گزارش: "جلسات تبلیغ زنان، ثمرات، آسیبها و راهکارها"
نام نشریه: مجله حورا، شماره 37، تابستان 1389
بسياري از کارشناسان مسائل فرهنگي معتقدند جلسات محلي با مخاطبان محدود و امکان ارتباط نزديک و چهره به چهره، به شرط آنکه سرشاخهها با منبعي غني در ارتباط باشند و از آن طريق سيراب شوند يکي از بهترين راهها براي ترويج گفتگوهاي ضروري در حوزه مسائل ديني، فرهنگي و اجتماعي است و البته کارکردهاي فراوان ديگري نيز دارد. حوزههاي علميه شيعيان، قرنها به اين شيوه تأثيرگذار با مردم ارتباط داشته است. مرجع مردم يک محله، روحاني مسجد بود و او را حوزههاي علميه منصوب و اعزام ميکردند، مردم احکام شرع و آداب ديني را از او ميآموختند، پاي منبر او موعظه ميشدند و حتي مشکلات شغلي و خانوادگي را هم با حکميت او حل و فصل ميکردند. امروز اگرچه نهادهاي جامعه مدرن از قدرت نهادهاي سنتي کاسته است و رسانههاي جمعي بخشي از جايگاه مرجعيت اين نهادها را به خود اختصاص دادهاند، اما نبايد از تأثيرگذاري و اهميت نهادهاي سنتي غافل ماند. مجالس مذهبي مخصوص زنان، نمونهاي از نهادهاي سنتي بهشمار ميآيد که خود را در بستر شرايط کنوني جامعه بازتوليد کرده است. رونق اين جلسات، تأثيرگذاري آن بر زنان و به تبع آن خانوادهها و تأثيرپذيري فضاي اين جلسات از معضلات و مشکلات جامعه، اهميت اين نهاد و ضرورت توجه به ثمرات و آسيبهاي آن را نشان ميدهد. مسئله وقتي جديتر ميشود که بدانيم تعدادي از اين افراد در شرايط کنوني هيچ ارتباط تعريف شده و مؤثري با منبعي غني در حوزه مسائل فرهنگي، اجتماعي و ديني ندارند و فضاي جلسات به هيچ طريقي جز مخاطبان خاص آن مجموعه که قرار است در جايگاه شاگردي بنشينند، نقد و ارزيابي نميشود. نقل اخبار متعدد از تحريف دين، رواج خرافه و سنتهاي غلط ديني و فرهنگي و حتي تبليغ براي فرقههاي منحرف در اين جلسات، بر نگرانيها در اين زمينه دامن زده است و بازتاب آن در گزارشها، مقالات و مصاحبههاي متعددي که هر کدام به بخشي از آسيبهاي جلسات مذهبي زنان ميپردازند، ديده ميشود. در اين گزارش، ميکوشيم تا ابعاد گوناگون موضوع را به اختصار مورد بررسي قرار دهيم.
انواع جلسات مذهبي زنان
جلسات مذهبي زنان را ميتوان با توجه به برنامه اصلي آن، دستهبندي کرد؛ جلساتي که سخنراني محور هستند، جلساتي که در آن دعا يا نمازهاي خاص خوانده ميشود و يا براي مثال يکي از سورههاي قرآن ختم ميشود. جلساتي که محور آن مولودي يا روضهخواني است و در نهايت جلساتي که تا حدي ساختارشکنانه هستند و مواردي مانند مولويخواني، آموزش روانشناسي و يا حتي يوگا را محور کار خود قرار ميدهند و از طريق همان موضوع، به دين حداقلي يا دين عرفي دامن ميزنند تا به تشنگي معنويت در مخاطبانشان پاسخ دهند.
هرچند سخنراني در تمام جلسهها به طور مختصر يا مفصل است، اما جلسات سخنراني محور، بيشتر به کلاس درس شباهت دارند. تفسير قرآن، سلسله مباحث هدفدار ديني يا تدريس يک کتاب خاص از جمله موضوعات کلاسهاي خانگي بهشمار ميآيد. سخنران بايد در حوزه يا دانشگاه تحصيل کرده باشد و در جذب مخاطب توانمند باشد. البته مخاطبان نيز توقع دارند جلسهاي با کيفيت و مفيد برگزار شود. معمولاً در کنار برنامه سخنراني، دعايي مختصر يا مولودي و روضهخواني نيز متناسب با سطح مخاطب وجود دارد. ممکن است سخنران يا استاد اين جلسات، از ميان مردان صاحبنظر انتخاب شود.
