رفتن به محتوای اصلی

شرایط مبلغ و تبلیغ از دیدگاه استاد طاهایی

تاریخ انتشار:
 گروه تنظیم آثار استاد طاهایی  استاد طاهایی (رحمة الله علیها) به مسأله‌ی تبلیغ و شرایط مبلّغ بسیار اهمیت...

نام نشریه: شمیم نرجس، شماره 30، بهار و تابستان 1394، ص 3

 گروه تنظیم آثار استاد طاهایی 

استاد طاهایی (رحمة الله علیها) به مسأله‌ی تبلیغ و شرایط مبلّغ بسیار اهمیت می‌دادند و در فرستادن افراد برای تبلیغ دقت نظر خاصی را اعمال می‌نمودند، به طوری که از همان سال‌های ابتدایی یکی از بخش‌های بسیار فعال مکتب نرجس، بخش اعزام مبلّغ بود که با درایت ویژه‌ی ایشان برنامه‌ریزی و مدیریت می‌شد.

ایشان همه ساله در آستانه‌ی ماه محرم و گاهی در ابتدای رمضان جلسه‌ای برای مبلّغان اعزامی به مناطق مختلف برگزار نموده و راهنمایی و توصیه‌های لازم را بیان می‌فرمودند. مطالب ذیل برگزیده‌ای از بیانات استاد و رهنمودهای ایشان در جمع مبلّغان است که به صورت خلاصه ارائه شده است.

تبلیغ

تبلیغ یعنی رساندن مطلبی به دیگران که شامل هر گونه پیامی می‌شود. تبلیغ دینی، آشنا نمودن مردم با احکام اسلامی و معارف الهی و بشارت دادن مؤمنان به بهشت و نعمت‌های خدا و انذار و هشدار به مخالفان است که اغلب تبلیغ توسط انبیای الهی‰ صورت می‌گرفته و در حقیقت مأموریت آنان بوده است چون آن‌ها واسطه‌ی بین خدا و خلق هستند. قرآن می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ» (مائده/67)؛ ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت [درباره‌ی ولایت و رهبری علی بن ابیطالب†] بر تو نازل شده ابلاغ کن. و در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: «أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاتِ رَبِّي وَأَنَاْ لَكُمْ نَاصِح أَمِين» (اعراف/68)؛ پیام‌های پروردگارم را به شما می‌رسانم و برای شما خیرخواهی امینم. در قرآن کریم تبلیغ با واژگانی نظیر انذار، بلاغ، تبشیر، تخویف، هدایت، ارشاد، دعوت، امر به معروف و نهی از منکر... بیان شده که هر یک به بعدی از ابعاد تبلیغ اشاره دارد. (قرائتی، قرآن و تبلیغ، 1372، ص27)

ابزار تبلیغ

ارتباط برقرار نمودن با دیگران نیاز به ابزار دارد. مهم‌ترین ابزارهای تبلیغ به بیان قرآن دو چیز است: 1. قلم 2. زبان

انسان به وسیله‌ی نوشتن می‌تواند آراء، اندیشه‌ها و افکار خود را در اختیار دیگران قرار دهد و از این طریق معارف دین را تبلیغ کند. هزاران سال است که علمای بزرگ از این روش برای انتشار احکام اسلام بهره می‌جویند و کتب‌های آن‌ها دست به دست به نسل‌های مختلف می‌رسد. در باب اهمیت قلم همین اندازه بس که خداوند می‌فرماید: «ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ».

رسول گرامی اسلام ارزش نوشته‌های یک عالم دینی را که با آن نوشته‌ها انسان‌های زیادی هدایت می‌شوند از خون شهیدان برتر می‌داند.

« إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ وُزِنَ مِدَادُ الْعُلَمَاءِ بِدِمَاءِ الشُّهَدَاءِ فَيَرْجَحُ مِدَادُ الْعُلَمَاءِ عَلَى دِمَاءِ الشُّهَدَاءِ» (بحارالانوار، 1405، ج2، ص16)؛ هنگامی که در روز قیامت مرکّب قلم دانشمندان با خون شهیدان سنجیده شود بر خون شهیدان برتری می‌یابد.

