اصول آموزش احكام (5)
نام نشریه: مبلغان، شماره 16
نگاهی دوباره در آموزش رساله
یكی از پرسشهایی كه گاه برای مبلغان پیش میآید، این است كه در آموزش و تدریس رسالههای توضیح المسائل به همگان به ویژه جوانان چه روشها و نكاتی را باید در نظر گرفت و چه زاویه دید و نگاهی را باید در نظر داشت تا برای آنان گیرا و جذاب باشد؟ و تعبیر «عبوس بودن» چهره رسالهها از زبان برخی به صورت موجبه كلیه جاری نشود.
در پاسخ به این پرسش و هنگام آموزش و بیان رسالههای عملیه به همگان به ویژه جوانان، باید چند زاویه دید را دوباره در نظر آورد تا بر جذابیت آموزش احكام الهی و مسائل شرعی افزود.
اینك نگاهی دوباره به آموزش رساله میافكنیم و پیشاپیش از به كارگیری بعضی از واژهها یا مسائل شرعی به عنوان نمونه و مثال پوزش میخواهیم:
1- بیان معادلهای فارسی:
برای برخی از واژههای رسالهها میتوان معادل فارسی آنها را نیز بیان كرد، مانند «پاك كننده ها» برای «مطهرات» و «نیم خیز نشستن» برای «تجافی»
2- بیان معادلهای مفهومتر و رایجتر:
برای بعضی از واژههای توضیح المسائلها میتوان معادل عربی اما مفهومتر و رایجتر آنها را بیان كرد، مانند «ادرار» برای «بول» ، «مدفوع» برای «غائط» و «استفراغ» برای «قی» كه همه این واژهها عربی هستند، ولی واژههای نخستین رایجتر و قابل فهم ترند.
3- بیان معادلهای امروزیتر و كاربردی تر:
برای برخی از واژههای رسالههای عملیه میتوان معادلهایی را به كار برد كه امروزه كاربرد بیشتری دارند. مانند «مسافت 5/22 كیلومتر» برای «حد مسافت شرعی» ، «1250 گرم نقره» برای «500 درهم در مهر السنة» ، «برای مشخص كردن اندازه درهم و اشرفی مقایسه آنها با سكههای دو ریالی و...» (1)
4- تعریف و توضیح اصطلاحات فقهی و فتوایی:
مثلا بعضی از اصطلاحات فقهی مانند حد «ترخص» ، «تروی» ، «حدث اصغر»، «حدث اكبر»، «جاهل قاصر» و «جاهل مقصر» برای برخی باید تعریف كرد و توضیح داد. به عنوان نمونه، یك بار برای معلمان دینی، درس احكام را تدریس میكردم. در آغاز تدریس به آنان گفتم: بعضی از احكامی را كه برای شما تدریس میكنم «استفتائات» است. ناگهان یكی از معلمان دینی پرسید: «استفتائات» یعنی چه و به چه معنی است؟
هنگامی كه اصطلاحی مانند «استفتا» برای برخی از معلمان دینی روشن و شناخته شده نیست، میتوان گفت: برای همگان واضح و تعریف شده است؟ آیا هر چیزی كه برای ما كاملا روشن است، میتوان بر این پندار بود كه برای مخاطبان ما نیز روشن است؟
همچنین حتما باید بسیاری از اصطلاحات فتوایی را مانند «بعید نیست» ، «خالی از قوت نیست» ، «خالی از وجه نیست» ، «خالی از قرب نیست» ، «خالی از اشكال نیست» ، «احتیاط واجب» ، «ارجح» ، «اظهر»، «محل تامل است» و «محل اشكال است» برای بسیاری از مردم تعریف كرد و توضیح داد و اثر عملی آنها را برای مقلدان ذكر نمود. مثلا آیا برخی از طلاب - تا چه رسد به دیگران - میتوانند معنی این مساله شرعی و اثر عملی آن را بیان كنند:
«اگر بچه ممیز بگوید، چیزی كه در دست اوست، نجس است، احتیاط آن است كه از آن اجتناب كنند، اگرچه بعید نیست اعتبار قول صبی مراهق.»
از این رو، تدوین یك «فرهنگ اصطلاحات فقهی و فتوایی» در پایان رسالهها و یا به طور مستقل كاری شایسته و بلكه امری بایسته است.
5- رفع ابهام از تعریفهای واژگان و اصطلاحات:
مثلا در تعریف «بچه ممیز» و به تبعیت از رسالهها به مردم میگوییم كه: «بچه ممیز بچهای است كه خوب و بد را میفهمد.» اگر یكی از شنوندگان از ما بپرسد كه منظور از «فهم خوب و بد»، خوب و بد اخلاقی، اقتصادی، جنسی، فكری، سیاسی، اجتماعی و یا... است به او چه پاسخی میدهیم؟
یا مثلا در تعیین سن بلوغ پسر و دختر میگوییم: «تمام شدن 15 سال قمری در پسر و 9 سال قمری در دختر.» و حال آن كه بسیاری به این نكته مهم توجه ندارند كه سن بلوغ و تكلیف، طبق سال شمسی كمتر از سال قمری میشود. زیرا سال قمری به مقدار 10 روز و 18 ساعت از سال شمسی كمتر است و در نتیجه طبق سال شمسی، پسران هنگامی كه تقریبا 14 سال و 6 ماه و 16 روز و دختران زمانی كه تقریبا 8 سال و 8 ماه و 22 روز دارند، به سن تكلیف میرسند.
