تجربههای تبلیغی (4)
نام نشریه: مبلغان، شماره 56
مناسبت: ایام فاطمیه
ویژگی: مشاركت فعّال مخاطبان
مخاطبان: كودكان و نوجوانان
اصول و روشها: «انتخاب زبان مناسب»، «اصل مشاركت» و «اصل تشویق.»
دهه فاطمیه فرا رسیده است. برای انجام رسالت تبلیغ راهی یكی از شهرهای اطرافِ اصفهان میشوم. در مسجد محلّ، نماز جماعت اقامه میگردد. پس از نماز، یكی از مسجدیها به سوی من میآید و برای مجلس روضهای كه در خانهاش تشكیل داده، دعوت میكند. (1)
به او پیشنهاد میكنم علاوه بر اعلامِ عمومی در مسجد از تك تك همسایهها به طور حضوری یا تلفنی دعوت كند كه به مجلس بیایند.
مبنای همیشگی را در منبر در پیش میگیرم. به نظر من كسانی كه به مسجد و یا مجالس مذهبی میآیند [چه زن یا مرد و چه پیر یا جوان] از دو گروه بیرون نیستند:
گروهی، به تعبیر یكی از دوستان به منزله «وقف» در مسجد به حساب میآیند. اینان كسانی اند كه در هر شرایطی ـ چه ایام سوگ و ماتم و چه مناسبتهای میلاد و سرور ـ همواره در مسجد حاضر میشوند و هیچ گاه دست از نماز اوّل وقت و حضور در صفوف جماعت برنمی دارند.
گروه دوم، مرغانِ گریز پایی هستند كه به سختی پا به مسجد و مجالس دینی میگذارند و اگر به خاطر مناسبتهایی احیانا به مسجد بیایند، زود میگریزند.
نكتهای كه باید مبلغان به آن توجه و عنایت ویژه داشته باشند، این است كه هر چند پیران و بزرگسالان در هر مجلسی مایه بركت، رونق و روشنایی به حساب میآیند و برای آنها باید با زبان و سلیقه خودشان و متناسب با شرایط زندگی و سطح آگاهیشان برنامهریزی كرد، امّا در مناسبتهای ویژه (رمضان، محرّم، ولادتها و شهادتها) باید سمت و سوی برنامهها را بیشتر به سوی كسانی هدایت كرد كه یا اصلاً پایشان به مسجد، حسینیه و مجالس دینی باز نمیشود و یا اگر بیایند، بسیار زود میگریزند [كودكان و نوجوانان] .
این درس را همواره از نهج البلاغه آموخته ایم كه «اِنَّما قَلْبُ الْحَدَثِ كَالاَْرْضِ الْخالِیةِ ما اُلِقَی فیها مِنْ شَی ءٍ قَبِلَتْهُ (2) ؛ دل نوجوان همچون زمین بكر و ناكشته است كه هر چه در آن افكنده شود، میپذیرد.»
در كار با كودكان و نوجوانان توجّه به سه اصل بسیار ضروری و سودمند به نظر میرسد: «انتخاب زبان مناسب»، «اصل مشاركت» و «اصل تشویق»
منظور از «زبان مناسب» استفاده از واژگانی است كه متناسب با دنیای كودكان و نوجوانان باشد؛ یعنی قابل فهم، زیبا و روان. استفاده از قالبهای شعر و قصه هم اگر درست و به جا به كار گرفته شود، میتواند تأثیر سخن را مضاعف كند. (3)
منظور از «اصل مشاركت» شركت دادن حاضران در بحث است، با مطرح كردن پرسشها و یا اجرای مسابقات و... (4)
و منظور از «اصل تشویق» ایجاد انگیزه در مخاطبان است كه با شیوههای گوناگونِ تشویق كلامی (5) و یا تشویق اهدایی (هدیه دادن یادبودهای فرهنگی) صورت میگیرد.
در شب اوّل دهه، برنامه ده شب آینده را این گونه، اعلام میكنم: «در این ده شب ما چند مسابقه در پیش خواهیم داشت و جوایزی نیز انشاءاللّه به برندگان اهدا خواهد شد.»