چرا؟ چون قلم عالم است که شهید را می‌سازد. یکی از عوامل مؤثّر بر این‌که این همه جوانان به جبهه رفتند و در خون خود غلتیدند و افتخار  آفریدند و سبب نجات و پیروزی اسلام و مسلمین شدند نوشته‌هایی علماء بوده است چراکه آنان برای شهدا انگیزه آفریدند و منشأ این قیام و حرکت از سوی جوانان شدند.

2. زبان: دومین ابزار تبلیغ، سخن گفتن است. وقتی در آیات قرآن دقّت و تأمّل می‌کنیم به تکرار می‌بینیم که خداوند در ابتدای آیات زیادی می‌فرماید: قُل یعنی بگو: قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد (توحید/1)؛ «قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ» (یونس/10)؛ «قُلْ هَاتُواْ بُرْهَانَكُمْ». (بقره/111)

انواع تبلیغ: تبلیغ مستقیم و غیر مستقیم (عملی)

تبلیغ مستقیم که مورد بحث ماست یعنی فردی از طریق سخن و موعظه کردن و... تبلیغ می‌کند و مردم را با اصول و فروع و اخلاقیات... آشنا می‌سازد و غیر مسلمان را مسلمان و غیر شیعه را شیعه می‌نماید و مسلمان را با آشنا کردن بیشتر با وظایف دین مسلمان‌تر می‌کند. این نوع از تبلیغ نیاز به شرایط و تخصص خاص دارد که در ادامه‌ی بحث به آن می‌پردازیم.

تبلیغ غیر مستقیم (عملی) این تبلیغ وظیفه‌ی عموم جامعه‌ی ایمانی است. یعنی فرد فرد جامعه‌ی اسلامی مبلّغ دین هستند. همه‌ی مسلمانان در این نوع تبلیغ مشارکت دارند و تمام برنامه‌های زندگی آن‌ها نظیر غذا خوردن، لباس پوشیدن، معاشرت و معاملات و سبک زندگی‌شان تبلیغ دین و اعلام خط مشی اسلام می‌باشد.

این نوع از تبلیغ از گستردگی و اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و شاید سرّ کلام امام صادق† که می‌فرمایند: «کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم»؛ «مردم را با عمل به دین دعوت کنید» همین باشد.

فرض می‌کنیم اگر یک مسلمان برای تجارت و کسب و کار به یکی از کشورهای خارجی برود، صداقت در عمل و گفتار و معامله‌اش سبب می‌شود که جمعی از اهل آن کشور به اسلام و مسلمین گرایش پیدا ‌کنند.

خداوند در بحث تبلیغ عملی از بیان حضرت یوسف می‌فرماید:

«قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللّهِ وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ» (یوسف/108) بگوی این راه من است من و پیروانم با بصیرت کامل، همه‌ی مردم را به سوی خدا دعوت می‌کنیم و خدا از هر عیب و نقص منزّه است و من از مشرکان نیست.

عبارت (هذه سبیلی) بر تبلیغ عملی دلالت دارد. نکاتی در آیه‌ی فوق جلب نظر می‌کند. از جمله این‌که دعوت مبلغ باید به سوی خدا باشد نه به سوی خود (أَدْعُو إِلَى اللّهِ) و همچنین مبلغان دینی باید افرادی خالص و مُخلص باشند. (وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ) و مهم‌تر از همه این‌که پیروان پیامبر باید هر کدام مبلّغی باشند که با بصیرت و آگاهی مردم را به سوی خدا دعوت کنند. (قرائتی، 1383، ج6، ص 176)

آیه‌ای دیگر از قرآن کریم در مسأله‌ی تبلیغ عملی به نکته‌ای بسیار مهم اشاره. می‌فرماید: «وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ» (فصلت/33) گفتار چه کسی بهتر است؟ آن کس که به سوی خدا دعوت می‌کند و عمل صالح انجام می‌دهد و می‌گوید من از مسلمین هستم.

گرچه آیه به صورت استفهام است ولی پیداست که استفهام انکاری است؛ یعنی هیچ کس سخنش از داعیانِ به سوی خدا و منادیان توحید بهتر نیست. همان منادیانی که با عمل صالح خویش دعوت زبانی خود را تأکید و تثبیت می‌کنند و با اعتقاد به اسلام و تسلیم در برابر حق بر عمل صالح خویش صحه می‌گذارند. این آیه با صراحت، بهترین گویندگان را کسانی معرفی کرده که دارای این سه وصفند: دعوت به خدا، عمل صالح، تسلیم در برابر حق.

