اخلاق حرفه ای خبر در اسلام
چکیده : هنجار، ارزش و اخلاق از دیرینه ترین چالش های ارتباط جمعی محسوب می شوند. نوع رسانه، مخاطبان آن، حوزه انتشار پیام آن، اهداف، کانال و سازمان و تمامی عناصر و مؤلفه هایی که به وسایل ارتباط جمعی مرتبط هستند هر یک به نوعی با واژه های یاد شده و چگونگی تشخیص، تطبیق و اجرای آن ها درگیرند. خبر از جمله پیامهای رسانه است که تعریف آن در اساس حاوی واژه هایی هنجاری، ارزشی و اخلاقی است. اسلام نیز که اخلاق، ارزشها و آرمانها را همواره حاکم بر تمام جنبه های حیات بشری و همه روابط فردی و اجتماعی معرفی می کند در حوزه خبر دارای رهنمودها و اصول و توصیه های روشن و شفاف است. از جمله اصول اخلاقی که دین مبین اسلام در حوزه خبر بر آن تاکید می کند، مسئولیت اجتماعی روزنامه نگار و رعایت مصالح عموم، توجه به حق مردم در دستیابی به اطلاعات سازنده و مفید، شجاعت در نقل حقایق، تاکید بر صداقت و عینیت خبر و احتراز از تحریف اخبار، توجه به اعتبار روایی منبع خبر، خودداری از مکر و خدعه در خبر، حفظ حرمت و حریم فرد و جامعه و در عین حال انتقاد سالم و عمل به وظیفه امانتداری جامعه است. اگر چه برخی هنجارها و ارزش ها در مرحله تطبیق و اجرا ممکن است با تفسیر و تأویل هایی متعدد روبرو شوند اما اساس تعالیم اسلام اصول و اخلاق حرفه ای خبر را به گونه ای شفاف تبیین ساخته است.
مقدمه
اخلاق جمع خُلْق و خُلُق می باشد, به گفته راغب در کتاب مفردات, این دو واژه در اصل به یک ریشه باز می گردد. خُلُق به معنای هیات و شکل و صورتی است که انسان با چشم می بیند و ُخلْق به معنای قوا و سجایا و صفات درونی است که با چشم دل دیده می شود. بنابراین می توان گفت؛ اخلاق مجموعه صفات روحی و باطنی انسان است و به گفته بعضی از دانشمندان, گاه به اعمال و رفتاری که از خلقیات درونی ناشی می شود, نیز اخلاق گفته می شود. (مکارم شیرازی, 1377, صص 24 23) در فرهنگ معین اخلاق به معنی خلق و خوی ها, طبیعت باطنی, سرشت درونی و نیز به عنوان یکی از شعب حکمت عملی خوانده شده و افزوده است؛ اخلاق دانش بد و نیک خوی ها و تدبیر انسان است برای نفس خود یا یک تن خاص. (معین, 1371, ص 174) اخلاق را از طریق آثارش نیز می توان تعریف کرد و آن این که گاه فعلی که از انسان سر می زند, شکل مستمری ندارد ولی هنگامی که کاری به طور مستمر از کسی سر می زند (مانند امساک در بذل و بخشش و کمک به دیگران) دلیل به این است که یک ریشه درونی و باطنی در اعماق جان و روح او دارد, آن ریشه را خلق و اخلاق می نامند. (مکارم شیرازی, 1377،صص 24-23)همان در عمده تعاریفی که از اخلاق شده است, دو مقوله درونی بودن و سروکار داشتن با ارزشها در اخلاق نهفته است. اخلاق بیشتر امری اجتماعی است تا فردی و در واقع بستر مناسب اجتماعی است که شرایط رشد و توسعه اخلاقی خاص یا به عبارتی وابستگی و پای بندی به ارزشی خاص را فراهم می کند.وقتی صفت اسلامی را بر اخلاق می افزاییم, مرزی را برای آن تعیین کرده ایم که محتوای آن با مرزبندی دیگر که حاوی صفت های دیگر است می تواند متفاوت باشد. (محسنیان راد, 1375) دکتر مولانا نیز می گوید:«آنچه مربوط به حدود و ثغور ارتباطات و اخلاقیات است در مرحله اول این نکته است که حدود و ثغور بررسی و تحقیق امری به نام اخلاق از جامعه ای به جامعه دیگر فرق می کند. این امر حرکتی عقلانی تلقی می شود که به وسیله آن تعیین می کنیم یک فرد به عنوان عضوی از جامعه چه کاری را باید به عنوان کار «درست» به طور داوطلبانه انجام دهد». (مولانا, 1375) در مقاله حاضر تلاش می شود تا اصول اخلاقی اسلام در ارتباط با ابعاد مختلف فعالیت رسانه ای ، معرفی گردند که ما از آن به ” اخلاق رسانه ای اسلام“ یاد می نماییم.
اخلاق رسانه ای
اخلاق رسانه ای نقطه تلاقی علم اخلاق و عمل رسانه یا ارتباط جمعی است. با توجه به ویژگی هایی که در خصوص مقوله اخلاق ذکر شد, اخلاق رسانه ای امری درونی و مرتبط با ارزشها و هنجارهاست. بدین مفهوم درونی است که مجموعه قواعد و اصول اخلاق باید توسط ارتباط گر و سازمان ارتباطی رعایت شود و از این نظر با حقوق و قانون رسانه ها متفاوت است. چه بسا بسیاری از شگردهای رسانه ای که به ظاهر با هیچ اصل و بند و تبصره ای از حقوق و قانون تنافی نداشته باشد اما با اصول اخلاق منافات دارد. از سوی دیگر اخلاق رسانه ای با ارزشها و هنجارها سروکار دارد, ارزشها و هنجارهایی که از درون فرهنگ جامعه و در جامعه اسلامی از درون فرهنگ اسلامی سر بر می آورد. لذا اخلاق رسانه ای اگر چه تابع اصول و قواعدی کلی و جهان شمول است اما به سبب ریشه گرفتن آن از مجموعه ارزشهای بطن جامعه می تواند از جامعه و فرهنگی به جامعه و فرهنگ دیگر متفاوت و متغیر باشد. از این رو تدوین اصول کلی اخلاق رسانه ای به سادگی تدوین قواعد کلی حقوق رسانه ها نیست و در هر فرهنگ و جامعه ای, تعاریف و محدوده های خاص خود را دارد.
در دایره المعارف بین المللی ارتباطات, اخلاق رسانه ای زیر مجموعه ای از اخلاق عملی و یا حرفه ای دانسته شده که از ترکیب توصیف و تئوری تشکیل شده است. در این دایره المعارف آمده است : اخلاق رسانه ای شاخه ای جدید ولی مهم از اخلاق حرفه ای است.... در قضاوت های معنوی سطوح تصمیم گیرنده در رسانه ها, اخلاق رسانه ای از جایگاه ویژه ای برخوردار است. البته حفظ اهمیت اصول و تئوری اخلاقی رسانه ای به طور منطقی دو روی یک سکه اند. کند و کاو در دنیای بزرگتری از اخلاق عملی نشان می دهد که اگر تنها هدف, توصیف اخلاق واقعی در میان دست اندرکاران باشد, نتیجه کار بدست آوردن حداقل اخلاقیات است و اگر روی اخلاقیات حاکم شود, دایره ای بسته و دور از واقعیت به وجود می آید. (کلیفورد جی کریستیانز 1989) بسیاری از معیارهای اخلاقی در علم رسانه در همه جای دنیا مورد قبول نیستند. در واقع محققانی نظیر دیکسون) Dickson 1988) حتی مدعی اند؛ فقدان توافق جهانی درباره هنجارهای اخلاقی از مشخصه های ارتباط جمعی هست و خواهد بود. در نتیجه بسیاری از مقررات اخلاقی که در این مورد وضع شده اند در بهترین شکل خود, تنها رهنمود های هنجاری هستند که بر هیچ فلسفه اخلاقی مشترکی مبتنی نیستند و روزنامه نگاران و ارتباط گران, بسته به موقعیت, به نحوی خاص با آنها روبرو می شوند. تصویب قوانین گسترده, برای اعمال چنین هنجارهایی که دوام و مقبولیت آنها مورد تردید است, بسیار غیر عملی است.(کاسوما،1375) به دلیل تنوع ارزش ها و هنجارهای موجود در فرهنگها و جوامع مختلف, تدوین نظام نامه های اصول اخلاق حرفه ای رسانه ای که شکل جامع و شامل و عام داشته باشد, بسیار مشکل است و در صورت تحقق, چندان مشکل گشا نخواهند بود. در گزارش کمیسیون مک براید درباره حقوق حرفه ای و اصول اخلاقی رسانه ای با بیان تاریخچه ای از تدوین هنجارهای اخلاق حرفه ای که نخستین بار در دهه 1920 آغاز شد آمده است : در حال حاضر تعداد شصت کشور در سراسر دنیا نظام نامه های کم و بیش گسترده ای را که اغلب مورد پذیرش اشخاص حرفه ای قرار گرفته است, پذیرفته اند. استانداردهایی را برای رفتار تعیین می کنند روی هم رفته جنبه ای عام دارند- از جمله آزادی دسترسی به منابع اطلاعات, عنیت و تعهد به خودداری از وارد آوردن افترا- اما اغلب اینها در لفافه ابهام و گاهی اصطلاحاتی نارسا هستند.(شن مک براید, 1369)دلیل این نارسایی را باید در تنوعات فرهنگی و در نتیجه تنوع در مبانی ارزشی هر فرهنگ و جامعه جستجو کرد. لذا معنی و ارزش های منسوب به مفاهیمی چون اخبار, حقیقت, عنیت, آزادی و حق دانستن واقعیات, می تواند با توجه به شرایط خاص یا با توجه به نیازها و اولویت ها یک جامعة مفروض در یک برهة مفروض زمانی تغییر کند. (شیخ, 1375) قواعد اخلاقی فردی در مورد هر ملتی تنها با توجه به اولویت های ملی, محدودیت های زبانی, تنوع فرهنگی و یا نوع ساختار سیاسی تغییر می کند. لذا علیر غم تلاش های سازمان هایی چون یونسکو در دست یابی به قواعد اخلاقی پذیرفته شده رسانه ای که جنبه عام و فراگیر وبین المللی داشته باشد, فرایند ارتباطات جمعی در عمل تابع دیدگاه خاص هر روزنامه نگار است. (شیخ, 1375) بنابراین در زمینه اخلاق رسانه ها, دیدگاه ها و نظرات متفاوت و متنوعی بسته به تفاوت و تنوع معتقدات فرهنگی و فلسفی نظریه پردازان مختلف, عنوان شده است. برخی از این دیدگاه ها عبارتند از : موقعیت گراییSituationiysm)) و یا اباحی گریAntinomianism)) که معتقد است مهم آن چیزی است که رسانه یا ارتباط گر میل دارد در یک لحظه خاص انجام دهد؛ ماکیاول گرایی که رفتار غیر اخلاقی را در مورد خاص به شرط آن که به ندرت و مخفیانه صورت گیرد مجاز می داند؛ غایت گرایی (Teleologism) که پیامد ها را تنها عوامل تعیین کننده دراخلاقی بودن عمل ارتباط گر می داند و به حاصل عمل بی توجه است؛ لذت گرایی( Hedonism) که معتقد است یک عمل صحیح رسانه ای عملی است که در خدمت منافع افراد بیشتری باشد؛ خود گرایی (Egoism) که معتقد است یک عمل صحیح رسانه ای عملی است که برای خود ارتباط گر لذت بخش و مطلوب باشد و گروه های دیگر که به نظر آنها, با وضع قوانین فراگیر در مورد اخلاقیات رسانه ای, رویکرد خبرنگاران به اخلاق رسانه ای, یک رویکرد واحد و از نظر قانونی ممکن خواهد بود. (کاسوما, 1994) اما دیدگاه اسلام به اخلاق رسانه ای که در اصول, ارزشها, فلسفه و ماهیت این دین الهی ریشه دارد, دیدگاهی عام و فراگیر و جهان شمول شمرده می شود که اگر چه منتسب به فرهنگی خاص به نام فرهنگ اسلامی است اما به دلیل فطری بودن این دین, در برگیرنده تمامی اصول و فروع اخلاقی است که در زمینه رسانه ها مطرح شده است.
