تبلیغ بستر رشد و ترویج معارف دینی؛ بررسی تحول در عرصه تبلیغ بعد از انقلاب اسلامی در گفتگو با دکتر ایزدهی
نزدیک شدن به ایام تبلیغی ماه محرم باعث شد تا گفتگویی را با حجةالاسلام والمسلمین سید سجاد ایزدهی، استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در خصوص تحول در یکی از مهمترین کارویژه های روحانیت در بعد از انقلاب اسلامی، یعنی تبلیغ انجام دهیم. لازم به ذکر است که وی علاوه بر نگارش مقالات متعدد در نشریات علمی کشور، صاحب تألیفات متعددی در حوزه فقه سیاسی نیز می باشد که از جمله آنها می توان به کتاب نظارت بر قدرت در فقه سیاسی اشاره کرد که تاکنون در جشنواره ها و همایش های متعدد کشوری صاحب عنوان شده است. همچنین دکتر ایزدهی در حال حاضر عضو گروه فقه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی نیز هست.
نهاد اجتماعی تأثیرگذار در جامعه دینی
سازمان روحانیت به عنوان نهادی اجتماعی و تأثیرگذار در جامعه دینی، بخصوص در جامعه شیعی ایران، از جایگاه والایی برخوردار بوده و از دیرباز، کارویژه هایی را در راستای توسعه دینداری، تبیین و ترویج شریعت و پاسخگویی به مشکلات دینی جامعه مؤمنان بر عهده داشته است. کارکرد این نهاد که نه از سر دغدغه صنفی یا شغلی، بلکه در راستای اهداف دینی، متصدی سامان یافتگی دین در گستره امور فردی و اجتماعی جامعه بوده و هست، مرهون دلباختگی افرادی در داخل این نهاد به مبانی و آموزه های شریعت و توسعه و ترویج فرهنگ دینداری در جامعه و دفاع از کیان دین اسلام و مذهب شیعه است.
دکتر سید سجاد ایزدهی در این رابطه می گوید: عالمان شیعی که از یک سو، تبیین کنندگان و مروجان مذهب شیعه بوده و از سوی دیگر در زمره مدافعان حریمِ آن از شر مهاجمان فرهنگ بیگانه و بدعت گزاران و خرافه پرستان، محسوب می شوند، در طول تاریخ و در ذیل حاکمیت حاکمان جائر، ضمن حفظ استقلال فکری، عملی و اقتصادی ، کارویژه هایی را برای خویش و در راستای تحقق اهداف دین اسلام و مذهب شیعه رقم زدند که یکی از مهمترین این کارویژه ها، تبلیغ آموزه های دین و شریعت است.
وی در ادامه می افزاید: توسعه و تعمیق فرهنگ دینداری و گسترش دامنه دینداران، از اساسی ترین اهدافی است که در دین اسلام و بنا بر اصل دعوت، مورد تأکید قرار گرفته و نهاد روحانیت، بدین جهت، خویش را موظف به تبلیغ آموزه های دین و شریعت در میان مردم می داند.
این پژوهشگر و محقق حوزوی اظهار می دارد: اگرچه این کارویژه ها، همواره و در طول حیات شیعه، در ذیل نهاد روحانیت جای داشته و حوزه های علمیه و در رأس آنها، مراجع تقلید، به عنوان نقطه ثقل این سازمان، سیاستگذاری، تصمیم گیری و هماهنگی های مورد نیاز، اداره مطلوب و به سامان جامعه شیعه، در راستای وصول به اهداف شریعت را عهده دار بوده اند؛ لکن با عنایت به اینکه نهاد روحانیت و حوزه های علمیه، تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره در ذیل حاکمیت جور، به امور خود می پرداخت و به علل متفاوتی چون غلبه فضای تقیه، حداقلی بودن مذهب شیعه در جامعه، عدم رسمیت مذهب شیعه، قادر نبودند، از ظرفیتهای خویش به خوبی استفاده کرده و کارویژه های خویش را در سطح حداکثری به اجرا در آورند.
او ادامه می دهد: بر همین اساس این نهاد، همواره کارویژه های خویش را به مدیریت امور فردی مؤمنان، محدود کرده و به تعامل دو جانبه میان «مرجع تقلید- مقلد» بسنده می کرد و در این میان، گرچه در برخی از اوقات، حیثیت اجتماعی، مکلفان نیز مورد عنایت قرار می گرفت، اما کارکرد روحانیت و به صورت خاص، حوزه فقه و اجتهاد، به عنوان نماد روحانیت در عصر غیبت، عمدتاً بر امور فردی متمرکز بود.
استاد حوزه و دانشگاه تصریح می کند: با پیروزی انقلاب اسلامی و حاکمیت نظریه ولایت فقیه به عنوان نظریه سیاسی شیعه در مدیریت جامعه در عصر غیبت بر ارکان نظام سیاسی، کارکردهای نهاد روحانیت، از تحول عمیق، کمی و کیفی بسیار برخوردار شد.
تحول در سطح انتظارات از حوزه و روحانیت
دکتر ایزدهی با اشاره به پیروزی انقلاب اسلامی و تأثیر آن بر سطح انتظارات از روحانیت می گوید: پیروزی انقلاب اسلامی باعث شد، در حالی که سطح انتظار از عالمان و حوزه علمیه شیعه، در گذشته پاسخگویی به نیازهای جامعه محدود مؤمنان بود، این نیازها به محدوده جغرافیایی وسیع و نیازمندیهای همه جانبه شؤون اداره کشور ایران و روابط آن با سایر کشورها توسعه یافت.
