نگاهی به رسانه منبر
یكی از مهم ترین رسانه های پویا و زنده، خطابه و سخنرانی است؛ آقای دكتر مهدی محقق در مقدمه خود بر كتاب «آخرین سخنرانی های راشد»(1) نكات مفیدی بیان كرده است كه با برخی اضافات، تقدیم حضور خوانندگان محترم می گردد.
خطیبان تاریخ شیعه
در طول تاریخ به دانشمندانی برمی خوریم كه چنان مهارت در امر خطابه و وعظ داشته اند كه انقلابی در روح مخاطب خود به وجود می آوردند كه در یك یا دو جلسه، آنان احساس می كردند روح و جسم شان دگرگون شده و تغییر ماهی پیدا كرده اند؛ اگر سنگ بودند، یاقوت گشته و اگر روباه بودند، تبدیل به شیر شده اند.
از این گونه مردان، فراوان وجود دارد كه به بعضی از آنها اشاره می كنیم:
1. المؤید فی الدین داعی الدّعاه
شیرازی؛ وی در قاهره در دوره ی فاطمیان، خطابه های دینی خود را به صورت «مجلس» القا می كرد كه صدها از آن مجالس هم اكنون باقی مانده است:
او وقتی اشاره به روز عاشورا می كرد و درباره ی آن می گفت: «هوَ الیومُ الذّی دارَتْ فیه علی بَیت نبیكم رَحَی الْمحنِ، و جارَت ایدی الزّمن و هتكَ سُتُورُ الفروضِ و السُّنَنِ؛ آن روزی است كه آسیای محنت و مصیبت بر اهل بیت پیامبر شما، چرخید و دست های روزگار [بر آنان] ستم كرد، و پرده های فرایض و سنت های دینی دریده گشت»، چنان ولوله و شوری در میان مردم می افتاد كه فریاد و ضجّه شان به آسمان می رسید.(2)
2. صدرالدین اصفهانی؛ او در كنار مرقد و روضه ی مقدسه ی نبویه با آهنگ و نغمه های آمیخته با حزن و طرب، با دو زبان عربی و فارسی به سخن می پرداخت و هر گاه نام رسول اكرم(ص) را بر زبان می راند، مترنّم به این بیت می گردید:
هاتیك روضته تفوحُ نسیماً صلّوا علیه و سلِّوا تسلیماً
«این بوستان و «آرام جای» اوست، كه نسیم خوش از آن می وزد، درود و سلام فراوان بر او نثار كنید».
در این حال، فریاد و خروش از همه برمی خواست.(3)
3. در برخی از این گونه مجالس، «خطیب واعظ» متكلّم وحده نبوده؛ بلكه فرصت می داد تا مستمعان، پرسش ها و ایرادها و اشكالات خود را به صورت شفاهی ویا به صورت فرستادن برگه ی سؤال بر او عرضه كنند. این روش را ابن جبیر در سفرنامه خود درباره ی رضی الدین قزوینی، فقیه مدرسه ی نظامیه یاد كرده است كه برگه هایی چند به سوی او افكنده می شد و همه ی آنها را در دست خود جمع می كرد و سپس پاسخ هر یك را می داد.(4)
4. یكی از علما و عارفانی كه نفوذ كلام عجیبی داشت، مرحوم ملّاحسین قلی همدانی بود. در این باره به نمونه ذیل توجه بفرمایید:
مرد بسیار شروری در عراق در دوران مرحوم همدانی زندگی می كرد كه به «عبید فرار» معروف بود. او حدود چهارصد نفر اعوان و اصحاب داشت؛ به گونه ای كه حكومت وقت عراق نیز از او می ترسید. همین فرد گاهی با كفش به حرم امام حسین(ع) وارد می شد و خدّام، جرئت مخالفت نداشتند.
