رفتن به محتوای اصلی
یادداشت تبلیغی؛

پیامدهای اعراض از یاد خدا

تاریخ انتشار:
عوامل حسرت در روز قیامت زیاد است در این یادداشت به توضیح پنج عامل از عوامل حسرت که در قرآن به آن اشاره شده، بسنده می‌کنیم. که عبارتند از: رویگردانی از یاد خدا؛ ترک عمل صالح؛ دوستی با گمراهان؛ ظلم؛ غفلت. 

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ|  ره توشه ماه رمضان1398 عوامل حسرت در قیامت از دیدگاه قرآن کریم، قسمت اول.

کاری از گروه تولید محتوای معاونت فرهنگی وتبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.

اعراض از یاد خدا

اشاره 
قرآن کریم کتاب هدایت و رستگاری، معجزۀ جاوید نبوی، برهان روشن الهی و نورافکن مسیر زندگانی  است. خداوند متعال در قرآن کریم، همه راه‌های نجات و راه‌های سقوط را بیان کرده است. یکی از مباحثی که در آیات زیادی از قرآن بدان اشاره شده، معاد است. قرآن کریم برای قیامت، حدود هفتاد نام برشمرده است که هر کدام به گوشه‌ای از وقایع قیامت اشاره می‌‌کند.  یکی از اسم‌های قیامت «یوم الحسرة» است. قرآن کریم به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) دستور می‌دهد مردم را از «یوم الحسرة» بیم دهد.  در روایات فراوانی از اهل‌بیت نیز از آن روز و حسرت بزرگ آن سخن به میان آمده است؛ به عنوان نمونه امام سجّاد(علیه السلام) در صحیفه سجادیه می‌فرماید: «وَ نَعُوذُ بِکَ‏ مِنَ‏ الْحَسْرَةِ الْعُظْمَى، وَ الْمُصِيبَةِ الْکُبْرَى»:  «پناه می‌‌بریم به تو، از حسرت و مصیبت بزرگ».
عوامل حسرت در قیامت زیاد است و از آنجا که توضیح همه عوامل حسرت از حوصله این مجموعه بیرون است، در این جلسه و جلسه¬های بعد به توضیح پنج عامل از مهم‌ترین عوامل حسرت که در قرآن کریم به آن اشاره شده، بسنده می‌کنیم. این عوامل عبارتند از: رویگردانی از یاد خدا؛ ترک عمل صالح؛ دوستی با گمراهان؛ ظلم؛ غفلت. 

در این جلسه پس از مفهوم‌شناسی، به توضیح اولین عامل، یعنی رویگردانی از یاد خدا می‌پردازیم.

حسرت چیست؟ 
غالب لغت‌شناسان معتقدند حسرت، اندوه شدید بر چیزى است که فوت شده است.  برخی از اهل لغت تصریح کرده‌اند که حسرت، غمى است که به خاطر از دست رفتن فایده‌اى تجدید مى‌شود. بنابراین، هر غمى حسرت نیست.  برخی نیز حسرت را پشیمانى شدیدى می‌دانند که شخص پشیمان را به جانور ضعیفى تبدیل مى‌کند که هیچ خاصیت و نفعى در او نیست.  در مجموع حَسْرَت، یعنی اندوه خوردن و پشیمان شدن بر چیزى که فوت شده و از دست رفته است و شخص می‌خواهد آن را دوباره تدارک نماید،  ولی نمی‌تواند.

واژه حسرت با مشتقاتش، در 12 آیه از قرآن آمده و در آیاتی نیز به معنای کنایی آن با الفاظی چون «یا ویلتا» و ... اشاره شده است. حسرت خوردن، به آخرت اختصاص نداشته؛ بلکه برخی اعمال و حالت‌های انسان در دنیا نیز سبب حسرت او می‌شوند. از آنجا که موضوع سخن در عوامل حسرت در آخرت است، به توضیح این عوامل می‌پردازیم.