پس از آن شعری با عنوان «قصّه هر شب» كه از قبل تكثیر كردهام برایشان میخوانم. آن گاه برگهها را بین آنها توزیع میكنم:
قصّه هر شب
از آسمان چشمش آن شب ستاره بارید
شكوفه دعا را از باغ «ربّنا» چید
نغمه زیبای او تلاوتِ آیه بود
قصّه هر شب او غُصّه همسایه بود
گفتم به مادر آن شب در آن سكوتِ خاموش
دعا برای خود را تو كردهای فراموش
در بین گریه خندید انگار غنچه وا شد:
در فكر همسایه باش آن گاه خانه خود (6)
در پایین برگه شعر، پرسشهایی پرسیده شده و توصیههایی آمده است:
1. منظور از «آن شب» كدام شب است؟
2. قصّه شعر را در پنج سطر بنویسید.
3. منظور از مادر و فرزند چه كسانی هستند؟
4. نام، نام خانوادگی و سطح تحصیلات خود را بنویسید. (7)
***
سه شب برای آوردن پاسخها فرصت تعیین میشود. شب بعد، چند نفری اعلام آمادگی میكنند. آنها هم شعر را حفظ كرده اند و هم توضیحات را نوشته اند.
توضیحات آنها را برای همه میخوانم، امّا پاسخ قطعی سؤالها را به شب پنجم موكول میكنم تا همه افراد برگهها را آماده كنند.
شب پنجم فرا میرسد. جوابهای فراوانی رسیده است. همه زیبا، با احساس و دلگرم كننده است. با خواندن آنها انگیزه مضاعفی برای ادامه شیوه كار پیدا میكنم.
شب پنجم، اختصاص مییابد به خواندن پاسخها و سپس تعیین صحیحترین آنها و آن گاه دادن هدایا.
كتابهایی با نثری لطیف، زیبا و متناسب با دنیای كودكان و نوجوانان درباره زندگی حضرت زهرا علیهاالسلام و پیامبر صلی الله علیه و آله همراه آوردهام. (8)
در صفحه اوّل هر كتاب عبارتِ زیر را مینویسم:
«به نام خدا
تقدیم به آقا (یا خانم) ...
به خاطر كسب رتبه برتر در مسابقه حفظ شعر دهه فاطمیه» (9)
از شب پنجم نوجوان ترها علاقه بیشتری برای پی گیری و شنیدن مسائل و مباحث از خود نشان میدهند.
از نگاههایشان خوانده میشود كه دوست دارند مسابقه دیگری انجام شود. قول میدهم فردا شب پرسشهای دیگری بیاورم. در آن شب برگههای جدیدی را توزیع میكنم. باز هم شعری است و پرسشهایی:
عروسی
در مدینه امشب یك عروسی برپاست
زیر نور مهتاب جشن عقد زهراست
بر درِ خانه كسی میزند آهسته
شاید او رهگذر است یا غریبی خسته
میرود تازه عروس میرسد تا دَمِ در
خیره بر جامه او میشود یك دختر
دخترك با شادی میرود از خانه
با لباسی زیبا از گُل و پروانه (10)
در پایین برگه شعر پرسشها و توصیههایی آمده است:
1. منظور از غریب خسته در این شعر چه كسی است؟
2. حادثهای كه فقط در این عروسی اتفاق افتاد، كدام است؟
3. داستان شعر را در چهار سطر توضیح دهید.
4. نام، نام خانوادگی و تحصیلات خود را بنویسید.
شبِ آخر كه مجلس شلوغتر از همیشه است، نام برندگان اعلام و هدایایی به آنها اهدا میگردد تا یادگاری باشد از شبهای پر معنویت فاطمیه.
تنها مطلبی كه مبلغان باید توجه داشته باشند این است كه مواظب باشند این شیوه، مجالس را به سوی شادی كه مغایرت با ایام عزا دارد سوق ندهد.
