مهارتهای مدیریت فرهنگی مساجد برای مبلغان(4)
۲۱. ایجاد مکان های جذاب برای جوانان و نوجوانان
یعنی بسترسازی و فضا سازی مطلوب به عمل آید تا زمینه ی حضور جوانان و نوجوانان، چه زن و چه مرد، در مسجد ایجاد شود؛ برای مثال اگر کانون های فعالی در کنار مسجد ایجاد شود، امکان جذب نوجوانان و جوانان به مسجد وجود خواهد داشت.
کانون هایی که به کارهای فرهنگی، هنری، تفریحی و ورزشی بپردازد و امکانات لازم را فراهم کند؛ مانند کتاب های مناسب با ذوق و سن افراد، کتابخانه ی مناسب، سایت های اینترنتی علمی و تربیتی و متصدیان خوش برخورد.
۲۲. راه های اصلاح و شناخت مؤثرترین آن ها
علّامه طباطبایی، در تفسیر کبیر المیزان، سه راه برای اصلاح و تربیت بیان می کند:
1. از راه توجه دادن به منافع و آثار دنیوی؛ برای مثال هر کسی راست بگوید در جامعه اعتبار و ارزش پیدا می کند؛
۲. از راه توجه دادن به منافع و آثار اخروی همچنین توجه دادن به زیان آخرت؛
۳. نکته ای که بیان می کنیم از مختصات قرآن است و در هیچ کتاب آسمانی دیگری نیامده است:
انسان را از نظر روحی و علمی به گونه ای تربیت کنند و علوم و معارف را چنان در وجود او بپرورانند که دیگر موضوعی برای زشتی ها باقی نمی ماند؛ برای مثال کسی که ریا می کند و برای غیرخدا کاری انجام می دهد، دو علت بیشتر ندارد: یا می خواهد در نظر وی عزتی پیدا کند یا از قدرت او می ترسد. چنین کسی وقتی متوجه می شود که قرآن می فرماید: «إِنَّ الْعِزَّه لِلّهِ جَمِیعًا» و «أَنَّ الْقُوَّه لِلّهِ جَمِیعًا» آرام می شود.
اگر شخصی به راستی به این دو حقیقت ایمان راسخ داشته باشد و بداند که عزت و قدرت فقط مال خداست، موضوعی برای ریا و ظاهرسازی در او باقی نمی ماند؛ درنتیجه نه به کسی امید پیدا می کند و نه از کسی می ترسد.
۲۳. مخاطب شناسی
مخاطبان این مقاله، نمازگزاران و همه گروه های جامعه هستند که به نوعی در برنامه های مسجدها شرکت می کنند. آن ها باتوجه به ملاک های مختلف حالت ها، روحیه ها، ویژگی های فردی و اجتماعی در دسته های مختلفی جای می گیرند،
متکلم دربرابر مخاطب همانند پزشک است در برابر بیمار. همان گونه که پزشک ابتدا باید بیماری را تشخیص دهد و سپس درمان متکلم نیز نخست باید وضع فکری مخاطب را بشناسد و بعد متناسب با آن سخن بگوید. بنابراین، باید به قدر نیاز او سخن بگوید؛ نه طولانی و خسته کننده باشد و نه کوتاه نامعلوم. از لحاظ فکری، مخاطب به سه دسته تقسیم می شود:
دسته ی اول: مخاطب خالی الذهن
مخاطب خالی الذهن کسی است که بر لوح ذهنش هیچ شکی نقش نبسته است. دل این افراد آمادگی زیادی برای پذیرش حقایق و معارف الهی دارد. اگر این دسته از مخاطبان، گمراه شوند، به سبب کوتاهی، غفلت یا فشار بیرونی بوده است.
دسته ی دوم: مخاطبان مردّد و شکّاک
به طورمعمول، روش کاربردی برای این دسته، روش قیاسی، فلسفی و کلامی است؛ اما باید گفت هر روشی که شخص مردّد را از تردید بیرون بیاورد، مطلوب است و کاربرد دارد. متکلم باید کلامش را با روش های مناسب ادا کند تا مخاطب را از شک و تردید بیرون بیاورد.
دسته سوم: مخاطبان منکر
افراد منکر از دو حال خارج نیستند: یا در اثر جهل و غفلت به انکار موضوعی می پردازند که داروی آن ها علم و معرفت است و هنگامی که به واقعیت برسند، دست از انکار و لجاجت می کشند.
یا انکارشان از روی غرض و مرض است و بر انکار واقعیت اصرار می کنند که دراین صورت باید بین معاند و غیرمعاند فرق گذاشت تا هم ظلم نشود و هم دیگران سوء استفاده نکنند. باید معاند را که درحقیقت، باواسطه یا بی واسطه فاعل مختار تهاجم های فرهنگی است، درمقام عنصری خطرناک از مجموعه ی نیروهای مسجد رانده شود و به قانون سپرد شود.
..............................................
افزودن دیدگاه جدید