت، لزوماً زير نظر دولت نيستند. (جهانگير، 1388: 113)
مدل تحليل ارتباطشناختي وبلاگنويسي طلاب
براي آنكه مدل هنجاري رسانههاي سايبر اسلامي كه دكتر حسامالدين آشنا آن را ارائه داده است، براي تحليل ارتباطشناختي وبلاگنويسي طلاب، كارآيي بيشتري داشته باشد، موارد ذيل حذف شد:
1. جهت ارتباط: با توجه به آنكه بخش كامنت (نظردهي)، براي وبلاگ يك مؤلفه بنيادين به شمار ميرود و تعاملي بودن (دوسويه بودن)؛ يكي از شاخصههاي مهم وبلاگ است، سنجش يك سويه يا دوسويه بودن وبلاگ معنادار نيست.
2. گزينش پيام: با توجه به آنكه مورد مطالعه، وبلاگهاي طلاب شيعه است، گزينش پيام در وبلاگهاي نمونه، به طور مطلق از منابع غير شيعي انجام نميشود.
3. كيفيت ارائه: از اين بخش نيز مقولههاي «ايستا يا پويا بودن» به دليل ايستا بودن وبلاگها؛ «خدمات زياد يا كم» به دليل خدمات ندادن وبلاگ؛ «پرلايه يا كملايه بودن» به دليل كملايه بودن وبلاگها حذف شد.
4. ميزان استقلال حرفهاي: با توجه به فردي و شخصي بودن وبلاگ و وابسته نبودن آنها به هيچ سازمان و نهادي، سنجش داشتن يا نداشتن استقلال بلاگر، معنادار نيست.
5. نحوه فروش پيام: با توجه به رايگان بودن استفاده از وبلاگ براي مخاطبان، بررسي اين شاخص در وبلاگها معنادار نيست.
همچنين در برخي موارد مانند اهداف، شيوه مالكيت و شيوه تأمين هزينه، متناسب با وبلاگ، اصلاحات مختصري اعمال و مقولههايي نيز به مدل اضافه شد كه در ادامه، توضيح آن خواهد آمد.
اين شاخصهها به گونهاي گزينش شدند كه تا حد ممكن جامع باشند. ازاينرو، ديگر شاخصهها كه در اين جدول گنجانده نشدهاند، يا در ضمن ديگر شاخصهها ميتوان آنها را تعريف كرد يا در تحليل ارتباطشناختي وبلاگها (از منظر اركان فرآيند ارتباطات) نقش چنداني نداشتند يا آنكه با مقوله تأثير مرتبط بودند كه با توجه به گستردگي كمّي و كيفي ابعاد مقوله تأثير، خود، نيازمند پژوهش و نگارشي مستقل است. پس مدل پيشنهادي براي تحليل ارتباط شناختي وبلاگنويسي طلاب، به شرح ذيل است:
تشريح ابعاد مدل تحليل ارتباطشناختي وبلاگنويسي طلاب
مقولههاي مدل تحليل وبلاگنويسي طلاب، نيازمند توضيح است كه در ادامه بيان ميشود.
1. هويت (نام نويسنده)
منظور از هويت، نام نويسنده است. برخي بلاگرها در وبلاگ از نام واقعي خود استفاده ميكنند و گروهي ديگر ترجيح ميدهند با نام مستعار فعاليت كنند. درباره علت استفاده از نام واقعي در وبلاگ، ميتوان به دو عامل ذيل اشاره كرد:
الف) يكي از كاركردهاي رسانه براي فرد، در حوزه «هويت شخصي» است. (مككوايل،1388: 112) فرد با داشتن رسانه، خود را اظهار و هويتجويي ميكند. در ميان رسانهها، اين كاركرد در وبلاگ به دو دليل نقش پررنگتري دارد:
نخست آنكه وبلاگ، رسانهاي فردي است و بر خلاف ديگر رسانهها كه بيشتر گروهي است، اين رسانه كاملاً بر محور شخص فعاليت ميكند. بنابراين، اعتبار بخشيدن به يك فرد، در آن قوي است.
دوم آنكه وبلاگ، فضايي شيشهاي است، به گونهاي كه فرد ناگزير بايد افكار و شخصيت خويش را نمايان سازد و مانند برخي رسانههاي ديگر، به راحتي امكان پنهان كردن خود حقيقي را ندارد. دكتر سعيدرضا عاملي، عضو هيئت علمي گروه ارتباطات دانشگاه تهران، با ناميدن وبلاگ به عنوان «خانه هويت»، ميگويد:
وبلاگ برخلاف فضاي چت رومها يك فضاي باهويت است. در فضاي چت، انسانها خود را در آن پنهان ميكنند، ولي در فضاي وبلاگ، افراد ممكن است در ابتدا به دليل وجود يك سري ابهامات، با نام مستعار حضور پيدا كند، اما به تدريج، به دليل آنكه وبلاگ، خانه هويت و تجسمبخش شخصيت ميشود، نميتوانند در ادامه، خود را پنهان كنند. (عاملي، 1385)
هويتجويي لزوماً مترادف با خودنمايي (به معناي منفي آن) نيست، بلكه ميتواند بدين معنا باشد كه هر فرد با داشتن توانمنديهاي علمي و فكري ميكوشد با حضور در وبلاگستان، خود را معرفي كند و بتواند انديشههاي خويش را در گستره پهناورتري منتشر سازد.
