رفتن به محتوای اصلی

رهنمودهاى تبلیغى براساس ویژگی‌هاى نوجوانان (2)

تاریخ انتشار:
«رهنمودهاى تبلیغى براساس ویژگیهاى نوجوانان» عنوان مقاله‏اى است كه قسمت اوّل آن با موضوع «گرایش و تمایل به دیندارى» از...
نویسنده: رضا آبیار - گروه کودک و نوجوان معاونت تبلیغ
نام نشریه: مبلغان، شماره 105

«رهنمودهاى تبلیغى براساس ویژگیهاى نوجوانان» عنوان مقاله‏اى است كه قسمت اوّل آن با موضوع «گرایش و تمایل به دیندارى» از نظر مبلّغان و مربیان گرامى گذشت. در این شماره به محور دوم مقاله مورد نظر؛ یعنى «تمایل نوجوانان به فهم چگونگى آفرینش» مى‏پردازیم.

تمایل به فهم چگونگى آفرینش

یكى از مهم‏ترین دغدغه‏هاى نوجوانان دراین مرحله از زندگى، به وجود آمدن سؤالاتى درباره جهان هستى و راز خلقت انسان است. این گرایش نوجوان، محصول گسترده‏تر شدن حوزه تفكر و حضور بیش‏تر او در اجتماع است. هدف او به نوعى «یافتن هدف براى زندگى» است؛ به این معنا كه مى‏خواهد علت و چگونگى وجود هر چیزى را بداند تا در این میان، جایگاه خود را بیابد. او درباره هر چیزى كنجكاوى مى‏كند تا بفهمد چیست و از كجا آمده است و چه ارتباطى با وى دارد؟

شاید در نگاه نخست به نظر آید كه پذیرش این‏گونه مفاهیم، براى نوجوان قابل درك نخواهد بود؛ ولى با مراجعه به دوران نوجوانى خویش به این مطلب خواهیم رسید كه حقیقتاً سؤالاتى درباره خدا و چگونگى آفرینش انسان و موجودات، در ذهن ما وجود داشته است؛ هر چند ممكن است زمینه‏اى براى دریافت پاسخ آنها نداشته‏ایم.

در هر حال، آنچه توجه ما را برمى‏انگیزد، اصل وجود تمایل به فهم چگونگى آفرینش است كه از همین سنین نوجوانى آغاز مى‏شود. با دقت و تأمّل در سیره انبیا و اولیاى الهى درمى‏یابیم كه آنان نیز بدین مسئله توجّه داشتند و خود، زمینه‏هاى پرداختن به این مطلب را براى فرزندان و اطرافیان خویش فراهم مى‏كردند تا از این رهگذر، راهى را در وجود فرزندانشان براى شناخت و رسیدن به خدا بگشایند.

- براى مثال، جناب لقمان به فرزندش فرمود: «وَاطْلِ التَّفَكُّرَ فِى مَلَكُوتِ السَّمواتِ وَالْاَرْضِ وَالْجِبالِ وَما خَلَقَ اللَّهُ فَكَفَى بِهذا وَاعظاً لِقَلْبِكَ؛ (1) [فرزندم!] در ملكوت (باطن و حقیقت) آسمانها و زمین و كوهها و هر چه خداوند آفریده است، بسیار بیندیش؛ زیرا همین تفكر براى پند دادن به قلب تو كافى است.‌»

این نوشتار به مربّیان و مبلّغان عزیز كمك مى‏كند تا بتوانند با استفاده از روشهاى كاربردى و مطابق با روحیات و فضاى نوجوانى، این قشر را در فهم چگونگى آفرینش یارى كنند؛ از این رو براى استفاده از روشها، توجه به چند نكته لازم است:

الف. چگونگى آفرینش، در برگیرنده مفاهیم گسترده‏اى، نظیر: خلقت انسان، آفرینش موجودات، خلقت كوهها و دریاها، راز كرات و حتّى مسئله معاد است. سنین نوجوانى، آغاز حركت خداشناسى و پى بردن به رموز آفرینش است. از سوى دیگر، شور، هیجانات و شادابى دوران نوجوانى، مطالبى جذّاب و امیدوار كننده را مى‏طلبد؛ در نتیجه بهتر است، در ابتداى امر از بیان مسائلى، مانند: چگونگى مرگ، قیامت، آداب قبر و... خوددارى، و این امور به صورت تدریجى یادآورى شود.