اخلاق رسانه ای در اسلام
اسلام به عنوان دین خاتم و منطبق با فطرت همه آدمیان, همه اصول اخلاقی یاد شده را مورد تاکید و تصریح قرار داده و آیات قرآن و احادیث و سیره رسول اکرم r و ائمه اطهارعلیهم السلام همگی مالامال از رهنمودهایی است که می تواند اصول حرفه ای رسانه ای اسلامی شمرده شود. در تبییین اخلاق حرفه ای رسانه ای از دیدگاه اسلام بایستی به تفاوت ماهوی تعاریف, کارکردها و اصول پذیرفته شده در علم رسانه ها با مضامین و اصول اسلامی توجه نمود. با قبول این مفروض حال می توان از منظری درونی اصول زیر را به مثابه ارکان اصلی اخلاق رسانه ای در اسلام مورد توجه قرار داد:
خبررسانی
خبررسانی و اطلاع رسانی یکی از کارکردهای اصلی رسانه ها است و این کارکرد در کنار دو کارکرد دیگر شامل آموزش و سرگرمی یک رکن اساسی کار وسایل ارتباط جمعی را شکل می دهد. چنانچه اخلاق رسانه ای را در اسلام تابع گفتمان و یا جهان بینی فراگیری بدانیم که احکام و اصول و ارزشهای اسلامی را در سایر ابعاد زندگی بشر نیز تحت تاثیر قرار داده و چارچوب وظایف فرد مسلمان را در آن قالب روشن ساخته, اخلاق خبررسانی را نیز بایستی در ذیل جهان بینی و پارادایم تفکر, اخلاق و اصول اسلامی دانست. ارزشهای اخلاقی اسلام جزیره های جدا از هم نیستند که هر یک را فارغ از دیگری و به گونه ای مطلق بتوان مبنای عمل قرار داد. اسلام مجموعه ای به هم پیوسته از هنجارها و اصول و فلسفه هاست که هر یک مکمل دیگری است. برخلاف تصوری که در غرب از مفهوم و واژه دین وجود دارد اسلام دامنه کامل زندگی و تجربه بشری در سطوح خرد و کلان را در بر می گیرد و همانگونه که در سوره مائده آیه 3 آمده است:” امروز برایتان دین را کامل کردم“ اسلام شیوه زندگی و دین کامل است و در حقیقت فرهنگ جامعی است که شکل و الگوی فراگیر زندگی به شمار می رود. به دلیل فراگیری این الگو, یک مسلمان همواره به صورت هدفمند زیست می کند و هیچ گونه عملی خارج از چهارچوب گفتمانی اسلامی نیست حتی عمل فرد مسلمان پیش از آنکه به منصه ظهور و دنیای خارج برسد در عالم قصد و اراده و نیت نیز مستحق ثواب و یا عقاب است تا جایی که برای نیت و اراده جایگاهی فراتر از عمل دیده شده است. انسان مسلمان همواره مقید به حدود الهی است و مجاز نیست از آن حدود تخلف ورزد: ” اینها حدود الهی است پس متعرض آنها نشوید“(سوره بقره, آیه 229) و یا ” اینها حدود الهی است پس نزدیک آنها نشوید “(سوره بقره, آیه 187) حدود الهی مرزبندی ها و حوزه مشخص شده وظایف و بایدها و نبایدهای کلی و شاملی است که انسان بایستی برآن اساس زندگی روزمره فردی و اجتماعی خود را سامان دهد و حکومت نیز بایستی زمینه های رعایت آن حدود را فراهم و تسهیل سازد. اصل کلی در زندگی انسان مسلمان از خدا بودن و به سوی خدا رفتن است. ”الی الله مرجعکم جمیعاً“(سوره مائده, آیه 48) تمامی نیات و اعمال مسلمان بایستی در راستای دستورات خداوند و در جهت کسب رضایت پروردگار و منطبق با خواست خداوند باشد. از جمله این اعمال فرایند خبررسانی در رسانه های جامعه اسلامی است که آن هم در ذیل اصلی کلی به نام اصل انطباق با اوامر الهی قرار می گیرد. بنابراین ارتباط گر مسلمان هیچ گاه مانند یک ارتباط گر سکولار غربی خود را فارغ از همه چیز به جز خبر نمی بیند. ارتباط گر مسلمان خبر و خبررسانی را نیز در سایه تلاش برای کسب رضایت و تحقق خواست خداوند پی می گیرد. لذا در توصیف و تبیین اخلاق خبررسانی اسلامی بایستی به اصول کلی و نیز ارتباط تنگاتنگ گفتمانی تمامی این اصول با یکدیگر توجه و عنایت جدی داشت. نگاه تک بعدی به هر یک از اصول اخلاقی اسلام می تواند خود هدایت کننده به سوی گمراهی باشد و نه فلاح. اصول یاد شده هر یک به تنهایی مبنای عمل نیستند و بلکه همگی در هماهنگی و همراهی و ارتباط کامل با یکدیگر معنا می یابند. سرفصل های کلی همچون حق مداری, عدالت, تقوا, اصلاح جامعه و.... همگی خطوط پیوند اصول و تاکیدات اخلاقی اسلام در امر خبررسانی محسوب می شوند و حلقه وصل رهنمودهای اخلاقی اسلام در قالب آیات قرآن کریم و تعالیم معصومین علیهم السلام هستند, از جمله تاکیدات اسلام در این زمینه موارد ذیل قابل توجه است: ”قل امر ربی بالقسط“(اعراف, آیه 29) ای پیامبر به مردم بگو که پروردگارم به قسط و عدل دستور داده است. ”ان اکرمکم عندالله اتقیکم“(حجرات, آیه 13) بزرگوارترین شما نزد پروردگار با تقواترین شماست. ”الحق احق ان یتبع“(غررالحکم و دررالکلم 1/319) حقیقت بهترین چیزی است که سزد انسانی در پی آن باشد. و یا ”اصدق القول ما طابق الحق“(غررالحکم و دررالکلم 2/401) راست ترین گفتارها آن است که با حقیقت منطبق باشد. و یا ”خیرالامور ما اسفر عن الحق“(غررالحکم و دررالکلم 3/428) بهترین کارها تبیین حقیقت است. بدین سان خبررسانی اگر در راستای اصول اسلامی و در جهت روشن ساختن حقیقت باشد از جمله بهترین کارها در جامعه اسلامی است. اگرچه رهنمودهای اخلاقی اسلام در تمام عرصه های زندگی بشر و در ارتباطات فردی و اجتماعی در تمامی سطوح لازم الاتباع و تعیین کننده است اما به دلیل اهمیت فوق العاده و حساسیت و تاثیرگذاری خارق العاده وسایل ارتباط جمعی بر افکار عمومی و سرنوشت اجتماع توجه مجدد به این اصول و رهنمودها در حوزه عملکرد رسانه ها بسیار ضروری تر به نظر می رسد.