او می افزاید: طبیعی است سطح انتظارات جدید، گستره مخاطبان متنوع، جایگاه نوین حوزه علمیه و روحانیت به عنوان صاحبان انقلاب و ظرفیتهای وسیعی که در سایه انقلاب به جهت کارکرد روحانیت ایجاد شد، مستلزم تحولات جدی در نهاد روحانیت و حوزه علمیه به عنوان پشتوانه فکری، مذهبی و اعتقادی بود و در حالی که برخی از این تحولات، زاییده تشکیل اصل نظام اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه و گستره کمی، کیفی سطح انتظارات بود، بسیاری از این تحولات، مرهون عنایت و تدبیر ولی فقیه و رهبر نظام اسلامی است که به عنوان فردی روحانی و فقیه، از حوزه علمیه برخاسته و جامعه را مطابق آموزه ها و اهداف شریعت، راهبری می کند.
حجةالاسلام ایزدهی ادامه می دهد: تبلیغ آموزه های دین و شریعت که از آغاز به عنوان کارکرد اساسی سازمان روحانیت، تلقی می شد؛ از سالیان دور مورد عنایت روحانیت قرار داشته و آنان ضمن اینکه آموزه های شریعت برای معتقدان به مذهب را مد نظر خویش قرار داده بودند انجام صحیح مسایل شریعت و مناسک مذهب را نیز مد نظر داشتند.
او تأکید می کند: این امر علاوه بر اینکه بر توسعه و عمق دینداری جامعه دیندار، می افزود، هویت آنان را در برابر مذاهب و ادیان دیگر حفظ می کرد و استقلال فرهنگی، هویتی آنان را در زمان حاکمیت حاکمان جائر، تضمین می کرد. همچنین جلب نوآیینان به دین اسلام و استبصار غیرشیعیان، می توانست بخشی از کارکرد تبلیغی آنان محسوب شود.
تحول در مقوله تبلیغ بعد از انقلاب اسلامی
به گفته عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، مقوله تبلیغ دین اسلام و مذهب شیعه که در سالهای قبل از تأسیس نظام سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه، به صورت فردی و در منطقه جغرافیایی محدود و بنا بر دغدغه های دینی روحانیت صورت می پذیرفت، در سالهای پس از انقلاب، پای را از مناطق تبلیغی سابق فراتر گذاشته، طیف متنوعی از مخاطبان را تحت پوشش قرار داد.
دکتر ایزدهی در این رابطه می گوید: این مخاطبان جدید در مناطقی چون دانشگاهها، ارتش و سپاه واجد اعضایی عمدتاً جوان و جویای معارف اسلام ناب بودند و حضورشان در مجامع مذهبی، کم رنگ تر می نمود، از این رو در سایه حضور روحانیت و تعامل با این افراد، ضمن اینکه تبیین هویت مذهب شیعه، گستره وسیع تری یافت، بسیاری از مبانی انقلاب نیز تبیین شده و از بسیاری شبهه ها، ابهام زدایی صورت گرفت بلکه در سایه تخصصی شدن دانش ها در سازمان روحانیت، تبلیغ در بسیاری از این سازمانها و نهادها، حیثیت تخصصی یافته؛ به عنوان نمونه مباحث تحت عنوان نظام سیاسی اسلام، مهدویت یا مباحث کلام جدید، به بحث گذاشته شده است.
تبلیغ در عرصه بین الملل
استاد حوزه و دانشگاه در رابطه با تبلیغ دین در عرصه بین الملل تصریح می کند: آنچه افزون بر توسعه سطح مخاطبان در داخل کشور می تواند در عرصه تبلیغ مورد توجه قرار گیرد، این است که در سایه صدور انقلاب، مبلغان، پای از منطقه جغرافیایی محدود کشور ایران، فراتر گذاشته و بسیاری از کشورهای جهان را تحت پوشش قرار دادند. این امر از دو سو مورد توجه قرار می گرفت. از یک سو، مسلمانان و شیعیان سایر کشورها برای حفظ هویت خویش نیازمند رفع شبهات دینی بودند و از طرف دیگر، تبلیغ به جهت دعوت افراد غیرمسلمان به اسلام و غیرشیعه به آموزه های این مذهب، امری مورد تأکید بوده است.
وی می افزاید: بر خلاف سالیان قبل از انقلاب که تبلیغ برای افراد خارج از کشور، متصدی نداشته بلکه با موانع جدی مواجه بوده است، این قضیه در زمان حاکمیت نظام اسلامی به صورت عملیاتی درآمد.
ایزدهی اظهار می دارد: طبیعی است با توجه به اینکه تبلیغ آموزه های شریعت، برای افراد غیر همزبان، مستلزم فراگیری زبان آنهاست، نهادها و آموزشگاه هایی جهت آموزش زبان خارجی و البته، آموزش تخصصی تبلیغ در آن جوامع، ایجاد شد تا به این فرایند کمک رساند.
وی ادامه می دهد: توسعه کمی و کیفی تبلیغ دین در سالهای اخیر و کارکردهای دیگری که برای تبلیغ در این سالها ایجاد شده است، جز با تأسیس نظام اسلامی در قالب نظریه ولایت فقیه تحقق خارجی نداشت.
منبع: روزنامه قدس 1389.9.14
افزودن دیدگاه جدید