گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین سید احمد خاتمی
نام نشریه: مبلغان، بهمن 1385، شماره 87
· حضرت استاد: وضعیت دستگاههای فرهنگی و تبلیغی موجود كشور را چگونه ارزیابی میكنید و آیا وضعیت موجود را مناسب میدانید؟ اگر نه چه توصیهها و پیشنهاداتی دارید؟
o بسم الله الرحمن الرحیم والصلاة والسلام علی رسول الله وآله. مطلق گرایی در قضاوت امری منفی است. اینكه ما نهاد و تشكیلاتی را مطلقا خوب ببینیم، یا بد ببینیم، این یك جانبه نگری است. دستگاههای فرهنگی و تبلیغی كشور در حد توانشان كارهایی را انجام داده اند، اما اگر قرار باشد كه ما پیوسته از وضعیت موجود راضی و قانع باشیم، رو به رشد نخواهیم بود. من در مجموع معتقدم كه دستگاههای فرهنگی و تبلیغی موجود در كشور میشود بیشتر از این كار كنند و ثمر دهی بیشتری داشته باشند.
اجازه دهید از عظیمترین رسانه فرهنگی كه امام نامش را دانشگاه گذاشت؛ یعنی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شروع كنیم. در اینكه صدا و سیما در حوزههایی موفق بوده است، جای تردید نیست؛ در حوزه سیاسی، در حوزه تشویق مردم به حضور در صحنهها آنجا كه حضور مردم ضروری بوده است، صدا و سیما خوب عمل كرده است، در هشت سال دفاع مقدس صدا و سیما به عنوان تریبون نظام به خوبی ایفای وظیفه نموده است. در دعوت به راهپیماییهای كلان سراسری مثل بیست و دو بهمن، روز قدس خوب عمل كرده و در حوادثی كه برای كشور پیش آمد مثل زلزله بم و كمك به زلزله زده گان موفق بوده است.
در این حوزهها ما منكر عملكرد قابل تقدیر صدا و سیما نیستیم، اما در حوزه فرهنگی و ارزش سازی گمان نكنم كه مسئولین صدا و سیما نمره بالایی به خودشان بدهند. در رابطه با فساد اخلاقی، بی حجابی و ابتذال قطعا صدا و سیما میتوانسته است بهتر از این عمل كند و میتوانسته است با ساختن فیلمهای مفید و ارزنده ارزش حجاب و عفاف را به نمایش بگذارد و ضدارزشی بودن بی حجابی و بدحجابی را....
من تا به حال سراغ ندارم كه صدا وسیما یك فیلم ساخته باشد و عاقبت بدحجابی و بی حجابی را به مردم نشان داده باشد.
اگر معارف دینی و ارزشی را به صورت فیلم به نمایش در بیاورند بسیار تأثیرگذار است؛ چنان كه در عرصههایی كه صدا و سیما خوب وارد میشود تأثیر گذار است. البته اینجا من نظر صریحم را عرض میكنم و معتقدم كه هم مسئول گذشته صدا و سیما و هم مسئول فعلی جناب آقای ضرغامی سوز اصلاح دارند و دلشان میخواهد در این عرصهها گامهای مثبتی بردارند؛ اما واقعیت این است كه ما نتوانسته ایم از این رسانه عظیم آن چنان كه باید و شاید در جهت گسترش فرهنگ و ارزشهای اسلامی استفاده كنیم.
باز تأكید میكنم كه صدا و سیما برنامههای ارزشی بسیاری دارد، شبكه قرآن، رادیو قرآن و رادیو معارف دائماً به تبیین معارف اسلامی میپردازند، اما سخن در این است كه دستگاههای فرهنگی و تبلیغی موجود كشور را چطور ارزیابی میكنید؟ در ارزیابی معمول است كه نقاط مثبت و نقاط ضعف بیان شود تا اصلاحات واقعی صورت گیرد.
