برترین تبلیغ
نام نشریه: مبلغان ، آبان و آذر 1390 ، شماره 146
در بین اعمال صالح از ارزشمندترین فعالیتها، اقدام در جهت هدایت انسانهاست، تا آنجا که قرآن مجید میفرماید: «مَنْ أَحْیاها فَكَأَنَّما أَحْیا النَّاسَ جَمیعاً»؛ (1) «کسی که انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی تمام مردم را زنده کرده است.»
و پیامبرصلیاللهعلیهوآله خطاب به امیرالمؤمنین علیعلیهالسلام هنگام سفر تبلیغی به یمن میفرماید: «لَأَنْ یهْدِی اللَّهُ عَلَى یدَیكَ رَجُلًا خَیرٌ لَكَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیهِ الشَّمْسُ؛ (2) اگر مردی به دست تو هدایت شود، بهتر از هر آنچه است که خورشید به آن بتابد.»
خداوند برای هدایت آدمیان بهترین آنها، - که پیامبرانعلیهمالسلام هستند- مأموریت بخشیده است.
تمام فعالیتهای ارزشمند از جمله هدایتگری در چند لایه قابل تحقق است:
1. اولین لایه، تبلیغ در شعاع هدایت یک انسان است؛
2. بخش دیگر، تبلیغ در حیطۀ خانواده میباشد؛
3. گاهی تبلیغ در فضای مساجد و جلسات عمومی تحقق مییابد که این نوع از تبلیغ دارای فواید قابل توجهی است؛
4. عدهای در دانشگاهها و یا مدارس آموزش و پرورش به تبلیغ معارف دینی روی میآورند؛
5. بعضی نیز سعی در اصلاح انسانهای آسیب دیده در سطح جامعه و یا زندانها داشته و به هدایت آنان توجه میکنند؛
6. تعدادی از مبلغان برای هدایت پیروان ادیان و فرق انحرافی اقدام میکنند که این حرکت بسیار مهم و بنیادین است؛
7. عمیقترین و اساسیترین حرکتهای تبلیغی جریانسازی برای هدایت است که فردی، حرکت و یا فعالیتی را بنیانگذاری کند که در زمانهای مختلف در هدایت انسانها تأثیرگذار باشد.
مبلّغان بزرگوار بهتر است برای پایداری فعالیتهای پاک و نورانی خود به جریانسازیهای هدایت بیش از هر حرکت دیگری اهتمام ورزند.
در ابتدا روایاتی در این مبحث بیان و سپس نکاتی را ذیل روایات مطرح میشود:
1. «عَنْ حَفْصِ بْنِ غِیاثٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِعلیهالسلام عَنِ الْجِهَادِ أَ سُنَّةٌ هُوَام فَرِیضَةٌ؟ فَقَالَعلیهالسلام: الْجِهَادُ عَلَى أَرْبَعَةِ أَوْجُهٍ: فَجِهَادَانِ فَرْضٌ وَ جِهَادٌ سُنَّةٌ لَا یقَامُ إِلَّا مَعَ فَرْضٍ وَ جِهَادٌ سُنَّةٌ؛ فَأَمَّا أَحَدُ الْفَرْضَینِ فَمُجَاهَدَةُ الرَّجُلِ نَفْسَهُ عَنْ مَعَاصِی اللَّهِ وَ هُوَ مِنْ أَعْظَمِ الْجِهَادِ وَ مُجَاهَدَةُ الَّذِینَ یلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ فَرْضٌ وَ أَمَّا الْجِهَادُ الَّذِی هُوَ سُنَّةٌ لَا یقَامُ إِلَّا مَعَ فَرْضٍ فَإِنَّ مُجَاهَدَةَ الْعَدُوِّ فَرْضٌ عَلَى جَمِیعِ الْأُمَّةِ وَ لَوْ تَرَكُوا الْجِهَادَ لَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ وَ هَذَا هُوَ مِنْ عَذَابِ الْأُمَّةِ وَ هُوَ سُنَّةٌ عَلَى الْإِمَامِ وَحْدَهُ أَنْ یأْتِی الْعَدُوَّ مَعَ الْأُمَّةِ فَیجَاهِدَهُمْ وَ أَمَّا الْجِهَادُ الَّذِی هُوَ سُنَّةٌ فَكُلُّ سُنَّةٍ أَقَامَهَا الرَّجُلُ وَ جَاهَدَ فِی إِقَامَتِهَا وَ بُلُوغِهَا فَالْعَمَلُ وَ السَّعْی فِیهَا مِنْ أَفْضَلِ الْأَعْمَالِ لِأَنَّهَا إِحْیاءُ سُنَّةٍ قَالَ النَّبِی:صلیاللهعلیهوآله مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى یوْمِ الْقِیامَةِ مِنْ غَیرِ أَنْ ینْقَصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَیءٌ؛ (3) حفص بن غیاث گفت از امام صادقعلیهالسلام سؤال کردم: آیا جهاد کردن واجب است یا مستحب؟ حضرتعلیهالسلام فرمودند: جهاد بر چهار نوع است؛ دو نوعش واجب، یک نوعش مستحبی که با واجب برقرار میشود و نوع چهارم، مستحب است. 1. یک نوع جهاد واجب، جهاد انسان با نفس خویش دربارۀ گناهان است و آن برزگترین جهادهاست؛ 2. دیگری جهاد کردن با کافرانی است که نزدیک شما هستند؛ 3. اما جهادی که مستحب است و باید با واجب انجام گیرد جنگ با دشمن است که بر همۀ افراد مسلمان واجب است و اگر آن را ترک گویند عذاب بر آنان فرود آید و همۀ اجتماع را فرا گیرد و بر امام مستحب است که در جبهۀ جنگ حاضر گردد و همراه مسلمانان بجنگد؛ 4. اما جهادی که مستحب است، هر کار نیکی است که شخص به انجام آن قیام کند و در انجام دادن و پایان رساندن آن و زنده کردن آن مبارزه کند و کوشش در این راه از بهترین کارها است؛ زیرا زنده کردن کار نیک است که پیغمبر فرمود: کسی که دستور نیکی را رواج دهد، پاداش آن را میبرد و بهاندازه پاداش هر کسی که به پیروی از او آن دستور را بهکار برد، نصیبش میشود بدون اینکه از پاداش پیروان چیزی کم شود.»