پینوشــــــــــــتها:
1. بسیاری از واعظان این حقیقت را تجربه كرده اند كه مجالس خانگی هر چند در حجم كوچكی برپا میگردد، امّا از ویژگیهای خاصّی برخوردار است. مهمترین آنها تأثیری است كه بر خود صاحب مجلس و خانوادهاش میگذارد. در حقیقت، آنها نوعی احساس تعلق خاطر به این جلسات دارند. گویی در این ایام حس میكنند، خانه آنها، دیگر خانه آنها نیست و در واقع، فاطمه زهرا علیهاالسلام پا به درون سر ایشان گذاشته است و صاحب اصلی اوست.
2. نهج البلاغه، صبحی صالح، نامه 31.
3. به فرموده پیامبر صلی الله علیه و آله استفاده از زبان، بیان و قالب مناسب، تأثیر سخن را تا حدّ افسون بالا میبرد: «اِنَّ مِنَ الشِّعْرِ لَحِكمَا وَاِنَّ مِنَ الْبَیانِ لَسِحْرا؛ برخی از اشعار لبریز از حكمت و برخی از بیانها نوعی افسونگری است.» (وسائل الشیعه، ج7، ص404) .
4. استفاده از این اصول، بویژه اصل مشاركت برای مجالسی كه بیشتر نوجوانان و جوانان حضور دارند كار آمدتر است. برای پرهیز از تشتت و پراكندگی در بحث میتوان ده دقیقه اوّلِ بحثها را به این شیوهها اختصاص داد و در بقیه وقت مباحثِ عام را مطرح كرد.
5. یكی از روشهای تشویق كلامی، نام بردن از كسانی است كه به یك پرسش پاسخ درست داده اند.
6. امام حسین علیه السلام به نقل از برادرش امام حسن علیه السلام فرمود: «رَأَیتُ اُمّی فاطِمَةَ علیهاالسلام قامَتْ فِی مِحْرابِها لَیلَةَ جُمُعَةٍ، فَلَمْ تَزَلْ راكِعَةً وَساجِدَةً حَتَّی انْفَجَرَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَسَمِعْتُها تَدْعُوا لِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ وَتُسَمّیهِمْ وَتَكْثُرُ الدُّعاءَ لَهُمْ وَلاتَدْعُو لِنَفْسِها بِشَی، فَقُلْتُ لَها: یا اُمّاهْ لِمَ لاتَدْعینَ لِنَفْسِكِ كَما تَدْعینَ لِغَیرِكِ؟ فَقالَتْ: یا بُنَی الْجارُ ثُمَّ الدّارِ؛ مادرم، فاطمه علیهاالسلام را دیدم كه شب جمعه در محرابش ایستاده، پس پیوسته در حال ركوع و سجود بود تا اینكه فجر صبح دمید و شنیدم كه مؤمنین و مؤمنات را دعا میكرد و نامشان را میبرد و آنها را دعای زیادی كرد و چیزی برای خودش دعا نكرد. پس به او گفتم:ای مادر! چرا برای خودت دعا نكردی، همان طور كه برای غیر خودت دعا كردی؟ فرمود:ای پسركم! اوّل همسایه سپس خانه.» (كشف الغمة، ج2، ص25، نشرادب الحوزة)
7. پرسیدن پرسش چهارم برای آن است كه اعطای جایزه متناسب با تحصیلات و آگاهیهای افراد باشد، نه آن چنان كه در یكی از مسابقات قرآن، شرح استاد مطهری بر منظومه ملا هادی سبزواری را به یك نوجوان كلاس دوم دبستانی اهدا كرده بودند.
8. گزینش بهترینهای ادبیات مذهبی كودكان و نوجوانان تنها با مشورت با اهل خبره امكان دارد و بس؛ چرا كه آشفته بازار كتاب، پر است از كالاهایی كه اسم مذهب، دین و ائمه را یدك میكشد، امّا یا از محتوا تهی است و یا از جذابیت بی بهره و در هر صورت، باعث «كتاب زدگی» كودكان خواهد شد.
9. تأثیر نوشتن این عبارت در صفحه اوّل كتاب كمتر از تأثیر جایزه نیست. نوشتن این عبارت در حقیقت خود نوعی تشویق كلامی (و یا كتبی) به حساب میآید.
10. «قصّه هر شب» و «عروسی» از نگارنده است.
افزودن دیدگاه جدید