علت مخالفت با وحدت، فهم نادرست از آن است
حجت الاسلام مرتضی سیاحی از فعالان تبلیغی داخل و خارج کشور و مدیر موسسه دینی الزهراء در گفتگو با خبرنگار بلاغ ضمن تبریک میلاد پیامبر اکرم(ص) و فرارسیدن هفته وحدت به بیان مسائلی پیرامون وحدت بین شیعه و سنی پرداخت.
تعریف وحدت بین شیعه و سنی و ضرورت آن چیست؟
وحدت یک معنای لغوی دارد و یک معنای اصطلاحی. در لغت به این معنا می باشد که وحدت تعامل مشترک گروه های مختلف در راستای هدف مشترک می باشد. ممکن است این گروه ها تفکرات مختلف و قومیت های مختلف باشند و اشتراکی نداشته باشند اما برای رسیدن به آن منفعت مشترک کنار یکدیگر جمع شده باشند. مثل اتحاد کشورهای متحدین بر علیه کشورهای متفقین در جنگ جهانی دوم که اینها نه سیاست شان باهم همخوانی داشت و نه تفکرشان. معنای لغوی قاصر است و نمی توان آن را در وحدت اسلامی بکار برد. زیرا در وحدت درواقع این گروه هایی که می خواهند باهم تعامل سازنده مشترکی داشته باشند از یک مبدا نشات گرفتند و مبدا آنها یکی است همانگونه که در اسلام ذکر شده است.
ایمان به خدا و انزجار از ستمکاران حبل الله است
در رابطه با معنای اصطلاحی قرآن کریم می فرماید: "و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا" و در جای دیگری از قرآن کریم می فرماید: "و من یکفر باالطاغوت و یومن باالله فقد استمسک باالعروه الوثقی". یعنی تمام حبل الله که ما باید به آن تمسک کنیم این است که به خدا ایمان داشته باشیم و از سمتکاران بیزاری بجوییم که معنایش تعامل سازنده باهم و ایستادگی در مقابل طاغوت است.
وحدت باعث تغییر در عقاید و مذاهب فقهی نمی شود
افرادی که از تشیع و یا تسنن وحدت اسلامی را قبول ندارند علتش این است که فهم شان از این بحث قاصر بوده است. یعنی وحدت هیچ تاثیری در عقاید و مذاهب فقهی نخواهد داشت. مراد از وحدت اسلامی در فرمایشات امام(ره) و رهبری هم این است که ما در مقابل ستمگرانی چون رژیم صهیونیستی و آمریکا بایستیم و این کوچک ترین چیزی است که می توانیم به آن دست پیدا کنیم.
پس می توانیم اینطور تعبیر کنیم که وجه مشترک ما در وحدت، ظلم ستیزی ماست؟
بله. ما در وحدت اسلامی مشترکاتی بسیار زیادی داریم. ولی آنچه از مفهوم وحدت اسلامی خیلی ضرورت دارد و حداقل مفهوم وحدت است ظلم ستیزی است.
چرا وحدت بین مسلمانان ضروری است؟
ضرورت وحدت اسلامی که مرحوم امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری می فرمایند، در واقع اشاره به آیه کریمه ای است که می فرماید: "واعدوا لهم ما استطعم من قوه..." در رابطه با مصداق قوت، مفسرین، آراء مختلفی بیان کردند ولی چون کلمه قوه به صورت نکره بکار برده شده است افاده عموم می کند. یعنی شامل هر چیزی باعث قدرت مسلمانان باشد می شود؛ الا اینکه ضرر عامیانه داشته باشد. مثل سلاح هسته ای. وحدت اسلامی هم اگر تحقق پیدا کند یکی از مصادیق قوت است. لذا اگر تمام مسلمانان به این آیه عمل می کردند امروز شاهد مظلوم واقع شدنشان نبودیم.