دلیل نامگذاری قیامت به روز حسرت
روز قیامت را بدان علت روز حسرت می‌نامند که در آن روز همه مردم، چه نیکوکار و چه گناهکار، از کوتاهی در حق خدا حسرت می‌خورند: نیکوکار از انجام ندادن عمل نیک بیشتر و گناهکار از عمل نکردن به دستورهای الهی. 
برخی مفسران در تفسیر «یَومَ الحَسرَةِ» مواردی چون آشکار شدن کوتاهی ظالمان در حق خدا، مشاهده جایگاه بهشتیان از سوی جهنمیان، شعله‌ور شدن آتش جهنم و سوختن کافران و ...  را از علل حسرت دانسته‌اند. برخی نیز معتقدند مراد از حسرت، جنس آن است و شامل همه حسرت‌های یاد شده می‌شود.  هر چند حسرت روز قیامت عمومی است، ولی درجات آن بسیار متفاوت است و حسرت سودی به حال افراد نخواهد داشت. 

برخی دیگر از دانشوران معتقدند دلیل نام‌گذاری روز قیامت به روز حسرت، این است که در آن روز حکم صادر می‌شود و جهنمی و بهشتی بودن انسان‌ها مشخص می‌گردد. در چنین وضعیتی از دست دادن سعادت ابدی، مایه حسرت گناه‌کاران خواهد بود؛  چنانکه خداوند می‌فرماید: «وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ هُمْ في‏ غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ». 
اینک که با مفهوم حسرت و دلیل نامگذاری روز قیامت به «روز حسرت» آشنا شدیم، در این جلسه یکی از مهم‌ترین عوامل حسرت، یعنی «اعراض از یاد خدا» اشاره و انشاءالله در جلسات بعدی به دیگر عوامل مهم اشاره می‌کنیم.

اعراض از ياد خدا
یکی از مهم‌ترین عوامل حسرت در روز قیامت، رویگردانی از یاد خدا یا «اعراض عن ذکر الله» است. «ذکر» همان‏ «تذکر» در برابر «غفلت» و فراموشى است که اعم از تذکر به قلب و زبان است.  قرآن کریم همان‌گونه که از ذکر زبانی سخن گفته،  در چند آیه درباره ذکر قلبی نیز سخن گفته است. به عنوان نمونه می‌فرماید:
«وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ حَتىَّ إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَالَيْتَ بَيْنىِ وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَينْ‏ فَبِئْسَ الْقَرِينُ»:  «و هر کس خود را به کورى زند و از یاد خدا روى برتابد، شیطانى را بر او مى‏گماریم که همواره هم‌نشین او خواهد بود. شیطان‏ها آنان را از راه خدا باز مى‏دارند و آنان خود را هدایت یافته مى‏پندارند، آن‏گاه که با فرا رسیدن قیامت، هر یک از گناهکاران همراه شیطانِ دمسازش نزد خدا می‌آید (و می‌فهمد که چه آسان فریب شیطان را خورده است، دچار حسرت شده)، به هم‌نشین خود گوید: اى کاش میان من و تو فاصله‏اى به دورى مشرق و مغرب بود، که تو هم‌نشین بدى هستى».   
ولی این حسرت و افسوس برایش فایده‌ای ندارد.
بنابراین یکی از مهم‌ترین وظایف همه مؤمنان، یاد خداست؛ چنانکه قرآن کریم می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيراً»:  «اى کسانى که ایمان آورده‏اید! خدا را بسیار یاد کنید». هم‌چنین کسانی را که به سوى خدا بازگشته‏اند، ایمان آوردندگانی معرفی می‌کند که دل‌هایشان به ذکر خدا مطمئن و آرام است.  سپس در ادامه به عنوان یک قاعده کلى و اصل فراگیر مى‏فرماید: «أَلاَ بذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»:  «آگاه باشید با یاد خدا دل‌ها آرامش مى‏گیرد».

