در اندونزی باید تبلیغ تقریبی و اعتدالی داشت
به گزارش بلاغ به نقل از رسا، حجتالاسلام علی ربانی نسب، درباره رزومه خود میگوید: متولد 56 در قم هستم؛ سال74 وارد حوزه شدم و اکنون نیز مشغول درس خارج هستم. سال 74 حافظ قرآن شدم. در زمینه مدرسی قرآن نیز مشغول به فعالیت هستم. 10 سال پیش زبان اندونزیایی و مالایی را فراگرفتم و در حال حاضر 4 سال است که برای تبلیغ به مالزی و اندونزی میروم.
در ادامه متن گفتوگوی وی را تقدیم حضور علاقهمندان میکنیم؛
وضعیت مسلمانان در اندونزی و مالزی چگونه است؟ چقدر جمعیت مسلمان دارند؟
مالزی کشور هفت رنگی است که تقریبا در پایتخت آن نشانی از اسلام نمیبینید. 40 تا 50 درصد آمار جمیعتی آنها چینی مقیم مالزی هستند و 10 درصد هم هندی هستند؛ چون مالزی، کشوری مهاجر پذیر است. تنها 30 تا 40 درصد جمعیت، مالزیایی هستند. مالزی به عنوان یک کشور مسلمان پیشرفته شناخته میشود، ولی درصد اسلام و مسلمانی آنجا زیر 50 درصد است.
البته ظاهر مالزی پیشرفته است ولی وابسته به غرب است؛ یعنی خود کشور مالزی چیز خاصی ندارد. حتی دولت این کشور سرمایهگذاران خارجی را موظف کرده، اگر میخواهند آنجا سرمایهگذاری کنند باید مردم مالزی را نیز شریک کنند. با این وجود میتوان گفت که مالزی عملا چیزی از خود ندارد، بلکه وابسته است.
مالزی یک شرایط بسیار سختی دارد؛ یعنی خفقان شدید وجود دارد. در مالزی بتپرستان، بوداییها، گاو پرستها معبد دارند و آزادانه فعالیت میکنند، ولی شیعه بودن در مالزی جرم سیاسی است. اگر یک شیعی بخواهد در میان مالزیاییها تبلیغ کند، مجرم سیاسی شناخته میشود.
اندونزی اینگونه نیست، بزرگترین کشور اسلامی از نظر جمعیتی است و 250 میلیون نفر جمعیت دارد که 90 درصد آنها مسلمان هستند و این برای ما اهمیت ویژه دارد؛ غالب شافعی مذهب هستند، ولی در شبکهها، سایتها و... وهابیت شدید کار میکند تا به سمت خود سوق دهد؛ وهابیت، پایگاههای سلفیگری نیز راه انداخته است.
مردم اندونزی نیز تقریبا افرادی خنثی هستند؛ یعنی سریع جذب دیگران میشوند. اگر ما کم کاری کنیم قافیه را باختهایم. الحمدلله در این چند ساله ضرورت تشخیص داده شده و وضعیت مبلغان اندونزی بهتر شده است، ولی هنوز جای کار بسیاری دارد. ما تنها 5 مبلغ برای یک کشور 250 میلیون نفر داریم که این یک فاجعه است. همچنین تبلیغها دسته بندی نیست.
تنها نیم درصد جمعیت اندونزی را شیعیان تشکیل میدهند؛ ولی با این وجود ما تنها برای شیعیان مبلغ اعزام میکنیم که این مناسب نیست. البته تبلیغ برای شیعیان باید باشد، ولی باید در میان اهل سنت نیز تبلیغ کرد. مبلغان ما باید سخنی بگویند که اهلسنت را جذب کنند.
ولی نباید شیعهگری راه بیاندازیم؛ چون این غلطترین کار است. بلکه باید مردم را به ایران و فرهنگ شیعه جذب کنیم تا خودشان راه راست را تشخیص دهند، بهترین تبلیغ همین نوع تبلیغ است، این تبلیغ باید با قرائت قرآن و بیان معارف اهلبیت(علیهم السلام) همراه باشد، بنده در اندونزی قرائت و تفسیر قرآن دارم.