حوزه و دفتر تبلیغات اسلامی و سازمان تبلیغات نیز در عرصه فرهنگ و تبلیغ گامهای بلندی برداشته اند. در رشته تخصصی تبلیغ با برنامهای منظم مبلغان را مسلح به معارف اسلامی میكنند و دفتر تبلیغات و سازمان تبلیغات گامهای ارزشمندی را جهت ساماندهی تبلیغ، محتوا بخشی تبلیغ و به روز كردن تبلیغات دینی بر داشته اند. ره توشههایی كه در آستانه تبلیغ منتشر میشود كار ارزشمندی است برای اینكه افرادی كه تبلیغ میروند دستشان خالی نباشد. كتابهایی كه حوزه در بخش معارف اسلامی منتشر كرده است نیز كار فرهنگی عظیمی است.
متأسفانه كارهای فرهنگی حوزه درست معرفی نمیشود و من عقیده دارم كه در بخش خبرهای فرهنگی علمی تلویزیون باید بخشی مربوط به حوزه باشد و هر هفته كتابهای جدید منتشر شده و تحقیقات جدید را معرفی كند. بنابراین نباید نقش موفق حوزه را در تبیین معارف اسلامی و در گسترش معارف انكار كرد؛ اما حوزه ما در گذشته این افتخار را داشت كه از زمان جلو بود و قبل از اینكه شبههای پیدا شود به استقبال شبهه میرفت. ما در مباحث فقهی و اصولی میگوییم «كُلَّما قیلَ وَ یمْكِنُ اَنْ یقالُ؛ هر مطلبی كه در این فرع گفته شده است و یا میشود گفت.» این، یعنی به استقبال طرح اشكال رفتن و با آغوش باز شبهه را تحویل گرفتن. ما احساس میكنیم حوزه دیروز ما؛ یعنی حوزه شیخ مفید، حوزه شیخ طوسی، حوزه علامه حلی رحمه الله و... از زمانشان جلوتر بودند؛ ولی متأسفانه حوزه امروز به نظر ما از زمان جلو نیست.
ما الان باید تشكیلات عظیمی داشته باشیم با نیروهای بسیار ورزیده كه اشكالات و شبهات را مدام رصد كنند و به تمام سایتهای اینترنتی كه علیه دین و مذهب شبهه پراكنی دارند، بلافاصله جواب دهند و معطّل نمانند. نخبگان ما باید بتوانند با برنامهریزی و مدیریت منظم بلافاصله پاسخ دهند.
امروز مسئله مبارزه با اسلام در سایتهای اینترنتی به حالت تهاجمی است. در گذشته، هفتهها و ماهها میآمد و میرفت تا مقالهای علیه دین نوشته میشد؛ اما امروز ثانیه به ثانیه و لحظه به لحظه علیه دین ما به صورت تشكیلاتی و زنجیرهای شبهه افكنی میكنند.
مسئولان محترم باید قدری درنگ كنند و مشی افتخار آمیز از زمان جلو بودن حوزه دیروز را دوباره احیا كنند. من منكر این نیستم كه كارهایی در گوشه و كنار به صورت مقطعی انجام میگیرد؛ ولی سخن این است كه سیل گسترده و عظیم شبهات با كار مقطعی و متفرق سد نمیشود و واكنش در برابر این سیل بی امان شبهات، مدیریت سامانهای و تشكیلاتی بالا میخواهد و ما بایستی سدهای محكم و نفوذ ناپذیری درست كنیم. من افتخار میكنم كه خودم حوزوی هستم و حوزوی بودنم را با چیزی معاوضه نمیكنم؛ ولی از حوزه بزرگ علمیه میپرسم ما بعد از انقلاب چند كتاب درباره ورزش نوشتیم؟ ورزش حلال كدام است و ورزش حرام كدام؟ فروعات بحث ورزش منقح نشده است؛ بله گوشه و كنار آقایی ورزش در اسلام و كلیات ورزش را مورد بحث قرار داده است كه اسلام میگوید تن سالم داشته باشید و امثال اینها؛ اما كار گسترده كلیدی نشده است. همچنین در رابطه با حجاب و لباس و كیفیت پوشش مرد و زن و دهها مسئله مورد نیاز دیگر كاری جدی صورت نگرفته است.