ب. طبق معمول باید در اینجا نیز، زبان، فهم و درك نوجوان در نظر گرفته شود.

ج. سعى شود از تجربیات علمى و عملى مبلغان موفق استفاده شود. برخى از روشهاى تفهیم چگونگى آفرینش در پى مى‏آید:

1. اشاره مستقیم به چگونگى آفرینش زمین، آسمان، انسان و مخلوقات‏

بیان مطالب در روش اشاره مستقیم به چند صورت قابل اجرا است:

الف. متن خوانى

در این روش، مربّى پس از مطالعه دقیق متنِ مورد نظر، نكات جذّاب و كلیدى آن را انتخاب، و پس از منظم كردن، آنها را با زبان ساده و روان بیان مى‏كند. مربّى در بین تعریف كردن قضیه مورد نظر، مى‏تواند از گرههاى مرتبط با موضوع و متناسب با مخاطب نیز استفاده كند.

اكنون قسمتهایى را از خطبه نخست نهج البلاغه - كه مى‏توان در این قالب ارائه كرد - مى‏آوریم: «ثُمَّ جَمَعَ مِنْ حَزْنِ الْاَرضِ وَسَهْلِها وَعَذْبِها وَسَبخِها، تُرْبَةً سَنَّها بِالْماءِ حَتّى خَلِصَتْ وَلاطَها بِالْبَلَّةِ حَتّى‏ لَزَبَتْ، فَجَبَلَ مِنْها صُورَةً ذاتَ اَحْناءٍ وَوُصُولٍ وَاَعْضاءٍ وَفُصُولٍ اَجْمَدَها حَتّى‏ اسْتَمْسَكَتْ و...؛ پس خداوند بزرگ، خاكى از قسمتهاى گوناگون زمین، از قسمتهاى سخت و نرم، شور و شیرین، گِرد آورد؛ آب بر آن افزود تا گلى خالص [و آماده] شد و با افزودن رطوبت، چسبناك شد كه از آن اندامى شایسته و عضوهایى جدا و به یكدیگر پیوسته آفرید و... .‌»

این نوع متن‏خوانى باید به زبان گفتارى و محاوره‏اى باشد. مربّى در آن مقدمه، اوج و فرود را رعایت مى‏كند. نوجوان باید هنگام شنیدن قضیه مورد نظر (موضوع) در پى ادامه آن باشد. پیوندهایى كه هنگام بیان مطالب مرتبط با موضوع استفاده مى‏شود باید مخاطب را به فهم چگونگى آفرینش نزدیك كند.

ب. روش ترتیبى یا فرمولى‏

مبلّغ و مربّى در این روش، محتواى مورد نظر را كه همان چگونگى آفرینش است، به‏طور دقیق مطالعه كرده، جان كلام، یعنى محورهاى اصلى آن را بیرون مى‏آورد. در بعضى كتابهاى روش تدریس و كلاسدارى از این روش با عنوان «شیوه تلخیصى یا فرمول‏بندى مطالب» نیز، یاد شده است. در این روش، جملات و كلمات گزینش شده باید كوتاه، واضح و پیام اصلى موضوع باشند تا هنگام قرار گرفتن در قالب ارائه، با اندك توضیحى، بتوان نوجوان را قانع كرد.

براى آشنایى بیش‏تر مربّیان با این روش، یك نمونه از فرمول چگونگى آفرینش انسان را در ذیل مى‏آوریم:

انواع خاكها و آب = گِل چسبناك و شكل دادن و ساختن اندام و دمیدن روح = انسان (خطبه اوّل نهج البلاغه).