حتی در مالزی تعداد شیعیان را بیشتر از آمار واقعی بیان میکنند تا بتوانند قوانینی علیه آنها تصویب کنند. در این کشور نیز میتوانستیم کار کنیم که نکردهایم. بحث دیپلماسی بحث مهمی است، در مالزی میتوان خوب کار کرد، ولی سعودیها با دلارهایی که خرج میکنند، جلوی کار اسلام را گرفتهاند و چشم افراد را به روی حقیقت بستهاند؛ در مالزی هر بی بند و باری جز اسلام را میتوان دید. در اندونزی فساد و بیحجابی است، ولی بوی اسلام در این کشور وجود دارد.
وضعیت شیعیان در اندونزی چگونه است؟
شیعه پیش از انقلاب اسلامی در اندونزی بوده است و بسیاری از افراد نیز شیعه بودهاند، ما حدود 2 تا 3 میلیون نفر سادات در اندونزی داریم که مردم آنجا بسیار مطیع سادات بوده و احترام میگذارند و این موضوع خود امکان فوق العادهای برای کار کردن با سادات است که اگر بتوانیم آنها را با خود همراه کنیم، بسیار موفق خواهیم بود.
شیعه و اهلبیت(علیهم السلام) در اندونزی سابقه دارد، مردم اندونزی محب ائمه اطهار(علیهم السلام) هستند. حتی مغرض، معاند و یا دشمن نداریم و اگر هم داریم بسیار کم است. البته چشم برخی از اینها را وهابیها بستهاند. ولی یکی از کشورهایی که آمار رشد شیعه در آن زیاد میشود، اندونزی است که این رشد آمار پس از انقلاب بسیار چشمگیر بوده است. برخی از آمارهای غیر رسمی جمعیت شیعیان اندونزی را 5 میلیون نیز بیان میکند.
بسیاری از شیعیان اندونزی در تقیه هستند. پایگاه داریم، ولی این شیعیان با اهلسنت هیچ خصومتی نداشته و مدارا میکنند. ممکن است در یک خانوادهای شیعه و سنی وجود داشته و با یکدیگر زندگی کنند؛ این زندگی مسالمتآمیز وجود دارد و مردم کار خودشان را میکنند. البته وهابیت و عربستان فتنههایی را انجام میدهند؛ ولی با این وجود برخی از مسئولان و اهلتسنن اندونزی، شیعیان را عزیز میشمارند.
در اندونزی هر نوع تندروی قبیح شمرده میشود و کاری ندارند که فرد شیعه باشد یا سنی و وهابی. در آنجا آزادی است، ولی تندروی ممنوع است. قبلا تشکلهای شیعی رسمیتی نداشتند، ولی اکنون رسمیت و جایگاه دارند. حتی دولت این کشور با شیعیان نیز جلساتی را برگزار میکند. روز به روز وضعیت شیعیان اندونزی بهتر شده و فعالیتها در حال رشد است و چیزی حدود 2 تا 3 میلیون شیعه بسیار فعال هستند.
سادات اندونزی شیعه هستند یا سنی؟
هم شیعه و هم سنی هستند. در آنجا تصوف هم حرفی برای گفتن دارد. با این وجود سادات اندونزی که سنی هستند، محب اهلبیت(علیهم السلام) بوده و با شیعیان مشکلی ندارند.
برخورد نظام سیاسی اندونزی با مسلمانان به ویژه شیعیان چگونه است؟ میان نگاه دولت و ملت اندونزی نسبت به شیعیان، تفاوت وجود دارد؟
در اندونزی قوانین سیاسی داریم، ولی احزاب در آنجا نقشهای بسیار مهمی دارند؛ یعنی پیرو و جایگاه دارند. در اندونزی نهضت العلما داریم که جایگاه بسیار مهمی در میان مردم دارد. در برخی از آمارها بیان شده که بالای 100 میلیون پیرو دارد. در نهضت العلما از هر منطقه یک عالم وجود دارد که نظر مردم را درباره علوم دینی و مذهبی کشور بیان میکند و برخی از افراد نهضت العلما شیعه و یا گرایش شیعی دارند، برخی نیز مخالف شیعه هستند.
