تقویت روحیهی خلاقانه در تبلیغ دین
نام نشریه: شمیم نرجس، شماره 30، بهار و تابستان 1394، ص 3
رساندن پیام دین اعم از احکام، عقاید، اخلاق و... به مخاطب، دقّت ویژهای میطلبد تا مثمر ثمر باشد. در دیدگاه شهید مطهّری مبلّغ باید دو شرط اساسی داشته باشد اوّلین و مهمترین آنها، شناخت اسلام به صورت یک مکتب است فرد مبلّغ که میخواهد پیامی را به جامعه برساند باید خود با ماهیت پیام آشنا باشد... شرط دوم شناسایی ابزار تبلیغ و مهارت در به کار بردن آن است. (مطهری، ج1، ص415) لذا لازمهی این دقّت نظر، علاوه بر علم و آگاهی مبلّغ، ابتکار عمل وی در پیامرسانی است؛ زیرا مخاطبین حوزهی دین، انسانهایی با استعدادها و انگیزههای مختلف هستند و آنچه مبلّغ بدان نیازمند است تقویت مهارت تبلیغ و بهرهگیری از شیوههای مفید و خلّاقانه است.
استاد اعتمادی(ره) عمری را در تحصیل، آموزش و تبلیغ دین سپری کردند و تا اواخر عمر پربرکتشان پویایی و نشاط علمی تبلیغی در ایشان خاموش نشد؛ بینش دقیق ایشان در گزینش موضوعات سخنرانی، سوق دادن مخاطب به تفکر در ضمن و بعد سخنرانی، تشویق طلّاب به ابتکار عمل در کارها و پرهیز از سستی و فرسودگی،توجه به عزّتمندی طلّاب در کلاس، انتخاب منابع درس با تأکید بر سیرهی اهل بیت(ع)، استمرار در نظارت و همکاری فعّال با همکاران مجموعه، ارسال مبلّغین درد آشنا به مناطق محروم، تأکید بر نظم و آراستگی طلّاب با بن مایهی سادهزیستی، هدفمند کردن و ظرافت محتوایی در آثار هنری (مثل نمایشنامه، ایجاد نمایشگاهها و... )، داشتن بصیرت قوی در شناسایی دشمن و راهکار برخورد با او به ویژه در مسألهی فلسطین، پیشگام بودن در فعّالیتهای فرهنگی، غافل نشدن از مطالعه و... از نمونههای ابتکار عمل ایشان است.( مصاحبه با خانم رضایی، خانم نصیری، خانم پورحسینی، خانم غلامی و...؛ مجموعه سخنرانیهای استاد)
با این مقدّمه به ذکر مهمترین فاکتورهای تقویت خلّاقیت در تبلیغ دین با تأکید بر سیرهی تبلیغی استاد اعتمادی میپردازیم.
1. در تقویت ایمان کوشا باشیم.
ایمان نوعی علاقهی شدید الهی و معنوی است؛ لذا هرکس قبل از اینکه دیگران را ارشاد نماید باید نور ایمان را در وجود خود روشن کند و با عمل صالح خود دیگران را به درستی دعوت نماید: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِن فَلا كُفْرانَ لِسَعْيِهِ وَ إِنَّا لَهُ كاتِبُونَ» (انبیا/94)؛ هر كس كه از كارهاى شايسته انجام دهد و مؤمن باشد، در برابر كوشش او ناسپاسى نخواهد شد و ما نويسنده [ی كار و كردار] او هستيم.
2. بر بصیرت خود بیفزاییم.
اگرشما اعلم علما هم باشید، ولی زمانتان را نشناسید، محال است بتوانید برای جامعهی اسلامىِ امروز مفید واقع شوید... . (بیانات مقام معظّم رهبری در مراسم بیعت فضلا و طلّاب حوزهی علمیهی مشهد 20/4/68).
استاد طاهایی و استاد اعتمادی در بصیرت افزایی طلّاب پیشقدم بودند: جلسات سخنرانی این بزرگان در قبل و بعد انقلاب، تأکید بر پشتیبانی از ولی فقیه و مسألهی فلسطین، مثال زدنی است. استاد اعتمادی در یکی از سخنرانیهای خود که به مناسبت سالگرد رحلت امام خمینی ایراد کردند، فرمودند: «آمریکا سرپرست و بزرگ طاغوت است. امام فرمود: آمریکا شیطان بزرگ است. امّا تفکر آمریکا ممکن است در بین من و شما هم وجود داشته باشد... اگر کسی بخواهد بین مردم اختلاف عقیده، اختلاف فرهنگ ایجاد کند و مردم را از انقلاب جدا کند همان درس گرفته از طاغوت است» (سخنرانی سالگرد رحلت امام خمینی، 1383).
3. سعهی صدر داشته باشیم.
سعهی صدر یعنی دریا دل بودن؛ یعنی اینکه انسان بتواند مشکلات و ناملایمات را در خود هضم کند. انسان صاحب سعهی صدر استوار است. حضرت على(ع) مى فرماید: «شرط لازم براى پذیرش هر مسئولیتى، سعهیصدر است (نهجالبلاغه، حكمت176) با وجود این امر، دیگر خوشیها و ناخوشیها در مسیر تبلیغ روح را متلاطم و شخصیت را متزلزل نمیکند.
4. پیشگام باشیم.