2. بیان شگفتیهاى آفرینش از دیدگاه علمى - دینى‏

مربّى در این شیوه، شگفتیهاى جهان هستى را كه متناسب با روحیات مخاطبان است و براى آنان تازگى دارد، گزینش و بیان مى‏كند. روایت امام صادق - علیه‏السلام - به مفضّل (2)، سرشار از چنین شگفتیهایى است و مربّى با هنرمندى، مى‏تواند آنها را ترسیم كند. هدفمند شدن آفرینش در نگاه نوجوان و تشنگى براى فهمیدن چگونگى آفرینش همه مخلوقات و موجودات از ثمرات این روش است.

توصیف مورچه در نهج البلاغه‏

اگر [مردم‏] در عظمت قدرت [خداوند] و اهمیت نعمت او مى‏اندیشیدند، به راه راست باز مى‏گشتند و از آتش دوزخ مى‏ترسیدند؛ ولى دلها بیمار و چشمهاى بصیرت، معیوب است. آیا به مخلوقات كوچكى كه خدا آفریده است، نمى‏نگرند كه چگونه آفرینش آنها را دقیق و حساب شده و تركیب آنها را متقن ساخته است؛ گوش و چشم براى آنها آفریده و استخوان و پوست آنها را مرتّب كرده است.

به این مورچه نگاه كنید؛ با آن جثّه كوچك و اندام ظریف كه به واسطه كوچكى به سختى دیده مى‏شود. درك همه پیچیدگیهاى وجود او در اندیشه نمى‏گنجد؛ چگونه روى زمین [ناهموار و پر سنگلاخ‏] راه مى‏رود و به روزى‏اش دست مى‏یابد. دانه‏ها را [از راههاى دور و نزدیك‏] به لانه‏اش منتقل و در مكانى معین نگه مى‏دارد. در فصل گرما براى سرما و هنگام توانایى براى روز ناتوانى، ذخیره مى‏كند. روزى‏اش [از سوى خدا] تضمین شده و خوراك موافق طبعش در اختیار او قرار گرفته است و... . اگر در دستگاه گوارش او و آنچه درون بدن او وجود دارد و آنچه در سر او از چشم و گوش قرار دارد، بیندیشى، شگفت‏زده خواهى شد و از فهم شگفتیهاى او به زحمت خواهى افتاد و... . (3)

برخى ویژگیهاى مورچه در بیان دانشمندان (4)

الف. آینده‏نگرى و مدیریتش بسیار جالب است. مورچه در تابستان با الهام درونى به فكر زمستان سخت است؛ در صورتى كه چه بسا هنوز زمستان را ندیده است. دانه‏هاى غذا را به‏طور مناسب ذخیره مى‏كند؛ گاهى آنها را از لانه بیرون مى‏آورد تا هوا بخورند و فاسد نشوند. گاهى نیز آنها را به دو یا چند قسمت تقسیم مى‏كند تا سبز و فاسد نشوند؛ حتى نوشته‏اند دانه گشنیز را چهار قسمت مى‏ك ند؛ زیرا اگر كم‏تر از آن باشد، سبز مى‏شود و از بین مى‏رود.

ب. بیش‏تر مورچه‏ها سَرى بزرگ و اندامى كوچك دارند و در مقایسه با جثّه خود بسیار قوى هستند؛ چنان كه دانه‏اى را با چندین برابر وزن خود بلند مى‏كنند، به دندان مى‏گیرند و از دیوار بالا مى‏برند؛ كارى كه براى هیچ زورمندى امكان‏پذیر نیست.

ج. گروهى از مورچه‏ها «كشاورزى» مى‏كنند. نوعى مورچه كه به «چترى» معروف است، باغچه‏اى در اطراف لانه خود مى‏سازد و در آن، قارچهایى كوچك مى‏پروراند. این‏گونه مورچه‏هاى كارگر براى كمك به رشد قارچها، قطعه‏هاى كوچكى از انواع برگها را جدا و با خود حمل مى‏كنند. در این حالت، گویى مورچه‏ها چترى بالاى سر دارند و بدین ترتیب به آنها مورچه چترى مى‏گویند.