روزی ملّاحسین قلی با جمعی از شاگردانش در كنار حرم نشسته بودند، دیدند عبید فرار با یارانش وارد شدند. شیخ، او را با حالت استخفاف نزد خود خواند و به او گفت: «اسمت چیست؟» جواب داد: عبید فرار. شیخ می گوید:
«افررتَ من اللهِ اَوْ من رسولِهِ؛ از خدا فرار كردی یا ازدرسول خدا؟»
او وقتی این سخن را شنید، بدنش شروع به لرزیدن كرد، اطرافیان زیر بغل او را گرفتند و به منزل بردند. بر اثر این جمله، آن چنان انقلابی در روح او ایجاد شد كه پس از سه روز، دار فانی را وداع كرد.(5)
از این نمونه ها در تاریخ همیشه بوده اند و در این زمان نیز لازم است واعظان و عالمانی با نفوذ كلام وجود داشته باشند.
آیت الله مصباح یزدی در این باره می فرماید: «یك وقت كل جمعیت حوزه در اوج خودش، در زمان حاج شیخ عبدالكریم حائری، حدود 700 نفر بوده است، شخصیت های برجسته ای مانند: مرحوم شاه آبادی، مرحوم میرزا جواد آقا تبریزی و مرحوم آمیرزا ابوالقاسم قمی، درس اخلاق می گفتند. بعدها امام خمینی(ره) این راه را ادامه می دهد. درس های اخلاق امام در مدرسه ی فیضیه، چنان بوده است كه بعضی از بازاری ها می گفتند: ما شاهد بودیم كه كسانی در پای این درس غش می كردند... و از بس گریه می كردند، از هوش می رفتند...».(6)
تخصص و امتیازات برخی خطبا
بر واعظان و خطیبان لازم است كه افزون بر اطلاعات عمومی در مسائل دینی و استفاده از روش های خطابی، دست كم در یكی از رشته های دینی، دارای تخصص و ورزیدگی باشند. همچنین باید دارای برخی امتیازها و ویژگی ها باشند كه بتوانند در بین مردم، زمینه و جذبه ایجاد كنند. از جمله این تخصص ها و ویژگی ها، می توان به موارد زیر اشاره كرد:
الف. تسلط بر اخبار
یكی از تخصص هایی كه برای منبری بسیار مفید است، تسلط بر اخبار و روایات است. در این زمینه توجه شما را به دو مورد جلب می كنیم:
1. برخی از واعظان و منبری ها همچون: حاج شیخ مهدی واعظ و حاج شیخ عبّاس علی محقق، تسلّط زایدالوصفی به اخبار و احادیث داشتند؛ به طوری كه وقتی در مشهد شایع شده بود كه رضاخان می خواهد تاب های اخبار و احادیث را از بین ببرد، مردم مشهد می گفتند: «ما تا این دو نفر را داریم، باكی نداریم؛ زیرا دوباره همه را برای ما خواهند نوشت».(7) مانند ابن ابی عمیر، كه وقتی از زندان آزاد شد و دریافت روایاتی كه مخفی كرده، بر اثر بارندگی از بین رفته است، همه را دوباره بازنویسی كرد.(8)
2. سلطان الواعظین شیرازی هم بر اخبار اهل سنت و هم منابع روایی شیعه تسلط داشت. اگر كسی یك بار كتاب «شب های پیشاور» نامبرده را ملاحظه كند، به خوبی متوجه می شود كه ایشان به خوبی بر منابع اهل سنّت تسلط دارد، تا آنجا كه در هر موضوعی روایات بسیاری را با ذكر منبع و حتی صفحه آن مطرح می كند. او بدین طریق، آقایان اهل سنّت حاضر در مجلس مناظره را قانع می كند و سرانجام جمع بسیاری از آنان شیعه می شوند.(9)
ب. تسلط بر مسایل سیاسی و اجتماعی
عامل دیگر در موفقیت و اثرگذاری یك خطیب، آگاهی به زمان و اجتماع است. دانایی سیاسی و اطلاع از معضلات جامعه باعث می شود خطیب، آگاهانه سخن بگوید و حاذقانه دردهای مردم را درمان كند.
