شیوه بیان منبر
به نظرم و مهم ترين مطلب راجع به سخنراني كه واقعاً كليدي مي باشد اين مطلب است که ما بايد سبك مورد علاقه خودمان را مورد توجه قرار دهيم.
سبك مورد علاقه خودمان را پيگيري كنيم.
مثال: سبك هاي مختلفي الان موجود است بعضي ها تاريخي است؛ بعضي ها حديث محور هستند اصلاً تاريخ، داستان، هيچي ندارد.
برعكس آن حديث محور به اين معناي مثلاً متن محور هستند متن نهج البلاغه ، بعضي اخلاق محور هستند نوع منبرشان اخلاقي است.
بعضي ها معجوني از اينهاست هم تاريخ ، تفسير، مباحث كلامي، اخلاقي و...
ما بايد ببينيم چه سبكي از اين سبك ها را مي پسنديم شما الان كدام سخنران را بيشتر مي پسنديد.
ذوق شما و سليقه شما با آن سخنران هماهنگ است كه شما سبك آن را دوست داريد طبع و ذوق خودمان را پيدا بكنيم، هر سبكي را كه پسنديدیم در آغاز راه براي تقويت سخنراني هاي خودمان از سخنراني هاي آن آقا استفاده كنيم.
ما تا سبكي را كه طبع و ذوق ما علاقه بهش دارد را پيدا نكنيم و روي آن كار نكنيم به جايي نمي رسيم.
اگر ما به چيزي عقيده نداشته باشيم نمي توانيم آن را براي خودمان انتخاب كنيم.
افزودن دیدگاه جدید