د. نوعى مورچه را «سپاهى» مى‏نامند. آنها مانند عشایر، كوچ مى‏كنند. این گروه، حشره‏هایى درنده هستند كه حتى فیلها نیز مراقب‏اند كه سر راه آنها قرار نگیرند؛ وگرنه به‏طور جدّى آسیب مى‏بینند. گروهى از این مورچه‏ها كه در مناطق حارّه زندگى مى‏كنند، گوشتخوارند و هرگاه دسته جمعى به جانورى حمله كنند، به زودى او را از پاى درمى‏آورند و در مدت كوتاهى، همه عضله‏هاى حیوان را مى‏خورند و تنها اسكلتى از او بر جاى مى‏گذارند.

3. مقایسه مخلوقات دیگر با انسان در چگونگى و آفرینش‏

اگر مربّى بتواند، ویژگیهاى بایسته و هنجارهاى مورد نیاز مخاطب را در قالب صفات و چگونگى آفرینش مخلوقات به او بفهماند، ضمن اینكه نوعى رفتار دینى و اخلاقى را به او آموخته، توانسته است، چگونگى آفرینش را نیز به وى بیاموزد و او را در فهم این مهم یارى دهد. اكنون به مثالى در این باره توجه بفرمایید:

على‏اكبر، دانش‏آموزان راهنمایى را براى یك اردوى كوهنوردى به یكى از كوههاى اطراف شهر برده بود. وقتى بچه‏ها در استراحتگاه كوه، جمع شدند، او با تعجّب و شگفتى به كوه اشاره كرد. با این كار، توجّه همه بچه‏ها جلب شد. سپس وى گفت: «این كوهها براى چیست؟ خدایا! با آفریدن این كوه، مى‏خواستى چه مطلبى را به ما بگویى؟!»

بچه‏ها با دقّت بیش‏ترى به كوه نگاه كردند. احمد گفت: «آقا على‏اكبر، به نظرم خدا مى‏خواسته، مقاومت و محكمى را به ما یاد بدهد.‌» على اكبر، حرف احمد را تایید كرد و ادامه داد: «آفرین! ما هم باید مثل كوه در برابر سختیها و مشكلات زندگى، صبور و مقاوم باشیم؛ با هر حرفى نلرزیم، با هر نگاهى منحرف نشویم و... .‌» آن روز فهمیدیم هر چیزى خدا آفریده است، حكمتى داشته است و مى‏شود با نگاه به مخلوقات خدا به وجود صفتى پى برد. (5)

مربّى باید صفات مخلوقات را - به‏ویژه نمونه‏هایى كه براى نوجوانان، ملموس‏تر است - استخراج كند، سپس آنها را در قالبهاى متنوّع ارائه دهد. مى‏تواند آنها را به یك گردش علمى ببرد و از نزدیك، صفات یك پرنده را بیان كند و تطبیق دهد، یا در كلاس به صورت نظرى و با بیانى شنیدنى، آنها را تعریف كند.

دریاها، باغ‏وحشها، جنگلها، مرتعها، معدنها، باغهاى میوه و مزرعه‏هاى كشاورزى، از جمله محیطهایى است كه مى‏توان در این زمینه از آنها استفاده كرد.

پی‌نوشــــــــت‌ها:

1) بحار الانوار، علامه مجلسى، ج 13، ص 431.

2) این روایت در كتابى تحت عنوان «توحید مفضّل» نجف‏على میرزایى، قم، هجرت، چهاردهم، 1385 چاپ شده است.

3) نهج البلاغه، ترجمه مرحوم دشتى، قم، خوشرو، اول، 1381، خ 185.

4) ماهنامه طوبى، ش 6، ص 15.

5) برگرفته از خاطرات شهید على‏اكبر رحمانیان، مصاحبه با یكى از همرزمان شهید، 5/4/85.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.