جلساتي که در آن دعا، نماز و يا انواع ختمها، سنتيتر، با تحصيلات متوسط و ضعيف نيز برگزار شود که ممکن است زنان مبلغ از عهده آن برآيند. مخاطبان ايشان معمولاً زنان مسنتر يا زناني هستند که با مباحث و برنامههاي معنوي ضعيف، قانع ميشوند. برنامههاي اين جلسات متنوعتر است. غذايي نذري در حاشيه برنامه اصلي پخته ميشود يا سفرهاي به نيت يکي از ائمه يا امام زادگان پهن ميشود و براي نيازمنداني که شناسايي شدهاند، کمک جمع ميشود؛ سخنران چند مسئله شرعي را مطرح ميکند و زنان سؤالهاي خود را ميپرسند و از احوالات و مشکلات خانمهاي جلسه خبر ميگيرند و تبادل اطلاعات ميکنند و در پايان نيز مولودي يا روضهخواني مختصري اجرا ميشود. تنوع برنامه و فضاي تعاملي حاکم بر آن، احساس رضايت شرکتکنندگان را در پي دارد.
مداح حرفهاي در جلساتي که محور آن روضه يا مولودي است، بخش عمده برنامه را اجرا ميکند. با توجه به مناسبت، ذکر مصيبت يا مدح ميگويد و مراسم سينهزني يا کفزدن و شکلات پاشيدن برگزار ميشود و ممکن است متناسب با عقايد باني مجلس و مداح، به بهانه مراسم شادي ائمه، دف زدن يا رقص نيز وجود داشته باشد. گاهي علاوه بر پذيراييهايي که هنگام برگزاري برنامه، تدارک ديدهاند در پايان غذايي نذري نيز براي ميهمانان آماده شده باشد.
جلسات ساختارشکن نيز با توجه به عقايد باني و سخنران، انواع گوناگوني دارد، اما فاصله گرفتن از متون ديني و بسندهکردن به معنويت سکولار در اين جلسات مشاهده ميشود. قرآن معمولاً در حاشيه قرار دارد و سخن چنداني از سيره ائمه يا روايات آنها نيست، اما بر اشعار مولوي و نوع نگاه او به جهان و درويش مسلکي و آزادگياش تأکيد ميشود يا از عرفانهاي جديد و براي رهايي انسان سخن ميگويند. مخاطب اين جلسات معمولاً زناني هستند که تنها چهره رحماني دين را که خود را با شرايط روز تطبيق داده باشد ميپسندند و نميخواهند امر و نهيهاي ديني، آنها را براي زندگي مدرن اومانيستي در کلاس جهاني محدود کند. در اين جلسات، گاهي از مردان صاحبنظر نيز دعوت ميشود. اين جلسات در شهرهاي کوچک کم هستند و حتي در شهرهاي بزرگ نيز جلسات چنداني برگزار نميشود، اما تعداد اما رو به افزايش است.
جلسات زنانه معمولاً در خانهها برگزار ميشود، اما گاهي در حوزههاي علميه خواهران، حسينهها و فضاهاي مربوط به برخي مراکز فرهنگي نيز چنين جلساتي را برگزار ميکنند.
شرکت در مجالس مذهبي زنان، پاسخ به کدام نياز
تجربه افراد مختلف نشان ميدهد بيشتر شرکتکنندگان در جلسات مذهبي زنانه را زنان خانهدار تشکيل ميدهند. لايه رويين انگيزهها، آموختن علوم ديني و شرکت در جمعي معنوي است. در لايهاي عميقتر ممکن است برخي زنان نياز به حضور اجتماعي به صورت مستقيم يا غيرمستقيم را مطرح کنند. زناني که از کارهاي يکنواخت خانه خسته ميشوند و به فضايي براي فعاليتهاي اجتماعي مانند کارهاي خيريه نياز دارند تا از مفيد واقع شدن خود احساس رضايت کنند. گسترش روابط با زنان همفکر و گفتگو و همدلي درباره مسائل زندگي يا جريانات اجتماعي نيز يکي ديگر از انگيزههاي جدي براي شرکت در اين جلسات به شمار ميآيد که همزمان با کمرنگ يا محوشدن روابط همسايگي و سستشدن پيوندهاي فاميلي، اهميت بيشتري يافته است.