ب) هم اكنون نزديك به19730 وبلاگ به زبان فارسي وجود دارد؛ (Languages,2011) اگر در چنين فضاي پرتراكمي، وبلاگي جديد ايجاد شود، بلاگر مجبور است براي آن اعتبار ايجاد كند تا حرفهايش ديده و خوانده شود و در غير اين صورت، ايجاد وبلاگ امري بيفايده خواهد بود. يكي از راههاي جلب اعتماد مخاطبان به يك وبلاگ، استفاده از نام واقعي است كه ميتواند در اعتباربخشي به يك وبلاگ تازهكار نقش مهمي ايفا كند. استفاده از نام واقعي در وبلاگنويسان، به ويژه پس از ايجاد شبكههاي اجتماعي مانند فيسبوك كه معمولاً كاربران، با هويت واقعي در آن فعاليت ميكنند، بيشتر شده و نشاندهنده آن است كه فضاي مجازي، به سوي حقيقي شدن هويتها گام برميدارد.
درباره چرايي استفاده از نام مستعار در وبلاگهاي طلاب نيز ميتوان به اخلاص و گريز از شهرتطلبي، رهاندن خود از تهمت تلاش براي خودنمايي، آزادي بيان بيشتر، داشتن موقعيت خاص شغلي و ... اشاره كرد. در مدل پيشنهادي، وبلاگهايي نيز كه بدون نام باشند، در گروه استفادهكنندگان از نام مستعار قرار ميگيرند.
2. جنسيت
بررسي اين شاخص در وبلاگنويسي طلاب، از آن رو ضروري مينمايد كه شمار زيادي از طلاب حوزه را خواهران تشكيل ميدهند و هدف اصلي حوزه علميه خواهران نيز تربيت مبلّغ است. بنابراين، سنجش ميزان حضور مبلّغان خواهر در فضاي مجازي وبلاگ نشان خواهد داد كه آيا حوزه علميه خواهران در انجام دادن رسالت خود در عرصه وبلاگنويسي، موفق بوده است يا خير و در صورت كاستي در اين سبك تبليغ مجازي، اين امر ميتواند توجه مسئولان مربوط را جلب كند.
3. تحصيلات
تحصيلات طلاب را ميتوان به چهار نوع تقسيم كرد:
الف) سطح حوزه (با مدرك غير حوزوي سيكل يا ديپلم)؛
ب) سطح حوزه، همراه با تحصيلات دانشگاهي؛
ج) خارج حوزه؛
د) خارج حوزه، همراه با تحصيلات دانشگاهي.
پايه اول تا دهم حوزه، با نام دوره سطح شناخته ميشود كه خود، شامل سه بخش سطح يك (تا پايان پايه ششم)؛ سطح دو (تا پايان پايه نهم) و سطح سه (تا پايان پايه دهم، همراه با نگارش پاياننامه) است.
مقطع خارج حوزه، از سال اول درس خارج شروع ميشود و به طور متوسط 10 سال به طول ميانجامد. (عليدوست،1384: 99) اين مدت زمان با توجه به استعداد، پشتكار و كيفيت خواندن دروس سطح، متفاوت خواهد بود. (هادوي،1380: 49) در آييننامههاي نظام آموزشي حوزه، از مقطع خارج حوزه با عنوان سطح چهار ياد ميشود كه معادل مقطع دكترا در دانشگاه است.
البته نبايد از نظر دور داشت كه با راهاندازي مراكز تخصصي حوزه (فلسفه، كلام، تفسير و...)، آنها نيز به اعطاي مدارك سطح 2 تا 4 اقدام ميكنند، اما در اين نوشتار، منظور از سطح، تحصيلات معمول و مرسوم فقه و اصول است. همچنين منظور از تحصيلات حوزوي و دانشگاهي آن است كه طلبه به آن دروس اشتغال دارد و يا آنكه فارغالتحصيل شده است.
بررسي اين شاخص در وبلاگنويسان طلبه، نشان ميدهد كه طلابِ كدام مقطع به وبلاگنويسي مستمر اشتغال دارند. البته اين شاخص نميتواند نشان دهد كه شروع وبلاگنويسي آنها از چه مقطعي بوده و تنها بيانگر وضعيت كنوني آنهاست.