مجالس رحمانی و مجالس شیطانی
جلساتی که در آن از خداوند یاد شود، مجالس رحمانی است و مجالسی که ذکر خدا و اهل‌بیت در آن نباشد، مایه حسرت در روز قیامت خواهد بود؛ چنانکه امام صادق(علیه السلام) فرمود: «ما اجتَمَعَ قَومٌ في مَجلِسٍ لَم يَذكُروا اللّه َوَلَم يَذكُرونا إلاّ كانَ ذلكَ المَجلِسُ حَسرَةً عَلَيهِم يَومَ القيامَةِ وَما مِن مَجلِسٍ يَجتَمِعُ فيهِ أبرارٌ وَفُجّارٌ ثُمَّ تَفَرَّقوا عَلی غَيرِ ذِكرِ اللّه ِإلاّ كانَ ذَلِكَ حَسرَةً عَليهِم يَومَ القيامَةِ»:  «اگر گروهی در مجلسی جمع شوند و از یاد خدا و یاد ما غافل گردند، در روز قیامت آن مجلس، حسرت برای آنان خواهد بود و هیچ مجلسی نیست که خوبان و بَدان در آن جمع شوند و یاد خدا در آن نشود و به پایان برسد، مگر آنکه برای آنان در قیامت، مایه حسرت خواهد بود». در روایت دیگری از امام صادق(علیه السلام) آمده است: «اگر گروهی در مجلسی اجتماع کنند و بر پیامبرشان صلوات نفرستند، در روز قیامت، حسرت چنین مجلسی را خواهند خورد».  امام باقر(علیه السلام) نیز فرموده است: «إنّ ذِكرَنا مِن ذِكرِ اللّه ِوَذِكرَ عَدُوِّنا مِن ذِكرِ الشَّيطان»:  «یاد ما، یاد خداست و یاد دشمن ما، یاد شیطان است».

متأسفانه بسیاری از مجالسی که امروزه به وسیله برخی از افراد و حتی خانواده-های مذهبی برگزار می‌شود، مصداق مجالس گناه و مجالس حسرت است؛ مانند برخی مجالس عروسی، مجالس ختنه‌سوری، مجالس جشن تولد، جلسات مربوط به جشن فارغ‌التحصیلی و ... . اسلام با مجالس شادی مخالف نیست؛ بلکه با مجالس گناه مخالف است. ممکن است مجلسی، مجلس شادی باشد؛ ولی در آن گناهی صورت نپذیرد که اسلام نیز با چنین مجالسی موافق است و ممکن است مجلسی حتی برای عزاداری باشد، اما شرکت‌کنندگان در آن مجلس به گناه مشغول شوند. نگاهی به برخی مجالس عزاداری که هم اکنون در جامعه معمول است، شاهدی بر این مدعاست. در این مجالس به جای پندگیری و یادآوری مرگ و روز قیامت، شرکت‌کنندگان در کنار یکدیگر نشسته و به غیبت و گاه تهمت دیگران مشغولند. چنین مجالسی به یقین، از مجالس حسرت‌زا در قیامت خواهد بود.

پیامدهای اعراض از یاد خدا
یاد خدا آثار فراوانی دارد که از جمله آنها می‌توان به آرامش،  الگوپذیری از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)،  رستگاری  و آمرزش الهی  اشاره کرد. در مقابل رویگردانی از یاد خدا، باعث پیامدهای دنیوی و اخروی فراوانی می‌شود که در ادامه به چند پیامد مهم آن اشاره می‌کنیم. 