معصومه ظهيري، مدير گروه مطالعات زنان و خانواده جامعه المصطفي، پاسخگويي به همه اين نيازها را در کنار اصلِ ضرورت جلسات تبليغي و تبليغ چهره به چهره، از نقاط قوت جلسات خودگردان زنانه برميشمارد و معتقد است اين جلسات کارکردهايي مانند پر کردن اوقات فراغت زنان، بهخصوص زنان خانهدار، همبستگي ميان زنان و افزايش ارتباطات آنان، تعاملات اجتماعي مثبت در فعاليتهاي خيريه نظير تهيه جهزيه، آزاد کردن زنداني يا کمک به فقرا و انتقال فرهنگ ديني را نيز دارد. ظهيري، فرصتِ پرسيدن سؤالهاي مخاطبان در حوزه احکام شرعي بانوان يا مسائل شخصي و خانوادگي را از زنان مبلّغ، بسيار مغتنم ميداند، فرصتي که در حضور مبلغان مرد، يا وجود ندارد يا آفتهايي به همراه ميآورد. به همين دليل، حضور زنان متبحر و متخصص در حوزههايي مانند روانشناسي و مشاوره- با رويکرد ديني- در جلسات مذهبي زنانه آثار بسيار مفيدي خواهد داشت.
جلسات مذهبي زنانه آسيبهايي نيز دارد که بايد براي دفع و رفع آنها کوشيد تا ظرفيتهاي اين محمل معطل نماند و فرصتها به تهديد تبديل نشوند.
زنان مبلغ،[1] کاستيها يا نداشتن صلاحيت علمي- اخلاقي
برنامهريزي جلسه و تدارکات آن بر عهده باني مجلس است، اما بسياري از بانيان، قدرت قضاوت درباره کيفيت بحثهايي که ارائه ميشود را ندارند و بسياري ديگر نيز زنان مبلغ توانمند را نميشناسند و به آنان دسترسي ندارند. بنابراين کساني دعوت ميشوند که در ارائه مباحث به طور جدي ضعف دارند. کم سوادي، ارائه محتواي غلط و تحريف شده، خرافات و ضعفهاي شخصيتي و اخلاقي برخي از زنان مبلغ، از جمله آسيبهاي جدي اين جلسات بهشمار ميآيد. گاهي کمسوادي خانم مبلغ، که با عنوان «خانم جلسهاي»، شناخته ميشود و يا دوري مباحث او از نيازهاي روز جامعه، تنها موجب کم اقبالي جوانترها و تحصيلکردهها به اين جلسات ميشود؛ گاهي نيز به دليل تقواي او، کلامش در دلها نفوذ ميکند؛ حديثي اخلاقي از ائمه مانند اينکه غيبت نکنيد، دروغ نگوييد و خوش خلق باشيد را ميخواند و آن را شرح و بسط ميدهد؛ يا حکم مسئلهاي را از رساله بيان ميکند و يا قرآن خواندن حضار را تصحيح ميکند و معناي آيه را کمي شرح ميدهد.
مشکل جديتر زماني است که «خانم جلسهاي» خود را مجاز به اجتهاد در مفاهيم ديني و احکام شرعي ميداند. به دختران جوان اجازه ميدهد با ناخن لاک زده، وضو بگيرند و يا تأکيد ميکند اگر «والضالين» را فلان قدر نکشند و فلان شکل مشدّد تلفظ نکنند نمازشان، بهطور کلي باطل است. دخالت در سياست را دور از شأن دينداران برميشمارد يا بحثهاي تند سياسي مطرح ميکند. شنيدن صداي خوش مداحي خود را اگر در مدح ائمه و باعث هدايت و براي رضاي خدا باشد، براي مردان نامحرم مجاز و حتي مستحب ميداند و يا اگر در مجلسي کف بزنند، آن مجلس را حرام اعلام ميکند. هشدار ميدهد اگر کسي نماز اول وقت نخواند خدا از او رو برميگرداند و يا دينداري را در نيت انسانها و دلهاي پاکشان خلاصه ميکند. بعضي روياها بدون علم تعبير خواب از سوي خانم جلسهاي با آب و تاب تعبير ميشود. سنگهاي مختلف براي آثار مادي و معنوي مختلف تبليغ ميشود.
