مبلغ و دانش و اندیشه
نام نشریه: مبلغان، شماره 66
ضرورت بصیرت مبلغ
اندیشه گر بُلند و زبان گر رسا بُود هر گفتهای بلند و گران سنگ میشود
بدون شك اگر مبلغان توانا و زبردست در تبلیغ و ترویج اصول و مبانی مكتب اسلام، هماهنگ با زمان حركت نكنند، استمرار آن ارزشها از ضمانتی برخوردار نخواهد بود و از مكتب و پیروانش جز آثاری در اوراق تاریخ باقی نخواهد ماند. اینكه آیین اسلام توانسته است حضورش را در صحنههای بین المللی و منطقهای حفظ كند، وجود جایگاه رفیع عنصر پیام رسانی با محتوای عالی بوده است كه آن را ارزشمند نموده و از زوال، نابودی، انحراف و انجماد حفظ كرده است.
خطیب و مبلّغ، هادی اجتماع است و چنین كسی باید در دانش و اندیشه و آگاهی پیشرو قافله باشد. شهید مطهری رحمه الله در این خصوص یادآور شده اند: «مبلّغین واقعی و مجامع تبلیغی واقعی [باید] مظهر رشد اسلامی باشند، بیدار كننده باشند، دردها و نیازها را درك كنند، راه چاره آن دردها و رفع آن نیازها را نشان دهند... . مسئولیت اصلی [مبلّغ [ایجاد رشد و لیاقت و اعطای شناخت اسلام و فرهنگ اسلامی... و معرفی مكتب است... .» (1)
مُبلّغی كه چنین وظیفهای را بر عهده گرفته است، باید از رشد فكری و علمی برخوردار باشد تا بتواند در این مسیر موفق باشد، و برای اینكه هوشیاری فكری و ذهنی را افزایش دهد، با رشد دادن ذهن جستجوگر خویش، افقهای اندیشه را گسترش دهد و به قول آیة الله جوادی آملی: «پیام رسان باید اقیانوسی فكر كند تا به اهداف بزرگ و عالی دست یابد.»
آگاهی توأم با پژوهش
مبلّغی كه میخواهد پیامی را نشر و انتقال دهد، قبل از هر چیز باید زوایای آن را به درستی بشناسد و بدون تكیه به اقوال این و آن، شخصا به تفحّص و تحقیق بپردازد. قرآن به ما دستور میدهد: «وَلا تَقْفُ ما لَیسَ لَكَ بِه علم» (2) ؛ «از آنچه كه به آن علم نداری، پیروی مكن.» و اصولاً گواه درستی گفتار از دیدگاه قرآن، بیان دلیل و بُرهان میباشد: «قُلْ هاتُوا بُرهانَكُمْ اِنْ كُنْتُمْ صادِقین» (3) ؛ بگو اگر راست میگویید، دلیل خود را بیاورید.» و حضرت علی علیه السلام دراین باره فرموده اند: «عَلَیكُمْ بِالدِّرایاتِ لا بِالرِّوایاتِ؛ (4) بر شماباد به درایتها و [دقت] نه به نقل قولها [ی بدون بررسی] .»
براین اساس، مبلّغ باید پیام خود را با تكیه بر آگاهیهای لازم و جستجوهای علمی به مردم برساند. امام صادق علیه السلام تأكید فرموده اند: «ما عَلِمْتُم فَقُولُوا وَ ما لَمْ تَعْلَمُوا فَقُولُوا اللّهُ اَعْلَمُ اِنَّ الرَّجُلَ لِینتَزِعَ الاْآیةَ مِنَ الْقُرآنِ یخِرُّ فیها اَبْعَدَ ما بَینَ السَّماءِ وَالاَْرْضِ؛ (5) آنچه را بدان علم دارید، بگویید و در مورد آنچه كه نمیدانید، بگویید خدا داناتر است. چه بسا، كسی آیهای را [برای محكم نمودن ادعای خویش] از قرآن اخذ كند، در حالی كه بیشتر از بلندای آسمان و زمین در این [نگرش] سقوط میكند.» و او راه خطا را درمی نوردد؛ زیرا استفادهاش آمیخته به جهل و اشتباه بوده است.
نكتههای تبلیغی و بحثهایی كه سخنران و منبری برای مردم مطرح مینماید، اگر بر معرفت و برهان و تحقیق استوار نباشد، نه تنها مبلّغ را به هدف نزدیك نمیگرداند، بلكه حتی مستمعین را از مقصد اصلی دور میكند. امام صادق علیه السلام فرموده اند: «اَلْعامِلُ عَلی غَیرِ بَصیرَةٍ كَالسّائِرِ عَلی غَیرِ الطَّریقِ لا یزیدُهُ سُرعَةُ السَّیرِ اِلاّ بُعْدا؛ (6) كسی كه بدون بینش [و نگرش عمیق [به كاری دست بزند، همچون فردی است كه در بیراهه گام مینهد كه هر چه در حركت شتاب ورزد، جز دوری [از هدف [نتیجهای ندارد.»
