رفتن به محتوای اصلی
سید محمدتقی قادری

تحلیل جامع اربعین حسینی

تاریخ انتشار:
یکی از جلوه های قابل تامل در واقعه عاشورا آمدن اهل البیت علیهم السلام در اربعین سال اول و نیز سنت پیاده روی در این ایام است، تحلیل جامع اربعین حسینی و پیاده روی زائران به جانب کربلا امکان پذیر نیست، مگر آنکه به چند پرسش کلیدی پاسخ داده شود.
اربعین

یکی از جلوه های قابل تامل در واقعه عاشورا آمدن اهل البیت علیهم السلام در اربعین سال اول و نیز سنت پیاده روی در این ایام است، تحلیل جامع اربعین حسینی و پیاده روی زائران به جانب کربلا امکان پذیر نیست، مگر آنکه به چند پرسش کلیدی پاسخ داده شود.
پرسش نخست این است آیا اهل‌بیت سیدالشهدا علیه‌السلام در اربعین اول از شام به کربلا آمدند؟ درپاسخ باید گفت: چند دیدگاه مختلفی در این زمنیه وجود دارد و نمی‌توان دلیل تاریخی و حدیثی روشنی برای هیچ‌ یک از دیدگاه ها یافت، ولی برای دیدگاهی که بر این باور است که اهل بیت علیهم‌السلام در اربعین سال اول آمدند شواهد و قرائن و دلائل قوی وجود دارد، که پذیرفتن آن را امکان پذیر می‌نماید.
دلیل اول: آنچه که تقریبا مورد اتفاق است آن است که سر مبارک امام حسین علیه‌السلام توسط امام سجاد علیه‌السلام به کربلا بازگردانده شد و برخی از محققان تصریح دارند که 20 صفر سر مبارک به بدن سید الشهدا علیه‌السلام ملحق شد، این گزارش در کتب علما شیعه همچون: ((امالی شیخ صدوق ص۲۳۲، روضه الواعظین، ابن فتال نیشابوری ص۲۹۲، بحار مجلسی ج۴۵، ص۲۴۰ رسایل الشریف المرتضی، ج۳ ص، ۱۳۰، اعلام الورای طبرسی ص ۲۵۰، مناقب آل ابی طالب ابن شهر آشوب، مثیرالاحزان ابن نماص 107 لهوف سید بن طاووس ص۲۲۵)) و نیز علمای اهل سنت همچون: (الاثار الباقیه ابوریحان بیرونی ص ۳۳۱، الفتوح ترجمه مستوفی هروی ۹۱۶، التذکره فی امورالموتی، قرطبی، ص۶۶۸، نهایه الارب نویری، ج۲۰، ص۳۰۰، تاریخ حبیب السیر، ص ۶۰، فیض القدیر،ج۱ص،۲۶۵،تذکره الخواص سبط ابن  جوزی ص۲۶۵)) آمده است، پس با توجه به این گزارش تقریبا مورد اتفاق باید نتیجه گرفت که چون اهل‌البیت علیهم السلام بدون امام سجاد علیه‌السلام به مدینه برنگشتند پس آنان در اربعین اول به همراه امام سجاد علیه‌السلام به کربلا آمدند و پس از زیارت به مدینه بازگشتند.
دلیل دوم: آنچه که بعضی را به انکار اربعین اول کشاند، بعد مسافت بین کوفه و شام است، که ظاهراً بایست بیست روز از کوفه به شام رفته و به همین مدت برگردند، بنظر می رسد اهل البیت علیهم السلام چه از راه سلطانی، یعنی از کنار دجله ازکوفه به شام رفته باشند، که قریب به ۱۴۵۴ کیلومتر است، چه از راه بادیه مسیر خشکی رفته باشند که ۹۲۳ کیلومتر است و یا از راه عقیلی رفته و کنار فرات باشند که ۱۱۹۰ کیلومتر است، به هیچ وجه نیاز به زمانی به مدت بیست روز ندارد بلکه در زمانی کمتر از آن برای رفت و برگشت کفایت می‌کند، چرا که امام حسین علیه‌السلام از مدینه به مکه که تقریبا ۵۰۰ کیلومتر است، در مدت پنج روز رفته‌اند و مروان بن حکم نیز سپاه صد هزار نفر را درمدت ده روز از شام به کوفه آوردند و آن گونه که شهید قاضی در کتاب تحقیق پیرامون اربعین هفده نمونه آورده اند به مدت پنج روز هم مسیر شام به کوفه امکان رفتن دارد بنابر این از نظر عقلی هیچ بعدی ندارد تا بخواهیم انکار نماییم چرا که اهل البیت علیه‌السلام اول ماه صفر وارد شام شدند و هشت روز در انجام ماندند ولی خطبه حضرت زینب سلام الله علیها در کاخ یزید و خطبه امام سجاد علیه السلام در مسجد اموی در دمشق آن چنان عرصه را بر یزید تنگ کرده بود که تصمیم بر باز گرداندن اهل البیت علیه‌السلام به مدینه را گرفت، زمان دوازده روز برای بازگشت به کربلا کفایت می کند و اهل البیت علیهم السلام بطور طبیعی در همین ظرف زمان به کربلا آمدند.