6- بیان تعریف لغوی و اصطلاحی موضوعات و واژههای فقهی:
به طور مثال بارها از شاگردان و حتی طلاب شركت كننده در كلاسهای آموزش و بیان احكام میپرسیدیم كه تعریف لغوی «وضو» چیست؟ یا اصلا پاسخی نمیدادند یا اشتباها پاسخ میدادند كه به معنی «روشنی و روشنایی» است.
بدین جهت شایسته است معانی لغوی و اصطلاحی برخی از موضوعات و اصطلاحات فقهی و ارتباط این دو معنی با یكدیگر گفته شود. مثلا به آنان بگوییم كه وضو در لغت به معنی «نظافت و پاكیزگی» است و از این رو، عربها به شخص نظیف و پاكیزه میگویند: «وضی ء» (2) و وضو در اصطلاح فقهی به معنی شستن صورت و دستها (غسلتان) و مسح سر و پاها (مسحتان) طبق دستوری كه شارع مقدس اسلام فرموده است میباشد. بنابر روایتی یكی از علتها و فلسفههای وضو، نظافت و پاكیزگی است، بدین جهت به آن، «وضو» گفته اند. این نكته از نظر علمی و تجربی نیز روشن است.
7- استفاده از واژههای فخیمانه و محترمانه:
یكی از وظایف ما، به كارگیری واژههای فخیمانه و محترمانه در هنگام آموزش و بیان احكام است. مثلا در هنگام به كارگیری واژههای «آبستن، حامله و باردار»، آیا واژه «باردار» فخیمانهتر نیست؟ یا در هنگام بیان علائم بلوغ، استفاده از واژههای «شرمگاه» یا «اندام تناسلی و زایشی» به جای واژه «عورت» محترمانهتر نیست؟ یا در هنگام بیان مبطلات روزه، به كارگیری واژه «آمیزش» یا «آمیزش جنسی» بهتر از واژه «جماع» نیست؟ آیا نباید واژههای غیرفخیم و به كار رفته در رسالههای توضیح المسائل مانند مسائل 1586 (3) و 2381 (4) را به كار نبرد و آنها را به گونهای دیگر تغییر داد و بیان كرد؟
8- با اعراب خواندن یا نوشتن كلمات:
باید در هنگام بیان یا نوشتن احكام الهی، بعضی از كلمات و واژهها را با اعراب صحیح خواند یا نوشت تا مانند آن شخصی نشود كه در مكه از روحانی كاروان خود پرسیده بود: «هروله به چه معنی است؟» یا فرد دیگری سؤال كرده بود: «دو كلمه قبل و دبر كه در رسالهها نوشته شده اند، به چه معنی است؟» یا یكی از روحانیان كاروان حج به نام آقای «حسن زاده» میگفت: «یكی از حاجیان از بنده میپرسید كه من هنگام طواف، این گونه نیت كرده و گفته ام: هفت دور طواف برای حجة الاسلام حسن زاده (نه حجة الاسلام) به جا میآورم واجب قربة الی الله. آیا نیت من صحیح بوده است یا نه؟»
بارها از مردم و حتی طلاب حوزه شنیدهام كه به جای «مبطلات وضو» میگویند: «مبطلات وضو»، یا به جای «مطهرات» میگویند: «مطهرات»
از این رو، باید اعراب این گونه كلمات را به طور صحیح برای دیگران خواند یا نوشت تا اشتباه و تفاوتهای معنایی و متضادی مانند «مقلد» و «مقلد»، «مطهرات» و «مطهرات» ، «مبطلات» و «مبطلات» پیش نیاید.
9- آموزش مسائل رساله به صورت تدریجی:
قوانین و احكام الهی در مدت 23 سال و به صورت «تدریجی» بر پیامبر محبوب خدا صلی الله علیه و آله نازل و به مردم ابلاغ شد. مثلا خوردن شراب به صورت تدریجی و در چهار آیه از قرآن بیان شد تا این كه در مرحله چهارم، حكم قطعی حرمت شراب به مردم ابلاغ گردید.