1. نابودی نعمت‌ها 
یکی از پیامدهای رویگردانی از یاد خدا در دنیا، از بین رفتن نعمت‌هایی است که خداوند به ما ارزانی کرده است. قرآن کریم در این‌باره باغدار متکبری را مثال می‌زند که وقتی نعمت‌های الهی به او ارزانی شد، به جای شکرگزاری و یادآوری نعمت‌های الهی، ناسپاسی کرد و همه دارایی‌اش نابود شد. خلاصه داستان که در سوره کهف آیه 32 به بعد آمده چنین است:

دو مرد در یک آبادی زندگی می‌کردند؛ یکی کافر و دیگری با ایمان. خداوند به مرد کافر مال فراوان داده بود. او دو باغ داشت که پر از درختان خرما، انگور و میوه‌های دیگر بود و در بین آن دو باغ نهری جریان داشت. با وجود این همه نعمت، او همانند غالب مرفهان بی‌درد، ناسپاسی می‌کرد. مرد مؤمن فقیر و تنگدست بود و با وجود فقری که داشت، همیشه شکرگزار بود و خدا را عبادت می‌کرد و به زندگی بعد از مرگ ایمان داشت. مرد کافر همیشه مرد مؤمن را مسخره می‌کرد و می‌گفت: من از تو بهترم، مال و ثروتم فراوان‌تر و فرزندان و طایفه‌ام بیشتر است. روزی در حالی که وارد باغش می‌شد، گفت: این باغ‌ها همیشه مال من هستند و اصلاً نابود نمی‌شوند، قیامتی نیست و اگر باشد، آنجا وضعم بهتر از این خواهد شد. آن مرد خداپرست گفت: آیا خداوندی را که تو را از خاک، سپس از قطره‌ای منی آفرید و به مردی قوی هیکل تبدیل کرد، قبول نداری؟ به چنین خدایی کافر شدی؟ اما من می‌گویم: او پروردگارم است و احدی دیگر را با وی شریک قرار نمی‌دهم. وقتی وارد باغت شدی، چرا نگفتی «ماشاءَ اللهُ لا قُوّةَ اِلّا بِاللهِ» (هر چه خدا بخواهد، می‌شود و هیچ کس قوت انجام کاری را جز به توفیق الله ندارد). به وضع کنونی‌ام نگاه نکن که فقیر و درمانده‌ام، چه بسا خداوند به من بهتر از باغ‌های تو عطا کند و بر باغ تو عذابی آتشین بفرستد تا آن را مثل کف دست صاف کند یا اینکه آبش را خشک بگرداند و نتوانی دوباره آبش بدهی. یک روز وقتی مرد کافر به باغش رفت، تعجب کرد. باغش ویران شده و چیزی جز حسرت برایش باقی نمانده بود. وی با اندوه فراوان دو دستش را به هم می‌مالید و می‌گفت: کاش کسی را با خدا شریک قرار نمی‌دادم، اما مددکاری نداشت. مالش به دادش نرسید و قبیله و خانواده‌اش نتوانستند از او دفاع کنند. 

خداوند متعال پس از بیان این داستان می‌فرماید: «هُنالِكَ الْوَلايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَواباً وَ خَيْرٌ عُقْباً»:  «آنجا (ثابت شد که) ولایت و قدرت، تنها از آنِ خداى حقّ است و (نزد) اوست بهترین پاداش و نیکوترین فرجام».

این داستان، نتایج و درس‌های فراوانی به دنبال دارد که یکی از نتایج آن، ارتباط بین نابودی نعمت‌ها با غفلت از یاد خداست؛ زیرا کشاورز متکبر که به خاطر اموال و فرزندانش به خودش می‌بالید، هرگز تصور نمی‌کرد ثروتش نابود شود، ولی رفیق مهربان او سخنان پوچ او را تجزیه و تحلیل کرد و به او فهماند که سخنانش دو اشکال بزرگ دارد؛ یکی اینکه خودش را با داشتن قدرت و قوت، از قدرت و نیروى خدا بى‏نیاز دانسته و در عمل از یاد خدا رویگردان شده است. اشکال دیگرش، این است که نیازمندان را خوار شمرده است. 

بدون شک، این‌گونه خدافراموشی و رویگردانی از یاد خدا و نتایج آن، به باغدار یاد شده اختصاص ندارد. هر که از یاد خدا رویگردان شود، نعمت‌هایی را که خداوند به او داده، در معرض نابودی قرار داده است.