خرافات نيز در تمام زمينهها از خواب و رؤيا،حرز و تأثير سنگها گرفته تا ختم ادعيهها بهخصوص در زمينه ختمها و ادعيه، بازار بسيار داغي دارد. نذرها و ادعيهها ابداع ميشوند. براي مثال نذر کنيد 200 عدد تسبيح بخريد و بين مردم پخش کنيد تا حاجت شما روا بشود. نذر کنيد براي «خانم جلسهاي» فلان کالا را بخريد تا حاجت روا شويد. فلان تعداد نماز را همراه فلان دعا و دوازده هزار از فلان ذکر، کنار قبر فلاني بخوانيد تا حاجت بگيريد. در دورخواني قرآن، سوره «اناانزلنا» به شما افتاده است، يعني حاجت روا شدهايد و جلسه بعد بايد در خانه شما برگزار شود. چنين خرافاتي که به دليل گرفتاريهاي مردم و ناآگاهيشان در مورد مباحث ديني، رواج مييابد و علاوه بر ايجاد انحراف در عقايد مردم، باعث وهن دين و سوء برداشت افراد تحصيل کرده و بيرغبتي يا مخالفت آنها با دين ميشود.
شخصيت مريدپرور و تحسينطلب برخي از خانمهاي جلسهاي نيز به شيوع انحرافات در اين جلسهها دامن ميزند. برخي خانمهاي جلسهاي ممکن است به دليل طرح مباحث عرفاني صحيح، اما خارج از توان فهم مخاطبان، علاوه بر آسيب ذهني، خود را در جايگاه مراد آنان بنشانند. بوسيدن پته چادر خانم جلسهاي يا دست او براي تبرّک و يا شيفتگي به حضور در اين جلسات، در حد رها کردن درس و تحصيل و مدرسه. برخي ديگر از خانمهاي جلسهاي که چنين توان علمي و قدرت بياني را ندارند، از روشهاي ديگري براي مريدپروري بهره ميگيرند. براي مثال مدام براي پا منبريهايشان خواب ميبينند و توصيههايي که در خواب براي او مشخص شده است، در جلسه عمومي بازگو ميکنند تا همگان تحتتأثير ارتباطات معنوي ايشان با عالم معنا قرار گيرند.
معصومه ظهيري، عضو هيئت علمي جامعهالمصطفي، کاستيهاي علمي برخي زنان مبلّغ را چنين تشريح ميکند: «هر چند برخي مبلغان زن تحصيلات اندکي در تمام حوزههاي علوم ديني از تاريخ اسلام و کلام تا فقه و احکام دارند، اما در تمام آنها اظهار نظر ميکنند. به جاي منابع دست اول و معتبر از متنهاي دست چهارم يا پنجم و يا کتابهاي غيرمعتبر بهره ميگيرند و نميتوانند محتواهاي مستند را از غيرمستند تشخيص دهند و به همين دليل اسرائيليات، دروغها و خرافات را به جاي روايات تاريخي معتبر مطرح ميکنند. به مباحث کلامي تسلط ندارند، اما وارد الهيات ميشوند و مخاطبان را به انحراف ميکشانند. ابعاد گوناگون دين را نميشناسند و تحليلي از وضعيت فرهنگي و اجتماعي جامعه ندارند، بنابراين فقط در حوزه مسائل فردي باقي ميمانند و به مسائل اجتماعي وارد نميشوند. دين در تعريف آنان پويا نيست. تخصص تفسير قرآن ندارند و متأسفانه دچار آفت خطرناک و گناه بزرگِ تفسير به رأي ميشوند. جايگاه ائمه را در جهان هستي نميدانند يا درک نميکنند، بنابراين ممکن است جزء غالين قرار بگيرند و يا تقدس و معصوميت ائمه را انکار کنند. به دليل مطالعه اندک، به اشعار عالي و صحيح در مدح ائمه دسترسي ندارند، بنابراين به شعرهايي متوسل ميشوند که يا وهن است يا غلو.
جايگاه زنان مبلغ و آسيبهاي ناشي از ضعفهاي شخصيتي و علمي آنان، چنان برجسته است که در ضرورت برنامهريزي براي رفع و ساماندهي براي نظارت بر آنان، ترديدي نيست.