دلیل سوم: اینکه اهل البیت علیهم السلام در اربعین سال اول آمدند، گزارش تاریخی است، یعنی بر خلاف نظر منکرین که معتقدند گزارش آمدن اربعین سال اول را نخستین بار در قرن هفتم سید بن طاووس  در لهوف آورده و خود در کتاب دیگرش  اقبال از نظرش برگشت در حالی که این چنین نیست این گزارش را ابو ریحان بیرونی در کتاب ((الآثار الباقیه ص۳۳۱ و نیز مستوفی هروی در ترجمه الفتوح ص ۹۱۶ ملا حسین کاشفی در روضه الشهدا، ص ۳۹۱ و شیخ بهایی در کتاب توضیح المقاصد، ص7)) آمده است، علاوه بر این، اگر این گزارش در برخی ازمنابع کهن چون تاریخ طبری، ارشاد شیخ مفید، مقتل الحسین خوارزمی، کامل بهایی عمادالدین طبری نیامده، دلیل بر نفی آن نیست، چون راز نپرداخت آنان به این گزارش برای ما روشن نیست.
دلیل چهارم: زیارت اربعین به انشای امام صادق علیه‌السلام برای صفوان‌ بن مهران که در کامل الزیارات ص۱۷۶ و نیز انشای امام حسن عسکری علیه‌السلام که در مصباح المتهجد شیخ طوسی ص۷۸۷ آمده، بسیار بعید است، این دو زیارت نامه مربوط به زیارت اربعین جابربن عبدالله انصاری باشد، بلکه باید به حادثه مهم تر از از این ارتباط داشته باشد و آن جز آمدن اهل البیت علیهم السلام در اربعین سال اول به کربلا نخواهد بود.
در پاسخ به پرسش دوم و اینکه پیاده روی در ایام اربعین از چه زمانی و توسط چه کسانی سنت شده است؟ باید گفت: سنت پیاده روی ازسال (۱۳۱۹هق) توسط مرحوم میرزا حسین نوری صاحب کتاب لؤلؤ مرجان، پایه گزاری و در زمان آیت الله شاهرودی مرجع بزرگ دامنه وسیع تری پیداکرد و در زمان صدام ممنوع شد، ولی پس از سقوط صدام مجددا احیا شد، که اکنون تا بیست وشش ملیون نفر در این پیاده‌روی طبق گزارش ها حضور پیدا می کنند و هر سال بهتر رهروانی را به جانب خودش می‌کشاند.
پرسش سوم این است که سنت از کجا ناشی شده است؟ درپاسخ باید گفت: در باب زیارت اربعین دو زیارت نامه از امام صادق و امام حسن عسکری علیهما السلام وارد شده که در این روز خوانده شود، ازطرف دیگر درباب زیارت سید الشهدا علیه السلام وارد شده، که اگر زیارت حضرت با پای پیاده انجام شود زائر از ثواب واجر بالاتری برخوردار می شود چرا که: ((امام صادق علیه السلام خطاب به یکی از اصحابش فرمود: زرالحسین ولاتدعه قال قلت لمن اتاه من الثواب؟قال من اتاه ماشیا کتب الله له بکل خطوه حسنه ومحیی عنه سیئه ورفع له درجه(کامل الزیارات ،ص ۱۳۴) قبرحسین علیه السلام را زیارت کن و ترک مکن، پرسیدم ثواب کسی که آن حضرت را زیارت کند چیست؟ فرمود: کسی که با پای پیاده به زیارت امام حسین علیه السلام برود خداوند به هر قدمی که بر می دارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو می فرماید))  و نیز امام صادق علیه‌السلام فرمود: ((من خرج من منزله یرید زیاره قبر الحسین بن علی ان کان ماشیا کتب الله له بکل خطوه حسنه  ومحیی عنه سیئه... (همان ص۱۳۲): کسی که به قصد زیارت امام حسین علیه‌السلام ازمنزلش خارج شود اگر پیاده باشد، خداوند بابت هر قدمی که برای زیارت ابا عبدالله علیه السلام بر می دارد یک حسنه می نویسد ))
علما برای اینکه شیعیان هم زیارت اربعین را از نزدیک در کنار تربت امام علیه السلام خوانده باشند و هم از ثواب زیارت پیاده روی بهره مند شوند، سنت  پیاده روی در ایام اربعین به سمت کربلا را سنت کردند.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.