از سنجش ميزان تحصيلات بلاگرهاي طلبه درمييابيم كه مطالب ارائه شده در وبلاگهاي منتسب به حوزه تا چه اندازه علمي است و آيا اين وبلاگها ميتوانند از اعتبار علمي حوزه دفاع كنند يا آنكه سطح پايين تحصيلات بلاگرهاي طلبه موجب ضعف علمي مطالب ارائه شده و در نتيجه، ايجاد ذهنيت منفي مخاطبان درباره حوزههاي علميه ميشود.
4. سن
اين شاخص بدين منظور ارزيابي ميشود كه بدانيم كدام رده سني طلاب به استمرار وبلاگنويسي توجه نشان ميدهند. نتيجه اين سنجش ميتواند در برنامهريزي مسئولان تبليغي حوزه براي آموزش وبلاگنويسي طلاب، مؤثر باشد.
تلقي اوليه آن است كه هر قدر فرد در سنين كمتري باشد، به دليل مسئوليتهاي كمتر، فرصت آزاد بيشتري براي انجام دادن كارهايي مانند وبلاگنويسي خواهد داشت. اين شاخصه، درستي يا نادرستي اين پنداشت را نشان ميدهد. براي سنجش اين شاخصه، بلاگرها به چهار دسته تقسيم شدند: زير 18 (نوجوان)؛ 18 ـ 35 (جوان)؛ 36 ـ 59 (ميانسال) و 60 به بالا (سالمند).
5. فردي يا گروهي بودن
وبلاگها بيشتر صورت فردي و گاه به صورت گروهي فعاليت ميكنند. در وبلاگهاي گروهي با تقسيم كاري كه انجام ميشود، هم وبلاگ بهروزرساني بالاتري خواهد داشت و هم به فرد براي نگارش مطلب، فشار كمتري وارد ميشود.
بررسي وبلاگهاي طلاب از اين منظر، نشان ميدهد كه آيا ميتوان پيشنهاد وبلاگ گروهي را براي تبليغ دين مطرح كرد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، آيا اين شيوه در ميان طلاب آقا و خانم به يك اندازه موفقيتآميز بوده است؟
در اين مدل، وبلاگ گروهي به وبلاگي اطلاق ميشود كه نويسندگان آن بيش از دو نفر باشند. وبلاگهايي كه نويسنده آنها دو نفر باشند، نيمه گروهي ناميده ميشوند.
6. گرايش سياسي
با بررسي اين شاخص درمييابيم كه آيا ميزان حضور طلاب با گرايشهاي سياسي متفاوت در فضاي مجازي وبلاگستان، با ميزان حضور آنها در فضاي واقعي حوزه متناسب است؟
در صورت حضور بيشتر طلابي با گرايش سياسي خاص در وبلاگستان، اين مسئله ميتواند با توجه به گروه مرجع بودن طلاب براي برخي گروههاي جامعه، چهرهاي دگرگون شده از حوزه را براي جامعه به نمايش بگذارد. همچنين اين امر ميتواند موجب قضاوت نادرست كشورها و رسانههاي غربي درباره فضاي سياسي حوزههاي علميه و البته آينده سياسي ايران باشد.
در اين مدل، گرايش سياسي به دو دسته اصولگرا و اصلاحطلب تقسيم شده است و به صورت عملياتي، در اين تحقيق، اصولگرا به وبلاگهايي اطلاق ميشود كه نويسنده آن معتقد به قانون اساسي، امام و رهبري بوده و كليات تفكر سياسي وي، نزديك به جامعه روحانيت مبارز باشد. در غير اين صورت، وي اصلاحطلب ناميده ميشود. همانگونه كه مشخص است، در اين تعريف عملياتي، اصولگرا اعم از گرايش مستقل و گرايش اصولگرا در ادبيات سياسي روز (جناح راست)، تعريف شده است.
7. هدف
وبلاگ گاه با رويكرد اطلاعرساني ديني و گاه با رويكرد مناسكمحوري فعاليت ميكند و گاهي نيز رويكرد بسيج را برميگزيند و ميكوشد همانند شبكههاي اجتماعي به هماهنگسازي و بسيج مخاطبان براي هدفي خاص بپردازد.
وبلاگهايي كه داراي اطلاعاتي درباره مديحه و مرثيهسرايي مداحان، سخنرانيهاي مذهبي، ادعيه و زيارتهاي چندرسانهاي، هيئتها، حسينيهها و مراسمهاي انجام شده در مناسبتهاي مذهبي باشند، ميتوانند در گروه وبلاگهاي مناسكمحور جاي گيرند. (جهانگير، 1388: 126)
8. تأمين پيام
وبلاگ را از نظر تأمين پيام به دو بخش توليدي يا توزيعي ميتوان تقسيم كرد. وبلاگ توزيعي، وبلاگي است كه مطالب آن معمولاً از منبع ديگري، به طور كامل يا با اندكي تغيير نقل شده است.