خیلی عجیب است که در رأس این چهار جهاد، جهاد با نفس بیان شده، از همۀ جنگها مهمتر و بر هر مسلمان واجب است؛ واجب است انسان در جهت کنترل نفس خود، به همراه نفس لوّامه، با نفس امّاره بجنگد و نفس لوّامه را فعّال کند. این جهاد از بزرگترین جهادها است.
و بالأخره حضرت میفرمایند: هر سنّتی که مردی بخواهد بنیانگذاری کند، و برای آن سنّت بجنگد؛ و به واسطۀ آن جنگ سنّت پاکی را بنیانگذاری کند در صورت به ثمر نشستن بنیانگذاری این سنّت، از افضل اعمال است.
بعد حضرتعلیهالسلام میفرمایند: پیامبرصلیاللهعلیهوآله فرمود: هر کس یک سنّتِ پاکی را بنیانگذاری کند، اجر آن کس و اجر هر کس که براساس آن سنّت عمل کند، این است که تا روز قیامت به او پاداش میدهند، بدون آنکه از اجر دیگران کم شود؛ همۀ آنها که عمل میکنند، اجر میبرند و این فردی که بنیانگذار بوده، در تمام این پاداشها تا روز قیامت شریک است.
اهتمام به تشکیل معاونت تبلیغ در شهرها و مدارس علمیه یکی از قویترین کاری است که یک فرد میتواند برای قیامت خود به آن اهتمام ورزد. شهرهایی که معاونت تبلیغ ندارند، حداقل بخشی از اعزام مبلّغین گرامی دچار اختلال بوده که با بنیان نهادن آن، این مشکل نیز برطرف خواهد شد.
2. امام صادقعلیهالسلام میفرمایند: «مَا مِنْ مُؤْمِنٍ سَنَّ عَلَى نَفْسِهِ سُنَّةً حَسَنَةً أَوْ شَیئاً مِنَ الْخَیرِ ثُمَّ حَالَ بَینَهُ وَ بَینَ ذَلِكَ حَائِلٌ إِلَّا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ مَا أَجْرَى عَلَى نَفْسِهِ أَیامَ الدُّنْیا؛ (4) هر مؤمنی که تصمیم بگیرد کار نیکی را انجام دهد، و بعد از آن مانعی برایش حاصل شود [و جلوی انجام کار را بگیرد]، خداوند پاداش نیّت او را تا جهان باقی است، میدهد.»
بهطور مثال مؤمنی که بنای میگذارد که نافلۀ صبح بخواند، یا علاوه بر نافلۀ شب، قدری قرآن بخواند. اگر سنّتی بر نفس خود بگذارد، امّا مانعی پیش آید و نتواند آن سنّت را انجام دهد، تا پایان جهان اجرش را خواهند داد.
گاهی اوقات بعضی از افراد میگویند: ما یک سنّتی را بنیایگذاری میکنیم؛ لکن مانعی آن را از بین میبرد به این افراد باید گفت: شما بنیانگذاری کنید اگر عدهای آن را از بین بردند، تا قیامت اجرش را خواهید برد.
3. امام صادقعلیهالسلام میفرماید: «سِتُّ خِصَالٍ ینْتَفِعُ بِهَا الْمُؤْمِنُ بَعْدَ مَوْتِهِ وَلَدٌ صَالِحٌ یسْتَغْفِرُ لَهُ وَ مُصْحَفٌ یقْرَأُ مِنْهُ وَ قَلِیبٌ یحْفِرُهُ وَ غَرْسٌ یغْرِسُهُ وَ صَدَقَةُ مَاءٍ یجْرِیهِ وَ سُنَّةٌ حَسَنَةٌ یؤْخَذُ بِهَا بَعْدَهُ؛ (5) مؤمن از شش چیز بعد از مرگ استفاده میکند، فرزند صالحی که برای او استغفار کند، قرآنی که به یادگار گذاشته و پس از مرگش خوانده میشود، چاهی که برای مردم حفر کرده، درختی که برای مردم غرس نموده، آبی را که جاری کرده و سنّت نیکوئی که پایه گذاشته است.»
پینوشـــــــــــــتها:
(1). مائده/32.
(2). الكافی، شیخ کلینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چ چهارم، 1365ش، ج5، ص 28.
(3). تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1365ش، ج6، ص124.
(4). وسائلالشیعة، شیخ حرّ عاملی، مؤسسه آلالبیت، قم، چ اول، 1409ق، ج 16، ص175.
(5). بحار الانوار، علامه مجلسی، مؤسسۀ الوفاء، بیروت، 1404 ق، ج68، ص257.
افزودن دیدگاه جدید