نحوه اجراي جلسات و پيامهاي فرهنگي آن
دختر جوان از جلسات سفره يا روضهاي که در خانه اقوام نزديکش برگزار ميشود، بيزار است، زيرا همه دغدغه باني مجلس اين است که چه کسي را دعوت کنيم و اگر فلاني بيايد بايد فلان دسر يا غذا را به سفره اضافه کنيم تا آبرويمان حفظ شود. براي تزئين سفره ختم انعام يا سفره حضرت رقيه، يک سفره آرا استخدام ميکنند تا نتيجه کار چشمگير باشد.
وقتي خانم ميانسالي به پذيرايي پرخرج- شامل يک بسته آبميوه، شيريني و چند ميوه فصل براي هر نفر- در يک جلسه روضه اعتراض ميکند، پاسخ ميدهند باني مجلس به نيازمندان هم کمک ميکند و اعتراض شما وارد نيست.
خانم ديگري ميگويد در فلان جلسه راحت نيست، زيرا خانمها به محض ورود چادر و روسري را درميآورند و مثل مهمانيهاي زنانه همگي لباسهاي گرانقيمت ميپوشند و موها و صورت را آرايش ميکنند و او وصله ناهمرنگ به نظر ميرسد.
همسايهها از صداي مولودي يا روضهخواني جلسه در عذابند و مردان رهگذر يا همسايه، صداي زن نامحرم را آشکارا ميشنوند.
خانم جلسهاي پس از پايان سخنراني جذابش، در راهرو پاي آسانسور و در مقابل چشم دختران جواني که مباحث او را پسنديدهاند و تا در آپارتمان او را همراهي کردهاند، با باني مجلس سر قيمت چانه ميزند و مبلغ بالاتري ميخواهد. وقتي ميرود دخترها ميخندند و ميگويند پس براي همين بود که اينقدر در مجلس زبان ميريخت؛ به اين ترتيب تمام زحمت باني و مبلّغ، به هدر ميرود.
جداي از محتوايي که خانم مبلغ ارائه ميدهد، نحوه برگزاري، متضمن پيامهاي فرهنگي بسياري است که گاهي ماندگارتر و تأثيرگذارتر از محتواي اصلي ميشوند. ظهيري، معتقد است زماني که جلسات مذهبي در حسينيهها يا مساجد برگزار ميشد، پذيرايي بسيار ساده بود: چاي در استکانهاي کوچک و معمولي و گاهي يک شيريني و گاهي نيز غذايي ساده، اما متأسفانه جلسات خانگي محلي براي نمايش دادن اثاث منزل، سليقه و دست و دلبازي باني مجلس و لباسهاي مد روز و رنگ به رنگ شرکتکنندگان شود. چشم و همچشمي و خودنمايي و ريا از آفتهاي جدي اين مجالس بهشمار ميرود و خانمهاي مبلغ اگر مخالف چنين رفتارهايي باشند، تسلط و احاطه لازم را بر باني و مخاطبان ندارند تا جلسه را کنترل کنند. هزينههاي گزاف براي مداح و مبلّغ با عنوان «حقالقدم» يا «هديه» نيز روز به روز افزايش مييابد، بدون آنکه مرکز يا سازماني براي ساماندهي اين وضعيت وجود داشته باشد.
ظهيري برخي فعاليتهاي جانبي مانند صندوق قرضالحسنه يا فعاليتهاي خيريه را دچار آسيبهايي ميداند و معتقد است هر چندگاهي استفادههاي خوبي از صندوقهاي خانگي ميشود؛ اما گاهي هم به دليل ناآگاهي گردانندگان يا احتمالاً سوءاستفاده آنان، مشکلاتي پيش ميآيد. مانند اينکه زناني بدون رضايت همسرشان پول ميگذارند و وامهايي ميگيرند و البته در برخي موارد، ربا نيز وجود دارد.