سخنور در هر رشتهای كه میخواهد سخن بگوید، باید بینا و بصیر باشد تا شنوندگان بر اساس صلاحیت علمی و معرفتی او، گفته هایش را با دقت بشنوند و با حُسن قبول تلقی نمایند. خطیب باید در حدّ خودش مبانی دین را بشناسد و مطلبی را كه برای بحث بر میگزیند، به شنوندگان بفهماند؛ كسی كه خود مطلبی را درك نكرده و از آن آگاهی ندارد، قادر نیست آن را به دیگران تفهیم كند.
خشك ابری كه بود ز آب تهی ناید از وی صفت آب دهی
در قرآن شریف درباره پیشوای بزرگ اسلام و پیروانش آمده است:
«قُلْ هذِهِ سَبیلی اَدْعُوا اِلی اللّهِ عَلی بَصیرَةٍ آنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنی» (7) ؛ «بگو این است راه من، من و پیروانم مردم را با بینش و بصیرت به سوی خدا میخوانیم.»
از امام باقر علیه السلام درباره حق خداوند بر بندگان پرسیدند، امام در پاسخ فرمود: «اَنْ یقُولُوا ما یعْلَمُونَ وَ یقِفُوا عِنْدَ ما لا یعْلَمُونَ؛ (8) آن را كه میدانند، بر زبان جاری سازند و در چیزی كه نمیدانند، توقف كنند.»
تا نیك ندانی كه سخن عین صواب است باید كه بگفتن دهن از هم نگشایی
امام امیرالمؤمنین علیه السلام نیز فرموده اند: «اِیاكَ وَالْكَلامَ فیما لا تَعْرِفُ طَریقَتَةُ وَلا تَعْلَمُ حَقیقَتَهُ فَاِنَّ قَوْلَكَ یدُلُّ عَلی عَقْلِكَ وَ عِبارَتَكَ تُنْبِئُ عَنْ مَعْرِفَتِكَ؛ (9)
اجتناب كن از اینكه در چیزی سخن بگویی كه راه آن را نمیدانی و از حقیقت آن آگاهی نداری؛ چه آنكه گفته ات، بر عقل تو دلالت دارد و عبارتی را كه میگویی، از آگاهی تو خبر میدهد.»
زبان در دهانای خردمند چیست كلید در گنج صاحب هنر
چو در بسته باشد چه داند كسی كه گوهر فروش است یا پیله ور؟
دفاع از امور مُسلّم
مبلّغ باید موقعیت و حد و مرز علمی خود را بشناسد و با توجه به آن مطالب خود را انتخاب و ارائه كند. امام علی علیه السلام فرموده اند: «رَحِمَ اللّهُ امْرَأً عَرَفَ قَدْرَهُ وَلَمْ یتَعَدَّ طَوْرَهُ؛ (10) خداوند رحمت كند كسی را كه قدر خویش را بشناسد و از حدّ خویش تجاوز نكند.»
وانگهی باید این نكته را ملحوظ داشته باشد كه صرفا از امور مُسلّم و محتوم و یقینی دفاع كند و تمام عنایت و همّ و غمّ خویش را صرف این حقیقت نماید كه امور قطعی ولا یتغیر را در وهله نخست به مردم معرفی كند و از چنین اموری به دفاع برخیزد و برای اثبات آن بردباری، استقامت و مقاومت بروز دهد. مقدمه این كار، آن است كه شخصا با قرآن و احادیث و روایات صحیح و مورد اطمینان آشنا گردد و سپس دیگران را با این حقایق مأنوس سازد. احتمال دارد مُبلّغی با حكایتها و مثالها، آواز خوب و جاذبه هنری به طور مقطعی اعتماد مردم را جلب كند، اما مهمتر از این برنامه، جلب كردنِ توجه صاحب شریعت است.
در این راستا، پس از اینكه در اقیانوس معارف غواصی نمود و گوهرهای ارزشمندی به دست آورد، باید به قصد قربت و برای رضای خدا از چنین اموری دفاع كند. البته قرآن را نباید با رأی خود تفسیر كند. برای سخنان معصومین علیهم السلام نیز توجیه ناسالم و باطل درست نكند و در آنها برای خوشامد شنوندگان و یا تحت تأثیر جو سیاسی ـ اجتماعی تصرف نكند. همچنین به هنگام دفاع از حریم عترت و بیان فضائل معصومین و ائمه علیهم السلام مطالبی را نگوید كه خرد پسند نمیباشد.