وبلاگ توليدي به وبلاگي اطلاق ميشود كه معمولاً مطالب آن را خود بلاگر نوشته است و نميتوان آن مطلب را با چنين سبك و سياقي، در جاي ديگري يافت.
براي داشتن مطلب توليدي، بلاگر بايد مطالعه مستمر و نيز قدرت نگارش داشته باشد و نداشتن هر يك موجب ميشود مطالب وبلاگ، غير توليدي باشد.
سنجش اين شاخصه اين گزاره را تأييد ميكند كه تنها وبلاگهايي مجازند به فعاليت خود در بلاگستان ادامه دهند كه داراي مطالب توليدي باشند و اين يافته را ميتوان به عنوان آموزهاي بسيار مهم براي طلاب تازهوارد به وبلاگستان در نظر گرفت.
9.كيفيت ارائه
كيفيت ارائه پيام را از دو منظر ميتوان ارزيابي كرد:
الف) تكزبانه و چندزبانه: تكزبانه بودن وبلاگهاي طلاب نشان ميدهد مخاطبگزيني آنان، به جمعيت فارسيزبانان (ايراني و غير ايراني) محدود است، در حالي كه چندزبانه بودن وبلاگهاي طلاب حكايت از آن دارد كه بلاگر، طيف گستردهاي را به عنوان مخاطبان وبلاگ تعريف كرده است. با توجه به بالا بودن هزينههاي مادي و معنوي اعزام مبلّغ به خارج از كشور، حضور طلاب مسلط به زبانهاي مختلف در فضاي سايبر همچون وبلاگ را ميتوان عامل قدرتمندي براي تبليغ و دفاع از مكتب تشيع در عرصه جهاني تلقي كرد.
ب) متن، صوت، تصوير، فيلم: وبلاگ ميتواند به صورت متني، صوتي، تصويري (فوتوبلاگ) و فيلمي (ويدئوبلاگ) باشد. در سنجش نوع وبلاگ، رويّه غالب آن ارزيابي ميشود. سنجش وبلاگهاي طلاب از اين منظر نشان ميدهد كه آيا اين وبلاگها به وبلاگهاي متني محدود هستند يا آنكه براي ارائه پيام، از شيوههاي ديگري نيز بهره بردهاند.
در صورتي كه وبلاگ متني باشد، اين شاخصه ارزيابي ميشود كه آيا وي از تصوير نيز در ميان نوشتههاي وبلاگ خود بهره برده است يا خير. اهميت سنجش اين شاخصه از آنروست كه استفاده از عكس ضمن ايجاد جذابيت بصري براي وبلاگ، خواننده را نيز از پيمودن سطرهاي سياه پيوسته ميرهاند. همانگونه كه وجود بند (پاراگراف) در نوشته، مانع از خستگي خواننده ميشود، وجود عكس نيز كارآيي بيشتري از وجود پاراگراف دارد و نوعي تنفس و استراحت براي مخاطب به شمار ميآيد.
با وجود اين، انتخاب عكس متناسب نيز بخشي ديگر از كار است كه اگر اين انتخاب، دقيق باشد، ميتواند در انتقال پيام بسيار كمك كند. يك عكس گاه به اندازه يك مقاله گويايي دارد. بنابراين، ضميمه كردن عكسي دقيق به نوشتاري عميق، بر رسايي مطلب ميافزايد و تأثيري دوچندان بر مخاطب دارد.
10. موضوع
منظور از موضوع نگارش، «گونه وبلاگ» است. گونه يا تيپ، نتيجه دو مفهوم وحدت (تشابه) و اختلاف (تفاوت) است. به تعبير اميل دوركيم، تصور تيپ، جامع دو معناست: يكي وحدت كه از لوازم هر تحقيق علمي است و ديگري اختلاف كه در وقايع مشهود است؛ زيرا صفات نوعي در همه افراد نوع، يكسان است و انواع نيز با هم فرق دارند. (دوركيم، 1383: 94)
بنابراين، تيپها از يك سو به دليل شباهت يك سري موارد بر اساس ملاكهايي خاص و از سوي ديگر به دليل تفاوت همان گروه موارد با دستهاي ديگر از موارد كه حول محور شباهتهاي ميان خودشان گرد آمدهاند، ساخته ميشوند. (سليمانيه، 1390: 31)
يكي از روشهاي ساخت تيپ، رويكرد استقرايي است. در اين شيوه، دادهها به صورت تك تك از واحدهاي تحليل گردآوري ميشود. سپس با تركيب و مقايسه اين دادهها و بر اساس ملاك دوگانه همانندي و اختلاف ميان گروههاي مختلفي از دادهها حول معيارهايي خاص، تيپهاي اجتماعي ساخته ميشوند. (همان: 32)
گونههاي وبلاگ طلاب را نيز با رويكرد استقرايي ميتوان شناخت. بر اين اساس، وبلاگهاي طلاب به هفتگونه سياسي، اجتماعي، ادبي، روزنوشت، انديشه، معارفي و ديگر موارد تقسيم ميشود.1
ـ گونه سياسي: وبلاگهايي هستند كه نوشتههاي آنها مرتبط با سياست خارجي يا سياست داخلي كشور ايران يا كشوري ديگر باشد.