مبلّغ اگر خود اهل عمل باشد مردم به گفتههایش عمل میکنند. امام صادق(ع) میفرماید: «اگر عالم به علم خود عمل نکند، مواعظ او از قلبها میگذرد [و در آن نفوذ نمیکند]؛ همانگونه که آب باران از سنگ غیرقابل نفوذ عبور میکند» (ر.ک: الکافی، ج1، ص109). عامل بودن از شرایط اصلی ابتکار مبلّغ است، زیرا ابعاد مسأله با علم و عمل در ما نهادینه شده وآگاهانه به مخاطب منتقل میشود.
5.تذکّر دهیم و نقدپذیر باشیم.
تذکّر، فراموشیها و ناآگاهیها را به هوشیاری و غفلت را به بیداری تبدیل کرده، همگان را در جامعه به حضور و مراقبت همه سویه فرا میخواند. از طرف دیگر نقدپذیری و به کار بستن انتقاد صحیح کاملکنندهی این مراقبت است. امام علی(ع) می فرمایند: «کسی که اهل پذیرش سخن حق و اصلاح است، از تباهی نجات می یابد و از رسوایی در امان می ماند» (تمیمی آمدی، ، ص 277).
استاد اعتمادی بارها در سخنرانیهای خود به طلّاب، وظایفشان را یادآور میشدند و از آفات غفلت سخن میگفتند. ایشان برای تنبّه به آیات قرآن استناد جسته و به ذکر تفسیر آن میپرداختند (سخنرانی جلسات تفسیر در مکتب).
6. در سادهزیستی بکوشیم.
از نظر اسلام، سادهزيستي، يک ارزش معنوي است. پيشوايان دين، سادهزيستي و قناعت را ارزشي والا ميدانستند و افراد ساده زيست را ميستودند. سادهزيستي سبب میشود دلبستگي به مظاهر دنيا کم شده و خاطر از تجمّلات و تشريفات زايد زندگي رهايي یابد. تبلیغ بدون تکلّف، با کمترین امکانات هم مؤثّر است. در کنار ساده زیستی نظم از مؤلّفههایی است که مبلّغ را به سمت بهرهوری مفید از فرصتها و تدبیر امور سوق میدهد. خاطرات شاگردان استاد از نظم و سادگی ایشان در سفرهای تبلیغی و زیارتی شنیدنی است (مصاحبه خانم نصیری، خانم درساز و...).
7. مردمی و حامی محرومان باشیم.
مردمی بودن لازمهی توفیق مبلّغ است به طوری که خداوند میفرماید: «وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَّجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَّا يَلْبِسُونَ» (انعام/9)؛ اگر فرشتهای نیز به رسالت بفرستیم او را به صورت بشری درمیآوریم و همان لباسی را بر او میپوشانیم که مردم میپوشند. این مسأله مبلّغ را با اقشارمردم مرتبط کرده و در عین مخاطب شناسی، مسائل، مشکلات و نقاط ضعف جامعهی دینی را درمییابد. استاد اعتمادی هر ساله ایّام صفر برای جلسات تبلیغی به سبزوار میرفتند. اعضای مدرسهی علمیهی نرجس سبزوار اذعان دارند که ایشان روزی چند سخنرانی برای بانوان ایراد میکردند و مخاطبان زیادی داشتند. هرگاه به سبزوار تشریف میآوردند برای همهی دوستان سوغاتی مختصری میآوردند (مصاحبه با خانم پورحسینی).
8. استقامت داشته باشیم.
در راه تبليغ و ارشاد استقامت كن، در طريق مبارزه و پيكار استقامت كن، در انجام وظایف الهى و پيادهكردن تعليمات قرآن استقامت كن. ولى اين استقامت نه به خاطر خوشايند اين و آن باشد و نه از روى تظاهر و ريا، و نه براى كسب عنوان قهرمانى، و نه براى به دست آوردن مقام و ثروت و كسب موفّقيت و قدرت، بلكه تنها به خاطر فرمان خدا و آن گونه كه به تو دستور داده شده است؛ بايد باشد. (ر.ک: تفسیر نمونه، ج9، ص257). بسته شدن مکتب نرجس توسّط ساواک و فشار این سازمان بر مبلّغان مکتب در سالهای قبل انقلاب ذرّهای ارادهی استاد طاهایی و استاد اعتمادی را در مسیر انقلاب سست نکرد و بعد انقلاب دامنهی تبلیغی به فراتر از مرزهای ایران کشیده شد و درسال 1363 با حضور طلّابی از چین واحد بین الملل مکتب گشوده شد. (ر.ک: در روشنای خاموشی، ص39 تا42و ص66تا70)
منابع
* قرآن کریم
** نهج البلاغه
1. اکبری، فاطمه، در روشنای خاموشی، مشهد انتشارات مروّج، 1389.
2. تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمّد غرر الحكم و درر الكلم محقق/ مصحح: سيد مهدى رجائى، قم، دار الكتاب الإسلامي، چاپ دوم: 1410.
3. سایت رهبری (www.khamenei.ir)
4. محمّد بن محمد المفيد، الأمالي، ترجمه استاد ولى، مشهد، 1364.
5. مكارم شيرازى ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1374.
6. مصاحبه با شاگردان و همکاران استاد اعتمادی (خانم پورحسینی، خانم رضایی، خانم غلامی، خانم درساز، خانم نصیری، خانم سبزیکار)
افزودن دیدگاه جدید