با تمام این مسائل، اکنون جو در اندونزی به گونهای نیست که در عناد با شیعه باشد؛ چون سیاست دولت اندونزی بر مبنای این است که جلوی تشنج، تندروی و اختلاف گرفته شود و میان مردم وحدت ایجاد شود. رهبران شیعی نیز در آنجا هر چند اختلاف سلیقه دارند، ولی به دنبال بیان معارف ائمه اطهار(علیهم السلام) هستند.
یکی از این رهبران شیعیان جزو نمایندگان پارلمان است و پیشتر این گونه نبوده است. این نشان میدهد که شیعیان نیز آرام آرام وارد گود شده و ابراز وجود میکنند. ما نیز نباید در این مسائل دخالت کنیم، چون حساسیت ایجاد میشود. به هر میزان تقریبی حرکت کنیم، یعنی تبلیغ کنیم موفقتر خواهیم بود.
نوع تبلیغ در اندونزی چگونه است؟
برخی از مبلغان، مبلغ شیعیان هستند و برای شیعیان مطالبی را بیان میکنند. البته گاهی در میان اهلسنت نیز مطالبی را بیان کرده و صله رحم میکنند. ولی تبلیغ بنده بیشتر گرایش اهلسنت است و در تمام جلسات بلا استثنا تلاوت و تفسیر قرآن و بیان احادیث نبیاکرم(صل الله علیه و آله وسلم) و اهلبیت(علیهم السلام) را دارم.
در اندونزی نیز یکی از برنامههای ما پرسش و پاسخ است که بسیار مورد استقبال قرار میگیرد. برای نمونه در یک جلسه، شش ساعت برای پرسش و پاسخ زمان گذاشتیم که هیچ فردی نیز جلسه را ترک نکرد. بیشتر جلسات پرسش و پاسخ ما، کمتر از دو ساعت نبوده است. مردم اندونزی بسیار صبور بوده و از جلسات استقبال میکنند.
مردم اندونزی تشنه معارف هستند و این مختص یک منطقه آن کشور نیست. بعضی از جلسات ما تا ساعت 2 شب طول میکشید. حال ما در حوزه چند نفر را داریم تا این مردم تشنه را سیراب کنند؟ افراد کمی نداریم، ولی اینها دو ابزار قرآن و زبان را میخواهند.
غالباً مبلغان ما دور از قرآن هستند. متأسفانه جامعه حوزوی ما از قرآن دور است؛ البته میتوانند قرآن بخوانند، ولی قاری نیستند و تفسیر نیز درس نمیدهند. قرائت قرآن در اندونزی بسیار مردم را جذب میکند و هیچ نیازی نیست که بگوییم فلانی شیعه و یا سنی است.
بحث دوم سلاح، یعنی زبان است. قرآن نیز میفرماید: «هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر با زبان قومش» البته میتوان گفت که منظور از «زبان» فرهنگ است، ولی مسلما یکی از مصادیق این آیه خود زبان است. اگر میخواهیم در میان مردمی موفق بوده و تبلیغ مناسبی داشته باشیم و مردم سخنان ما را شنیده و بفهمند، باید به زبان مسلط باشیم.
بهترین سلاح، زبان است. با مترجم نیز نمیتوان به تبلیغ پرداخت. وقتی فرد با واسطه(مترجم) تبلیغ میکند، نمیتواند حس درونی خود را به مردم منتقل کند تا آنها أثر بگیرند. البته برخی از مبلغان ما به زبان مسلط نیستند و برای تبلیغ اعزام میشوند.
بنده نمیخواهم بگویم آنها اعزام نشوند؛ چون به قدری جای کار است که اگر آنها نیز اعزام شوند، باز هم جای کار هست. ولی مسلما باید زبان دانان جذب شوند و در این زمینه هزینه کنیم. در حالی که تنها زیر 70 نفر مبلغ بین الملل داریم، که میگویند بودجه نداریم.