در حقیقت چنین کسانی علاوه بر سه رکن معروف ایمان؛ یعنی اقرار به لسان، عمل به ارکان و ایمان به قلب... به رکن چهارمی نیز چنگ زده‌اند و آن تبلیغ و نشر آیین حق و اقامه‌ی دلیل بر مبانی دین و زدودن آثار شک و تردید از قلوب بندگان خداست. بنابراین در بحث تبلیغ نکته‌ی مهم خودسازی دعوت کنندگان از نظر ایمان و عمل صالح است. (ر.ک: مکارم شیرازی، 1374، ج20، صص278-285)

با توجه به مطالب فوق اینک در ادامه‌ی سخن به بحث شرایط تبلیغ می‌پردازیم.

شرایط تبلیغ مستقیم

1. پیش گام بودن: یک مبلّغ قبل از تبلیغ باید پیش گام باشد؛ یعنی چون رهبر دیگران است قبل از تعلیم به دیگران باید به تعلیم و تهذیب خودش بپردازد و از نظر عمل و گفتار و کردار جلوتر از دیگران حرکت نماید و پیش گام بر متعلمین و افراد تحت تعلیمش باشد. علی† می‌فرمایند: «مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً ْ فَلْيَبْدَأْ بِتَعْلِيمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِيمِ غَيْرِهِ، وَلْيَكُنْ تَأْدِيبُهُ بِسِيرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِيبِهِ بِلِسَانِهِ» (حکمت/73) کسی که خود را رهبر مردم قرار داد، باید پیش از آن‌که به تعلیم دیگران بپردازد خود را بسازد و پیش از آن‌که به گفتار تربیت کند، با کردار تعلیم دهد.

یعنی با روش خود ادب کند. این روش پیامبر گرامی اسلام… بود. قبل از این که مردم را زبانی دعوت به دین کنند با عمل دعوت کردند. قبل از بعثت به اندازه‌ای اعمال نیک و صداقت داشتند و امانت‌دار بودند که ملقّب به «محمد امین» شدند. در ادامه امام علی† می‌فرمایند: «وَمُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَمُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلاَلِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَمُؤَدِّبِهِمْ» (همان)

2. خداترسی به همراه قاطعیت و شهامت: قرآن کریم می‌فرماید: «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا»(احزاب/39) کسانی که پیام‌های الهی را ابلاغ می‌کنند و از خدا می‌ترسند و از هیچ کس جز خدا بیم ندارند و خداوند برای حسابرسی کافی است.

خداترسی ویژگی مهم مبلغان است. باید بدانیم خشیت غیر از خوف است. خشیت تأثّر قلبی است که از عظمت امری ناشی می‌شود ولی خوف انتظار وقوع امر ناپسندی است که موجب پرهیز از آن می‌شود. انبیاء‰ که برترین و بالاترین مبلّغان دینی هستند از غیر خداوند هیچ گونه خشیتی ندارند، زیرا تنها خدا را بزرگ می‌بینند. شاید بتوان گفت: خداترسی زمینه و مقدّمه‌ی شجاعت و شهامت را فراهم می‌آورد. (قرائتی، 1383، ج9، ص374)

گفتنی است در آیه سخن از قاطعیت و شهامت مبلّغ در ابلاغ دستورات الهی به مردم است ولی باید بدانیم که در مواردی، مدارا، نرمش و سکوت برای جذب قلوب نیز لازم است. (همان)

3. دین شناسی: کسب معارف دینی، مقدمه‌ای برای انذار و هدایت جامعه است، زیرا هر جامعه و قومی نیاز به اسلام شناس و فقیه و مبلّغ دارد. قرآن می‌فرماید: «فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَة لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَيْهِمْ» (توبه/122)؛ پس چرا از میان هر فرقه‌ای از آنان، دسته‌ای کوچ نمی‌کنند تا در مورد دین، دانش بیاموزند و هنگامی که به سوی قوم خود بازگشتند آنان را انذار کنند.

بنابر آیه‌ی شریفه، ارشاد مردم و تبلیغ دین در جامعه منوط به داشتن آگاهی عمیق به مبانی دین است.

4. شناخت زمان و مقتضیات آن: قدرت‌های تبلیغی دنیا به طور روز افزون در حال رشد هستند. ماهواره و کانال‌های مختلف تلویزیونی و رادیو و... با بودجه‌های حیرت انگیز به تبلیغات مشغولند (رضا علی کرمی، 1380، ص23) و مبارزه با آن‌ها نیاز به برنامه‌ریزی و شناخت دارد.