از این رو، برای آموزش و بیان احكام رساله به مردم، در برخی از موارد باید زمینه سازی كرد. به طور نمونه یكی از استادان احكام میگفت: «برای تعدادی از خواهران، درس احكام میگفتم. روزی به احكام حجاب و پوشش رسیدم. دیدم برای تدریس احكام آن باید زمینه سازی كنم. زیرا ممكن است بعضی از مسائل شرعی حجاب و پوشش را نپذیرند یا به آن توجه لازم را نكنند. بدین جهت تصمیم گرفتم پیش از آغاز درس احكام، مرثیه حضرت زهرا علیها السلام را برای آنان بخوانم و رقت قلبی ایجاد كنم. همین كار را كردم و پس از گریه و مرثیه خوانی، این نكته را به آنان تذكر دادم كه اگر بخواهیم پیرو حقیقی حضرت زهرا علیها السلام باشیم، باید حجاب خود را كاملا رعایت كنیم و احكام آن را در زندگی عملی خویش پیاده سازیم. آن گاه به بیان احكام پوشش و حجاب پرداختم و با این زمینه سازی بود كه پذیرش احكام حجاب برای آنان آسان شد.»
بدین جهت باید سه حدیث شریف ذیل برای هر استادی در هنگام آموزش رساله و احكام الهی و حتی موضوعات دیگر مورد توجه وافر باشد:
پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«یا معاذ! بشر ولاتنفر، یسر و لاتعسر؛ (5)
ای معاذ! (هنگام تبلیغ در یمن) مژده آور باش و رماننده از دین نباش. آسان گیر باش و سخت گیر در دین نباش.»
حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود:
«لا تقل كل ما تعلم؛ (6) همه آنچه را میدانی مگو.»
امام سجاد علیه السلام فرمود:
«... ایاك ان تتكلم بما تسبق الی القلوب انكاره وان كان عندك اعتذاره...؛ (7)
بپرهیز از این كه سخنی بر زبان جاری سازی كه دلها در نپذیرفتن و انكار آن پیشی گیرند، اگرچه عذرخواهی آن را نیز داشته باشی.»
10- تنظیم و دسته بندی احكام رساله:
حضرت امیرمؤمنان، علی علیه السلام میفرماید:
«احسن الكلام ما زانه حسن النظام و فهمه الخاص والعام؛ (8)
زیباترین سخن آن است كه تنظیم و دسته بندی زیبایش آن را آراسته كرده باشد و خواص و عوام، آن را بفهند.»
روان شناسان نیز معتقدند از نظر یادگیری و آموزش، مطالب منظم و دسته بندی شده بهتر از مطالب نامنظم و دسته بندی نشده در ذهن انسان جای میگیرند.
یكی از شاگردان حضرت امام خمینی قدس سره میگوید: «امام در هنگام تدریس، مطالب را خیلی عالی مرتب و تنظیم میكردند، و همین تنظیم مطالب در بهتر فهمیدن و زودتر فهمیدن مطالب درسی كمك بسیار مؤثری میكرد.» (9)
«روش دسته بندی احكام» را در مجله شماره 14 مبلغان (ماه ذیحجه) آورده ایم كه میتوانید برای آشنایی با آن به آنجا مراجعه كنید.
امید است با عنایات خداوند بزرگ و توجهات حضرت ولی عصر علیه السلام این گونه مباحث و مطالب در زمینه «آموزش رساله» به همگان و به ویژه جوانان برای مبلغان گرانمایه و گرانپایه سودمند آید.
این همه گفتیم لیك اندر بسیج بی عنایات خدا هیچیم هیچ
ای خدا ای فضل تو حاجت روا با تو یاد هیچ كس نبود روا
قطرهای دانش كه بخشیدی ز پیش متصل گردان به دریاهای خویش
· پاورقــــــــــــــــــــی
1) در صورتی كه این معادلها طبق فتوای مرجع تقلیدی كه احكام و فتاوای او را بیان میكنیم، صحیح و مورد قبول وی باشند.
2) ریشه لغوی وضو از كلمه «وضا» یا «وضا» گرفته شده است، نه از كلمه «ضوء ضاء» كه به معنی «ضوء و ضیاء و روشنی» است.
3) در مسائل مربوط به دومین مبطل از مبطلات روزه.
4) در مسائل مربوط به عیبهایی كه به واسطه آنها میشود عقد را به هم زد.
5) سیری در سیره نبوی آیت الله شهید مرتضی مطهری، چاپ هفدهم، قم، انتشارات صدرا، 1376، ص 210، به نقل از سیره ابن هشام.
6) نهج البلاغه، گردآوری سیدابوالحسن محمدشریف رضی، ترجمه علینقی فیض الاسلام، [بی چا] ، [بی جا] ، [بی تا] ، [بی نا] ، كلمه قصار 374، ص 1268.
7) سفینة البحار، حاج شیخ عباس قمی، 2 ج، [بی چا] ، بیروت، دار المرتضی، [بی تا] ، ج 1، ص 573.
8) معجم الفاظ غرر الحكم و درر الكم، مصطفی درایتی، چاپ اول، قم، مركزی الابحاث و الدراسات الاسلامیه، 1413، ص 464.
9) با اقتباس از: مجله حوزه، ش 32، ص 89.
افزودن دیدگاه جدید