مسؤولیت اجتماعی خبرنگار
قواعد اخلاق اسلامی مسؤولیت پذیری اجتماعی است. تئوری مسؤولیت پذیری اجتماعی که رویه رسانه های غیر مذهبی یا غربی بر آن مبتنی است ریشه در فردگرایی کثرت گراpluralistic individualism)) دارد. در حالی که اصل اسلامی مسؤولیت پذیری اجتماعی بر مفهوم امر به معروف و نهی از منکر مبتنی است. معنای تلویحی این اصل آن است که هر فرد و گروه به ویژه نهادهای ارتباطات اجتماعی مثل مطبوعات, رادیو و تلویزیون و سینما مسؤولیت دارند تا در مجموع. افراد جامعه را برای پذیرش اصول اسلامی و عمل بدان آماده سازند. در تاریخ اسلام بسیاری نهادها و همچنین کانال های ارتباطی مثل مساجد: اذان (دعوت به نماز), و خطبه جمعه از این مفهوم مسؤولیت اجتماعی استفاده کرده اند تا افکار عمومی را بسیج نمایند و افراد را به تلاش در جهت خیر و سعادت فردی در این جهان و جهان آخرت ترغیب نمایند. به طور کلی در جهان ظاهراً رسانه ها نقشی متضاد با نقش امر به معروف و نهی از منکر را بازی می کنند. رسانه ها بیشتر به برخوردها, اختلاف نظرها, و رسوایی ها و کمتر به صلح ثبات و تداوم و سازگاری اخلاقی علاقمند هستند اگر دست اندرکاران رسانه ها در جهان اسلام این مفهوم مسؤولیت اجتماعی را به عنوان سنگ بنای حرفة خود نپذیرند هرگز نمی توان از قواعد اخلاقی اسلامی تصوری داشت.( شیخ, 1375) هربرت آلتشول درباره مسؤولیت اجتماعی خبرنگار چنین می گوید: مشکل ما در بررسی اصطلاح مسؤولیت اجتماعی مشابه مساله ای است که با واژه آزادی داریم.هیچ یک از این دو واژه را نمی توان به شکلی جامع تعریف کرد. معنای هر کدام کاملاً به نظام اخلاقی و مجموعه ارزشهای ما وابسته است. (هربرت آلتشول, 1984) بر این اساس در هر جهان بینی و در هر گفتمان اجتماعی فرهنگی, دینی مسؤولیت اجتماعی می تواند شاخصها و میزانهای متفاوتی داشته باشد اما همواره در این مفهوم اساسی اشتراک نظر وجود دارد که مسؤولیت اجتماعی یعنی احساس مسؤولیت فرد در برابر جامعه و در برابر مصالح و منافع جامعه. و البته در هر جامعه با فرهنگ و هنجارها و ارزشهای خاص خود مصالح و منافع دارای تعاریف خاص آن جامعه است.به طور کلی رسانه های جمعی باید مسؤولیت نگهبانی از جامعه را بر دوش گیرند و با هوشیاری اطلاعات لازم در مورد معروف (یعنی آنچه که با معیارهای جامعه اسلامی سازگار است) را ارائه کرده و از آن حمایت کنند و منکر (یعنی آنچه را مغایر معیارهای جامعه اسلامی است) مشخص سازند و با آن مخالفت ورزند. رسانه های جمعی همچنین باید به ایجاد توسعه درون ساز (internalize) و استفاده از عرصه های مناسب مشروعیت اقدام کنند. منظور اینکه مشخص شود رسانه های جمعی چه مطالبی را چه موقع و چگونه باید تحت پوشش خبری خود قرار دهند و در صورت لزوم چه چیزی را برای چه مدت با توجه به شرایط تئوری فرهنگ اسلامی نباید تحت پوشش خبری بگیرند. ( شیخ, 1375) ارتباط گر مسلمان حق ندارد به گونه ای غیر مسؤولانه و بدون توجه به آثار و عواقب اخبار اقدام به انتشار و تهیه اخبار کند. امام علی علیه السلام در باب مسؤولیت افراد در قبال کلام خویش می فرماید : ”الکلام فی و ثاقک مالم تتکلم به فاذا تکلمت به صرت فی وثاقه“(نهج البلاغه, حدیث 373) تا زمانی که گفتاری را بر زبان نرانده ای آن کلام و گفتار در اختیار توست ولی زمانی که آن را اظهار داشتی از آن پس ضامن عواقب و پیامدهای آن خواهی بود. از سوی دیگر گاهی اوقات مسؤولیت اجتماعی اقتضا می کند امری بیان و اظهار شود. امام علی علیه السلام در باب تاثیر کلام می فرمایند : «رب قول انفذ من صول» (نهج البلاغه, حدیث 394) چه بسا یک گفتار که از یک حمله مؤثرتر باشد. اگر چه اصول خبررسانی در رسانه های امروز جهان مبتنی بر شعار «دانستن حق مردم است» می باشد اما حق مردم علاوه بر دانستن شامل موارد دیگری نیز می شود که حفظ جامعه, حفظ دین, تقویت اتحاد و وحدت و انسجام جامعه, رشد و توسعه در همه ابعاد و ... همه و همه از جمله آنها است. لیکن زمانی که دو حق با یکدیگر تزاحم کنند قطعاً ارتباط گر مسلمان نمی تواند بی اعتنا به آثار این تزاحم خود را بی مسؤولیت فرض کرده هر آنچه می خواهد بر زبان و قلم راند. «مبنای روزنامه نگاری مدرن بر پایه این تفکر که جامعه حق دارد بداند و اینکه هیچ چیز مقدس نیست همانقدر ذاتاً ضد اسلامی است که هسته اصلی مبتنی بر سود و بهره در بانکداری مدرن ضد اسلامی به شمار می رود. بر اساس استدلال های شلایفر (1986) و مغیث (1980) رسانه های اسلامی ترغیب کننده خیر و خوبی و بازدارنده شر و بدی هستند. رسانه های اسلامی از این جهت ذاتاً با رسانه های مدرن متفاوت هستند (مغیث الدین شیخ, 1375). رسانه های اسلامی از انتشار اخبار بی فایده و باطل باید بپرهیزند. این امر حائز اهمیت بسیار است که ارزش خبر بدین مساله وابسته است که تا چه حد و اندازه مفید واقع می شود و نفعی را برای مردم به همراه دارد. همان گونه که در قرآن نیز تصریح شده است:”...کذلک یضرب الله الحق و الباطل فاما الزبد فیذهب جفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض...“. (سوره رعد, آیه 17) خدا برای حق و باطل چنین مثال زند. اما کف به کناری افتد و نابود شود و آنچه برای مردم سودمند است در زمین پایدار بماند. همچنین یکی دیگر از مسؤولیت های رسانه در برابر جامعه اسلامی حفظ یکپارچگی و تالیف قلوب مخاطبان است. روشهای تفرقه افکنانه که موجب بد بین شدن دسته ای از مردم به دسته دیگر می شود و انتشار اخبار این چنینی از نظر اسلام روشی غیر مسؤولانه و خلاف اخلاق اسلامی است. قرآن به مؤمنین فرمان می دهد اگر دو دسته از شما با یکدیگر کارزار کردند بین آنان را اصلاح کنید. ”و ان طائفتان من المؤمنین اقتتلوا فاصلحوا بینهما فان بغت احد اهما علی الاخری فقاتلوا التی تبغی حتی تفی الی امرالله فان فاءت فاصلحوا بینهما بالعدل و اقسطوا ان الله یحب المقسطین“.(حجرات, آیه 10) در کنار این رهنمود همچنین قرآن فرمان برخورد با مشرکان و دشمنان اسلام را در هر جا که یافت شوند صادر می کند. بنابراین وظیفه ارتباط گر مسلمان در حوزه خبر اولاً تحکیم وحد صفوف خودی و برخورد بی امان با غیر خودی است. قرآن می فرماید: ”فاقتلوا المشرکین حیث وجد تموهم...“. (توبه, آیه 6) هر جا که مشرکین را یافتند با آنان کارزار کنید. از جمله عرصه های کارزار با مشرکان عرصه اطلاع رسانی و تبلیغات است.
از دیگر کار کردهای خبررسانی و اطلاع رسانی در جامعه که در راستای مسؤولیت اجتماعی رسانه است پند آموزی و عبرت گیری مردم است که قرآن نیز بر آن تاکید می ورزد. در قرآن کریم داستان و خبر بسیاری از اقوام و ملل ذکر شده که به تعبیر قرآن هدف از بیان آنها عبرت و پند آموزی است : ”لقد کان فی قصصهم عبره لاولی الاباب ...“.(یوسف, 111)”ان فی ذلک لعبره لاولی الابصار“.(آل عمران, 13) همچنین قرآن کریم پس از بیان اخبار اقوام گذشته در مواضع متعدد از عبارت فاعتبروا یا اولی الابصار استفاده می کند و از مردم می خواهد با توجه به آنچه گفته شده پند آموزی نموده آثار آن را در زندگی خود دخالت دهند.
