نکتههایی برای مبلغان (3)
نام نشریه: مبلغان، شماره 40
بس نكته با تو گویم شاید ندیده باشی تا دسته دسته نرگس زین باغ چیده باشی
در دو شماره پیشین، نكتههایی برای مبلغان بیان گردید. اكنون به شش نكته دیگر اشاره میكنیم.
نكته اوّل:
سوره «مجادله» كه پنجاه و هشتمین سوره قرآن است، تنها سورهای است كه در هر 22 آیه آن، لفظ جلاله «اللَّه» به كار رفته است. شایان توجه است كه لفظ جلاله «اللَّه» در آیات 2، 3، 5، 9، 12، 14، 15، 16، 17، 18، 19 و 20 یك بار و در آیات 4، 7، 8، 10 و 21 دو بار و در آیات 6، 11، 13 سه بار و در آیه 1 چهار بار و در آیه آخر آن، یعنی آیه 22 پنج بار و در مجموع، 40 بار در كل این سوره به كار رفته است.
اكنون با توجه به مفهوم و محتوای این سوره و شرافت عدد «40» در فرهنگ وحیانی و ولایی، باید دقت كرد چه سرّ و حكمتی در این سوره نهفته است كه لفظ جلاله «اللَّه» بدین صورت در این سوره به كار رفته است.
نكته دوم:
روزی یكی از پزشكان اشكال جالبی را مطرح كرده و به یكی از روحانیان گفته بود: «شما هنگامی كه روضه امام حسن مجتبی علیه السلام را میخوانید، میگویید كه به حضرت زهر دادند و پس از خوردن زهر، پارههای جگر ایشان از دهان مباركشان به درون تشت ریخته شد، و حال آنكه كسی كه زهر میخورد، این زهر وارد معده و دستگاه گوارش او میشود و با جگر انسان كه آن طرف معده و بیرون از آن قرار دارد، ارتباطی ندارد. پس شما چگونه میگویید كه پارههای جگر امام حسن مجتبی علیه السلام بیرون ریخته شد؟»
شایان گفتن است هنگامی كه به حضرت زهر دادند، خود حضرت فرمودند: «... قَدْ سقیت السَّمّ وَ رَمیت بِكَبِدی فِی الطَّسْتِ...» (1) و یا فرمودند: «... لَقَدْ تَقَطَّعَتْ قَطْعَة قَطْعَة مِنْ كَبِدی...» (2)
همان گونه كه میبینید حضرت در هر دو تعبیر و عبارت میفرمایند: «كبد من پاره پاره گشت و پارههای كبدم درون تشت ریخته شد.»
گفتنی است كه «كبد» در لغت عرب دارای چند معنی است و از جمله: یكی به معنی «جگر» است و دیگر به معنی «آنچه درون بدن و شكم است.»
معمولاً چون كبد را به معنی اول، یعنی جگر در نظر گرفته اند، آن اشكال به نظر درست میآید، ولی اگر كبد به معنی دوم در نظر گرفته شود، اشكالی وارد نمیآید؛ یعنی حضرت پس از خوردن زهر، پارههایی از درون بدنشان به داخل تشت ریخته شد كه معده و دستگاه گوارش را نیز شامل میشود.
نكته سوم:
یكی از حوزویان جوان میگفت كه روزی این پرسش برایم پیش آمد: ما علاقه مندان و دوستداران امام زمان پس از صلوات بر محمد و آل محمدعلیهم السلام میگوییم «وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ»، آیا حدیثی و روایتی در این زمینه از خود معصومان علیهم السلام نقل شده است یا اینكه ما خودمان، بر اساس ذوق و علاقه شخصی مان، این عبارت و پسوند را پس از صلوات افزوده ایم و میافزاییم؟
این شخص میگوید چنین پرسشی در ذهنم بود تا اینكه روزی به حدیثی جالب و جاذب از امام صادق علیه السلام در كتاب شریف بحارالانوار، اثر علامه محمد باقر مجلسی برخورد كردم كه برای علاقه مندان به ملاقات با امام زمان علیه السلام نیز بسیار دلخوش كننده و سرور آفرین است و آن حدیث این است:
«مَنْ قالَ بَعْدَ صَلوةِ الفَجْرِ وَ بَعْدَ صَلوةِ الظُّهْرِ: «اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و ءالِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم»، لَم یمُتْ حَتَّی یدرِكَ الْقائِمَ مِن ءالِ مُحَّمَدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وءالِهِ؛ (3)
هر كس پس از نماز صبح و ظهر بگوید: «اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم»، نمیمیرد مگر آنكه قائم آل محمدصلی الله علیه وآله را درك میكند.»