تبلیغ باید بر اساس حقایق دین باشد، نه آنچه مردم به نام معارف و عقاید شناخته اند و با امواجی از خرافات و باورهای سست ممزوج نموده اند. مبلغ، بزرگان دین را چنان كه در منابع مستند و موثق آمده است، معرفی كند. اعتدال در این امر لازم است كه مبادا به غلوّ منتهی گردد یا چهرهای درخشان و برجسته به صورت ناقص طرح گردد.
وقتی میخواهد روایتی را نقل كند، حقایق قرآنی، ذوق سلیم و عقل درست را در نظر گیرد. خداوند در خصوص آخرین رسولش میفرماید: «وَلَوْ تَقَوَّ لَ عَلَینا بَعْضَ الاَْقاویلِ لاَءَخَذْنا مِنْهُ بِالْیمینِ ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتینَ فَما مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حاجِزینَ؛» (11) «اگر پیامبر پارهای سخنان را به افترا بر ما میبست، با قدرت او را فرو میگرفتیم. سپس رگ قلبش را پاره میكردیم و هیچ یك از شما قادر نبود كه مانع این كار شود.»
سید بن طاووس، آن دانشمند بزرگ و مجتهد پرآوازه مینویسد: «دیدم اگر كتابی در فقه برای عمل به آن بعد از خود مینوشتم، خلاف پارسایی و ورع از فتوا دادن بود و مشمول تهدید آیات نامبرده میشدم؛ زیرا وقتی خداوند پیامبر عزیز خود و دانای جهانیان را چنین عقاب كند، پس اگر من به ناحق حكمی كنم یا تألیفی ناصواب نمایم یا در این موارد خطا كنم، در حضور او روز قیامت چه حالی خواهم داشت.» (12)
مُبلّغ نباید روایاتی را كه ضروری یا قطعی دین نیست و امكان دارد معتبر نباشد و علم و عقل، آنها را تأیید نمیكند، نقل كند و نباید برای اثبات و توجیه آنها بی جهت وقت صرف كند.
برای اینكه بتواند معارف اسلامی و علوم آل محمد صلی الله علیه و آله را به درستی معرفی كند، لازم است در این جهت كوششی مداوم داشته باشد و برای وسعت بخشیدن به آگاهیهای خویش به مطالعه و بررسی منابع روی آورد. وقتی احاطه پیام رسان به منابع دینی رو به افزایش رفت، بهتر میتواند امور معتبر را از نقلهای سست تشخیص دهد و قادر خواهد بود با استدلال و برهان از مبانی ارزشی دفاع كند و به شبههها و سؤالات مطروحه در این باره پاسخ دهد و مردم را از راهروهای تردید به بوستان معرفت برساند.
آیة الله سید محمد باقر موسوی همدانی مینویسد: «نباید به خود اجازه دهید... هر روایت نادرست و جعلی را برای مردم بخوانید. باید بدانید كه هزاران سخن دروغ از سوی دشمنان اسلام به عنوان روایت در بین روایات وارد كردهاند. زنادقه چهارده هزار روایت جعلی در بین احادیث مندرج كرده اند و وقتی میخواستند عبدالكریم بن ابی العوجا را اعدام كنند، گفت: من چهار هزار حدیث ساختم و وارد روایات شما كردم.
شناخت حدیث صحیح و ضعیف نیاز به تخصص در علم حدیث دارد و لذا مبلغی كه در این زمینه علم ندارد، باید برای اطمینان پیدا كردن از صحت روایاتی كه میخواند، به متخصّص مراجعه كند و تأیید بگیرد. آن گاه برای مردم نقل كند؛ مخصوصا پارهای از روایات و اشعار كه شائبه غُلو در آنهاست و انتشار آنها سبب متهم شدن شیعه میشود و بقیه فرقههای اسلامی با توجه به این گونه روایات جعلی كه گوینده ناآگاه میگوید یا اشعار غلوآمیزی كه مدّاح ناآگاه میخواند، درباره شیعه قضاوت منفی میكنند و نسبت شرك و كفر میدهند.» (13)
سرمایههای فكری
آگاهی مبلغ باید نسبت به معارف اسلامی بنیانی، علمی، انتقادی باشد. علامه طباطبایی رحمه الله میفرمود: «آنچه را كه ما درك میكنیم از معارف دینی، میبایستی با قواعد علمی، عقلی و... اینها را نزدیك كنیم.» (14)
امّا منابعی كه لازم است، مبلغ به آنها توجه كند، عبارت است از:
1. كتب تفسیر: تفاسیری همچون تفسیر نمونه، تسنیم، روشن، كاشف، كوثر، نور، راهنما، و جوان میتواند در این خصوص مفید باشد.
