غفلت نخستین دشمن سرسخت انسان
به گزارش بلاغ به نقل از خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله مظاهری در سخنانی غفلت را مهمترین عامل سوخت فرصت ها می داند.
آنچه که می خوانید بخشی از سخنان این مرجع تقلید است:
انسان، بلكه همة موجودات سيري دارند به نام سيراليالله ـ تبارك و تعالي ـ و منتهاي سير همه موجودات، از جمله انسان خداست «انّا لِلّه و انّا اليه راجعون». انسانها در اين سير به سه دسته منقسم ميشوند، يك دسته افراديكه راه را پيدا كردند و در راه مستقيم به هدف و مقصود ميرسند و رسيدهاند؛ قسمت دوم افرادي هستند كه با وجودي كه راه را يافتند از روي عناد و لجاج در راه نيفتادند و دسته سوم افرادي هستند كه در ضلالتند يعني در راه مستقيم نيستند و راه را هم پيدا نكردند و آخر سورة حمد را هم براين سه دسته تطبيق كردم.
آن دسته از افراديكه منتهاي سير آنها خداست به انبياء و اوصياء و شهداء و افراد صالح ميرسند و با آنها در بهشتند «اهدنا الصّراط المستقيم، صراطالّذين انعمت عليهم»؛دسته ديگر كه پروردگار عالم به آنها غضب كرده اينها هم راهي دارند اما راه غيرمستقيم، راه عناد، راه لجاج، و اينها «المغضوب عليهم» هستند؛دسته سوم كساني هستند كه در ضلالت و گمراهي بسر ميبرند و اين گروه «الضّالّين» هستند.
بحث اين جلسه اين است كه افراديكه در راه مستقيم هستند، افراديكه راه را پيدا كردهاند و در راه هستند خطرهايي دارند؛ خطرهايي دروني و خطرهايي بيروني؛ از بيرون و درون دشمن هايي آنها را محاصره كردهاند و تلاش همة اين دشمنان يك چيز و آن اين است كه انسان را از راه مستقيم بيرون ببرند؛ راهي را كه فهميديم چقدر مشكل است: از مو باريكتر، از شمشير برندهتر و از آتش سوزندهتر است، اين راه مستقيم است و اين خطرها را هم دارد و بايد به خطرهاي اين راه توجه كرد كه اگر انسان يك آن از اين خطرها غفلت كند به فكر كشيده ميشود.
استاد بزرگوار ما، رهبر عظيمالشأن انقلاب ـ ادامالله ظله ـ بارها ميفرمودند: انسان بايد هميشه به خود توجه داشته باشد و قسمتي از شبانهروز را در خود فرو رود براي اينكه اگر انسان به خود توجه نكند و در خود فرو نرود گاهي به كفر كشيده ميشود.
چه بسيار افرادي را سراغ داريم كه در راه مستقيم بودند، مقدس بودند، عالم بودند اما عاقبت آنها به خير نشد و به کفر كشيده شدند، به بدبختي كشيده شدند و اگر بخواهم براي اين بحثم مثال سادهاي بزنم كه همة شما متوجه بشويد مثال روز و انقلاب است.
دشمنان همه و همه اين انقلاب را محاصره كردهاند و اگر اين انقلاب يك آن متوجه خود نباشد، دشمنانش آن را نابود ميكنند؛ قضيه انسان و در راه مستقيم بودن او چنين است، دشمن يكي و دوتا نيست آنهم دشمنان سرسخت درون و بيرون كه يكي پس از ديگري دزد انسانند، دزد ايمانند، مهيا هستند تا انسان را از اين راه دور كنند، از اين راه منحرف كنند.
اول دشمنيكه براي انسان است و اين دشمن دروني هم هست «غفلت» است، بيتوجهي و بيتفاوتي است و اين غفلت اگر راجع به دنيا باشد خيلي از فرصتها را از دست ما ميگيرد؛ راجع به آخرت هم اگر باشد بسياري از فرصتها را از دست ما ميگيرد.
پيامبر اكرم(ص) بارها روي منبر ميفرمودند: «اَلا اِنَّ في ايّام دهركم نفحات الاّ فتعرضوا لها»، يعني مواظب باشيد در زندگي شما فرصتهايي وجود دارد، اين فرصتها را از دست ندهيد؛ هميشه در زندگي شما نسيم هاي رحماني ميوزد، مواظب باشيد اين نسيم هاي رحماني را از دست ندهيد، خود را در معرض اين نسيم ها قرار بدهيد.
چه بسيار ديديم كه غفلت و بيتوجهي و بيتفاوتي، دنياي انسان را از بين برد، چنانچه آخرت انسان را هم از بين ميبرد و همين بيتوجهي و غفلت است كه قرآن شريف ميفرمايد: هويت انسان را تغيير ميدهد و انسانيت را از انسان ميگيرد«ولقد ذرأنا لجهنّم كثيراً من الجنَّ و الاِنس لهم قلوب لايفقهون بها ولهم اعين لايبصرون بها ولهم اذان لايسمعون بها اولئك كالانعام بلهم اضل اولئك هم الغافلون».
يعني غفلت از خود، غفلت از دشمن بيتفاوتي در دين، بيحسابي در عمر، اينها انسان را كور ميكند. كوردل، چشم دارد اما نميبيند. انسان را كر ميكند يعني گوش دارد اما نميشنود؛ دل دارد اما نميفهمد. غفلت انسان را بيفهم ميكند. بعد ميفرمايد: «اولئك كالانعام بل هم اضلّ»، اينها ديگر هويتشان از بين رفته است.
غفلت است كه انسان را از انسانيت بيرون ميبرد و از نظر واقع انسان غافل را آنصورت حيواني بيش نيست. انسان غافل است كه يك مرتبه وارد صف محشر ميشود، مردم ميبينند و خود نيز ميبيند كه الاغي بيش نيست.
چنانچه اين آيه شريفه اينچنين دلالت دارد كه آدمهاي بيتفاوت، آدمهاي بيتوجه، آدمهاي غافل هويت و حقيقت انسانيت خود را از دست ميدهند «اولئك كالانعام بل هم اضلّ»، بلكه از حيوان هم پستترند. اينها غافلند يعني غفلت اين بلا را برسر آنها آورده است؛ اين بدبختي را غفلت به سر آنها آورده است. اين غفلت كه يكي از دشمنان سرسخت انسان است اگر خداي نكرده بر انسان مستولي شود انسان را بيچاره ميكند.
بسياري از ما در اين دنيا و زندگي اين دنيا غوطهوريم و در مورد دين و معنويت و اخلاق بيتفاوتيم، بسياري از ما چيزي را كه به فكرش نيستم معنويت است. مثلاً ممكن است براي اينكه وارد جهنم نشود نمازي بخواند، روزهاي بگيرد، خمسي و زكاتي بدهد، به حجي برود اما شايد بيش از نود درصد مردم راجع به معنويت و اخلاق بيتفاوت هستند؛ حتي شايد بيش از نود درصد شما نخبههايي كه سعادت نسل آينده مرهون شما و به دست شما زن و مرد است به مسائل اخلاقي بيتوجهيد. شايد نوددرصد افراد اين جلسه اگر صفت رذيلهاي دارند درصدد رفع آن نيستند؛ در اين فكر نيستند كه اگر من حسود باشم چه ميشود؟ اگر منيت و تكبر داشته باشم كارم به كجا ميرسد؟ اگر صفت رذيلهاي بر من حكمفرما شود اين بت با من چه ميكند؟
افزودن دیدگاه جدید