بحث وحدت مقتضای امور سیاسی است یا ماخوذ از دین و جزئی از اعتقادات ماست؟
اگر مراد سوال کننده این باشد که بداند در مضامین دینی ما وحدت اسلامی ذکر شده است، پاسخ ما مثبت خواهد بود. آیه قرآن کریم می فرماید: "تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم" که در اینجا خطاب به اهل کتاب (یهود و نصاری) می فرماید: "بیاید و نقطه مشترک مان که همان وحدانیت خدا است تاکید کنیم." وقتی وحدت با اهل کتاب توصیه شده است؛ به طریق اولی وحدت با مسلمانان را شامل می شود. چون مشترکات شان بیشتر است. قبله واحد، پیامبر واحد، وحی، سیره پیامبر و ... روایت بسیار جالبی از پیامبر اکرم نقل شده که می فرماید: "المسلم اخ المسلم" و "المسلمون هم ید واحد." یعنی مسلمانان باهم برادر هستند و مثل یک دست می مانند که از مبدا واحدی که همان بدن انسان است نشات گرفته است. یعنی درست است که مسلمانان با یکدیگر تفاوت دارند ولی تمام اینها از منشاء واحدی نشات می گیرند. روایات دیگری نیز به این مضمون داریم مانند: "المومنون کنفس واحده" و "المسلم للمسلم کالبنیان مرصوص" مسلمانان با یکدیگر مانند ساختاری مستحکم هستند. پس وحدت یک مفهوم دینی است.
صرف وجود آثار سیاسی در وحدت باعث نمی شود که یک امر سیاسی قلمداد شود
اگر این سوال از منظر دیگری مطرح شود که آیا این وحدت که ماخوذ از دین می باشد سیاسی است یا اعتقادی؟ ما اینطور پاسخ می گوییم که اگر مفهومی در اسلام و منابع اصلی مثل کتاب و سنت بیان شود جزو دین است. و اگر وجود نداشته باشد باید با چهارچوب اصولی سازگار باشد. موسس اصلی علم اصول در نظر اهل سنت ابن ادریس شافعی است و از نظر ما سید مرتضی است. در تمامی کتب اسلامی اصول فقه این مبحث ذکر شده که آیا حسن و قبح و مصلحت و مفسده جزو دین است یا خارج از آن؟ اکثرا بیان فرمودند که جزو دین است. یعنی بحث وحدت که هم در آیات و روایات به صورت صریح ذکر شده است به مفهوم اول جزو دین محسوب می شود. از نظر مفهوم دوم هم از باب مصلحت و هم از باب حسن و قبح یک مفهوم دینی است. حالا ممکن است آثار سیاسی هم داشته باشد. اما باید توجه داشت که سیاست یکی از آثار این مفهوم دینی است. ممکن است یکی از آثار وحدت رونق اقتصاد مسلمانان هم باشد. این از آثارش می باشد ولی لزوما باعث نمی شود که از اساس سیاسی شود.
پس طبق گفته شما بحث وحدت ماخوذ از متن دین می باشد و آثار سیاسی و ... هم به دنبال دارد؟
بله . آثار سیاسی دارد. آثار اقتصادی دارد و حتی ممکن است آثار نظامی هم داشته باشد. جمیع آثار را می تواند داشته باشد ولی خودش مفهومی دینی است.
اگر راجع به تعامل و تعایش با اهل سنت از سیره معصومین و رویه علما مورد به خصوصی مد نظر دارید بفرمایید؟
در زمان امام باقر و امام صادق(علیهم السلام) ارتباط با اهل سنت بسیار زیاد بود. این برخوردها را باید دو قسم بکنیم. یکی برخورد اخلاقی است. که ما باید با آنها برادری کنیم. همانگونه که امام صادق(ع) می دانست افکار و جلساتی که ابوحنیفه در آن شرکت می کرد ولی اجازه هم می داد که در درسش شرکت کند. برخور دیگری هم در سیره معصومین نقل شده است.برای مثال امام معصوم(ع) از ابوحنیفه سوال می کنند و ابوحنیفه با قیاس تمثیل پاسخ می دهد که امام به بیان ایراد پاسخ ابوحنیفه می پردازند. اینجا چون برخورد علمی بوده است امام با پاسخ دادن اقدام به آگاهی دادن کردند. برخورد ائمه هم در این موارد پاسخ علمی بود نه شتم و سب. متاسفانه بعضی ها پاسخ علمی امام را به برخورد اخلاقی هم سرایت می دهند که صحیح نمی باشد. زیرا رفتار امام(ع)در واقع یک برخورد علمی بوده است. حتی زائد بر این از امام صادق(ع) نقل شده که فرمودند: "سب المسلم فسوق و من سب مسلما فلیس منا" که با توجه به این فرمایشات امام صادق(ع) باید مقدسات مسلمانان را محترم بشماریم.