ولی چرا نباید برای این موضوع هزینه کنیم؟ ما برای دینمان کم میگذاریم. افرادی که در این زمینه بودجه دستشان است، کم کاری میکنند. ما حدود 300 هزار طلبه داریم، ولی آیا تنها باید 70 نفر را به خارج از کشور اعزام کنیم؟ از این 300 هزار نفر، حداقل باید 10 یا 5 هزار نفر را برای تبلیغ در موسم های خاصی به خارج از کشور اعزام کنیم.
اندونزی جایگاه ویژه میخواهد که خوشبختانه در برخی این دغدغه به وجود آمده است، ولی انتقاد ما این است که چرا بودجه نمیدهند؟ باید بودجه داد و افراد زبان دان نیز کار کنند. حتی از تمام زبان دانان حوزه برای تبلیغ بین الملل بهره نمیبرند. این بسیار زشت است برای جمهوری اسلامی ایران که خود را ام القری جهان اسلام میداند. بنده وقتی اندونزی میروم، مشاهده میکنم که در یک هواپیما بیش از 10 مبلغ وهابی است و بنده تنها مبلغ شیعی آن هم موسمی هستم.
به هر میزان درباره اسلام و قرآن کار کنیم، باز هم کم است. اکنون ما محدودیتهای مختلفی در زمینههای تبلیغ داریم. برای نمونه در کشور اندونزی تنها شبکههای ماهوارهای وهابی پخش میشود و شبکههای ماهوارهای شیعی پخش نمیشود. ما مبلغانی را میخواهیم که برود در میان مردم اندونزی کار قرآنی و اهلبیتی انجام دهد. ولی متأسفانه نداریم.
وهابیت در اندونزی چگونه به تبلیغ میپردازد؟
در اندونزی دانشگاههای متعدد وهابی داریم؛ دانشگاههای بزرگ. در حالی که ما برای تشکیل یک مؤسسه کوچک هم مشکل داریم. حتی گاهی تنها یک قاری قرآن را به مسابقات آنجا اعزام میکنیم و این اختلاف دید ما با عربستان را نشان میدهد.
البته درست است که مبانی فکری وهابیت غلط است، راهشان اشتباه است و راه را کج میروند، ولی باید از تلاش آنها در زمینه تبلیغ یاد بگیریم. باید در برابر آنها پادزهر داشته باشیم که این کار با فعال شدن صورت میگیرد. وهابیت اکنون دانشگاههای متعددی برای تبلیغ عقاید خود دارند، یکی از مسئولان عربستان مبلغ بالای 2 میلیارد دلار به اندونزی داده تا تبلیغ وهابیت صورت گیرد.
وهابیت در اندونزی به صورت پایگاهی کار میکند و برای خود، گروه، نیروی انسانی و تشکیلات از گروههای مختلفی دارد. ما نمیگوییم شبکهای فعالیت کنیم، ولی آیا نباید فعالیت داشته باشیم؟ نباید برای اندونزی یک اتاق فکر داشته باشیم؟ البته طلاب اندونزی خود فعال هستند، ولی ما نیز باید برنامهریزی کافی برای این کشور را داشته باشیم.
البته منظورمان برنامهریزی درباره کارهای حساسیت زا نیست. نباید همانند عربستان پول خرج کنیم، چون ما میتوانیم یک صدم پولی که عربستان خرج میکند، خرج کنیم، ولی نتیجه خوبی بگیریم. مسلما یک مبلغ ما به اندازه صد مبلغ آنها میتواند کار کند و تأثیرگذار باشد.
وهابیت به هر میزان کار کند، یک مبلغ شیعی میتواند تمام آنها را نقش بر آب کند، ولی متأسفانه ما این را نیز نداریم و کم داریم. وهابیت بسیاری از مساجد اندونزی را به تصرف خود در آورده و مسئولان آن را نیز وهابی قرار داده است. برخی از وهابیان نیز آنجا مسئول هستند تا جلسات شیعیان را بر هم بریزند.
در اندونزی کتابهای مختلف ضد شیعی از سوی وهابیت چاپ میشود. حتی بنده دیدم بر روی جلد کتاب ضد شیعه نوشته شده بود: «شیعه و صهیونیست، متحد برای نابودی اسلام!» حتی یک کتاب ضد شیعی در اندونزی توسط مجمع العلما چاپ شد که بیش از دو و نیم میلیون جلد تیراژ رایگان داشت. ما نیز تنها هزار نسخه جوابیه برای مقابله با آنها منتشر کردیم.