جلسات زنانه، فرصتي براي فرقههاي منحرف
فرقههاي منحرفي که اجازه تبليغ و اشاعه ندارند، خانهها را به دليل نظارت نداشتن مردم و حکومت، انتخاب ميکنند و ممکن است مردم کم اطلاع به سادگي فريب آموزشهاي آنان را بخورند. عضو هيئت علمي جامعهالمصطفي به جلسات مختلط عرفانهاي کاذب، فرقههاي صوفيگرايي و اخباريگيري و برخي جلسات غيراخلاقي اشاره ميکند که گاه در مناطق مختلف شهر به صورت همزمان نشست داشتهاند و سخنران اصلي از طريق تلفن همراه يا اينترنت براي مخاطبان ساير خانهها صحبت ميکنند. گاهي شبکههاي ضدانقلابي يا شبکههاي آموزش مسيحيت نيز از پوشش جلسات زنانه بهره گرفتهاند. برخي سرشاخههاي شبکه گلدکوئيست نيز در جلسات خانگي فعال بودهاند.
آسيبهايي که خانواده در معرض آن است
مادر معمولاً در خانه نيست. از اين جلسه به آن جلسه ميرود. هر چه کمتر در خانه بماند و به مشکلاتش فکر کند زمان زودتر ميگذرد.
بچهها خودشان شام ديشب را به جاي ناهار گرم ميکنند و به مدرسه ميروند. همه ذهن او را حرفهاي خانم جلسهاي پر کرده است. تلاش ميکند حرفهايي که امروز آموخته براي ديگران بازگو کند، اما بچهها و پدر خانواده روي خوش نشان نميدهند. زن احساس تنهايي ميکند. فردا بيشتر لحظهشماري ميکند تا وارد محيطي شود که همفکرانش وجود دارند.
گاهي خانم جلسهاي سفري مخصوص خانمها به قم ترتيب ميدهد و همسايهها ثبتنام ميکنند. زن به تنهايي ميرود و خانواده ميمانند.
آسيب فوق در آسيبشناسيهاي جلسات زنانه کمتر مورد نظر قرار گيرند؛ برخي زنان تحتتأثير سخنان مبلّغ از فضاي فرهنگي و عقيدتي خانواده فاصله ميگيرند، اما ساير اعضاي خانواده در اين هجرت فکري با آنان همراه نميشوند؛ برخي زنان نيز با آموزش ديني اندک و شرکت در مراسم دعا و البته تضمين مُبلّغ مجلس، درباره مقام و منزلت والاي خود نزد خدا دچار عُجب ميشوند؛ زنان براي فرار از روابط ناموفق با همسر و فرزندان به اين جلسات پناه ميبرند، بدون آنکه راهحلي پيدا کنند.
ظهيري اظهار ميدارد بخشي از اين آسيبها از برنامههاي جلسات زنانه و محتواي سخنرانيها ناشي ميشود. گاهي همسايهها به دليل تعارفي که با باني مجلس دارند، ناچار ميشوند در جلسه حاضر شوند. زني براي شنيدن احکام ميآيد، اما تسبيح به دست او ميدهند و ميخواهند 1000 صلوات به فلان نيت بفرستد و تا ظهر بماند و يا به او ميگويند اجازه شوهر براي آمدن به مجالس ديني واجب نيست؛ در حالي که امر مستحب بنا بر باب تزاحم در فقه، بايد به نفع امر واجب کنار گذاشته شود. بخشي ديگر از اين نوع آسيبها از عواملي غير از زنان مبلغ ناشي ميشوند، اما اگر زن مبلّغ نسبت به اين آسيبها حساس باشد، ميتواند آموزشها و تذکرات لازم را براي تقويت روابط خانواده در جلسه ارائه دهد. حضور مشاوران با تجربه خانواده که نگاه ديني دارند، کمک بزرگي براي رفع اين آسيبها به شمار ميآيد.
ساماندهي جلسات زنانه، بر عهده کيست؟
«هر محصول فرهنگي بايد حدي از کيفيت را داشته باشد تا مجوز فروش را به دست بياورد؛ اما متأسفانه در عرضه آموزههاي فرهنگي آن هم در قالبي تأثيرگذار مانند جلسات خانگي زنان، هيچگونه ساماندهي و نظارتي صورت نميگيرد».