گفتنی است كه این پسوند در احادیث و ادعیه و زیارات دیگر نیز آمده است. امیدواریم به بركت این گونه صلوات فرستادنها به زیارت محبوب و معشوقمان، حضرت قائم علیه السلام، نائل شویم و دلخوش و مسرور گردیم.
همه هست آرزویم كه ببینم از تو رویی چه شود تو را كه من هم برسم به آرزویی
نكته چهارم:
جناب آقای «سید حمید روحانی» میگوید: «یكی از علما برای من نقل كرد كه در تابستان یكی از سالها همراه حضرت امام خمینی رحمه الله و چند تن دیگر از روحانیان به مشهد مقدس مشرّف شدیم و یك خانه دربستی در آنجا گرفتیم. برنامه زیارت ما بدین صورت بود كه بعدازظهرها به طور دسته جمعی به حرم مطهر امام رضاعلیه السلام مشرّف میشدیم و پس از زیارت و نماز و دعا به آن خانه برمی گشتیم و در ایوان باصفای آن مینشستیم و چایی میخوردیم. برنامه حضرت امام نیز بدین صورت بود كه به اتفاق دیگران به حرم میرفتند، ولی دعا و زیارتشان را خیلی مختصر میكردند و تنها به خانه برمی گشتند و آن ایوان را آب و جارو میكردند و فرش آنجا را پهن مینمودند و سماور را روشن و چای را آماده میكردند و هنگام بازگشت ما از حرم برای ما چای میریختند. آن عالم میگفت كه یك روز من از حضرت امام پرسیدم این چه كاری است كه شما میكنید و دعا و زیارت را برای درست كردن چای ما مختصر مینمایید و با عجله به خانه برمی گردید؟ امام در پاسخم فرمودند: من ثواب این جارو كردن و درست كردن چای را كمتر از ثواب آن دعا و زیارت نمیدانم.» (4)
از خدا میخواهیم كه توفیق زیارت امام رضاعلیه السلام و خدمتگزاری به زوار آن حضرت را به ما عنایت فرماید (ان شاءاللَّه).
نكته پنجم:
گاهی در توسّلها و مرثیهها و نوحههای مربوط به حضرت اباالفضل العباس علیه السلام گفته میشود: «یا أَبُوالفَضْل أَدْرِكْنا» و یا در سر نوحهها گفته میشود: «یا أَبُوفاضِل، یا أَبُوفاضِل.»
قابل توجه است دو كلمه «أبوالفضل» و «أبوفاضل» از نظر دستوری مُضاف و مضاف الیه هستند و هنگامی كه كلمه «أب» پس از حرف یاءِ منادا قرار میگیرد، باید منصوب شود و چون منصوب شدن كلمه «أب» با آوردن حرف «ألف» در آخر آن نشان داده میشود (أبا) ، از این رو در چنین مواردی باید گفت: «یا أبَاالفضْل أَدْرِكنا» و «یا أبافاضِل، یا أبا فاضِل»
نكته ششم:
یكی از كارهایی كه گاه اهالی كوی «رایانه» انجام میدهند تا دیگران و افراد غیر مسئول نتوانند از رایانه شان و مطالب و برنامههای موجود و محفوظ در آن استفاده كنند، در نظر گرفتن یك پسوُرد (passwrd) یا همان كلمه عبور و اسم رمز برای استفاده از رایانه است كه هر رایانه داری بر اساس ذوق و سلیقه و گرایشهای خود، كاراكترهایی را برای این كار در نظر میگیرد.
یكی از علاقه مندان به مولایمان و محبوبمان، حضرت مهدی علیه السلام، عدد «70» را برای پاسوُرد رایانه خود در نظر گرفته است، چرا كه این عدد طبق حروف ابجد، برابر با عبارت «یا مهدی» است.
شایسته است برای اینكه بیشتر به یاد امام زمان علیه السلام باشیم، از عدد «70» برای كارهای دیگری، مانند حفظ یا نگارش و یا خوشنویسی 70 حدیث از امام زمان علیه السلام یا درباره امام زمان علیه السلام نیز استفاده كنیم كه:
به یادِ حضرت بودن، به یادْ بودنِ حضرت را ارمغانمان مینماید.
پینوشــــــــــــــــتها
1) بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسی، تصحیح محمد باقر بهبودی، 110 جلد، چاپ اول، تهران، انتشارات اسلامیه، [بی تا] ،ج 44، ص 158.
2) همان.
3) بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسی، تصحیح محمد باقر بهبودی، 110 جلد، چاپ سوم، تهران، انتشارات اسلامیه، 1369، ج 86، ص 77.
4) سرگذشتهای ویژه از زندگی حضرت امام خمینی رحمه الله، گردآوری و تنظیم: مصطفی وجدانی، 6 جلد، چاپ چهارم، تهران، انتشارات پیام آزادی، 1364، ج 1، ص 97 و 98.
افزودن دیدگاه جدید