خود شیعیان هیچ رسانهای در اندونزی ندارند؟
چرا، ما در آنجا رادیو و شبکه تی وی داریم و فعالیت میکنند. الحمدلله در اندونزی جای کار بسیار زیاد است و ما میتوانیم فعالیت کنیم.
مردم طرفدار شیعیان هستند یا وهابیت؟
داعش مصیبت بسیار بزرگی در اسلام است که اکنون به نام اسلام در غرب نشان داده میشود. ولی داعش هنوز برای غالب مسلمانان آسیای شرقی شناخته شده نیست و آنها را مسلمان میدانند. یعنی فکرشان داعشی است، ولی با صحبت کردن قانع شده و حرف منطقی را میپذیرند.
به عقیده بنده هر چند جنایات داعش بسیار مصیبت است و دستهای پنهان و آشکار زیادی در این زمینه کار میکنند، ولی از سوی دیگر سبب شده تا مردم نسبت به تندروی به ویژه وهابیت ترس داشته باشند. مردم اندونزی از تندروی ها میترسند، ولی از شیعیان نیز پرهیز میکنند؛ چون به دنبال آرامش هستند. اگر مبلغی بخواهد در اندونزی سخن از شیعه بودن بزند، خیلی نمیتواند موفق بوده و جایگاه داشته باشد.
در اندونزی باید تقریبی و اعتدالی کار کرد. اهلبیت(علیهم السلام) را نیز به همراه قرآن معرفی کرد. اگر تنها ائمه اطهار(علیهم السلام) یا قرآن را تبلیغ کنیم، مردم بسیار جذب نمیشوند، ولی وقتی این دو کنار یکدیگر قرار میگیرند، مردم جذب میشوند. یعنی هیچ فردی مخالفت نمیکند. مردم اندونزی به قرآن علاقه دارند و سؤالهای آنها نیز قرآنی است.
اگر مبلغ ما به قرآن تسلط داشته باشد، نیازی نیست بگوید شیعه شوید؛ بلکه بیان قرآن خود سبب میشود که اندونزی ها جذب تشیع شوند. البته وهابیت در آنجا شیطنت و خباثت هایی دارد و مردم را از شیعیان میترساند، ولی وقتی بحث های قرآن را مطرح میکنیم، مردم خود به خود جذب آن میشوند.
دیدگاه مردم اندونزی نسبت به مردم ایران چگونه است؟
تعداد ایرانیهای مقیم اندونزی شاید کمتر از 200 نفر است. مردم اندونزی ایران را میشناسند و با احترام نیز یاد میکنند. ولی عملکرد برخی از ایرانیان مقیم اندونزی سبب شد که نگاه دولت آنها به مردم ایران، امنیتی باشد.
شناخت مردم اندونزی نسبت به امام راحل و مقام معظم رهبری چگونه است؟
مردم اندونزی و حتی بزرگان اهلسنت، امام خمینی را کامل میشناسند. حتی با به وجود آمدن انقلاب اسلامی، بسیاری از آنها خوشحال شدند. در میان اهل سنت و شیعیان اندونزی، امام راحل جایگاه ویژهای دارند و بسیار دوست دارند درباره زندگینامه امام (ره) بشوند. مقام معظم رهبری نیز شناخته شده هستند و هر روز شناخت مردم اندونزی نسبت به ایشان بیشتر میشود. حتی بیشتر از 90 درصد شیعیان اندونزی، مقلد رهبر معظم انقلاب هستند.
البته جالب است بدانید که مردم اندونزی آمریکا را دوست دارند، ولی از فردی هم که جلوی این کشور بایستد و مواضع ضد استکباری داشته باشد، خوششان میآید. از جمهوری اسلامی ایران نیز به سبب مواضع ضد استکباری بسیار خوششان میآید. در اندونزی بسیار میتوان کار کرد و افراد انقلابی، متدین و پخته تربیت کرد.
ادامه دارد...
افزودن دیدگاه جدید