دستیابی به اطلاعات سازنده و مفید
رسانه به عنوان واسطه بین مردم و واقعیتها و رویدادها بایستی آینه وفادار رخدادهای اجتماعی, سیاسی, اقتصادی و ... باشد. خبرنگار و رسانه در حقیقت امانتدار مردم در دستیابی به اطلاعات هستند و باید این امانت را به خوبی ادا کنند. حق مردم در جامعه اسلامی بر رسانه ها این است که از اخبار مفید, لازم و منطبق با مصالح جامعه برخوردار باشند. قرآن کریم نیز دستور می دهد : ”ان الله یامرکم ان تؤدوا الامانات الی اهلها ...“. (نساء, آیه 61) خداوند به شما دستور می دهد که امانتها را به اهل آن باز گردایند. امام موسی کاظم علیه السلام در رهنمودی امانتی را که مردم بر گردن رسانه ها دارند اینگونه بیان می دارند : ”ان من واجب اخیک ان لاتکتمه شیئاً تنفعه به لامر دنیاه و آخرته“(بحار الانوار, جلد 78, ص 332) از جمله حقوق برادر مؤمن تو بر تو این است که او را از آنچه به مصلحت امر دنیا و آخرتش است آماده کنی و (اخبار و اطلاعات مفید را) از او نپوشانی. این حق همچون سایر حقوق الناس بگفته امام علی علیه السلام بر حقوق الله اولویت و تقدم دارد و ادای آن بسیار ضروری و لازم است :”جعل الله سبحانه حقوق عباده مقدمه علی حقوقه, فمن قام بحقوق عباد الله کان ذلک مؤدیا الی القیام بحقوق الله“(غرر الحکم و دررالکلم) : خداوند حقوق بندگانش را بر حقوق خود مقدم گردانیده پس هر کس به ادای حقوق بندگان بپردازد این کار او موجب پرداختن به حقوق پروردگار نیز خواهد بود. قرآن کریم خود ترغیب می کند که مردمان اطلاعات گوناگون را در اختیار داشته باشند و با کنار هم گذاشتن اطلاعات مختلف خود به قضاوت صحیح بپردازند : ”فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه“(زمر, 18):به آن بندگان من که اقوال مختلف را می شنوند و بهترین آنها را بر می گزینند و مورد تبعیت قرار می دهند بشارت ده, حتی در اصل دین خداوند اکراه را نمی پذیرد و می فرماید : ”لااکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی“ بنابر این استراتژی تبلیغاتی اسلام انعکاس آگاهی ها و اطلاعات خالص و تحریف نشده و واگذاری حق و قدرت انتخاب و تصمیم به مردم است. چرا که اگر مردم نسبت به پدیده ها و موضوعات آگاهی و اطلاع نداشته باشند نسبت به آن قدرت انتخاب نخواهند داشت و بلکه در برابر آن موضع خواهند گرفت. امام علی علیه السلام می فرمایند : ”الناس اعداء ما جهلوا“(نهج البلاغه, 438) مردم دشمنان آنچه هستند که نمی دانند.به همین سبب است که خداوند ایمان و اعتقاد از روی کراهت را مفید نمی داند و از آن نهی می کند : ”ولو شاء ربک لامن من فی الارض کلهم جمیعاً افانت تکره الناس حتی یکونوا مؤمنین“(یونس, 99) خداوند اگر خود اراده می کرد می توانست همه مردم را مؤمن گرداند (اما می خواهد اختیار دین از روی اراده و اختیار خود مردم باشد) پس آیا تو می خواهی مردم را با اکراه مؤمن گردانی؟ لذا اسلام همواره بر ارائه و انعکاس سالم و صحیح اطلاعات و اخبار و رویدادها به مردم ترغیب و تشویق می کند و این را حق مردم در جامعه می داند.حق مردم در دستیابی به اطلاعات نخستین اصل بین المللی اخلاق حرفه ای در خبرنگاری است که در چهارمین نشست مشورتی یونسکو در پراگ و پاریس در سال 1983 مورد تاکید قرار گرفت. بر اساس این اصل مردم و افراد حق دارند تصویری واقعی از جهان بیرونی را از طریق دستیابی به اطلاعات صحیح و جامع در اختیار داشته و علاوه بر این بتوانند آرای خود را با استفاده از رسانه های گوناگون فرهنگی و ارتباطاتی به طور آزادنه اعلام و ابراز نمایند. (نورد نسترنگ, 1375)
شجاعت و شرافت حرفه ای خبرنگار
خبرنگار و رسانه از آنجا که امانتدار جامعه در کسب, حفظ و انعکاس اطلاعات و اخبارند بایستی در راه این امانتداری از هیچ چیز دریغ نورزند. پیامبران که خود فرستادگان پروردگار و حافظان پیام الهی به مردم در طول تاریخ بوده اند بزرگترین رسالت خود را ابلاغ و تبلیغ پیام پروردگار به مردم و رساندن خبر توحید و معاد و... به مردمان دانسته اند.نوح علیه السلام خطاب به امت خود می فرماید : ”ابلّغکم رسالات ربی و انصح لکم و اعلم من الله ما لاتعلمون“(اعراف, 60) اهمیت رساندن پیام تا بدین جاست که قرآن کریم خود را بلاغ می داند و می فرماید : ”هذا بلاغ للناس“(ابراهیم, 52) قرآن کریم همان جا که رسالت پیامبران را خبررسانی و تبلیغ بیان می دارد بر شجاعت مبلغان و پیام رسانان تاکید می کند و می فرماید : ”الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه لا یخشون احداً الاالله و کفی بالله حسیبا“(احزاب,39) آنان که پیامهای پروردگار را به مردم می رسانند و از خداوند فقط خشیت دارند و از هیچ کس دیگر واهمه ای ندارند و خدا را برای آنان بس است. لذا منصب والای امانتداری مردم ایجاب می کند که خبرنگار و ارتباط گر مسلمان دارای شجاعت و نیز شرافت حرفه ای باشد و در راه ایفای رسالت حرفه ای خود از هیچ کوشش و تلاشی دریغ نورزد و نیز تلاش مقدس خود را با هیچ شائبه ای درنیامیزد. چنانکه گذشت حق مداری و عدالت از جمله مبانی اصول اخلاق حرفه ای خبر در اسلام می باشند. خداوند همواره مردم و حاکمان را به عدالت و قسط فرمان داده است. ”قل امر ربی بالقسط“(اعراف, 29) ارزش تلاش برای تحقق عدالت و قسط چنان است که پروردگار می فرماید قسط و عدالت را حتی اگر بر ضد و به زیان خودتان و نزدیکانتان است برپا دارید. ”یا ایها الذین آمنوا کونوا قوامین بالقسط شهداءلله ولو علی انفسکم او الوالدین والاقربین“(نساء, 135) همچنین اخبار و اطلاعات صحیح به عنوان امانتی از مردم نزد خبرنگار باید به صاحبان امانت برگردد و جایی که باید اظهار شود اظهار گردد در غیر اینصورت اصول اخلاقی رسانه ای که اسلام بر آن اصرار ورزیده زیر پا گذاشته می شود : ”فلیؤد الذی اؤتمن امانته و لیّتق الله ربه ولا تکتموا الشهاده و من یکتمها فانه آثم قلبه و الله بما تعملون علیم.“ (بقره, 283) پس هر آنکه امانتی نزد اوست بایستی آن را ادا کند و تقوای خدا را پیشه سازد و شهادت را کتمان نکنید. هر که شهادت را کتمان کند پس او دلی گنهکار دارد و خداوند به آنچه انجام می دهید داناست. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله می فرمایند: ”من مشی مع مظلوم حتی یثبت له حقه ثبت الله تعالی قدمیه یوم تزل الاقدام“(کنزالعمال, خ 5604) هر که مظلومی را همراهی نماید تا حق او را به او برساند خداوند گام هایش را در روز جزا, روزی که گامها همه لرزانند استوار خواهد گردانید. از اینرو صرف تلاش جهت کسب و ارائه اخبار امری مقدس و قابل تقدیر است که خداوند بر آن پاداش خیر می دهد. زیرا این تلاش در واقع جهت ادای دین, وفای به امانت و اجرای دستور خداوند است.
عدم تحریف و دستکاری در اخبار
اقتضای امانتداری صحیح, نگهداری امانت به صورت دست نخورده و سالم است. دست بردن در اخبار با هدف تغییر محتوا و ماهیت آن به نوعی خیانت در امانت است که اسلام از آن نهی کرده است : ”لاتخونوا الله و الرسول و تخونوا اماناتکم“(انفال, 27) به خدا و پیامبر خدا و امانتهایی که نزد شماست خیانت مکنید. از جمله روشهای تحریف در اخبار آمیختن و یا تدوین و تنظیم خبر به گونه ای است که برآیند آن غیر از اصل خبر است و برداشتی که مخاطب از خبر می کند بجز برداشتی است که از صرف خبر خالص اتفاق افتاده می نمود. آمیختن خبر با خبری دیگر, تحلیلی خود ساخته و یا جابجا کردن اجزاء و عناصر اگر چه در عرف خبر نویسی تخلف و تحریف محسوب نمی شود ولی در عرف اخلاق رسانه ای اسلام عملی ناپسند است. در قرآن کریم می خوانیم : ”ولا تلبسوا الحق بالباطل و تکتموا الحق و انتم تعلمون“(بقره, 42) حق را به باطل نیامیزید وحق را در حالی که خود می دانید چه می کنید کتمان نکنید. در اخلاق خبررسانی کوتاه کردن خبر و یا حذف برخی فرازهای خبر که مفهوم کلی خبر را مخدوش می سازد مذموم است و مصداق آیه شریفه فوق الذکر می شود.
صداقت و عینیت خبر
خبرنگار به عنوان چشم بیدار و هوشیار جامعه در دستیابی به حقایق و واقعیت ها رسالتی بس خطیر بر عهده دارد و کانون این اهمیت صداقت و قابل اعتماد بودن خبرنگار و رسانه است. اصل دوم نشست چهارم یونسکو در سال 1983 از مجموعه اصول بین المللی اخلاق حرفه ای در خبرنگاری اینچنین می گوید: بارزترین وظیفه خبرنگار این است که با رعایت حق مردم برای دستیابی به اطلاعات معتبر و درست, شرافت حرفه ای خود را در خدمت واقعیت عینی قرار دهد. به نحوی که واقعیت ها وجداناً با محتوای اصلی خود انعکاس یافته و بدون ایجاد تحریف, نشان دهندة ارتباطات اساسی باشد. این امر با رشد صحیح قابلیت های خلاق خبرنگار متحقق می گردد به طوری که مواد خام خبری مناسب در اختیار مردم قرار گرفته تا آنان را در طراحی تصویری صحیح و همه جانبه از جهان یاری رساند. جهان که در آن منشاء, طبیعت و گوهر رویدادها, مسیر تحول و چگونگی امور تا آنجا که امکان دارد واقعی برداشت شود. (شکرخواه, 1374, ص 126) اهمیت کار خبرنگار و رسانه در این است که جامعه او را حلقه واسط خود با حقایق می داند و بر پایه اطلاعات و اخبار دریافتی از رسانه تحلیل و برنامه ریزی نماید. اگر رسانه به عمد اطلاعات و اخبار غیر واقعی در اختیار جامعه قرار دهد علاوه بر اینکه به اعتماد جامعه به خود خیانت کرده اعتبار خود را نیز از دست می دهد. ”در استاندارد علم معانی بیان, روزنامه نگار ملزم به راستگویی است در واقع دست اندکاران وسایل ارتباطی درک می کنند کلمات اعتبار دارند. خیلی از آنها که اطلاعات را پخش می کنند با فیلسوف مکتب اگزیستانسیالیست یعنی کارل یاسپرس (Karl Jaspers) موافق هستند که تاکید داشت در لحظه ارتباط باید حقیقت حفظ شود و باید در جست وجوی حقیقت بود.“ (کلیفورد کریستیانز, 1375) خیانتی که در سطور فوق بدان اشاره شد در این روایت از پیامبراکرم صلی الله علیه وآله به خوبی نشان داده شده است: ”کبرت خیانه ان تحدث اخاک حدیثاً هو لک مصدق و انت به کاذب“(تنبیه الخواطر, ص 92) بزرگترین خیانت آن است که به کسی که تو را راستگو فرض کرده دروغ بگویی. خداوند پیامبراکرم صلی الله علیه وآله را امر می فرماید که داستان و اخبار فرزندان آدم علیه السلام را به حق بازگو کند: ”و اتل علیهم نبا بنی آدم بالحق“(مائده 27) و این همان شیوه ای است که خود قرآن در بیان داستان و اخبار بدان عمل می کند: ”نحن نقص علیک نباهم بالحق“(کهف, 13) ما اخبار و داستانهای آنان را برای شما به حق بازگو می کنیم. قرآن کریم خود در بسیاری از آیات اساساً انسانها را به راستگویی و امانت داری دعوت کرده است که از آن جمله است:”یا ایهاالذین آمنوا اتقوالله و کونوا مع الصادقین“(توبه, 11) ای ایمان آورندگان تقوای خدا را پیشه خود سازید و همواره با راستگویان باشید. ”والذی جاء بالصدق و صّدق به اولئک هم المتقون“(زمر, 33) و آن کس که راستی آورد و آن را باور نمود آنانند که خود پرهیزگارانند ”والذین هم لا ماناتهم و عهدم راعون“(مؤمنون, 8.) (مؤمنان آنانند که ) امانتها و پیمان خود را رعایت می کنند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله صداقت و راستگویی را زینت حدیث و کلام می دانند. ”(زینه الحدیث الصدق“بحار الانوار, ج 71,ص 9) ایشان همچنین می فرماید : ”لاتنظروا الی کثره صلاتهم و صومهم و کثره الحج والمعروف و طنطنتهم باللیل ولکن انظروا الی صدق الحدیث و اداء الامانه“(بحار الانوار, ج 71,ص 9) به نماز خواندن ها و روزه گرفتن های متوالی مردم و نیز به زیادی حج و کارهای خوب و شب زنده داریشان نگاه نکنید بلکه ببینید آنان چقدر راستگو و وفادار به امانتهایشان هستند.