2. منابع روایی: دومین منبع كه میتوان معارف، علوم اعتقادی، اخلاقی، فقهی و اجتماعی را از آن برداشت نمود، حدیث است. روایت در حقیقت رهنمودها، سفارشهای زبانی و قولی و به عبارت دیگر، سنّت گفتاری پیامبر و ائمه هدی علیهم السلام میباشد.
3. كتابهای تاریخی و سیره: اگرچه در منابع روایی، نكتههای تاریخی، فضائل و مناقب اهل بیت علیهم السلام و مانند آن آورده شده است، اما مراجعه به كتابهای تاریخ و شرح حال، برای فعالیتهای تبلیغی ضرورت دارد. شیعیان عصر ائمه علیهم السلام به نگارش نكات تاریخی و سیره پرداخته اند كه قدیمیترین آنها اصبغ بن نُباته است و آثاری را پدید آورده اند كه غالبا به سیره نبی اكرم صلی الله علیه و آله، غزوات، تاریخ انبیاء علیهم السلام و مانند آن اختصاص دارد.
4. احكام و مسائل شرعی: مبلّغ باید از یك طرف به كتابها و منابع اشراف داشته باشد و از سوی دیگر، میزان نیازهای مردم، موقعیت اقلیمی و فرهنگی و نوع ظرفیتهای آنان را در نظر بگیرد. همچنین شغل شنوندگان، جنس و طبقات سنی در مطرح كردن احكام شرعی و موازین فقهی دخالت دارد. خوشبختانه امروزه رسالههای تخصصی چندی نوشته شده است كه میتوان از آنها استفاده كرد و احكام شرعی را به صورت دقیق برای مردم بیان كرد.
قرآن كریم میفرماید: «وَلا تَقُولُوا لِما تَصِفُ اَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هذا حَلال وَ هذا حَرام لِتَفْتَرُوا عَلَی اللّهِ الْكَذِبَ اِنَّ الَّذینَ یفْتَرُونَ عَلَی اللّهِ الْكَذِبَ لا یفْلِحوُنَ مَتاع قَلیل وَلَهُمْ عَذاب اَلیم؛ (15) برای هر سخن غیر واقعی (دروغی) كه بر زبانتان میآید، مگویید كه این حلال است و این حرام تا بر خدا افترا بندید. كسانی كه به خداوند دروغ میبندند، رستگار نمیشوند، اندك بهرهای میبرند و [در عوض] به عذابی دردناك گرفتار خواهند شد.»
به علاوه، بخشی از مسائل فقهی تحت عنوان حقوق مطرح میگردند كه انواع مختلفی دارند و شنوندگان و علاقه مندان را میتوان بر حسب مقتضیات و نیازها با این مسائل آشنا نمود.
و حقوق اسلامی عناصر زنده و سازندهای دارد و اگر به درستی بازشناسی و تحلیل گردند، برای رسیدن به كمال مطلوب، پاسخ گوی خوبی به شمار میآیند؛ امّا مطرح كردن این گونه مباحث، به نبوغ فكری و تواناییهای ذهنی مبلغ بستگی دارد؛ زیرا او میتواند این نكات را به گونهای طرح نماید كه به گره گشایی از گرفتاریهای مردم كمك كند و روابط اجتماعی و مناسبات آنان را اصلاح نماید.
مبلّغ پاسدار این میراث گران قدر است و باید با گرایشهای انحرافی و زمزمههای گمراه كننده كه به صورت افراط و تفریط جلوه مییابند، به ستیز برخیزد. اگرچه مقتضیات زمان و برخی واقعیتهای اجتماعی و اقتصادی میتواند در احكام دینی تحول ایجاد كند، اما این برنامه به معنی دگرگون شدن معیارها و موازین و بنیانهای فقهی نمیباشد.
· پاورقــــــــــــــــــــی
1. یادداشتهای استاد مطهری، ج 4، ص 481.
2. اسری / 36.
3. بقره / 111.
4. بحارالانوار، ج 2، ص 160.
5. الكافی، كلینی، ج 1، ص 42.
6. همان، ص 43.
7. یوسف / 108.
8. میزان الحكمة، ری شهری، ج 5، ص 14.
9. غررالحكم و دررالكلم، ص 210، ح 4060.
10. همان، ص 233، ح 4666.
11. حاقه / 47 ـ 44.
12. كشف المحجّة، سید بن طاووس، متن ترجمه، ص 159.
13. نگاه عارفانه بر محرم، آیة الله سید محمد باقر موسوی همدانی، ص 82.
14. مجله ارم، بهمن 1376، ص 58.
15. نحل / 117 ـ 116.
افزودن دیدگاه جدید