آثار وجودی امام زمان(عج)
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ|
اشاره
از جمله موضوعات بایسته واکاوی، بهرهمندی نظام هستی و جامعه انسانی از وجود امام عصر(عج) است؛ زیرا اعـتـقـاد به غیبت امام عصر(عج)، مـوجـب پرسشها و شبهات فراوانی از جانب دوستان و مخالفان شده و دانشمندان شیعه نیز در صدد پاسخگویی منطقی و مستدل به آنها برآمدهاند؛ از جمله این پرسشها، آن اسـت کـه امـام غـایـب چـه آثـار و برکاتی برای شیعیان، مسلمانان و جهانیان دارد؟ و مردم چگونه میتوانند از حضرت بهره ببرند؟ این نوشتار که در محورهایی چند سامان یافته، میکوشد بهاختصار این پرسش اساسی را پاسخ دهد.
امام غایب(عج)، همچون خورشید از مباحث مهم مهدویت، راههای بهرهمندی از امام عصر(عج) است؛ زیرا این پرسش، پیش روست که امام غایب چگونه میتواند در هدایت و رهبری جامعه تأثیرگذار باشد؟
در روایات به این پرسش جواب داده شده است؛ مانند اینکه امام عصر(عج) خود فرموده: «وَأَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِي فِي غَيْبَتِي فَكَالانْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَيَّبَتْهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَاب؛[1] اما چگونگی نفعبردن از من در ایام غیبتم، مانند بهرهمندی از نور خورشید است؛ زمانی که ابرها آن را از چشمان مردم پوشیده باشند.»
آیت الله جوادی آملی در این باره میفرماید: تشبیه امام به آفتاب و تشبیه غیبت امام به واقعشدن آفتاب پشت ابر، لطایف بسیاری دربردارد:
1. خورشید، در منظومه شمسی مرکزیت دارد و کرات و سیارات به دور او در حرکتاند؛ چنانکه حضرت حجت(عج) در نظام هستی مرکزیت دارد: «الَّذِي بِبَقَائِهِ بَقِيَتِ الدُّنْيَا وَبِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَبِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَالسَّمَاءُ... .»[2]
2. خورشید در این مجموعه، منافع فراوانی دارد؛ ایجاد جاذبه که مایه ثبات و بقای نظام است، گرما و حرارت که از پشت انبوه ابر غلیظ نیز به زمین میرسد، باد و باران، روییدن گیاهان و امثال آن، از برکات تابش خورشید است و ابر، در آن اثر مهمی ندارد. بله، نورافشانی از پشت ابر، کمتر خواهد بود. بدین ترتیب، ابرگرفتگی، فقط یکی از منافع آفتاب را تقلیل میدهد؛ نه اینکه از بین ببرد.
3. آفتاب، لحظهای از نورافشانی غفلت نمیکند. هرکس به اندازه ارتباطی که با خورشید دارد، از نور آن بهره میبرد و اگر بتواند همه موانع را کنار بزند و در برابر آفتاب بنشیند، بهره کاملی میبرد؛ چنانکه حضرت، مجرای فیض الهی است و از این جهت، فرقی بین بندگان خدا نمیگذارد؛ لیکن هرکس به اندازه ارتباط خود مستفیض میشود.[3]
4. امام(عج) با حضور و ظهور خود میتواند مایه اضمحلال دشمنان گردد؛ آنگونهکه از نظر علمی، تابش بدون ابر و مستقیم خورشید، به جهت اشعههایی که دارد، ضدّ عفونیکننده و از نظر فقهی نیز جزو مطهرات محسوب میشود؛ اما وجود امام معصوم7 در نظام آفرینش، مثل مغناطیس زمین است که با وجود نامرییبودن، همه قبلهنماها و قطبنماهای کشتیها، هواپیماها، عملیاتهای نظامی و... را به حرکت درمیآورد و از برکت آن، میلیونها، بلکه میلیاردها انسان، جهت قبله یا مسیر مسافرت خود را پیدا میکنند و به مقصد میرسند.[4]
جلوههای بهرهمندی از امام عصر(عج)
آنچه بیان شد، اصل کلی بهرهمندی بشریت و جهان از امام زمان4 بود؛ ولی این بهرهمندی در عرصههای متعدد نمود پیدا میکند که برخی از آنها عبارتاند:
1. فیضرسانی
پروردگار، به عنوان فیاض مطلق، پدیدآورنده نظام آفرینش است؛ نظامی که هم در حدوث و هم در بقا، نیازمند فیض بیپایان خداوند است. از آنجا که آفریدهها قابلیت پذیرش این فیض را به صورت مستقیم ندارند، خداوند بین خود و آفریدهها، انسانهایی را بهعنوان واسطه فیض در آفرینش و هم در استمرار وجود قرار داده است که از این واسطهها، با عنوان «حجّت» یاد شده است. خداوند متعال، هستی و استمرار آن را به حجّتهای خود بر زمین پیوند زده است؛ بهگونهایکه نظام هستی و زندگی بر آن، منوط به وجود حجّت الهی است.