لازمه عینیت داشتن خبر آن است که خبرنگار نسبت به وقوع و جزئیات خبر علم کافی داشته باشد. صرف خبر بدون علم به وقوع آن برای خبرنگار کافی نیست و وی باید در خصوص خبری که می خواهد منتشر کند علم کافی را دارا باشد. خداوند با مسؤول دانستن چشم و گوش و قلب مؤمنان و پاسخگو بودن آنها در روز قیامت به مردم می فرماید : ”ولاتقف مالیس لک به علم ان السمع والبصر والفؤاد کل اولئک کان عنه مسؤولاً“(اسراء, 36) از آنچه بدان علم نداری پیروی مکن زیرا گوش و چشم و قلب همگی در درگاه خداوندی مسؤولند. قرآن کریم برای اخبار و گفته های ظنی و حدسی و غیر یقینی ارزشی قائل نیست و از پیروی و اعتماد به گمان نهی فرموده است. در آیاتی چنین آورده است که پیروی از حدس و گمان و اخبار غیر یقین سبب گمراهی خواهد شد: ”ان تطع اکثر من فی الارض یضلوک عن سبیل الله ان یتبعون الا الظن و ان هم الایخرصون“(انعام, 116) و اگر از بیشتر کسانی که در زمین می باشند پیروی کنی تو را از راه خدا گمراه کنند. آنان جز از گمان خود پیروی نمی کنند و جز به حدس و تخمین نمی پردازند. همچنین نقل قولهای ساختگی و غیر واقعی که مستدل و مبرهن و عینی نیستند از نظر اخلاق قرآنی رسانه ای جایگاهی ندارند. قرآن خود می فرماید خبر از روی علم و اطلاع کامل دهید: ”نبئونی بعلم ان کنتم صادقین“(انعام: 143) و سرانجام اینکه خداوند متعال در قرآن کریم کلام خود را که بخش عمده ای از آن اخبار اقوام گذشته و یا رویدادهای آینده می باشد به صدق و عدل توصیف می کند: ”و تمت کلمه ربک صدقاً و عدلاً“(انعام: 115) و سخن پروردگارت به راستی و داد سرانجام گرفته است.
اعتبار منبع, روایی خبر
اعتبار منبع, مفهومی بنیادی در ارتباطات است که شاید بتوان قدمت آن را با عمر ارتباط برابر دانست. معتبر بودن منبع در واقع پیش شرط لازم برای برقراری یک ارتباط کامل بین فرستنده پیام و مخاطب آن است. اعتبار منبع را می توان نقطه تلاقی مفاهیم ارتباطی نیز تلقی کرد. زیرا بسیاری از این مفاهیم نظیر گزینش گری اخبار, عینیت, هماهنگی و ناهمانگی شناختی, مسؤولیت اجتماعی, ارزشهای خبری و .... بدون این پیش فرض که منبعی معتبر در روند اعتبار وجود داشته یا دارد معنای وجودی خود را از دست می دهند.( ادیب هاشمی, 1372) قرآن کریم پیامدهای اعتماد به منبع خبر غیر مطمئن را بسیار وخیم می داند و می فرماید: ”یا ایهاالذین آمنوا ان جاءکم فاسق بنبا فتبینوا ان تصیبوا قوماً بجهاله فتصبحوا علی ما فعلتم نادمین“(حجرات, 6) ای کسانی که ایمان آورده اید در مورد خبری که فاسقی برای شما آورده تحقیق کنید مبادا که بر اساس اعتماد به آن خبر به دسته ای از مردم آسیب وارد آورید و سپس از این کرده خود پشیمان شوید. از آنجا که هدف از انتشار یک خبر ایجاد آگاهی نوین در مخاطب است اخلاق اقتضا دارد که پیش از اطمینان از اعتبار منبع خبر از نشر آن خودداری شود. انتشار یک خبر غیر موثق که با واقعیت مطابقت ندارد به انحراف افکار انبوهی از مخاطبان می انجامد و گاه ضایعات جبران ناپذیری را به دنبال دارد. امام علی علیه السلام در وصیت نامه خویش به فرزندش امام حسن علیه السلام او را به پرهیز از ذکر اموری که به درستی آن واقف نیست فرا می خواند:”و لا تقل ما لا تعلم و ان قلّ ما تعلم“(نهج البلاغه, نامه 31) و مگو آنچه را ندانی هر چند اندک بود آنچه میدانی. حضرت امیر المؤمنین علیه السلام در پاره ای فرمایشات خود به صورت آشکارتری بر لزوم وثاقت منبع خبر تاکید می ورزد ”لا تخبرن الا عن ثقه فتکون کذّابا“(غررالحکم و دررالکلم,6/ 342) امام علی علیه السلام چنان بر ضرورت نقل خبر از منبع قابل اطمینان تاکید می کنند که در تمثیلی زیبا شنیدن صرف را منشا خبر غیر ثقه و باطل و دیدن را منشا خبر ثقه و حق می دانند : ”اما انه لیس بین الحق والباطل الا اربع اصابع الباطل ان تقول سمعت والحق ان تقول رایت“(نهج البلاغه, خطبه, 141) بدان که بین حق و باطل بیش از چهار انگشت فاصله نیست (و آن فاصله بین چشم و گوش است) باطل آن است که می گویی شنیده ام و حق آن است که می گویی دیده ام. در منطق پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اخلاق رسانه ای, نقل از منبع غیر موثق مساوی با دروغگویی و دوری از مسیر صداقت و راستگویی است. ”کفی بالمرء من الکذب ان یحدث بکل ماسمع“(کنز العمال,خ 8209-8208) حضرت علی علیه السلام همچنین خبر دادن به مردم به صرف اعتماد به شنیده ها را موجب کذب و دروغگویی می دانند و می فرمایند : ”ولا تحدث الناس بکل ما سمعت فکفی بذلک کذباً“(بحار الانوار, ج 2,ص 160) هر چه را که شنیدی برای دیگران بازگو مکن, چرا که همین مقدار برای دروغگو شدن تو کافی است. همچنین از حضرتش نقل است که : ”اذا حدثتم بحدیث فاسندوه الی الذی حدثکم فان کان حقاً فله و ان کان کذباً فعلیه“ خبر را از هر که شنیدی به هنگام بازگفتنش به هم او نسبت ده تا این که راست و دروغش از آن خودش باشد. افزون بر رواج اخبار نادرست یکی دیگر از پیامدهای ناهنجار نقل اخبار غیر مؤثق از سوی یک رسانه خبری آن است که این عمل بخصوص آن هنگام که تکرار شود به تدریج به بی اعتباری آن رسانه در اذهان عمومی می انجامد تا آنجا که حتی دیگر اخبار مؤثق و معتبر آن نیز مورد قبول واقع نمی گردد. امام علی علیه السلام می فرمایند: ”لا تقل ما لا تعلم فتتهم باخبارک بما تعلم“(غررالحکم و دررالکلم, 6/34) آنچه را که از (صحت و درستی) آن آگاه نیستی مگو. و الا در مورد اخباری که از صحت آنها آگاهی داری نیز به دروغ گویی متهم خواهی شد. در واقع شاید بتوان گفت که پخش نادرست اخبار اثری معکوس دارد و در نهایت اثر آن به فرستنده باز خواهد گشت. میزان تاثیر ارتباطات و اثرات مثبت یا منفی آنها از مسائلی است که درباره آن بحث های زیادی مطرح بوده است. منبع ارتباط (انتقال دهنده پیام), ویژگیهای مخاطبان (پیام گیران) و ماهیت پیام (چگونگی انتقال آن) در افزایش تاثیر ارتباط موثر هستند پخش نادرست اخبار و مواد اطلاعاتی همچون اثر بومرنگ به فرستنده یا منتقل کننده پیام باز می گردد و در نهایت هویت رسانه را عوض می کند. (ادیب هاشمی, 1372) انتشار مطالب نادرست یا مطالبی که با قصد و منظور خاصی تنظیم شده باشد باعث سلب اعتماد مردم از آن وسیله ارتباطی شده آنان را به سوی منابع خبری دیگر هدایت می کند.( بدیعی, 1369) سرانجام به نکته ای بسیار ظریف از امام علی علیه السلام توجه کنید که مضمون آن بر ترجیح اصل دقت و عمق بر اصل سرعت خبر تاکید دارد. ”اعقلوا الخبر اذا سمعتموه عقل رعایه و لا عقل روایه“(نهج البلاغه, ح 94) هنگامی که خبری را می شنوید به دقت و تحقیق در آن تعقل کنید و نه تعقلی که صرفاً انتقال و روایت آن خبر را دنبال می کند.