توصیه مرجع تقلید به کاندیدای ریاست جمهوری
مفهوم وحدت حتی می تواند در مراتب بالاتر هم باشد. یک خاطره ای هم در خصوص وحدت از یکی از مراجع عظام تقلید عرض می کنم که مرحوم پدرم حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد(حمید) سیاحی برای من نقل کردند. یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری از ابوی بنده تقاضا کردند که با مراجع دیداری داشته باشند و مقرر شد که این آقا با آن مرجع عالیقدر که به رحمت خدا رفتند دیدار کنند. وقتی این کاندیدای ریاست جمهوری از آن مرجع عالیقدر توصیه خواستند ایشان در پاسخ فرمودند: "اگر شما می خواهید خدمت کنید همّ و غمتان باید خدمت به انسانیت باشد. یعنی تفکر شما این نباشد که من فقط به برادر مسلمانم خدمت می کنم و یا فقط به برادر شیعه ام کمک می کنم. به تمام انسانیت کمک کنید." و این همان رسالت پیامبر اکرم بود که رسول الانسانیت (پیامبر انسانیت) بودند. از امیرالمومنین هم در توصیه به مالک اشتر نقل شده که می فرمایند: "یا مالک! الناس اما اخ لک فی الدین او نظیر لک فی الخلق" یعنی شما که ولایت یک قومی را قرار است قبول کنی باید این را در نظر داشته باشی که اینها همه با تو برادر هستند. و معروف است که خود امیرالمومنین حتی برای مظلوم واقع شدن زن یهودی اشک می ریختند.
تبعات تفرقه و اختلاف چیست؟
همانطور که آیه قرآن می فرماید: "ولا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم" که یعنی شکست می خورید و بویی اسلام برای شما باقی نمی ماند. چون رعایت مصلحت عامه اسلام را نکردید در حالی که اهل بیت اهتمام به رعایت آن داشتن.
جمع بین برائت و وحدت که برای عده ای شبهه شده است چگونه است؟
تولی و تبری در واقع در اعتقاد است. آیا ابراز عقیده در محافل عمومی لازم است؟ اصلا ابراز عقیده از واجبات نیست. وحدت هم به معنای صرفه نظر کردن از ولایت امیرالمومنین نیست. همانطور که معنایش این نیست که برادران اهل سنت از اعتقاداتشان دست بکشند. برای مثال کمک کردن ما به زلزله زدگان فلان کشور هیچ ربطی به عقیده ندارد. به این تعامل می گویند. بحث وحدت یک بحث عملی است و بحث های نظری جای خود را دارد. ما از برادران اهل سنت هم می خواهیم جدای از بحث های نظری در عمل بر نقاط مشترکی که داریم تاکید کنند.
اگر تجربه ای در مورد مصداق وحدت دارید بفرمایید.
در مورد وحدت آنچه خود من استفاده کردم توصیه های اخلاقی امام خمینی (ره) برای روحانیون کاروانها در حج بوده است. همچنین همیشه خودم پیگیر سخنان مقام معظم رهبری برای کارکنان حج هستم. چون ایشان در آنجا بحث های بسیار جالب و مفیدی مطرح می کنند که برای مبلغان بسیار مفید است و می توانند با دقت در آن تعامل سازنده ای داشته باشند و دیدشان را نسبت به مسائل جهان اسلام بازتر کنند.
دیدگاهها
احسنت مطالب مختصر ، خوب و مفید بود .
افزودن دیدگاه جدید