پیامبر اسلام(ص) خطاب به امام علی(ع) فرمود: «يَا عَلِيُّ لَوْ لَا نَحْنُ مَا خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ وَلَا حَوَّاءَ وَلَا الْجَنَّةَ وَلَا النَّارَ وَلَا السَّمَاءَ وَلَا الْأَرْض؛[5] ای علی! اگر ما نبودیم، خداوند، آدم و حوّا را و بهشت و جهنم و آسمان و زمین را خلق نمیکرد.» بر این اساس است که امام صادق(ع) درباره حضور حجّت بر روی زمین میفرماید: «لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ؛[6] اگر زمین بدون امام بماند، فرو میریزد.» همچنین، ایشان فرمود: «الْحُجَّةُ قَبْلَ الْخَلْقِ وَمَعَ الْخَلْقِ وَبَعْدَ الْخَلْقِ؛[7] حجّت، پیش، همراه و پس از خلق است.»
آن حضرت، در سخنی دیگر به جزئیات بیشتری درباره وساطت در فیض اشاره کرده، میفرماید: «بِنَا أَثْمَرَتِ الْأَشْجَارُ وَأَيْنَعَتِ الثِّمَارُ وَجَرَتِ الْأَنْهَارُ وَبِنَا يَنْزِلُ غَيْثُ السَّمَاءِ وَيَنْبُتُ عُشْبُ الْأَرْضِ وَبِعِبَادَتِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَلَوْ لَا نَحْنُ مَا عُبِدَ اللَّهُ؛[8] به سبب ما، درختان میوه میدهند، میوهها به ثمر میرسند و رودها جاری میشوند و به سبب ما ابر آسمان میبارد و گیاهان از زمین میرویند. به بندگی ما خداوند پرستیده میشود و اگر ما نبودیم، هرگز خداوند پرستیده نمیشد.» همچنین، امام صادق(ع) از امام سجاد(ع) نقل کرده است که فرمود: «ما پیشوایان مسلمانان و حجّتهای خداوند بر جهانیان و امان اهل زمینیم؛ همچنانکه ستارگان، امان اهل آسماناند. ما کسانی هستیم که خداوند بهواسطه ما رحمت خود را منتشر کند و برکات زمین را خارج سازد. اگر ما نبودیم، زمین اهلش را فرو میبرد.»[9]
از رهگذر خاک سر کوی شما بود
هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد
2. هدایت معنوی
پیشوایان معصوم: بهعنوان حجّتهای خداوند در نظام هستی، دارای برکاتی هستند؛ چه زمانی که در میان مردم حضور دارند و چه زمانی که به سبب رفتار مردمان در پرده غیبت قرار میگیرند؛ البته روشن است که بخشی از این آثار وجودی، مربوط به آشکاربودن امام است. ازاینرو، غیبت امام، سهمی در ازدسترفتن پارهای از این آثار وجودی دارد و آن بخش، مباشرت او در هدایت ظاهری و برپایی حکومت و اجرای عدالت است؛ ولی هدایت معنوی و باواسطه او، بهوسیله نمایندگان ایشان برای بیان احکام و اجرای حکومت و عدالت، به حال خود باقی است؛ زیرا وظـیـفه امام، تنها بیان صوری معارف و راهنمایی مردم نیست. همانطورکه امام وظیفه راهنمایی ظـاهـری مـردم را بـر عـهـده دارد، هـمـچـنـان ولایـت و رهـبـری بـاطـنـی اعـمـال مردم بـر عـهـده ایشان است و اوسـت کـه حـیـات مـعـنـوی آنان را تـنـظـیـم میکند و حقایق اعمال را به سوی خدا سوق میدهد.