خودداری از مکر و خدعه و غوغا سالاری
قدرت تاثیرگذاری بر افکار عمومی و تصمیمات اجتماعی قدرتی است که خاص رسانه ها است و مانند سایر انواع قدرت وسوسه انگیز. بسیاری از صاحبان قدرت رسانه ای در پی کسب رضایت صاحبان قدرت سیاسی یا اقتصادی از روشهای معمول غیر اخلاقی در رسانه ها همچون فریب افکار عمومی, برجسته سازی دروغین, غوغا سالاری, فضا سازی و .... برای دستیابی به اهداف خاص صاحبان قدرتهای یاد شده بهره می برند. نتیجه این اقدامات به ظاهر زیرکانه و بواقع خلاف اخلاق عرفی و حرفه ای تاثیرگذاری ولو موقت بر افکار عمومی و جهت دهی به حرکات اجتماعی و سیاسی است ولی سرانجام آن بی اعتباری و سلب اعتماد افکار عمومی از رسانه است. حضرت علیعلیه السلام این حقیقت را اینچنین بیان می دارند: ”و قدار عدوا و ابرقوا و مع هذین الامرین الفشل و لسنا نرعد حتی نوقع و لا نسیل حتی نمطر“(نهج البلاغه, کلمات قصار 9) برخی همچون رعد و برق می غرند و می خروشند (و دست به تبلیغات میان تهی می زنند) و این در حالی است که این تحرکات همواره با فشل و شکست روبرو است ولی ما تا زمانی که واقع نشویم نمی غریم و تا زمانی که جاری نشویم باران راه نمی اندازیم. امام علی علیه السلام در توصیف سیاستهای تبلیغی معاویه اینچنین می فرمایند: ”والله ما معاویه بادهی منی ولکنه یغدرو یفجر و لو لا کراهیه الغدر لکنت من ادهی الناس ولکن کل غدره فجره و کل فجره کفره ولکل غادر لواء یعرف به یوم القیامه والله ما استغفل بالمکیده و لا استغمز بالشدیده“(نهج البلاغه, خطبه 191) به خداوند سوگند معاویه زیرکتر از من نیست لکن شیوه او پیمان شکنی (و نیرنگ و خیانت) و گناهکاری است. اگر پیمان شکنی ناخوشایند نبود زیرکتر از من کس نبود. اما هر پیمان شکنی به گناه برانگیزد, هرچه به گناه برانگیزد دل را تاریک گرداند. روز رستاخیز پیمان شکنی را درفشی است افروخته و او بدان درفش شناخته شود. به خدا مرا با فریب غافلگیر نتوان کرد و با سخت گیری ناتوانم نتوانند شمرد. در این اصل اخلاقی که امام علی علیه السلام به روشنی آن را ترسیم نموده اند بر این نکته تاکید می شود که رسانه اسلامی تفاوتش با رسانه غیر اسلامی در اعتقاد به معاد در روز جزا است و این اعتقاد سبب می شود تا ارتباط گر مسلمان از روشهای غیر شرعی و غیر عرفی و غیر اخلاقی برای دستیابی به اهداف خود نتواند استفاده کند ولو آنکه این اهداف مقدس و قابل تحسین باشند. ارتباط گر مسلمان باید در جهان پر فریب قدرت رسانه ای و عصر حاکمیت رقابتهای ناسالم و زدوبندهای آشکار و پنهان, در ایجاد و حفظ فضای انسانی و اخلاقی بدور از نیرنگها و فریبکاری های امروزین بکوشد و اگر دست خود را در این امور گشاده دید قیدوبند دیانت و اخلاق را از یاد نبرد و هنگام تعارض منافع مادی با وظایف اخلاقی قربانی شدن ارزشها را برنتابد.( سعیدی مهر, 1375)
احترام به مردم و گوناگونی فرهنگها
در نظام اخلاقی اسلام مردم و جامعه مورد احترامند و هیچ گاه و به هیچ قیمتی نباید آبرو و حیثیت مردم وجه المصالحه قرار گیرد. در قرآن کریم بارها توصیه شده است که با مردم با لحن خوش سخن گفته شود از جمله این توصیه ها اینکه : ”...وقولوا للناس حسناً“ (بقره, 83) با مردم خوش سخن بگویید و ”قل لعبادی یقولوا التی هی احسن...“ (اسراء, 53) و به بندگانم بگو با نیکوترین روش سخن گویند. ”یا ایها الذین آمنوا لایسخر قوم من قوم عسی ان یکونوا خیراً منهم ولا نساء من نساء عسی ان یکن خیراً منهن و لا تلمزوا انفسکم ولا تنابزوا بالالقاب ...“ (حجرات, 11) ای کسانی که ایمان آورده اید مبادا عده ای از شما عده ای دیگر را استهزاء نمایند چه بسا آنان بهتر از شما باشند و نیز مبادا که گروهی از زنان شما گروهی دیگر را مسخره کنند چه بسا آنان بهتر باشند و به یکدیگر زخم زبان نزنید و یکدیگر را با القاب زشت صدا نکنید.قرآن کریم حتی در برخورد با غیر مسلمانان دستور می دهد که رعایت ادب و احترام و عدالت و احسان شود : ”لا ینها کم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین ولم یخرجوکم من دیارکم ان تبّروهم و تقسطوا الیهم...“ (ممتحنه, 8) خداوند شما را نهی نکرده است که به آنان که با شما نجنگیده اند و شما را از دیارتان آواره نساخته اند به عدالت و احسان رفتار کنید. حتی شیوه برخورد با دشمنان و خصم نیز مطابق اخلاق قرآن برخورد مؤدبانه و غیر توهین آمیز است. ”ولاتسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدواً بغیر علم....“ (انعام, 108) به کسانی که غیر خدا را می خوانند ناسزا نگوئید چرا که اگر این چنین کنید آنان نیز از سر دشمنی و جهالت به خداوند ناسزا خواهند گفت. قرآن کریم خود در شیوه عملی خود به خوبی این اصل را رعایت کرده و در توصیف خصم, لحن مؤدبانه و محترمانه به کار می برد : «...و ان فرعون لعال فی الارض...»( یونس, 83) همانا فرعون در زمین برتری جو است.
از این آموزه های اخلاقی این اصل استخراج می شود که رسانه و خبرنگار در برخورد با مردم و مخاطبان بایستی رعایت جنبه های ادب و احترام را داشته باشد و هیچ گاه زبان به کلام سبک و زشت نگشاید, نه تنها ارتباط گر مسلمان باید همواره با رعایت ادب اجتماعی با مخاطبان برخورد نماید بلکه به طریق اولی هیچ گاه نباید آبروی کسی را به صرف یک اتهام که هنوز اثبات نگردیده بر زمین ریزد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله می فرمایند : ”من بهت مؤمناً او مؤمنه او قال فیه ما لیس فیه اقامه الله تعالی یوم القیامه علی تلّ من نارحتی یخرج مما قاله فیه“بح(ار الانوار,ج 75, ص 194) هر کس به مرد یا زن مؤمنی بهتان زند یا چیزی را که در او نیست بدو نسبت دهد خداوند او را در روز قیامت بر تلی از آتش خواهد ایستاند تا زمانی که از آنچه او درباره آن فرد گفته بود خارج شود. رسانه های امروزین با زیر پا گذاردن اصول اخلاقی معمولاً برای افزایش تیراژ خود به رسوایی و ترور شخصیت تکیه می کنند و بمدد همین الگو پولیتزر Pulitzer) ) ظرف سه سال تیراژ نیویورگ ورلد (Newyork world) را از پانزده هزار به دویست و پنجاه هزار رساند. به نوشته دایره المعارف بریتانیکا با مجموعه ای از کارهای نمایشی و مبارزات تبلیغاتی, پولیتزر فرمول های دیرینه حس گری و ایده آلیزم را زنده کرد. او به هر قیمتی علاقمند بود که با برانگیختن هیجان, حتی اگر معنی آن پوشاندن لباس خبر به یک موضوع کاملاً جعلی می بود تیراژ را بالا برد. مطبوعات مبتذل و تابلوئیدها از همان فرمول برای رسیدن به موفقیت های تجاری بی سابقه استفاده کردند.( مغیث الدین شیخ, 1375) بنابراین حفظ حرمت مخاطبان و احترام به آنان به عنوان صاحبان امانت از مهمترین وظایف اخلاقی خبرنگاران در نظام اخلاق اسلامی رسانه ای است.