آیا واقعا بعد از انقلاب كاری در سطح كتاب مسئله حجاب شهید مطهری شده است؟ این در حالی است كه كتاب شهید مطهری در حدود چهل سال پیش نوشته شده و در این چهل سال طرحهای فراوانی پیدا شده و ما متأسفانه شاهد حوزه علمیه فعال پاسخگو نیستیم. حوزه علمیه باید برای گسترش حجاب در سطوح مختلف كتاب مینوشت، برای دختر خانمهای نه ساله جزوات كوچك به روز چاپ میكرد، و در زمان ثبت نام و نام نویسی مدارس این جزوات به آنها داده میشد و با شیوههای جذاب و روانشناسانه روی نوشتهها كار میكرد.
در عین اینكه از خدمات حوزه تجلیل میكنیم این انتظار را از مسئولان حوزه بزرگمان داریم كه برنامهای بریزند تا از حالت انفعالی در بیاییم و در حوزه فرهنگی حالت تهاجمی داشته باشیم.
· نظر شما در مورد تمركز تبلیغات دینی چیست؟ آیا وضعیت فعلی مؤثرتر است یا باید تبلیغات در یك جا متمركز باشد؟ در صورت تمركز پیشنهاد شما در مورد شكل و جای آن چیست؟
o به نظر میرسد كه سؤال شما بیشتر مربوط به اعزام باشد. حساب اعزام با حساب كارهای دیگر جداست و الان نهادهای مختلفی اعزام مبلغ دارند؛ سپاه، نیروهای مسلح، نیروی انتظامی، اداره اوقاف، اداره زندانها، دفتر و سازمان تبلیغات، معاونت تبلیغ حوزه و... تصدیق میفرمایید كه این پراكندگی مطلوب نیست و گاهی هم زیان بار است. معتقد به تمركز هستم، اما نه به صورت تمركز دولتی. معتقدم كه این نهادها باشند و اعزام رقابتی هم داشته باشند؛ اما یك مركزی جهت هماهنگی و سیاستگذاری لازم است. حالا این مركز هماهنگی و سیاستگذاری چگونه باشد باید كارشناسی شود و به صورت یك سیاست اجرایی به مرحله عمل بنشیند. یكی از راهها این است كه مقام معظم رهبری نهادی پیشنهاد كنند و به همه نهادها دستور دهند كه با این نهاد هماهنگ باشند.
من معتقد به تمركز هستم؛ اما نه به معنای اینكه این نهادها جمع شوند، بلكه هر كدام باید ك ار خودشان را بكنند. در واقع ما نیازمند یك سامانه هدایتی جهت سازماندهی امورات تبلیغی هستیم. یك ستاد هماهنگی بین مسئولان اعزامها ایجاد شود كه هماهنگ عمل كنند؛ تا شاهد ترافیك اعزام مبلغ در برخی جاها و خلاء وجود مبلغ در برخی نقاط نباشیم.
در بخش كار نرم افزاری برای اقدامات تبلیغی و فعالیتهای فرهنگی هم دقیقا نیاز به هماهنگی هست كه هر نهادی بخشی از كارها را بعهده بگیرد تا كارهای تكراری انجام نشود. ما در بخش هنری ضعیف هستیم و یك نهاد باید این بخش را تقویت كند. در بخش تحقیقات روز باید كار بیشتری صورت دهیم. در شبهه شناسی و پاسخ به شبهات باید حوزه را بسیج كنیم و یك تشكیلات ممحّض در این مورد كار كند تا كار گستردهای صورت گیرد.
در واقع كار فرهنگی نیاز به تشكیلات و سامانه منظم و هماهنگ دارد. چرا در حوزه تحقیقات، تفسیر كنزالدقائق را هم انتشارات جامعه مدرسین تحقیق و چاپ كند و هم انتشارات وزارت ارشاد آن را به چاپ برساند؟ چه ضرورتی است كه كتاب ریاض المسائل را انتشارات اسلامی جامعه مدرسین تحقیق و چاپ كند و انتشارات آل البیت هم تحقیق و چاپ نماید. چرا در مورد یك كتاب دو نهاد زحمت بكشند؟
اگر ما یك ستاد هماهنگی داشتیم؛ چه بسیار كتابهایی كه روی چاپ به خودش ندیده است چاپ میشد و كتابهای بسیاری كه یك بار چاپ شده است و در زمان خودش نیز چاپ خوبی بوده است ولی الان آن چاپ مطلوب نیست، مجدداً اصلاح و چاپ میشد. مثلا كتاب جامع الروات مرحوم اردبیلی كار بسیار نفیسی است و شنیدم كه وقتی مرحوم آیت الله بروجردی در صدد چاپ كتاب رجالی خود بودند؛ به این كتاب برخورد كردند و با دیدن آن از چاپ كتاب خود منصرف شدند و گفتند كه آنچه من میخواستم، در این كتاب هست؛ از این رو این كتاب را چاپ كردند. این كتاب در آن زمان به صورت حروف بسیار ریز چاپ شده است و نسبت به الان دیگر چاپ خوبی نیست و باید به عنوان یك كتاب نفیس رجالی احیاء شود. در مجموع معتقد به تمركز هستم، نه تمركزی كه سد راه تلاش افرادی شود كه میخواهند اهل تلاش باشند. میدان را باز بگذارند واین تمركز هم سرعت بگیرد.