خـداونـد فـرماید: «وَجَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَأَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ؛[10] و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما، [مردم را] هدایت مىکردند و انجام کارهاى نیک را به ایشان وحی نمودیم.» همچنین، در آیه دیگر فرموده: «وَجَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا؛[11] و از آنان امامان [و پیشوایانى] قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را] هدایت مىکردند.»
از ایـن آیـات اسـتفاده میشود که امام علاوه بر ارشاد و هدایت ظاهری، دارای یک نـوع هدایت و جذبه معنوی است که از سنخ عالم امر و تجرّد میباشد و بهوسیله حقیقت و نـورانـیـت و بـاطن ذاتش، در قلوب شایسته مردم تأثیر مینماید و آنها را به سـوی مـرتـبـه کـمـال و غـایـت ایـجـاد جـذب میکـند.
بـدیـهی است که حضور و غیبت جسمانی امام، در این باب تأثیری ندارد و امام از راه باطن بـه نفوس و ارواح مردم اِشراف و اتصال دارد؛ هرچند از چشم جسمانی ایشان پوشید است. در دعای ندبه میخوانیم: «أيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ أَهْلِ الْأَرْضِ وَالسَّمَاء؛[12] کجاست سبب پیوند بین اهل زمین و آسمان؟»
هانری کُربن میگوید: «مذهب تشیّع، تنها مذهبی است که رابطه هـدایـت الهی را میان خدا و خلق برای همیشه نگه داشته و به طور مستمر، پیوستگی ولایت را زنده و پابرجا میدارد... تنها مذهب تشیّع است که معتقد است نبوّت با حضرت محمد(ص) خـتـم میشـود؛ ولی ولایـت کـه هـمـان رابـطـه هـدایـت تـکمیلی است، برای همیشه زنده میماند.»[13]
3. پاسداری از دین
بیگمان، پیشوایان معصوم: ادامهدهندگان مسیر پیامبراناند که مردم، همواره از زلال آموزههای ناب آنان بهرهها بردهاند. ایشان در پاسداشت آموزههای الهی، از هیچ کوششی فروگذار نکردهاند؛ چنانکه پس از رحلت جانسوز پیامبر(ص)، امام علی(ع) با تمام وجود در این مسیر گام برداشت. جانفشانی فرزندان او در مسیر رشد و تعالی آموزههای دینی، همگی این نقش بیبدیل را در منظر انسان قرار میدهد و در زمان غیبت نیز، اگرچه دسترسی رودررو و بهرهمندی همهجانبه از امام(ع) ممکن نیست، اما او در مسئولیت خود در نگهداری از آیین الهی و آموزههای اسلامی، کوتاهی نخواهد کرد. ازاینرو، میتوان گفت: امام چه آشکار باشد و چه پنهان، حجّت خداوند بر روی زمین و برهان آشکار او در پاسداری از دین خدواند است.
امیر مؤمنان(ع) میفرماید: «ای کمیل! زمین هیچگاه از حجّت الهی خالی نیست که برای خدا با برهان روشن قیام میکند؛ چه آشکار و یا بیمناک و پنهان.»[14]
تردیدی نیست که استمرار مکتب تشیع، در گرو حمایتهای آن امام پنهان بوده و هست. شیعه بر این باور است که آن حضرت همواره در عرصههای حساس و حوادث تعیینکننده، بسان دستی غیبی ارادههای نقشآفرین را در جهت اصلاح امور، هدایت کرده است؛ «بِهِمْ يَحْفَظُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ دِينَهُ وَبِهِمْ يَعْمُرُ بِلَادَهُ وَبِهِمْ يَرْزُقُ عِبَادَهُ؛[15] بهواسطه ایشان است که خدای تعالی دینش را حفظ کرده، بلادش را آباد نموده، بندگانش را روزی میدهد.»
بر این اساس، امروزه اسلام که در مذهب تشیّع جلوه کرده، به دلیل وجود امامی که روح بلند و سینه گشادهاش مخزن اسرار الهی اسـت، حـفظ میگردد.