ـ گونه اجتماعي: به وبلاگهايي ميگويند كه نوشتههاي آنها مرتبط با مسائل فرهنگي و اجتماعي كشور ايران يا كشوري ديگر باشد.
ـ گونه ادبي: به وبلاگهايي اطلاق ميشود كه نوشتههاي آنها مرتبط با حوزه ادبيات (شعر، داستان، فيلمنامه، طنز و ...) باشد.
ـ گونه روزنوشت: وبلاگهايي هستند كه بلاگر خاطرات خود از زندگي روزانه و يا رويدادهاي خاص را بيان ميكند.
ـ گونه انديشه: به وبلاگهايي اطلاق ميشود كه نوشتههاي آنها سطح علمي بالاتري نسبت به ديگر وبلاگها داشته و وبلاگ داراي مخاطبان خاص باشد.
ـ گونه معارفي: به وبلاگهايي گفته ميشود كه بلاگر به شبهها و پرسشهاي ديني پاسخ ميدهد يا آنكه معارف ديني مانند احكام، تفسير، حديث، سيره معصومان عليهم السلام و بزرگان دين را براي مخاطب عام نقل ميكند.
ـ ديگر موارد: وبلاگهايي را ميگويند كه براي يادداشتهاي آن نتوان موضوع غالبي قائل شد و مطالبي درباره سياست، اجتماعيات، روزنوشت و... در آنها ديده شود.
بررسي رابطه گونه وبلاگ با ديگر شاخصهها مانند ميزان بازديد نشان خواهد داد كدام زمينه نگارشي با استقبال مخاطبان روبهرو ميشود و كدام يك، مخاطب كمتري دارد. همچنين اين شاخصه را با مقوله جنسيت، سن، تحصيلات و ... نيز ميتوان سنجيد و به نتايجي تأمل برانگيز دست يافت.
1. اين مطلب نتيجه جمعبندي گفتوگو با اعضاي دفتر توسعه وبلاگ ديني است.
11. سبك نگارشي
از اين منظر ميتوان وبلاگها را به دو گونه تقسيم كرد:
الف) وبلاگهاي داراي قلم رسمي: به وبلاگهايي اطلاق ميشود كه نوع نگارش آنها بنا بر زبان معيار است. زبان معيار، گونهاي از نگارش است كه در نشريههاي رسمي كشور مانند روزنامهها به كار ميرود. بهرهگيري اندك از آرايههاي ادبي، يكي از ويژگيهاي زبان معيار است.
ب) وبلاگهاي داراي قلم غير رسمي (محاورهاي و وبلاگي): وبلاگهايي را ميگويند كه نوشتههاي ساده و صميمي دارند، هر چند مضمون عميق و ظاهر دقيق ويرايش شدهاي نيز داشته باشد.
وبلاگي نوشتن، ساده نوشتن است كه با سطحي نوشتن، مغايرت كامل دارد. برخي وبلاگنويسان مبتدي يا سادهانديش، با خلط دو مفهوم «سادهنويسي» و «سطحينويسي» به خطا گمان بردهاند كه براي نوشتن در وبلاگ بايد سطحي و عوامانه و بدون استدلال نوشت. در اينگونه وبلاگها معمولاً غلطهاي املايي، انشايي و ويرايشي بسياري به چشم ميخورد كه علت آن، تصور نادرست نويسنده از مفهوم «ساده نوشتن» است كه آن را با بداههنويسي و نداشتن هر گونه ويرايش يكي ميپندارد.
در انتخاب سبك رسمي يا غير رسمي (محاورهاي، وبلاگي) براي وبلاگ، مهمترين مسئله، تعريف موضوع وبلاگ و مخاطبان آن است كه در صورت نبودن تناسب ميان زبان رسانه با موضوع و مخاطبانش، آن رسانه توجه مخاطب را جلب نخواهد كرد و به تدريج، حذف خواهد شد.
12. نام رسانه
وبلاگهاي طلاب را از منظر گزينش نام ميتوان به سه دسته تقسيم كرد:
الف) وبلاگ با عنوان معرّف طلبگي (وبلاگهايي كه از واژگاني مانند طلبه، حوزه، روحاني، حجره و ... در عنوان وبلاگ خود استفاده كردهاند)؛
ب) وبلاگ با عنوان غير معرّف طلبگي همراه با اعلام طلبه بودن؛
ج) وبلاگ با عنوان غير معرّف طلبگي بدون اعلام طلبه بودن.