· آیا وضعیت اعزام مبلغ را در شرایط فعلی مناسب میدانید و چه توصیههایی در این زمینه دارید؟
o نه تنها اعزام مبلغ در شرایط فعلی مناسب است، بلكه ضرورت است و زكات علم ما در حقیقت همین تبلیغ است «وَ زَكاةُ الْعِلْمِ اَنْ تُعَلِّمَهُ عِبادَ اللَّهِ» بخشی از پاسخ را در سؤال قبل گفتیم، منتهی من معتقدم كه اعزام مبلغ باید سازماندهی شده باشد، ما الان در زمینه اعزام مبلغ شناسنامه جغرافیای فرهنگی، سیاسی و تبلیغی نداریم. دفتر تبلیغات، سازمان تبلیغات و نهادهای دیگر برای مبلغین پرونده دارند؛ اما اینكه جایی كه ما میخواهیم تبلیغ برویم چه خصوصیاتی دارد؟ مشكل فرهنگی آنجا چیست؟ مشكل سیاسی آن چیست؟ آدمهای مؤثر فرهنگی آن چه كسانی هستند؟ انحرافات فرهنگی در این مكان تبلیغی كدام است؟ اینها اطلاعاتی است كه مبلغ باید بداند و در اختیار او گذاشت. باید چنین شناسنامه تبلیغی داشته باشیم و مبلغان اعزامی با شناخت كامل رفت وآمد كنند و فرم شناسایی را هم به وسیله خود مبلغین هر سال به روز كنیم.
گاهی وقتها مبلغان را به منطقهای میفرستیم كه صوفی گری در آنجا بازار گرمی دارد، اگر مبلّغ نداند صوفی گری چیست، چگونه میتواند در آنجا مؤثر باشد؟ اگر یك هفته قبل از اعزام این اطلاع را به او بدهند كه صوفیها در اینجا تلاش میكنند، مطالعه میكند و چه بسا با متخصصان فن هم مینشیند و اطلاعات بیشتری به دست میآورد و با بصیرت به تبلیغ میرود.
منظور ما این نیست كه بفهمیم این روستا چقدر جمعیت تحصیلكرده و چقدر آدم بی سواد دارد و.... این مورد نظر نیست. منظور شناسنامه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است، كه نیاز به تحقیقات میدانی دارد. اصلا باید بانك اطلاعات داشته باشیم به صورتی كه اگر فلان اداره خواست مبلّغ اعزام كند، به صورت نرم افزاری او را تغذیه كنیم. این باعث میشود كه تبلیغ ما پربارتر شود.
· چه انتظاری از بخش تبلیغ حوزه علمیه قم دارید؟
o من كم و بیش و از دور با فعالیتهای معاونت تبلیغ و رشته تخصصی تبلیغ حوزه آشنا هستم. انتظار ما این است كه اولاً، این بخش حوزه خطیب پرور باشد. الان در رشته تخصصی تبلیغ آقایان یك دوره تفسیر را میبینند كه كار بسیار ارزشمندی است. ولی اینكه تفسیر المیزان و این معارف ارزشمند را چگونه میخواهند القا كنند، و برای جوانها چگونه باید آنها را بیان كرد، و برای طلبهها چگونه بگویند، این نیاز به فن خطابه دارد.
