عظمت علمی امام باقر(ع) زانوی عجز همگان را بر زمین زد
به گزارش خبرنگار بلاغ, حجت الاسلام والمسلمین سید رحیم توکل استاد اخلاق حوزه در یاداشتی به مناسبت میلاد امام محمد باقر علیه اسلام به بررسی ابعاد و ویژگی های حجت خداوند در زمین پرداخت, که در ادامه می خوانیم:
اعتقاد ما بر این است که خداوند عالم، خالق عالم وجود از عالم ملک و ملکوت و جبروت است و خداوند منزه است از صفات ماده و هر آثاری که بر این ماده مترتب است و لذا نواقصی که حاکم بر عالم ماده است خداوند عالم از آن ها منزه ومبری است.
ما انسان ها افراد مادی هستیم، هم جسم ما از سنخ ماده است که از آن به ماده کثیف اسم برده می شود؛ هم روح ما از سنخ ماده ست که از آن به ماده لطیف نامبرده می شود؛ به هرحال از سنخ ماده هستیم و لذا نواقص عالم ماده هم بر جسم ما و هم بر روح ما مترتب است.
ما انسان ها در تماس با خدای عالم دو مشکل داریم؛ یک: خداوند عالم وجود اقدس بی نهایت است و بشر محدود درک بی نهایت را ندارد چون بی نهایت در محدود نمی گنجد و مشکل دوم این است که: چون ما ناقص هستیم و بر ما آثار نقص مترتب هست، تماس ما با حال فعلی با خدای عالم؛ اولا در شأنیت خدای عالم نیست که با هرکس تماس بگیرد و دوم اینکه ما در قابلیت قابل مشکل داریم نه فاعلیت فاعل.
لذا خداوند عالم به حکمت بالغه خودشان افرادی را قرار داده اند به عنوان انبیاء و حجج الهی که اینها بین ما و خداوند عالم رابطند و فرمان خداوند و احکام الهیه را برای ما بیان می کنند.
منتها برای اینکه باب هر ادعای حجت بودن بسته بشود، خداوند برای حجت های خودش چه در غالب پیغمبر یا در عنوان امام، اعجاز و یک بار علمی و معنوی و قدرتی قرار داد که اینها به عنوان اعجاز محک حقانیت پیغمبر و امام باید باشد.
اگر این اعجاز نبود فردا هرکس مدعی می شد که منم رسول الله یا امام هستم، آن اعجاز و قدرت و علم الهیه محکی است که برای هرکس این راه را باز نمی کند و فقط برای کسانی که واقعا حجت باشند راه را باز می کند.
ولذا وقتی حضرت آدم قرار است خلق بشود می فرماید: إنی جاعلک فی الأرض خلیفة می خواهم در زمین نماینده ای بگذارم که مردم به نماینده من مراجعه کنند و آن نماینده حرف ها، احکام و معارف را برای مردم بیان کند.
درمورد این نماینده یک قاعده عقلی است که توان آن نماینده به توان مأموریتش منوط است به عنوان مثال فرض کنید: کسی می خواهد در یک مدرسه ابتدایی معاون بشود، نفر دوم می خواهد در دبیرستان معاونت بکند و نفر سوم در دانشگاه معاونت بکند؛ کار این افراد با همدیگر تفاوت دارد
هر چه محدوده کار وسیع تر شود به بار علمی بالاتری نیازمند است چون تقاضاها و مراجعین و حرف و حدیث زیاد است لذا کسی باید باشد که سخنگو باشد و بتواند به همه حرف ها پاسخ بدهد.
تمام انبیاء که حجت خداوند بودند، معجزه واحد نداشتند؛ حضرت موسی(علیه السلام) به یک فرم آمدند و حضرت عیسی(علیه السلام) فرمی دیگر؛ رسول مکرم اسلام(ص) فرم سومی آمدند؛ این اختلاف در فرم اعجاز برای این است که تقاضای مردم تقاضای واحدی نیست و کسی که به عنوان حجت خدا مطرح است باید به تقاضای مردم جواب بدهد و هرچه آن ها می خواهند باید بیاورد.
این نکته را خدمت عزیزان عرض کنم که حجت خداوند بودن؛ دو ملاک سنگین نیاز دارد:
1.هر سوالی از پیغمبر شد باید پاسخگو باشد، حتی اگر هزار سوال کنند فقط یکی را پاسخگو نباشد گواه براین است که حجت خداوند نیست.
2.هر اعمال قدرتی را که از حجت خداوند بخواهند باید انجام بدهد و نمی تواند بگوید که مثلا این یکی از عهده من خارج است، باید مظهر قدرت و علمیت خداوند باشد.
و چون محدوده علمی افراد هر زمانی متفاوت است، سوالاتی که طرح می کنند نیز متفاوت است و لذا اعجاز هم نمی تواند واحد باشد و متفاوت است.
یک بار حضرت آدم(ع) قصد اعمال اعجاز دارند؛ باید به مردم زمان خودشون نگاه کنند و یک بار حضرت موسی(ع) و هکذا...
و حال می رسیم به وجود اطهر امام باقر(علیه السلام):
امام باقر(علیه السلام) با این قید که مردم در این امت اسلام، مردمی هستند که اولا شریعتشان باید ادامه یابد تا دامنه قیامت؛ حلال محمد حلال إلی یوم القیامة و حرام محمد هم حرام إلی یوم القیامة.
با این قید که پیامبر(ص) و امام باقر(ع) می دانند که در طول زمان افرادی روی کار می آیند که از نظر علمی در سطح بسیار بالا و نابغه هستند؛ لذا امام(ع) باید شریعتی را مطرح کنند که جوابگوی همه مردم إلی یوم القیامة باشد.
طبیب بو علی سینایی روی کار می آید که می گوید: هر علمی را که داخل شدم فقط سه روز در اون علم شاگردی کردم و روز چهارم استاد بر استادم می شدم اما همین بوعلی سینا می گوید: وقتی به معارف اسلام برخورد کردم آنقدر این معارف را عمیق دیدم که من چهل بار یک مطلب را می خواندم اما برایم جا نمی افتاد؛ این نشان می دهد معارف اسلام به قدری سنگین است که شخصی مانند بوعلی سینا زانوی عجز بر زمین می زند.
باید امام باقر(علیه السلام) بحثی علمی – معرفتی را مطرح کند که در طول زمان إلی یوم القیامة هرکسی و با هر بار علمی پا به صحنه وجود گذاشت؛ در برابر عظمت بار علمی اهل بیت(علیهم السلام) زانوی عجز بر زمین بزند و امام باقر(علیه السلام) این مهم را انجام دادند؛ به همین سبب او را باقرالعلوم(علیه السلام) یعنی شکافنده علوم نامیدند.
معارفی را آن امام همام(ع) بیان کردند که هر عالمی که به این معارف دست پیدا کرد، در مقابل عظمت این معارف زانوی عجز بر زمین زد؛ شکافنده علومی که تا دامنه قیامت برای اسلام و قرآن عزتی را به ودیعه گذاشت.
افزودن دیدگاه جدید