آسانترين راه دسترسي به وبلاگهاي طلاب، دنبال كردن گروه اول و سختترين راه، جستوجوي گروه سوم است. بنابراين، از ميزان حضور طلاب در وبلاگستان نميتوان آماري دقيق ارائه داد.
نام وبلاگ را بايد به عنوان اولين عامل جذب مخاطب در نظر گرفت. البته اين بازديد، تنها بازديد اول را شامل ميشود و اگر بازديدكنندهاي با ديدن لينك وبلاگ طلبهاي، آن را برگزيند و وارد وبلاگ شود، اما محتواي آن جذاب نباشد، اين حضور، اولين و آخرين بازديد وي خواهد بود. بنابراين، استفاده از عنوان طلبگي هر چند ميتواند جذاب باشد، اين جذابيت فقط در بازديد اول است.
13. شيوه مالكيت وبلاگ
بيشتر وبلاگنويسان براي ايجاد وبلاگ، به سراغ يكي از سرويسدهندههاي رايگان وبلاگ ميروند. در صورتي كه توجه طلاب به يك سرويسدهنده خاص بيشتر باشد، ميتوان پرسيد: آيا استفاده از آن سرويسدهنده وبلاگ، براي طلاب مزايايي دارد؟
14. ميانگين بهروزرساني
برخي طلاب علت دور بودن از فعاليت تبليغي در وبلاگستان را نداشتن فرصت لازم بيان ميكنند. بررسي اين شاخص نشان ميدهد كه به طور ميانگين، طلاب وبلاگنويس چه ميزان براي بهروزرساني وبلاگ وقت صرف ميكنند كه از نتيجه آن، ميتوان به طور نسبي مقدار وقت لازم براي داشتن يك وبلاگ طلبگي را به دست آورد و درستي يا نادرستي مدعاي طلاب دور مانده از عرصه وبلاگ را سنجيد.
در اين مدل، وبلاگهايي كه در يك تا هفت روز (در طول يك هفته) بهروزرساني ميشوند، داراي بهروزرساني بالا، وبلاگهايي كه ميان هشت تا سي روز (در طول يك ماه) بهروزرساني ميشوند، داراي بهروزرساني متوسط و وبلاگهايي كه در طول بيش از يك ماه تا شش ماه بهروزرساني ميشوند، داراي بهروزرساني پايين ناميده ميشوند. همچنين وبلاگهايي كه بيش از شش ماه از زمان بهروزرساني آنها گذشته باشد، بدون بهروزرساني (هيچ) ناميده ميشوند.
15. قالب وبلاگ
برخي طلاب، مهمترين عامل در وبلاگنويسي را محتوا ميدانند و براي ظاهر وبلاگ اهميت چنداني قائل نيستند. بررسي اين شاخص نشان ميدهد كه طلاب وبلاگستان، تا چه حد به ظاهر وبلاگ خود اهميت ميدهند.
قالب اختصاصي به قالبي اطلاق ميشود كه مختص همان وبلاگ است، اما قالب عمومي به قالبي ميگويند كه ديگر وبلاگها نيز از آن استفاده كردهاند. حداقل شخصيسازي يك وبلاگ كه آن را در گروه قالبهاي اختصاصي قرار ميدهد، داشتن يك هيدر1 اختصاصي است.
استفاده از قالب اختصاصي، اين مزيت را دارد كه موجب ميشود وبلاگ در حافظه تصويري مخاطبان باقي بماند و به مرور، بر شهرت آن بيفزايد. داشتن قالب اختصاصي، وبلاگ را خاص ميكند كه همين امر در كنار محتواي غني، بر متمايز شدن يك وبلاگ در ميان هزاران وبلاگ ميافزايد.
براي داشتن قالب اختصاصي، داشتن اطلاعات اوليه از نرمافزارهاي ويرايش و كدنويسي و نيز نرمافزارهاي گرافيكي مانند فتوشاپ ضروري است، مگر آنكه بلاگر بخواهد هر گونه تغيير يا ويرايش جزئي قالب را نيز به فرد ديگري واگذار كند كه اين امر، به مرور در روند وبلاگنويسي وي اخلال ايجاد ميكند؛ چرا كه يافتن فرد ديگري براي رفع ايرادهاي جزئي وبلاگ، امر آساني براي عموم طلاب نيست.
1. Header، سربرگ وبلاگ است که در بخش بالاي قالب وبلاگ قرار ميگيرد و نام وبلاگ روي آن نوشته ميشود.
16. نحوه تأمين هزينه وبلاگ
اگر بلاگر از سرويسدهنده رايگان استفاده كند، هزينه مادي وبلاگنويسي او فقط هزينه اتصال به اينترنت خواهد بود و در غير اين صورت، او بايد هزينه خريد فضا و دامنه اينترنتي را نيز بپردازد. سنجش اين مؤلفه نشان ميدهد كه طلاب بلاگر چه راهي را براي تأمين هزينههاي وبلاگ خود برگزيدهاند و آيا هيچ سازمان يا نهادي از آنها پشتيباني ميكند؟
17. تعامل با وبلاگ يا سايتهاي رقيب
يك بلاگر در برابر وبلاگ يا سايتهايي كه از نظر فكري با آنها مخالف است، سه گونه ميتواند موضع بگيرد: سكوت، لينك كردن و نقد.