خانم ظهيري از برخي کارهاي بسيار محدود در عرصه ساماندهي زنان مبلغ و ثبت نام آنان سخن گفت که به طور کامل اجرا نشده است و در مراحلي کاملاً رهاست. قرار بود تمام زنان مبلغ اعم از سنتي، حوزوي و دانشگاهي در سازمان تبليغات پرونده تشکيل دهند و بر اساس سوابق و تواناييهاي خود، اجازه تبليغ دريافت کنند، اما هنوز هيچ امري محقق نشده است. «هيچ آماري از جلسات زنانه و محتواهاي ارائه شده آن وجود ندارد. هيچ کار تحقيقاتي براي نيازسنجي مخاطبان انجام نشده است. در بعضي محلههايي که زوجهاي جوان بيشتر ساکن هستند، به فعاليت زنان مبلغ که به مباحث مشاوره و مهارتهاي زندگي مسلط هستند، نياز بيشتري احساس ميشود. برخي مبلّغان با سطح تحصيلات بالا بهتر است در بعضي مناطق برنامه نداشته باشند. زيرا در سطح مخاطب صحبت نميکنند».
ظهيري اظهار ميدارد زنان مبلغ علاوه بر نظارت و کنترل، به حمايت نيز نياز دارند. لازم است آن دسته از مبلّغاني که تحصيلات کافي ندارند يا آگاه به زمان نيستند و خودشان نيز گرفتار آسيبهاي اجتماعي روز هستند و تنها روخواني قرآن و البته جذب مخاطبان را بلدند، آموزشهاي جدي ببينند. آموزشهاي غيرحضوري شامل بستههاي آموزشي در قالب سي دي، کتاب و خبرنامه بايد براي مبلّغاتي که صاحب پرونده شدهاند، به طور مستمر تهيه شود.
اما مسئولان سازمان تبليغات اسلامي گويا رضايت نسبي از وضعيت تبليغات در حوزه زنان و خانواده دارند.
حجتالاسلام و المسلمين موسوي هوايي، معاون پژوهشي سازمان تبليغات اسلامي در مصاحبه با حوراء از جلسات هفتگي براي بانوان مبلغ در استانهاي مختلف کشور ميگويد و پشتيبانيهايي که از زنان مبلغ ميشود. از نظر ايشان بيش از 50 درصد راه طي شده و اگر چه به دليل کمبود بودجه و فقدان هماهنگي در بعضي حوزهها کار کامل نشده اما وضعيت در کل مطلوب است و استعدادعاي خوبي در مراکزي مانند دارالقرآن و تبيان و خبرگزاري مهر و مراکز پاسخگويي به شبهات کار ميکنند. البته ايشان وضعيت مطلوب را متناسب با بودجه موجود تعريف ميکند نه نيازهاي مسئله تبليغ در حوزه زنان.
پژوهشهاي نامبرده شده از سوي معاون پژوهشي سازمان نيز به طور خاص، جلسات زنانه را بررسي نکرده و به آسيبهاي عام زنان و خانواده مثل حجاب، ازدواج و طلاق پرداخته است. چنين به نظر ميرسد که هنوز پژوهشهاي ميداني کمّي و کيفي در حوزه جلسات زنانه انجام نشده آماري از تعداد جلسات زنانه، انواع آن، انواع مخاطبان، محتواي طرح شده و آسيبهاي آن وجود ندارد.
حجت الاسلام و المسلمين حسين روحاني نژاد معاون امور فرهنگي و تبليغ سازمان تبليغات اسلامي نيز در مصاحبه با مجله حوراء دغدغه خاصي درباره وضعيت تبليغ در جلسات زنانه و آسيبهاي آن مطرح نميکند و بيشتر بر تربيت مبلغات متخصص تأکيد دارد.
براي اطلاع دقيقتر از فعاليت سازمان تبليغات اسلامي در زمينه سازماندهي مبلغات، مجله حوراء با يکي از مسئولين معاونت امور فرهنگي و تبليغ در سازمان تبليغات اسلامي گفتگو کرد و گفت با حوراء گفت طرح شناسايي، ساماندهي و رتبهبندي زنان مبلغ حوزوي، دانشگاهي و سنتي هنوز در مرحله شناسايي است و البته در سراسر کشور اجباري نشده است؛ تا به حال بيش از ده هزار نفر از زنان شناسايي شدهاند. براي اين کار، ضابطين سازمان به مراکز حوزوي و دانشگاهي مراجعه ميکنند و زنان مبلغ سنتي نيز از طريق هيأتها و مساجد شناسايي ميشوند. زماني که شناسايي به پايان رسيد، رتبهبندي و طرحهاي آموزش و پيشرفت براي کساني که توانايي دارند، اجرا ميشود و افراد خارج از اين طرحها اجازه تبليغ نخواهند داشت. طرح مورد نظر در شهرهايي مانند قم که حوزههاي علميه قوي دارد، به دليل تعدد مراکز متولي، بسيار کند و با مشکل پيش ميرود.