از جمله این افراد، خطیب دانشمند، شیخ محمد تقی فلسفی است كه بر مسائل و مباحث اجتماعی روز تسلط داشت و آن را با روشی انتقادآمیز در منابر به ویژه در مجالس ترحیم، خطاب به اولیای امور عنوان می كرد.(10) شاهد این ادّعا، سخنرانی های او است كه در كتاب هایی چون: كودك، جوان، معاد، استیضاح و ... گردآوری شده است.
ج. تسلط بر سخن و بیان عالمانه
یك خطیب زبردست و قوی باید بر موضوع سخن خویش و جوانب آن، تسلط كافی داشته باشد و عالمانه و محققانه سخن بگوید؛ این امر باعث می شود كه مردم بیش تر به او اعتماد و توجه كنند.
آیت الله حاج شیخ حسین وحیدی خراسانی- كه از نوجوانی آغاز به منبر رفتن كرده بود- از همان اوان، اثار بزرگی در ناصیه اش هویدا بود. از جوانی و لاغر اندامی و ریزنقشی او بعید به نظر می آمد كه چنان تسلطی بر سخن داشته باشد و مطالب را به صورت عالمانه ادا كند و گویی مصداق این بیت بود:
تری الرّجل النحیف فتزدریه و فی أثوابه أسدٌ هصورٌ
«مرد لاغر اندامی را می بینی پس تحقیرش می كنی و حال آن كه در جامه های او شیر بیشه است».
ای برادر، كوه دارم در جگر چون شوی غرّه به شخص لاغرم(11)
د. استفاده از شعر
نكته دیگر در موفقیت برای یك خطیب، استفاده از اشعار مناسب و زیبا است و همین طور، تفهیم و توضیح سخن برای مردم؛ به گونه ای كه مطلب برای همه روشن و واضح شود. از جمله این افراد می توان به «كمالی سبزواری» اشاره كرد كه از ذوقی عرفانی برخوردار بود و در خطابه اش از شعر زیاد استفاده می كرد.(12)
ه. روشمندی و مناعت طبع
بر خطیب لازم است اخلاق اسلامی و اجتماعی را در حدّ اعلا مراعات كند؛ مانند: علوّ همّت، عزت نفس، مناعت طبع و همین طور نظم و انضباط ... از این گونه خطبا می توان به نام مرحوم «حسین علی راشد» اشاره كرد.
راشد از علوّ همت و مناعت طبع و سلامت نفس، به حدّ فراوان برخوردار بود. در منابر، زبان به تمجید و تعریف بزرگان كشور نمی گشود؛ به گونه ای كه وقتی از شهزادگان سابق برای شركت در عزاداری به مسجد شیخ عبدالحسین013) وارد شدند و جمعیت كنارِ در ورودی از جا برخاستند كه آنان را به سوی صدر مجلس راه دهند، او با تندی خطاب به مردم گفت:
«بنشینید! اینجا مسجد است و خانه خدا است و مردم همه در آن باید یكسان در برابر حق، خاضع و خاشع باشند»
و سپس به این آیه شریفه (و عنت الوجوه للحی القیوم)؛ (14) «و [در آن روز] چهره ها در برابر خداوند توانا خاضع شوند» استشهاد كرد.
درویش و غنی، بنده این خاك درند آنان كه غنی ترند، محتاج ترند
راشد در زمان دكتر مصدّق با رأی طبیعی مردم به مجلس شورای ملی راه یافت و با یك درگیری لفظی با یكی از وكیلان كه گفته بود:
«در مجلس، جای قال الباقر و قال الصادق نیست» دریافت كه آنجا، جای او نیست و عطای مجلس را به لقایش بخشید.
راشد، سالیان متمادی در برنامه ی «شب های جمعه رادیو ایران» به وعظ، تبلیغ دین و راهنمایی می پرداخت...