امام صادق† می‌فرمایند: «الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِسُ» (کلینی، 1407، ج1، ص27)؛ کسی که به زمان خودش عالم باشد و آگاهی از زمان داشته باشد، هیچ‌گاه امر مشتبه و گیج کننده به او هجوم نمی‌آورد.

اگر یک مبلغ سطح مطالعات خود را بالا نبرد و به همان دانستنی‌های قبلی اکتفا نماید نمی‌تواند موفّقیت کسب نماید. بنابراین باید مداومت بر تحصیل داشته و سطح مطالعه‌ی خود را گسترده نماید و بداند اضافه کردن و افزودن بار علمی قدرت بیان را زیاد کرده و بهره‌مندی بیشتری را ایجاد می‌کند.

5. عدم تقاضای پاداش و مزد: پیامبران الهی و در رأس آنان نبی اکرم اسلام… هرگز از مردم در قبال هدایت‌شان پاداشی درخواست نکردند، چنان‌که قرآن می‌فرماید: «وَمَا تَسْأَلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ» (یوسف/104) در حالی که هیچ پاداشی [در برابر ابلاغ] از آنان نمی‌خواهی.

6. مخاطب شناسی [شناخت حساسیت‌های مردم]: به طور مثال اگر مخاطبان جوان باشند. تبلیغ با زبان آنان باید باشد. قرآن می‌فرماید: «ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» (نحل/125)؛ «[مردم] با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به نیکوترین شیوه به بحث [و مجادله] بپرداز».

با توجه به آیه‌ی شریفه می‌توان گفت: دعوت به سوی پروردگار راه‌های مختلفی دارد. هم می‌توان با حکمت و دلیل و منطق با افراد سخن گفت و هم با موعظه و نصیحت و اگر نشد از جدال احسن استفاده نمود.

البته در میان روش‌های فوق موعظه و نصیحت اثرش خیلی بیشتر است. بارها اتفاق افتاده‌است که استدلال و منطق اثر نداشته امّا سخن وقتی جنبه‌ی نصیحت و موعظه به خود می‌گیرد کم‌کم شخص منعطف شده و قبول می‌کند.

7. اخلاص: مهم‌ترین صفت برای یک مبلغ در همه‌ی زمینه‌هاست. این سفارش، همیشگی قرآن و اهل بیت‰ است. اخلاص علاوه بر این که عمل انسان را نورانی می‌کند، او را نیز راهنمایی کرده که هر کس برای خدا کار کند، خدا برای او و به نفع او کار می‌کند. قرآن می‌فرماید: «إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلَا شُكُورًا» (انسان/9) ما شما را فقط برای خشنودی خدا اطعام می‌کنیم و هیچ پاداش و سپاسی را از شما انتظار نداریم.

از خداوند تبارک و تعالی بخواهیم که روز به روز بر اخلاص نیّتتان بیفزاید، چراکه آن‌چه به عمل ارزش می‌دهد خلوص است. راه رسیدن به اخلاص دشوار است و نیاز به تمرین و ممارست دارد. پیامبر می‌فرمایند: «مَنْ‏ أَخْلَصَ‏ الْعِبَادَةَ لِلَّهِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً ظَهَرَتْ يَنَابِيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ» (بحارالانوار، 1403، ج53، ص326) کسی که چهل روز عملش را فقط برای خدا خالص کند، چشمه‌های حکمت از قلب او بر زبانش جاری می‌شود.

روایت فوق تمرین بسیار جالبی به انسان می‌آموزد. اگر بخواهیم بدن سازی کنیم، حداقل چند روز باید ورزش برویم و حرکات ورزشی و نرمشی را یاد بگیریم. چه قدر باید در این زمینه تمرین کنیم تا موفّق شویم. همین گونه است مسأله‌ی اخلاص.

8. سعه‌ی صدر: یکی از صفاتی که مبلغ باید داشته باشد، شرح صدر است.