حرمت حریم خصوصی افراد
جامعه اسلامی حفظ حریم و آبروی افراد لازم است و تا آن زمان که ضرورتی ایجاب نکند کسی حق ندارد با آشکار کردن اسرار پنهان مردم, اسباب هتک آبرو و لکه دار شدن شخصیت اجتماعی آنان را فراهم آورد. ”ما چون مستقل هستیم بر هم زدن خلوت یا رازداری به معنای از هم پاشیدن وجود بشری است, آن گونه که آن را می شناسیم و چون اجتماعی هستیم تبدیل آن به وضعیت مطلق, یعنی حفظ موجودیت چنین ملاحظاتی, به یک معیار رسمی منتهی می شود که فضای زندگی خصوصی افراد نمی تواند بدون اجازه مورد تهاجم قرار گیرد مگر این که افشاگری باعث حل یک بحران عمومی یا برجسته سازی یک مشکل اجتماعی شود.“( کلیفوردکریستیانز, 1375) پروفسور لیسانیوتن استاد کرسی اخلاق عملی در دانشگاه فیرفیلد می گوید:”مقوله حریم خصوصی هیچ سابقه ای در رشته فلسفه ندارد.... برای پی بردن به بنیانهای فلسفی این مقوله باید به شرافت بشری و منابع و مآخذ مربوط به مالکیت شخصی مراجعه کرد وگرچه عجیب به نظر می رسد اما مالکیت افراد بر شرافت و حیثیت خود بهترین معرف حریم خصوصی محسوب می شود.“ جان لاک در بحث پیرامون این موضوع می گوید: هر انسانی در درون خود یک قلمرو شخصی دارد و هیچ کس غیر از خود شخص هیچ حقی برای ورود به این قلمرو را ندارد. ”تجزیه و تحلیل جان لاک به رغم کوتاه بودن آن نشان می دهد که حریم شخصی که تعبیر مناسب تری برای آن یافت نمی شود میزان احساس امنیتی است که ما از کنترل و مالکیت خود بر آن فضای خصوصی داریم. انسان شناسان و دانشمندان علوم اجتماعی به ما می گویند که نیاز به حریم شخصی امری بسیار ریشه دار و یک نیاز فطری و مساله ای است که تنها به انسان محدود نمی شود. (هوسمن, 1375, صص 148 147)
پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله در تبیین رسالت خود می فرمایند:”انی لم اؤمر ان انّقب عن قلوب الناس و لا اشق بطونهم“(کنزالعمال, خ 31597, خ 15035) من امر نشده ام به اینکه از درون مردم جستجو کنم و درون و باطن آنان را وا کاوم. الگوی رسالت یعنی قرآن کریم نیز صریحاً امر به خودداری از تجسس و دخالت در حریم خلوص افراد می دهد: ”و لا تجسسوا“(حجرات, 12) پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله همچنین در نهی از ورود در حریم خصوصی زندگی مردم می فرمایند: ”لا تتبعوا عثرات المسلمین فانه من تتبع عثرات المسلمین تتبع الله عثرته و من تتبع الله عثرته یفضحه“(اصول کافی, ج 2, ص355) در پی افشای حریم خصوصی مسلمانان نباشید چرا که خداوند کسی را که این چنین کند درونش را فاش و او را مفتضح سازد. امام علیعلیه السلام در برخی سخنان خویش مؤمنان را چنین وصف می نمایند: ”لیسوا بالمساییح و لا المذاییع البذر“ )نهج البلاغه, خطبه 102) مؤمنان نه فتنه جویند و نه سخن را بدان رسانند و نه زشتی کسی را به گوش این و آن خوانند. رسانه های غربی با هدف جلب مشتری بیشتر روز به روز تقید خود را به رعایت اصول اخلاقی همچون حفظ حریم خصوصی افراد بیشتر از دست می دهند. ”نات هنتاف یکی از نویسندگان نشریه صدای روستا که به تدریس روزنامه نگاری تفحصی اشتغال داشته است می گوید مطبوعات به یکی از دهشتناکترین دشمنان حریم خصوصی تبدیل می شوند. وی معتقد است مطبوعات دیگر نمی توانند جنبه های انسانی خود را حفظ کنند و به ابزاری برای کسب درآمد تبدیل شده اند“(هوسمن,1375,ص 156) منشور اصول بین المللی اخلاق حرفه ای خبرنگاری که در سال 1983 در چهارمین نشست یونسکو در این زمینه که به تصویب سازمان های بین المللی و منطقه ای خبرنگاران رسید در اصل ششم خود بر احترام به اسرار محرمانه و حیثیت انسانی تاکید کرده است در این اصل آمده است. بخش مکمل استانداردهای حرفه ای خبرنگار همانا احترام به حق اشخاص در حفظ اسرار محرمانه و حرمت انسانی شان بر پایه موارد موجود در قانون بین المللی و قوانین ملی از جمله حمایت از حقوق و آبروی دیگران و منع افترا, بهتان و لطمه به حیثیت و آوازه اشخاص است.“ (شکرخواه, 1374, ص 127)
انتقاد سالم و سازنده
در کنار تمامی اصول اخلاقی حرفه ای رسانه ای اسلام رسالت اصلی خبرنگار و رسانه یعنی انعکاس مسائل و واقعیت های اجتماع و تلاش برای بهبود اوضاع جامعه و کمک به توسعه اجتماعی با در نظر گرفتن مصالح و منافع جامعه را نیز همواره مورد تاکید قرار می دهد. رسانه در نظام اسلامی نه ابزاری مطلق در خدمت قدرت و نه تریبونی رها و یله در دست افرادی است که به بهانه حقوق مردم و آزادی در پی کسب منافع نامشروع خود هستند. ارتباط گر مسلمان متناسب با مصالح و ضروریات توسعه همه جانبه در جامعه اسلامی علاوه بر حفظ حدود و رعایت اصول اخلاقی چنانچه کژی و ناهنجاری مشاهده کند صدای اعتراض خود را بلند می کند و رسالت حرفه ای خود را در اصلاح عیوب به کار خواهد بست. امام صادق علیه السلام بهترین مردم را کسی می دانند که عیوب ایشان را بازگو کنند : ”احب اخوانی من اهدی الی عیوبی“(مجلسی, 1345, ج 74 ص 272) زیبایی این کلام امام صادق علیه السلام در واژه اهدای عیوب است. شیوه اخلاقی بیان عیوب شیوه کینه توزانه و دشمنی و خصومت نیست بلکه انسان مسلمان عیوب برادر خود را به وی هدیه می کند. هدیه در گفتمان دوستانه و صمیمانه معنی پیدا می کند. همچنین در هدیه نیت خوشحال ساختن مخاطب مستتر است و نه آزار و اذیت او, لذا با نهایت این ظرافتها ارتباط گر مسلمان انتقادات سالم خود را با روش اخلاقی و انسانی مطرح می کند. البته اگر از روی روشهای انسانی بیان و هدیه انتقاد امکان پذیر نباشد خبرنگار مسلمان باید صدای خود را نیز به انتقاد بلند کند. ”لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم و کان الله سمیعاً علیماً“(نساء, 148) خدا دوست نمی دارد که کسی به گفتار زشت, به عیب خلق صدا بلند کند مگر اینکه ظلمی به او رسیده باشد که خدا شنوا و دانای به احوال بندگان است.دکتر محسنیان راد با این استدلال که اکنون رادیو و تلویزیون در کنار مطبوعات بلند ترین صدای طول تاریخ را فراهم ساخته نتیجه می گیرد که می توان رسانه ها را ابزاری دانست که می توانند آنچه را در آیه 148 سوره نساء آمده, یعنی بلندی صدا به هنگام ظلم عملی سازند.( محسنیان راد, 1375) و اگر اخبار و رسانه مسلمان بتواند صدای خود را به عیب خلق یا عیب حکومت بلند کند و این کار را نکند در فرمایش امام علی علیه السلام زیانکارترین مردم خواهد بود ”اخسر الناس من قدر علی ان یقول الحق ولم یقل“(غررالحکم و دررالکلم, 2/434) این عیب جویی اگر به معنای نقد باشد که ظاهراًَ نیز این چنین است همان است که امام صادق با رویی گشاده از آن تحت عنوان احب اخوانی من اهدی الی عیوبی استقبال کرده اند. وجود این عیب جویی در مفهوم نقد در فرهنگ و زبان عرب و در واقع در جامعه اسلامی به هیچ وجه به این مفهوم نیست که این عیب جویی در حوزه ارزش های منفی قرار می گیرد. از امام هادی علیه السلام روایت شده که خداوند بر بنده ای اراده خیر می کند که اگر او را عتاب و انتقاد کنند بپذیرد. (محسنیان راد, 1375) دکتر محسنیان راد در پاسخ به این سؤال که آیا انتقاد رسانه ها از حکومت در نظام اسلامی جایز است بدینگونه استدلال می کند: خداوند در آیه 16 سوره اسراء می فرماید : ”و اذا اردنا ان نهلک قریه امرنا مترفیها ففسقوا فیها فحق علیها القول فدمرناها تدمیراً“ (اسراء 16) هر وقت خواستیم ملت و مملکتی را منقرض و نابود کنیم نخست سران آن مردم را به فسق و فجور وا داشتیم, آن وقت مستحق هلاک و اضمحلال شدند. همچنین می فرماید : ”و ما کنا مهلکی القری الا و اهلها ظالمون“(قصص, 59)... و ما هیچ دیاری را هلاک نکنیم مگر اینکه اهلش ظالم و بیدادگر باشند. و در سوره هود می فرماید: ”و ما کان ربک لیهلک القری بظلم و اهلها مصلحون“(هود, 117) خدا هیچ قومی و اهل دیاری را در صورتی که آنها مصلح و نیکوکار باشند به ظلم هلاک نکند. اگر توجه داشته باشیم که در تمامی جوامع بالاترین ظلم, نابودی است (قتل بیشترین مجازات را دارد) می توان میان آیه 148 سوره نساء و آیه 16 سوره اسراء ربطی منطقی را جستجو کرد و پاسخ سؤال یاد شده را به صورت زیر به دست آورد. (محسنیان راد, 1375)
(انتقاد) صدای بلند (رسانه ها) ظلم به جامعه - نابودی جامعه
فسق و فجور سران یک جامعه (دولت)
بنابراین با رعایت تمامی اصول اخلاقی یاد شده و نیز حفظ مصالح و منافع جامعه رسانه ها در جای خود بایستی از وظیفه نقادی خود نسبت به فساد در دستگاه های مختلف نیز غافل نشوند. که اگر اینگونه شود به تعبیر امام علی علیه السلام زیان کارترین مردم خواهند بود.