متأسفانه چنین ذهنیتی برای عموم پیدا شده است كه هر كس توانست دهن گرمی كند خطیب است؛ در حالی كه خطابه خودش یك فن است، فنی كه هم بایستی در آن آموزش دید و تجربیات را شنید و مطالعه كرد، و هم نزد اهلش تمرین نمود.
قبل از انقلاب آقای فلسفی رحمه الله، آیت اللَّه مكارم دامت بركاته، آیت الله خزعلی حفظه اللَّه، استاد فن خطابه بودند و طلبه میآمد منبر میرفت و نقاط ضعف و قوت را میگفتند. اینكه دفتر تبلیغات به خاطر یك پرونده سازی بگوید آقا یك منبر پیش من برو كه منبرت چطور است؟ این خطابه نشد. باید دورههای پیوسته خطابه برگزار شود و در طول این دوره هر فردی چندین بار پیش استاد فن خطابه منبر برود تا نقاط ضعف و قوت او معلوم گردد. فن خطابه باید مثل رسائل و مكاسب و كفایه در حوزه جا بیافتد و به عنوان یك نیاز جای خود را باز كند.
ما امروز بیش از 400 و خوردهای امام جمعه داریم، از اینها چقدر خطیب هستند؟ به گونهای كه هم فصاحت و هم بلاغت داشته باشند؟ هم در استخدام كلمات هنرمند باشند و هم اینكه بدانند در هر زمانی چه چیزی باید گفت. در نماز جمعهای شركت میكردم، دیدم در روز دوم عید نوروز خطیب جمعه در مقوله مضرات استمناء صحبت میكند، انصاف دهید این آقا خطیب است؟ در خطابه جمعه پیرمرد 80 ساله هست، بچه ده ساله هست و جوانها هم هستند، این نشان میدهد كه متأسفانه فن خطابه در غربت است.
وقتی خطبه اول یك ساعت و خطبه دوم هم یك ساعت است، این سبب میشود كه نماز جمعه افت كند. من نه خودم را خطیب و نه استاد خطابه میدانم، هنوز اندر خم یك كوچهام؛ اما میفهمم كه خطیب كیست؟ خطیب كسی است كه در كمترین وقت بیشترین مطالب را به صورت گویا بیان كند. بنابراین انتظاری كه از بخش تبلیغی حوزه داریم این است كه همانگونه كه در بخش محتوایی خوب كار میكنند، در بخش اثباتی هم از حالت تشریفاتی قصه را خارج سازند.
قبل از انقلاب فقط منبر بود و الان ما رادیو و تلویزیون و شبكههای مختلف داریم. رسانهای صحبت كردن خودش آموزش میخواهد؛ هم آموزش علمی، و هم آموزش تجربی، باید یك جوری باشد كه ما دهها خطیب رسانهای داشته باشیم كه رادیو و تلویزیون بتواند از اینها استفاده كند. جای اینها در معاونت تبلیغ است.
· در رشته تخصصی تبلیغ، در مقطع كارشناسی سه واحد درسی روش سخنوری ارائه میشود یعنی سه تا 16 ساعت بحث تئوریك دارند و در مدت سه سال؛ یعنی شش ترم تحصیلی افراد در گروههای مهارتی شركت میكنند و گروهها هم ده نفره هستند و برای هر ترمی یك هدف مشخص شده است كه مثلا این قطعه خطابه مد نظر است و طلاب زیر نظر استاد كار میكنند تا با ممارست و تمرین در این قسمتها تخصص یابند. در مقطع كارشناسی ارشد، این روند تخصصی میشود و این فرد كه در مقطع كارشناسی خطیب شده است، عمیقتر كار را پی گیری میكند.
o هر دورهای چند نفر میآیند؟
· در هر كلاس حدود سی یا چهل نفر شركت میكنند و تا به حال چندین دوره برگزار شده است؛ حدود پانصد، ششصد نفر را پرورش داده اند.
o این تعداد را پروراندید؛ ولی در یك حوزه 40 هزار نفری من حرفم این است كه از این تعداد فقط دو سه هزار نفر در وادی فقه هستند و باقی سمت رایجشان تبلیغ است. معاونت تبلیغ حوزه و رشته تخصصی تبلیغ باید از پوسته اینكه 600 نفر را پروریده است در بیاید و این بستر را فراهم كند كه همه طلاب حوزه آموزش خطابه به صورت تخصصی ببینند. و البته لازمه این كار این است كه خطبای برجسته كه میتوانند خطیب بپرورند را شناسایی كنند، با آنها بنشینند و برنامهریزی كنند و از تجربیاتشان استفاده ببرند.