«شرح صدر» به معنای گشایش سینه و بالا رفتن ظرفیت انسان است تا بتواند ناملایمات را تحمل کند و در مشکلات و سختی‌ها صبر و پایداری ورزد. هنگامی که خداوند حضرت موسی† را به رسالت برگزید، اولین خواسته‌ی وی سعه‌ی صدر بود که فرمود: «رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي» (طه/25) پروردگارا، سعه‌ی صدر به من عطا کن. ولی پیامبر اسلام… بدون درخواست مورد لطف قرار گرفت و سعه‌ی صدر را از خداوند متعال دریافت کرد: «أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ» (انشراح/1) در واقع مراد از بار سنگین، در آیه‌ی بعد نیز روش پیامبر بود که خداوند با دادن شرح صدر، آن را برداشت و آن مسئولیت رسالت و دعوت مردم به توحید و مبارزه با فساد و شرک و خرافات است. از آن‌جا که غم و غصه‌ها را نمی‌توان کم کرد، پس باید ظرفیت را بالا برد، تا بتوان مشکلات را تحمل کرد. (رک.تفسیر نور، ج12، ص523-524)

9. انتقادپذیری: هر انسانی نقاط قوت و ضعفی دارد. فردی که در مقام رشد و ارتقاء می‌باشد باید انتقادپذیر باشد و این را بدانیم که متأسفانه دوستان کمتر معایب را می‌گویند و افراد دورتر بیشتر انتقاد می‌کنند؛ با توجه به این‌که انتقادپذیری از صفات بسیار خوبی است که انسان را می‌سازد و رشد می‌دهد. امام صادق† می‌فرمایند: «احب اخوانی الی من اهدی عیوبی الی»؛ محبوب‌ترین برادران من کسی است که عیوب مرا به من هدیه کند.

اصلاح نقاط ضعف و تبدیل آن‌ها به قوت از تقاضاهای حضرات معصومین‰ است. چنان‌چه امام سجاد‰ در دعای مکارم الاخلاق می‌فرمایند: «اللهم... وَ وَفِّقْنِي‏ لِطَاعَةِ مَنْ سَدَّدَنِي، وَ مُتَابَعَةِ مَنْ أَرْشَدَنِي» خدایا مرا موفق بدار تا از کسی که ارشاد می‌کند اطاعت کنم (گوش به حرف او بدهم) و از کسی که مرا به رستگاری هدایت پیروی کنم.

10. عدم طرح شبهات در مجالس عمومی: یکی از مشکلات بزرگ جوامع بشری این است که امروزه بسیاری از مقاصد شوم و اهداف باطل خود را در قالب سؤال و طرح یک شبهه مطرح می‌نمایند. اولیاء الهی و مربیان حق در برابر شبهات به خاطر برخورداری از نورانیت به سراغ قرآن و سخنان پیشوایان معصوم می‌روند و تاریکی و ظلمات شبهات را از بین می‌برند. باید توجه داشت که شبهه شباهت بسیار زیادی با حق دارد هر چند که در واقع باطل است و طرح آن در مجالس عمومی ممکن است مورد سوء استفاده‌ی ناآگاهان و مغرضان قرار گیرد. یک مبلّغ توانا با مطالعه و کسب توان‌مندی‌های لازم مدیریت جلسات عمومی را به دست بگیرد نه تنها خود مطالب شبهه انگیز را وارد نکند بلکه اجازه مطرح شدن این گونه مطالب را نیز ندهد و جواب سؤالات را به نحو مطلوبی بی‌پاسخ باشد.

حاصل سخن این‌که در بحث تبلیغ علاوه بر ویژگی‌ها و رعایت شرایط فوق مبلّغ باید نرم‌خویی، مهربانی و دلسوزی را سرمایه نماید و با عزت نفس و عدالت و صداقت وارد میدان عمل شود. تواضع و گذشت را از یاد نبرد و با ظاهری آراسته و مرتب به دور از تجملات، گام جای پای پیامبران نهد و با تقاضای توفیق از پروردگار به کار خود پردازد.

منابع:

* قرآن کریم.

** نهج البلاغه.

1.     قرائتی، محسن، قرآن و تبلیغ، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1372.

2.     .....................، تفسیر نور، ج6 و 9 و 12، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، 1383.

3.     کرمی، رضا علی، روش تبلیغ: اصول، مبانی و قالب‌ها، قم، افق فردا، چ4، 1380.

4.     کلینی، محمّدبن یعقوب، اصول کافی، ج1، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1407.

5.     مجلسی، محمّد باقر، بحارالانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1403.

6.     مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج20، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.