سازمان تبليغات استان تهران، طرح شناسايي و ساماندهي زنان مبلغ را به حوزه علميه کوثر که زير مجموعه سازمان تبليغات بهشمار ميآيد، محول کرده است. جلالي، مسئول امور بانوان استان تهران در حوزه علميه کوثر گفت: تاکنون از سه هزار ثبت نام کلي انجام شده است و براي آنان پرونده تشکيل داده شده است و کار 500 نفر نيز نهايي شده است. زنان مبلغ در پايان اين طرح، کارت مجوز تبليغ خواهند داشت. فراخوان ثبتنام در تمام مناطق شهري توسط سازمان تبليغات اعلام شد و بسياري از زنان مبلغ براي ثبتنام مراجعه کردند. برخي از مبلغان سنتي نيز براي آنکه کارشان وجهه قانوني بيابد، مراجعه کردهاند، اما در مجموع، مراجعه زنان مبلغ سنتي کمتر است و بايد کساني را براي گفتگو با ايشان و تبيين طرح به جلسات فرستاد. پس از ثبتنام، سطحبندي و تقسيمبندي صورت ميگيرد و زنان مبلغ سنتي، دانشگاهي و حوزي تفکيک ميشوند و به تناسب، دورههاي آموزشي طراحي خواهد شد. هنوز در اين طرح، براي هزينه تبليغ يا همان حقالقدم مبلّغ، مبلغي در نظر گرفته نشده است. از آنجا که بر اساس شريعت نبايد براي تبليغ قيمتي در نظر گرفت، اين مهم بايد با دقتنظر بررسي شود. خانم جلالي اشارهاي نيز به تماسهاي مردمي با دفاتر حوزه يا دفاتر سازمان کرد که از مسئولان خواستهاند مبلّغ به آنان معرفي کند.
به نظر ميرسد با توجه به حجم وسيع کار در تهران و ساير نقاط کشور و همينطور با توجه به اهميت بالاي جلسات زنانه تبليغي، هنوز تلاش شايستهاي براي به ثمر رساندن طرح شناسايي و ساماندهي زنان مبلغ انجام نشده است.
آگاهسازي مردم، بهترين راه براي نظارت و ساماندهي
طرح ساماندهي زنان مبلغ در صورتي که با موفقيت کامل اجرا شود، بدون آگاهسازي مردم در خصوص ضرورت آن، اجرايي نخواهد شد. بايد براي مردم به طور کامل توضيح داده شود که کارت مجوز تبليغ به چه معناست. هر چند بسياري از مردم از مراکز معتبر براي معرفي مبلّغ استقبال خواهند کرد، اما جمعي نيز بر اساس روال گذشته کساني را که ميشناسند يا معروف هستند، دعوت ميکنند. اجبار مردم براي مراجعه به مراکز مورد نظر و درخواست معرفي زنان مبلغ، عملي نيست و سلب اعتماد عمومي را به همراه خواهد داشت. مردم بايد به مراکز ساماندهي زنان مبلغ اعتماد کامل داشته باشند و بدانند مبلغاني که از طريق اين مراکز معرفي ميشوند، از لحاظ صحت و غناي محتوا و توانمندي برگزاري برنامه، به ميزان قابل قبولي توانمند هستند. بانيان چنين مجالسي بايد بدانند در صورت بيتوجهي به توصيههاي چنين مراکز معتبري، مسئول اشاعه اطلاعات غلط يا انحرافات فکري مخاطبان مجلس خواهند بود. اين مهم، علاوه بر بالا بردن کيفيت برنامههاي ساماندهي و آموزش و معرفي، به معرفي برنامهها از طريق رسانه ملي و ساير رسانههاي جمعي نياز دارد، امري که تاکنون هرگز به آن پرداخته نشده است!
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . چنان که گفته شد گاهي مردان نيز براي جلسات زنانه به سخنراني دعوت ميشوند و چنين کاستيها يا بيصلاحيتيهايي در ميان آنان نيز وجود دارد، اما بحث اصلي در اين قسمت با زنان مبلّغ است که بيتشر مدعوان جلسات زنانه را تشکيل ميدهند.
افزودن دیدگاه جدید