از جـمله اقدامات ولیّ عصر(عج) در حفاظت از دین، یاری عالمان و فقیهان شیعه در اسـتـنـبـاط احکام شرعی و بیان مسائل شرع مقدس است. حلّ مشکلات علمی و پـاسـخ بـه پـرسـشهای عـالمـان دیـنـی، نشان میدهد که امام عصر(عج) از انحراف در دین جلوگیری میکند.
جماعتى از علما، از سید فاضل میرعلام حکایت کردهاند که ایشان گفت:
در یکى از شبها در صحن حضرت علی(ع) گردش میکردم؛ دیدم شخصى از مقابل من به طرف حرم منور امیر مؤمنان میرود. وقتى نزدیک رفتم، دیدم استاد بزرگوارم، احمد اردبیلى; است. من خود را از وى پنهان نگاه داشتم تا اینکه به طرف درب حرم آمد. در بسته بود؛ ولى به مجرد رسیدن او، در باز شد و او داخل حرم شد. شنیدم که سخن میگوید. مثل اینکه با کسى درِ گوشى حرف میزند؛ آنگاه از حرم بیرون آمد و در بسته شد. من هم از پشت سر او رفتم، تا از شهر نجف خارج شد و به سوی مسجد کوفه رفت. من دنبال او بودم؛ ولى او مرا نمىدید. همینکه وارد مسجد کوفه شد، به طرف محرابى رفت که امیر مؤمنان(ع) در آنجا شهید شد. مدتى در آنجا ایستاد. سپس، برگشت و از مسجد بیرون آمد و آهنگ نجف کرد. من همچنان پشت سر او بودم تا اینکه رسیدیم نزدیک مسجد حنانه. در آنجا سرفهام گرفت؛ بهطورىکه نتوانستم جلوی آن را بگیرم. وقتى صداى سرفه مرا شنید، برگشت و نگاهى به من کرد و مرا شناخت. پرسید: تو میرعلام هستى؟ گفتم: آرى. گفت: اینجا چه میکنى؟ گفتم: از موقعى که شما وارد صحن مطهر شدید، تاکنون همه جا با شما بودهام. شما را به صاحب این قبر مطهر قسم میدهم، آنچه امشب بر شما گذشت، از اوّل تا آخر به من اطلاع دهید. گفت: میگویم! ولى به این شرط که تا من زندهام، به کسى نگویی! وقتى به وى اطمینان دادم، فرمود: در پارهاى از مسائل علمى فکر میکردم و حلّ آنها برایم مشکل مینمود. به دلم گذشت که بروم خدمت امیر مؤمنان(ع) و حلّ آن مشکل را از آن حضرت بخواهم. موقعى که به درِ حرم رسیدم، چنانکه دیدى، درِ بسته به رویم گشوده شد و داخل حرم شدم و از خداوند مسئلت نمودم که شاه ولایت جواب سؤالم را بدهد. ناگهان، صدایى از قبر منوّر شنیدم که فرمود: برو به مسجد کوفه و از قائم ما سؤال کن؛ زیرا او امام زمان توست. من هم آمدم پهلوى محراب، و آن حضرت را آنجا دیدم. مسئله خود را پرسیدم و حضرت جواب آن را مرحمت فرمود و اینک به منزل برمیگردم.[16]
4. امنیت
بر طبق روایات، وجود افراد مؤمن در بین مردم، منشأ خیر و برکت و موجب نزول باران و جلب منافع و دفع بسیاری از بلاها و خطرها از جامعه است؛ چنانکه در تفسیر آیه 251 سوره بقره از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود: «إِنَ اللَّهَ لَيَدْفَعُ بِمَنْ يُصَلِّي مِنْ شِيعَتِنَا عَمَّنْ لَا يُصَلِّي مِنْ شِيعَتِنَا وَلَوْ أَجْمَعُوا عَلَى تَرْكِ الصَّلَاةِ لَهَلَكُوا؛[17] بهدرستی که خداوند بهواسطه نمازگزاران شیعه، بلا را از کسانی که نماز نمیخوانند، دفع میکند؛ زیرا اگر همه شیعیان نماز را ترک کنند، هلاک میگردند.»