انتظار دیگر ما از معاونت تبلیغ این است و سخت معتقدیم كه معاونت تبلیغ همان اندازه كه در حوزه تبلیغ بیانی كار میكند، در حوزه تبلیغ بنانی هم كار كند و نویسنده بپرورد، نویسندگان برجسته را تشویق كند و همانگونه كه در رشته تبلیغ چه بسا بیان گویا به نحو الزام است، بنان و قلم هم الزامی باشد؛ چرا كه ماندگاری معارف اسلامی به بركت قلم است.
· نظر شما در مورد حوزه و مقوله صدا و سیما چیست؟ در این مورد چه پیشنهادی دارید؟
o روشن است كه صدا و سیما منبری است بسیار بزرگ و تأثیرگذار. حتما بایستی كه حوزه در صدا و سیما وارد شود و فعال هم باشد. بخش معارف اسلامی صدا و سیما كار تخصصی حوزه است. پیشنهادی خدمت مقام معظم رهبری گفتم كه باید در صدا و سیمای ما یك نهاد روحانی شكل بگیرد؛ كار این نهاد چه باشد، اولا: فضلای رسانهای در حوزههای مختلف نه تنها در قم؛ بلكه در كل كشور را شناسایی كنند؛ ثانیاً: آموزش رسانهای صورت گیرد؛ ثالثاً: سامان دادن به امر خطابه و امر مداحی در صدا و سیما در مناسبتهای ویژه و مسائل جنبی دیگر كه در مصاحبه صلاح نمیدانم بگویم. حوزه باید وارد شود و نبض فرهنگ سازی دینی را به دست بگیرد.
· تا چه اندازه ورود طلاب در تبلیغات اینترنتی را مؤثر میدانید و چه توصیههایی دارید؟
o ما برای نشر دین از همه ابزارهای جدید كارا و شرعی باید استفاده كنیم. از یكی از بزرگان شنیده شده است كه «لا ینْتَشَرُ الْهُدی اِلاَّ مِنْ حَیثُ ینْتَشَرُ الضَّلالُ» از همه ابزارهایی كه دشمن برای رساندن پیامش استفاده میكند، ما هم باید استفاده كنیم به قید حلال بودن آن. دشمن كاری به دروغ و راست ندارد، ولی ما راست بگوییم. دشمن كاری به حلال و حرامش ندارد ولی ما به حلالش بچسبیم. پس بنابراین من معتقدم كه در حوزه اینترنتی هر چه علما قویتر وارد شوند بسیار مفید خواهد بود.
· نظر شما در مورد مجله مبلّغان چیست و تا چه اندازه آن را مفید و مؤثر میدانید؟
o من مجله مبلّغان را به صورت پراكنده دیدهام. آنچه كه دیدم مفید بود و مطالب ارزشمندی برای مبلغان دارد؛ اما توصیهام این است كه برای هر مجلهای از جمله مجله شما، همان گونه كه گفته شد، ستاد هماهنگی وجود داشته باشد. بگذارید مبلغان این مجله را مجله خودشان بدانند. باید به ویژه نامههای تخصصی فكر كنید، مثلا امسال سال پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله است، یك ویژه نامه تخصصی سال پیامبر منتشر كنید. از همه مبلغانی كه تحت پوشش شما هستند بخواهید مطلب بنویسند و یا در صحن حوزه از همه فضلا بخواهید كه شما را كمك كنند.
منظور من این است كه كاری كنید تا خود مبلغ بنویسد؛ یعنی مجله شما بستری برای شكوفایی استعداد مبلغان و بالا بردن سطح كیفی در حوزه پرورش خطیب و مبلغ باشد.
· از اینكه وقت خود را در اختیار مجله مبلغان قرار دادید، از شما تشكر میكنیم.
o انشاء اللَّه موفق و پیروز باشید.
افزودن دیدگاه جدید