منبرهای او، بسیار منظم و مرتّب و روشمند بود. او نخست به تحلیل و تفسیر آیه ای از قرآن كریم می پرداخت، سپس از برخی احادیث كه در حقیقت تفصیل آن ایات بود و پرده از نقاب قرآن می گشود، یاد می كرد و در این میان، به داستان های مناسب و اشعار زیبا و روان استشهاد می جُست و در پایان با ذكر چند جمله ی عربی كه از كتب مقاتِلِ مستند برگزیده بود، از سید شهیدان و یاران با وفای او یاد می كرد.
هر چند لحن قرائت او از عبارات عربی مقتل طوری بود كه شنوندگان را متاثر می ساخت و چشم آنان را برای اشك ریختم آماده می كرد، اما عبارات را با فارسی و شیوایی ترجمه می كرد تا عارف و عامی، آن عبارات را دریابند.(15)
و. خوش صدایی
عامل دیگر كه در خطابه می تواند مردم را جذب كند، زیبا سخن گفتن و با صدای زیبا و حزین روضه و مصیبت خواندن است.
برخی خطیبان، همچون: سید محمد باقر سبزواری و حاج سید یحیی یزدی، از لحن و آهنگ دلنشین برخوردار بودند و آن را با روشی خاص- كه آن را تكیه به صوت می نامیدند- ادا می كردند.(16)
مشورت و تبادل نظر خطبا
از امور لازم برای خطبای كشور، این است كه با هم تبادل نظر و اطلاعات داشته باشند و جلسات مشورتی را برای منابر خویش انتخاب كنند. خوب است بدانیم این امر در گذشته نیز وجود داشته است؛ چنان كه آقای دكتر مهدی محقق می نویسد:
«در همان ایام [حدود سال 1334ش.] ما با شماری از استادان و دانشمندان، ظهرهای چهارشنبه در تالار زیر ساعت مدرسه ی عالی سپهسالار (شهید مطهری) جمع می شدیم و به بحث های گوناگون علمی، ادبی، فلسفی و تاریخی می پرداختیم.
مرحوم راشد همچون مرحوم سید محمد كاظم عصّار، هر چند كه ناهار شركت نمی كردند؛ ولی ساعتی پیش از آن، با ما به بحث و گفتگو می پرداختند. مرحوم محیط طباطبائی، مرحوم شهید مرتضی مطهری، استاد احمد ارام، احمد راد، شیخ محمد علی حكیم شیرازی، شیخ عبدالله نورانی، سید جعفر شهیدی، احمد مهدوی دامغانی و سید علی موسوی بهبهانی در میان این جمع بودند و آنچه را مرحوم راشد در مباحثات و مفاوضات بیان می داشت، واقعاً فصل الخطاب و سخن پایانی بود».(17)
--------------------------------------------
پی نوشت ها :
1. آخرین سخنرانی های راشد، با مقدمه دکتر مهدی محقق، انتشارات اطلاعات، ج2، 1386 ش.
2. همان، ص 11 و 12.
3. همان، ص 12.
4. همان.
5. ر.ک: عبرت ها در آینه داستان ها، احمد دهقان، ص 47 و 48، قم، انتشارات نهاوندی، 1378.
6. مجله حوزه، ش 131 و 132، ص 129 و 130.
7. آخرین سخنرانی های راشد،ص 13.
8. رجال نجاشی، احمد بن نجاشی، ص 326، قم، جامعه مدرسین، چ 4، 1413ق.
9. ر.ک: شب های پیشاور، سلطان الواعظین شیرازی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1370 ش، (مقدمه).
10. آخرین سخنرانی های راشد، ص 13.
11. همان، ص 14.
12. همان.
13. مسجدی در بازار تهران، معروف به «مسجد آذربایجانی ها».
14. طه/ 111.
15. آخرین سخنرانی های راشد، ص 16 و 17.
16. همان، ص 14.
17. همان، ص 19.
منبع: سایت راسخون
افزودن دیدگاه جدید