نتیجه گیری: رعایت مصالح اساسی جامعه
در مجموع می توان چنین اظهار داشت که رسانه در نظام اسلامی در فرایند خبررسانی و اطلاع رسانی همواره متوجه مصالح اساسی جامعه اسلامی است. پس از وفات پیامبر صلی الله علیه وآله، عباس بن عبدالمطلب و ابوسفیان بن حرب پیشنهاد بیعت به امام علی علیه اسلام دادند و امام که به خوبی بر اغراض ابوسفیان و اوضاع و شرایط سیاسی آن زمان واقف بود از این عمل سرباز زده در پاسخ به آنها به خطبه ای اکتفا کرد که در بخشی از آن به این واقعیت اشاره می کند که از اخباری آگاه است که اظهار آن به آشوب و اختلاف می انجامد ”فان اقل یقولوا حرص علی الملک و ان اسکت یقولوا جزع من الموت. هیهات بعد اللتیا و اللتی و الله لابن ابی طالب آنس بالموت من الطفل بثدی امه, بل اند محبت علی مکنون علم لو بحث به لاضطربتم اضطراب الا رشیه فی الطوی البعیده.“ (نهج البلااغه, خطبه 5) به خدا سوگند پسر ابوطالب به مرگ علاقمند تر از کودک به پستان مادر است, اما من چیزی می دانم که بر شما پوشیده است. اگر بگویم و بشنوید به لرزه در می آیید و مضطرب می شوید و دیگر به جای نمی آیید مانند لرزیدن ریسمان در چاهی که ته آن ناپدید است.حضرت علی علیه السلام همچنین در یکی از خطبه های خویش می فرماید سینه اش مالامال از اخبار و اسراری است که برای پیشگیری از انحراف آرای مردم از نقل عمومی آن پرهیز دارد : ”و الله لو شئت ان اخبر کل رجل منکم بمخرجه و مولجه و جمیع شانه لفعلت و لکن اخاف ان تکفروا فی برسول الله صلی الله علیه وآله الا وانی مفیضه الی الخاصه ممن یؤمن ذلک منه و الذی بعثه بالحق و اصطفاه علی الخلق ما انطق الا صادقاً و قد عهد الی بذلک کله و بمهلک من یهلک و منجی من ینجو و مال هذا الامر“(نهج البلاغه, خطبه 174) به خدا اگر خواهم هر یک از شما را خبر دهم که از کجا آمده و به کجا می رود و سرانجام کارهای او چه بود توانم. لیکن ترسم که درباره من به غلو روید و مرا بر رسول خداصلی الله علیه وآله تفضیل نهید. من این راز را با خاصان درمیان می گذارم که بیمی از ایشان نیست و به آنان اطمینان دارم. به خدایی که او را به حق برانگیخت و بر مردمان برتری بخشید جز سخن راست بر زبان نمی آورم و رسول خدا مرا از این حادثه ها آگاه ساخته است. و هلاکت آن کس را که هلاک شود و به رهایی آن را نجات یابد به من گفته است و از پایان کار خبر داده است.در منطق اخلاق حرفه ای خبررسانی اسلام صرف داشتن و اطلاع داشتن از یک خبر مجوز انتشار آن نیست بلکه باید رسانه اسلامی با در نظر داشتن مصالح و منافع جامعه اقدام به انتشار اخبار نماید. امام علی علیه السلام با تاکید بر این نکته که انتشار اخبار و اعلام مطالب باید با در نظر داشتن مصلحت زمانی و مکانی باشد اینچنین می فرماید : ”لاتتکلمن اذا لم تجد للکلام موقعاً“(غررالحکم و دررالکلم, 6/286) اگر برای خود موقعیت مناسبی نیافتی آن را ابراز مدار. ابراز نداشتن مطلب یعنی پوشیده نگاه داشتن آن و سر هر چیزی است که پوشانده نگاه داشته شود. و تا زمانی که باید اینچنین باشد ابراز آن خیانت و خطا است. ”افشاءالسر سقوط“(بحار الانوار, ج, 78, ص 229) امام صادق علیه السلام افشاء سر را سقوط به ورطه هلاکت و منجر به پیامدها و عواقب خطرناک برای جامعه می دانند. قرآن کریم نیز مردم را از بزبان آوردن هر چه می دانند برحذر می دارد و می فرماید : ”و اذا جاءهم امر من الامن و الخوف اذاعوا به..“( نساء, 83) قرآن در سرزنش افراد یاد شده می فرماید اینان هرگاه امر (و مطلبی و خبری) اعم از آنکه به صلاح (امنیت) جامعه باشد و یا موجب رعب و ترس جامعه آن را (بلافاصله) ابراز می دارند. و سرانجام اینکه امام علی علیه السلام در یکی از نامه های خویش به این واقعیت اشاره می کند که برخی مطالب و اخبار و اسرار حتی برای رازدارترین افراد نیز نباید بازگو شود ”الا و ان لکم عندی ان لااحتجز دونکم سراً الا فی الحرب“(نهج البلاغه, نامه 50) بدانید حق شماست بر من که چیزی را از شما نپوشانم (و خبری را از شما پنهان نکنم) جز راز جنگ که از پوشاندن آن ناچارم.
اصل اخلاقی دیگری که در همین زمینه باید رسانه اسلامی در خبررسانی به آن توجه کند و مبتنی بر رعایت ظرفیتها و وضعیت مخاطبان است اصل عدم اشاعه فحشاء و عدم ابراز آن است.
قرآن کریم آنان را که از گسترش فحشاء در جامعه ابراز رضایت می کنند مستحق عذاب دردناک در دنیا و آخرت می داند : ”ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین آمنوا لهم عذاب الیم فی الدنیا والاخره“(نور, 19) رسانه و خبرنگار مسلمان باید در نوع نقل و قول و محتوای اخبار خود نیز دقت فراوان مبذول دارد که حاوی الفاظ و عبارت رکیک و مستهجن نباشد. ”ایاک و مستهجن الکلام فانه یوغرالقلب“(غررالحکم و دررالکلم, 21/298) اصل اساسی در خودداری خبرنگار مسلمان از افشاء سرو عدم اشاعه فحشاء اصلی واحد است و آن رسالت رعایت مصالح سیاسی, اجتماعی.... جامعه است و خودداری از هر آنچه این مصلحت را مخدوش می سازد. اصل سوم از اصول بین المللی اخلاق حرفه ای در خبرنگاری عبارت از مسؤولیت اجتماعی خبرنگار است که پیشتر نیز بدان و استنادات آن در اخلاق و فرهنگ اسلامی اشاره شد.این اصل می گوید: اطلاعات در خبرنگاری به منزله فایده ای اجتماعی و نه به منزله کالا- درک می شود. بدین معنا که خبرنگار در حجم مسؤولیت اطلاعاتی که منتقل می شود. سهیم است و بنابراین نه تنها وی در برابر صاحبان رسانه ها ملزم به پاسخگویی است بلکه نهایتاً در برابر مخاطب خود به طور کلی مسؤول است مسؤولیت اجتماعی خبرنگار اقتضا می کند که در هر شرایطی بر پایة وجدان اخلاقی خود عمل کند. (کارل نوردنسترنگ, 1375)
----------------------------------------------------
منابع :
1 – قرآن مجید
2- آریان پور ،فرهنگ کامل جامعه شناسی، تهران ،امیر کبیر،1364
3- آلتشول ،هربرت، مسؤلیت اجتماعی راز پر ابهام روزنامه نگاری، احمد میر عابدینی، رسانه،شماره 1، بهار1374
4- آمری، عبدالواحد،غررالحکم و دررالکلم، محمد علی انصاری، تهران،1335
5- ادیب هاشمی، فرید، اعتبار منبع، رسانه،شماره 4، زمستان1372
6- بدیعی ، نعیم، کدام خبر؟ چرا؟، رسانه ،شماره 1، بهار1369
7- بیات، فریبرز، اخلاق مطبوعاتی چگونه نهادینه می شود؟، رسانه، شماره 4، زمستان 1374
8- جابر، حسن، رسانه ها و ارزش ها پیچیدگی روابط و تلاش برای تبیین آنها، رسانه، شماره 4 ، زمستان1375
9- خانیکی، هادی، درآمدی بر نقش ها و کارآمدی های اخلاق روزنامه نگار مسلمان، رسانه، شماره 4 ، زمستان 1375
10- سعیدی مهر ، محمد، حق مداری در عرصه مطبوعات از دیدگاه امام علیu ، رویکرد اخلاقی در رسانه ها، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها، 1375
11- شکرخواه، یونس، خبر، تهران، مرکز گسترش آموزش رسانه ها، 1374
12- شیخ، مغیث الدین ، چارچوب اسلامی اخلاق رسانه ای مسایل چالش ها، رسانه، شماره3، پاییز 1375
13- کاسوما، اف یی، اخلاق رسانه ای یا قوانین رسانه ای اعمال روزنامه نگاری، نگاهی دیگر به اخلاق رسانه ای،تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها،1375
14- متقی، علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، بیروت، موسسة الرساله، 1358
15 کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، جواد مصطفوی،تهران،علمیه الاسلامیه، 1363
16- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه،1362
17- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، تهران، مکتب الاسلامی، 1345
18- محسنیان راد، مهدی، مدلی برای روزنامه نگاری در جوامع اسلامی، رسانه ، شماره 4، زمستان 1375
19- معین،محمد، فرهنگ فارسی، تهران، امیر کبیر، 1364
20- مقدم فر ، حمید، اخلاق حرفه ای و قوانین مطبوعاتی،رسانه، شماره 3، پاییز 1375
21- مکارم شیرازی ، ناصر،زندگی در پرتو اخلاق، قم ، نسل جوان، 1377
22- مک براید، شن، یک جهان چندین صدا، ایرج پاد ، تهران، سروش، 1375
23- مولانا، حمید، اخلاق حرفه ای و آماده سازی سیاسی اجتماعی روزنامه نگاران مسلمان، رسانه ، شماره 4 ، زمستان 1375
24- مهدوی کنی، محمد رضا، نقطه های آغاز در اخلاق عملی، تهران ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1372
25- نوردنسترنگ، کارل، اخلاق حرفه ای جنبه های پنهان و آشکار، مجتبی صفوی ، رسانه، شماره 3 ، پاییز 1374
26-نهج البلاغه، عبدالحمید آیتی، تهران،بنیاد نهج البلاغه، 1376
27- هوسمن، کارل، بحران وجدان، داوود حیدری، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها، 1375
منابع انگلیسی:
1- Giddens, Anthony, Sociology, london, Basic Blak well Ltd, 1989.
2- Goode, Erich, The Dynamics of Modern Society, N.Y: Atherton Press, 1966.
3- Negrine, Ralph, Politics and The Mass Media in Bretain, Landon, Routladge, 1989.
4- Nisbet, RobertA. The Social Band, N.Y: Random, 1970.
* عضو هیأت علمی دانشکده صداو سیما
افزودن دیدگاه جدید