واضح است که وقتی وجود افراد مؤمن در اجتماع، چنین برکتی را به همراه داشته باشد، برکات وجود حجّت خدا، بهمراتب بیشتر خواهد بود؛ زیرا امام سجاد(ع) میفرماید: «ما کسانی هستیم که بهواسطه ما آسمان بر فراز زمین نگهداری شده و زمین از هلاکنمودن اهلش منع گردیده است.» حضرت در ادامه میفرماید: «وَبِنَا يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَتُنْشَرُ الرَّحْمَةُ وَتَخْرُجُ بَرَكَاتُ الْأَرْضِ وَلَوْ لَا مَا فِي الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا.»[18]
در این فراز از بیان امام، به برکاتی دیگر اشاره گردیده و نزول باران و انتشار رحمت خدا و خروج برکات زمین، از آثار وجودی ائمه اطهار: شمرده شده است. این موضوع، یک اصل قرآنی است؛ زیرا قرآن کریم میفرماید: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ وَلكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُون؛[19] و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان مىآوردند و تقوا پیشه مىکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها مىگشودیم؛ ولى [آنها حق را] تکذیب کردند. ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم.»
نکتهای که از این آیه میتوان استفاده نمود، این است که اهل شهرها و آبادیها، تقوا را رعایت نکردند و حق را نیز انکار و تکذیب نمودند و سزاوار تنبیه و مجازات الهی گردیدند؛ اما در عین حال، مشاهده میکنیم که باران رحمت الهی ریزش میکند و برکات زمین از دل آن خارج میگردد و اهل زمین از آن بهرهمند میشوند و این، امکان ندارد، مگر بهواسطه وجود ائمه اطهار: که مظهر پرهیزکاری در زمین هستند. خداوند، نه تنها به جهت وجود آنان برکاتش را از اهل زمین دریغ نمیکند، بلکه بلاها و آفات را نیز بهسبب کرامت و عظمت ائمه: در پیشگاهش، از اهل زمین برطرف میسازد و به انسانهای گنهکار مهلت میدهد تا شاید بهوسیله توبه، به سوی خدا بازگردند. حق تعالی میفرماید: «وَما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فيهِمْ؛[20] ولى [اى پیامبر!] تا تو در میان آنها هستى، خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد.»
جابربنیزید جعفی میگوید: درباره تفسیر این آیه به امام باقر7 عرض کردم: علت نیاز به پیامبر و امام چیست؟ حضرت فرمود: استوار ماندن جهان و تباه نشدن آن؛ زیرا خداوند، عذاب را از اهل زمین بر میدارد، مادامی که پیامبر و امام در آن باشد؛ چنانکه خداوند میفرماید: «تا تو در میان آنها هستی، خداوند آنها را عذاب نخواهند کرد.» و پیامبر نیز فرموده است: «ستارگان، موجب امنیت برای اهل آسمان هستند و اهلبیت من، موجب امنیت و امان برای اهل زمین.»[21]
5. حفظ شیعیان
در برخی روایات، حفظ شیعیان، از جمله برکات وجودی امام عصر(عج) شمرده شده است. شاید علت این مطلب، آن است که در طول دوران غیبت، شیعیان بیشتر در معرض خطر قرار گرفتهاند و دشمن از هر طرف به آنان هجوم آورده است؛ چنانکه آن حضرت در توقیع مبارک خود به مرحوم شیخ مفید; نوشته است: «إِنَّا غَيْرُ مُهْمَلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَلَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَلَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَاصْطَلَمَكُمُ؛[22] ما همیشه مراعات شما را مینماییم و به یاد شما هستیم؛ وگرنه دشواریها و گرفتاریها بر شما فرو میریخت و دشمنان، شما را لگدمال میکردند.»