در شيوه اول، بلاگر نه رقباي خود را لينك ميكند و نه درباره آنها هيچ اعتراضي را مطرح ميكند، بلكه به شيوهاي عمل ميكند كه گويا هرگز آنها را نميبيند. در شيوه دوم، بلاگر با لينك كردن رقباي فكري خود، به مخاطب القا ميكند كه به دنبال آزادانديشي است و به اعتقاد او هر صدايي بايد شنيده و حرف بهتر انتخاب شود. در شيوه سوم، بلاگر به نقد رقباي خود ميپردازد كه اين نقد يا عالمانه يا عوامانه است. سنجش اين مقوله نشان ميدهد بلاگرهاي طلبه، در قبال مخالفان فكري خود در فضاي سايبر، چه رويكردي را در پيش گرفتهاند.
معيار سنجش، شمار لينكهاي موجود در بخش لينكها يا يادداشتهاي وبلاگ، به وبلاگ يا سايتهاي رقيب است. اگر شمار لينكها صفر، يك تا 9، 10 تا 20 و بالاي 20 باشد، به ترتيب، بيانگر ميزان تعامل هيچ، پايين، متوسط و بالا خواهد بود.
18. تعامل با وبلاگ يا سايتهاي همسو
در بررسي اين مقوله، در نگاه اول به نظر ميرسد كه بايد يك بلاگر، با سايتها يا وبلاگهاي همسو تعامل داشته باشد و كمترين كاري كه بايد انجام دهد، لينك كردن آنهاست، اما در برخي وبلاگهاي طلاب، اين مسئله به چشم نميخورد.
به نظر ميرسد يكي از علتهاي اين امر، نداشتن فرصت كافي براي سر زدن به ديگر پايگاهها و وبلاگها و گزينش آنها باشد. همچنين حس رقابت درونگروهي كه به نوعي به حسادت نيز كشيده ميشود، ميتواند از علتهاي اين رفتار باشد.
تعامل با همفكران موجب قوّت بيشتر جبهه فكري خودي ميشود. ازاينرو، وجود اين تعامل، يك ضرورت به شمار ميرود. نبود اين امر، آسيبي است كه در صورت مشاهده بايد در پي يافتن چرايي آن برآمد.
معيار سنجش، شمار لينكهاي موجود در بخش لينكهاي وبلاگ به وبلاگ يا سايتهاي همسوست. اگر شمار لينكها صفر، يك تا 9، 10 ـ 20 و بالاي 20 باشد، به ترتيب، بيانگر هيچ، پايين، متوسط و بالا خواهد بود.
19. مخاطب گزيني
يك بلاگر طلبه با توجه به هويت صنفياش كه تبليغ را وظيفه او ميداند، همواره به دنبال گزينش مخاطباني خاص براي پيامهاي خود است. اين مخاطبان ميتوانند غير مسلمانان، نومسلمانان يا مسلمانان باشند.
در صورتي كه نتيجه بررسي اين عامل بيانگر آن باشد كه مخاطبگزيني بلاگرهاي طلبه، محدود به مسلمانان است، مسئولان تبليغ حوزه بايد در انديشه جبران اين كاستي برآيند.
سنجش مقوله مخاطبگزيني بدين شيوه است كه اگر مطالب وبلاگ، درونديني و با استناد به مقدسات دين اسلام باشد، مخاطبان آن، مسلمانان است و اگر برونديني باشد، غير مسلمانان و اگر به اصول دين يا احكام اوليه دين بپردازد، مخاطبان آن، نومسلمانان است.
20. بخشبندي مخاطبان
يك بلاگر در بدو ورود به وبلاگستان، تصوري از مخاطبان خود دارد و متناسب با همين گزينش، به وبلاگنويسي ميپردازد. سنجش اين مقوله نشان ميدهد كه كدام بخش از مخاطبان، بيشتر مورد نظر بلاگرهاي طلبه هستند. با مطالعه تكميلي دادههاي اين شاخصه، درستي يا نادرستي اين انتخاب را ميتوان تحليل و بررسي كرد.
در اين مدل، مخاطبان به پنج گروه تقسيم شدهاند: نوجوانان؛ جوانان؛ محققان؛ خاص و ديگر موارد. منظور از خاص، مخاطباني هستند كه به يك حوزه مانند ادبيات، سياست و... علاقهمندي دارند.