آیتالله العظمی نائینی میگوید:
در دوران جنگ جهانی اوّل و اشغال ایران توسط روسها و انگلیسیها، فشار و سختی ملت ایران به اوج خود رسید. شبی به امام مهدی4 متوسل شدم و با چشمانی گریان خوابیدم. در عالم رؤیا، دیوار بزرگی به شکل نقشه ایران دیدم که در حال سقوط است و عدهای زن و بچه زیر آن نشستهاند. وضعیت به قدری هولناک بود که در خواب فریاد کشیدم. در این حال، امام زمان4 آمدند و انگشت مبارکشان را به طرف دیوار گرفتند. دیوار سر جای خودش قرار گرفت. ایشان فرمودند: اینجا، خانه شیعه، خانه ماست، میشکند، خم میشود، خطر هست، ولی ما نمیگذاریم سقوط کند؛ نگهش میداریم.[23]
وجود ملکوتی و معصوم امام عصر(عج) که از حال مردم آگاه است، در میان افرادی که اعتقاد به امامت وی دارند و او را از هرکس دیگر نسبت به خود مهربانتر و دلسوزتر میدانند، موجب دلگرمی و قوّت روحی برای آنهاست؛ به عبارت دیگر، وجود امام، نقطه اتکایی است برای بندگان خدا تا در هنگام مواجهه با حوادث هولناک، به ایشان پناه ببرند و بهعنوان پناهگاهی چارهساز و آرامبخش از وجود امام منتفع گردند و به تلاش و کوشش خویش در راستای نیل به اهداف الهی و اسلامی ادامه دهند. امیر مؤمنان(ع) فرمود: «كُنَّا إِذَا احْمَرَّ الْبَأْسُ اتَّقَيْنَا بِرَسُولِ اللَّهِ9 فَلَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنَّا أَقْرَبَ إِلَى الْعَدُوِّ مِنْه؛[24] ما در هنگام شداید و سختیهای جنگ و محاربه با دشمنان خدا، به پیامبر پناه میبردیم. آن حضرت، از همه ما به دشمن نزدیکتر بود.»
بنابراین، در عصر غیبت، تنها پناهگاه و امید شیعیان، امام زمان4 است.
6. امیدسازی و هدایت اجتماعی
اصولاً هر جامعهای برای خود تشکیلات و سازمانی دارد و برای بقا و ادامه کار سازمانها و نیل به هدف، وجود رهبر لازم است. هرگاه این رهبر در دل اجتماع باشد، وجود و مداخلهاش در هدایت تشکیلات و سازمانها لازم و ضروری خواهد بود؛ ولی هرگاه رهبر به عللی محبوس، تبعید و دور افتاده، یا مریض و بیمار باشد، وجود او برای پیگیری امور اجتماع و افراد، کافی خواهد بود؛ زیرا باز مردم به امید آن رهبر، دست به دست هم داده، کارها را ادامه میدهند. در طول تاریخ، در میان ملل زنده که قیام و نهضتهایی داشتند، برای این مطلب گواه فراوانی وجود دارد که نشان میدهد تا آن رهبر از حیات و زندگی برخوردار بوده، هرچند از نزدیک موفق به رهبری نمیشده، اما تشکیلات آن گروه، باقی و پایدار میمانده است؛ نمونه این امر، تبعید امام خمینی; به خارج کشور بود؛ اما با این حال، مردم با انگیزه بسیار به فعالیت سیاسی و اجتماعی خود ادامه میدادند.
با این توضیح، درباره امام زمان4 باید گفت: آیا اعتقاد به وجود امام زنده و ناظر که به امر الهی آماده برای نهضت است، در حفظ وحدت جمعیت و تشکیلات، بهخصوص آمادهکردن افراد برای قیام بر ضدّ جور استبداد، مؤثر نیست؟
بنابراین، اگر رهبر یک جنبش در میان مردم هم نباشد، وجود واقعی او میتواند الهامبخش معنوی و مایه امید، تحرّک و یادآوری گردد.[25] یادمان نمیرود که هـنـوز طنین صدای رزمندگان اسلام در دشتهای جنوب و در کوههای غرب کشور به گوش میرسـد کـه برای مقابله با دشمن و برای بیرون راندن آنها از میهن اسلامی، در دعاهای فردی و جمعی خود، نام مبارک امام زمان4 را بر زبان جاری میساختند و بـدیـن وسـیـله، شـعـله امـیـد را در دل خود فروزان نگاه میداشتند.
دعای هر روز مؤمنان در نماز و پس از آن به حضرت حجّت(عج)، حضور پُرشور مردم در مراسم دعای ندبه، خواندن زیارت جامعه کبیره، حضور در مـکـانهایـی کـه یـاد و نـامی از مولای ما امام زمان(عج) میشود، همچون مساجد سهله و کوفه و جـمـکران و نیز در مکه، بهویژه در موسم حج، همگی نشان از توجه و امید آنان به آیندهای روشن دارد. همچنین، امـروزه بـیعـدالتی در غالب نقاط جهان گسترده شده و جای پای ظلم را در همه جای کره زمـیـن میتـوان دید. کشورهای بزرگ و قدرتمند و نیز سازمانهای بینالمللیِ یکسویهنـگـر، خـواسـتهای دنـیـایـی و غـیـرعـادلانـه خـود را بـر جـهـان تـحـمـیـل میکـنـند و قدرتی برای مقابله با آنان وجود ندارد. بهراستی اگر اعتقاد به مـصـلح بـزرگ در میان نباشد، دیگر هیچگونه امیدی برای بشر باقی نخواهد ماند و تلاشهای فـردی و جـمـعی در مسیر برپایی قسط و عدل، متوقف خواهد شد.
مقام معظم رهبری، منتظران صاحبالزمان(عج) را به آینده جهان امیدوار میداند و میفرماید: «منتظران صاحبالزمان(عج) بـه مـنـوّرشـدن چـشـمانداز زندگی بشر و پایان دوران ظلم و تجاوز امیدوارند و جنایات و ستم و تزویر سردمداران استکبار جهانی نمیتواند چشمه امید را در دلهای آنان خاموش کند.»[26]
امیر مؤمنان(ع) برای خدا دو نوع حجّت معرفی مینمایند: یکی حاضر و آشکار و دیگری غایب و ناپیدا؛ آنجا که میفرماید: « اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ
قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ ، إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً ، و إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً ، لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ و بَيِّنَاتُهُ؛[27] پروردگارا! روی زمین هیچگاه از حجّتهای تو خالی نمیماند؛ حجتهایی که گاهی مرئی و آشکار، و گاهی از بیم مردم پنهان است؛ تا دلایل آیین الهی محو و نابود نشود.»
مقصود امام علی(ع) از حجّت خائف و مغمور، کسی جز پیشوای معصوم نیست که تاکنون بر اثر نبودن شرایط مساعد، در پس پرده غیبت به سر میبرد و انشاءالله روزی جهان مهیای قیام و نهضت آن حضرت خواهد شد.
پی نوشت:
[1]. شیخ صدوق، کمال الدین وتمام النعمة، ج 2، ص 485.
[2]. صدر الدین شیرازى، شرح اصول الکافی، ج 1، ص 4.
[3]. عبدالله جوادی آملی، عصاره خلقت درباره امام زمان4، ص 85.
[4]. همان.
[5]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا7، ج 1، ص 262.
[6]. شیخ کلینی، الکافی، ج 1، ص 179.
[7]. همان، ص 177.
[8]. همان، ص 144، ح 23.
[9]. شیخ صدوق، کمال الدین وتمام النعمة، ج 1، ص 207.
[10]. انبیاء، آیه 73.
[11]. سجده، آیه 34 .
[12]. سیدبنطاووس، اقبال الأعمال، ج 1، ص 297.
[13]. http://rahyafte.com
[14]. سید رضی، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، حکمت 147، ص 661؛ شیخ کلینی، الکافی، ج 1، ص 179.
[15]. شیخ صدوق، کمال الدین وتمام النعمة، ج 1، ص 259.
[16]. علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج 51، ص 935.
[17]. شیخ کلینى، الکافی، ج 2، ص451.
[18]. شیخ صدوق، کمال الدین وتمام النعمة، ج 1، ص 207.
[19]. اعراف، آیه 96.
[20]. انفال، آیه 33.
[21]. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 1، ص 123.
[22] . علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج 53، ص 176.
[23]. محمدرضا باقیاصفهانی، عنایات حضرت مهدی4 به علما و طلاب، ص ۳۱۵.
[24]. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص 520.
[25]. www. porseman.net
[26]. www. porseman.net
[27]. ابوالقاسم خوئی، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 37؛ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 18، ص 170.
منبع: ره توشه ۱۳۹۶_حجتالاسلام والمسلمین خدامراد سلیمیان(عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.)
افزودن دیدگاه جدید