21. ميانگين كامنت (نظردهي)
شمار بازديدكنندگان مشخص ميسازد كه بلاگرهاي طلبه تا چه حد توانستهاند در جذب مخاطب، موفق باشند و آيا اصولاً از وبلاگ ميتوان براي جذب مخاطبان اينترنتي در تبليغ ديني بهره برد. درباره اهميت اين مطلب بايد گفت طلبهاي كه بخشي از وقت خود را براي ايجاد وبلاگي بدون خواننده اختصاص ميدهد، در واقع، وقت خويش را به هدر داده است؛ چرا كه خوانده نشدن يك مطلب در اينترنت، با درج نشدن آن مطلب در اينترنت تفاوت چنداني ندارد.
مشكل آنجاست كه به دليل پنهان بودن ميزان بازديد در بيشتر وبلاگها از يك سو و استفاده بسياري از خوانندگان وبلاگها از فيد1ها براي خواندن وبلاگها (كه موجب ميشود تغييري در ميزان آمار بازديدكننده وبلاگ ايجاد نشود) از سوي ديگر، سنجش دقيق ميزان بازديدكنندگان وبلاگها ممكن نيست. ازاينرو، از شاخصه ميانگين كامنتهاي وبلاگ، ميتوان به طور نسبي از ميزان بازديدكنندگان يك وبلاگ آگاه شد.
در اين مدل، ميانگين كامنتها به «بالا، متوسط، پايين و هيچ» تقسيم شده است. وبلاگهايي كه داراي يك تا 9 كامنت بودهاند، داراي ميانگين كامنت پايين؛ 10 تا 29 كامنت، داراي ميانگين متوسط و بيش از سي كامنت، داراي ميانگين كامنت بالا ناميده ميشوند.
1. Feed.
نتيجهگيري
در اين نوشتار ضمن ارائه تعريفي از وبلاگ، به موضوع وبلاگنويسي طلاب پرداخته شد و در ادامه، به چند مشكلِ فراروي تحليل وبلاگنويسي طلاب اشاره كرديم كه نبود مدلي براي تحليل وبلاگنويسي آنان به عنوان يك مشكل مهم مطرح شد. در ادامه با مبنا قرار دادن مدل هنجاري رسانههاي سايبر اسلامي ـ كه براي تحليل سايتهاي ديني ارائه شده است ـ مدلي براي تحليل ارتباطشناختي وبلاگنويسي طلاب پيشنهاد گرديد.
اين مدل كه با تمركز بر ابعاد فرستنده، پيام، رسانه و مخاطب طراحي شده، در بردارنده 21 شاخص است. اين شاخصها در مقوله فرستنده عبارتند از: اسم نويسنده؛ جنسيت؛ تحصيلات؛ سن؛ فردي يا گروهي؛ گرايش سياسي و هدف. در مقوله پيام، شاخصها عبارتند از: تأمين پيام؛ كيفيت ارائه؛ موضوع نگارش و سبك قلمي. در مقوله رسانه، شاخصها عبارتند از: نام رسانه؛ نحوه مالكيت؛ ميانگين بهروزرساني؛ قالب وبلاگ؛ نحوه تأمين هزينه؛ تعامل با رقيب و تعامل با همسو. در مقوله مخاطب، شاخصها عبارتند از: مخاطبگزيني؛ بخشبندي مخاطبان و ميانگين كامنت.
سنجش و تحليل هر يك از اين شاخصها ميتواند ابهامهايي را از فعاليت طلاب در عرصه وبلاگنويسي بزدايد، ضمن آنكه بررسي هر شاخص با شاخصي ديگر نيز نتايجي جالب توجه خواهد داشت. براي نمونه، سنجش شاخص «جنسيت» با شاخص «فردي يا گروهي نوشتن» نشان ميدهد كه كدام يك به نگارش گروهي توجه بيشتري نشان ميدهند كه اين امر ميتواند در شيوه آموزش وبلاگنويسي طلاب تغييراتي ايجاد كند و الگوي متفاوتي را براي نگارش در اين عرصه پيش روي نهد.
مدل ارائه شده در اين نوشتار كه اولين مدل تحليل ارتباطشناختي وبلاگنويسي طلاب است، براي پژوهشگران و صاحبنظران حوزه ارتباطات، شروع و مقدمهاي براي ارائه مدلهاي كارآمدتر است. وجود چنين مدلهايي كه به تدريج از استواري و دقت بيشتري برخوردار خواهند شد، موجب ميشود محققان بيشتري به تحليل وبلاگنويسي طلاب روي آورند كه نتيجه آن، افزايش كيفي فعاليت تبليغي طلاب در فضاي سايبر است؛ امري كه نويدبخش گسترش بيش از پيشِ آموزههاي اسلام و انقلاب، به مدد فضاي سايبر، در جامعه و جهان خواهد بود.
افزودن دیدگاه جدید