2. تسلط شیطان بر انسان
یکی دیگر از پیامدهای رویگردانی از یاد خدا و در نتیجه حسرت قیامت، چیره شدن شیطان بر آدمی است؛ چنانکه خداوند درباره منافقان می‌فرماید: «اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ»:  «شیطان بر آنان مسلّط شده و یاد خدا را از خاطر آنها برده، آنان حزب شیطانند. بدانید حزب شیطان زیانکارانند».

این آیه به روشنی بر این مطلب دلالت دارد که اگر شیطان بر کسی چیره شود، خدا را از یاد او مى‏برد. این مطلب از جمله: «اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللَّه»‏ استفاده می‌شود. بنابراین همه ما باید مواظب وسوسه‌های شیطان باشیم. هم‌چنین غفلت از یاد خدا و بیگانگى با آن در زندگى، از عوامل خسران انسان‏هاست. این مطلب از جملات: «فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ‏ ... إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطانِ هُمُ الْخاسِرُون»‏ فهمیده می‌شود.

3. عذاب شدید و نابینایی در آخرت.
از نظر قرآن کریم، نتیجه رویگردانی از خداوند، ورود به جهنم است:
«وَ عَرَضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئذٍ لِّلْكَافِرِينَ عَرْضاً * الَّذِينَ كاَنَتْ أَعْيُنهُمْ فىِ غِطَاءٍ عَن ذِكْرِى وَ كاَنُواْ لَا يَسْتَطِيعُونَ سمَعًا»:  «در آن روز، جهنم را بر کافران عرضه مى‏داریم؛ همان‌ها که پرده‏اى چشمانشان را از یاد من پوشانده بود و قدرت شنوایى نداشتند».
هم‌چنین اعراض از ذکر خدا، عامل ندامت و حسرت در قیامت است؛ چنانکه خداوند می‌فرماید: «قُلْ مَن يَكْلَؤُكُم بِالَّيْلِ وَالنَّهَارِ مِنَ الرَّحْمنِ بَلْ هُمْ عَن ذِكْرِ رَبِّهِم‏ مُّعْرِضُون‏»:  «بگو: چه کسى شما را در شب و روز از (مجازات) خداوند بخشنده نگاه مى‏دارد؟! ولى آنان از یاد پروردگارشان روى‏گردانند».

خداوند مهربان، مأموران مختلفى را براى حفظ و نگاهبانی ما قرار داده و اگر عنایت پروردگار متعال نبود، سیل بلاها و مشکلات به سوی مردم سرازیر می‌شد.  خداوند متعال در آیات بعد به استدلال‌های دیگری اشاره کرده و از غرور و بی‌خردی افراد بی‌ایمان پرده بر می‌دارد و به این نکته اشاره می‌کند که این بی‌خبران مغرور که در حالت نعمت و آرامش، هرگز خدا را بنده نیستند؛ اگر گوشه کوچک و ناچیزى از عذاب پروردگار دامنشان را بگیرد، حسرت سراسر وجودشان را فرا می‌گیرد و فریاد مى‏زنند: اى واى بر ما! ما همگى ظالم و ستمگر بودیم: «وَ لَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ». 
علاوه بر آیه یاد شده، آیه 124 و 127سوره طه، آیه 17 سوره جنّ نیز بر مطلب یاد شده، دلالت دارد.

4. قساوت قلب
 یکی دیگر از پیامدهای تأسف‌بار و حسرت‌افزای رویگردانی از یاد خدا، قساوت قلب و سنگدلی است. خداوند می‌فرماید:
«أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى‏ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولئِكَ في‏ضَلالٍ مُبينٍ»: «آیا کسى که خدا سینه‏اش را براى اسلام گشاده است و بر فراز مرکبى از نور الهى قرار گرفته (هم‌چون کوردلان گمراه است؟!) واى بر آنان که قلب‌هایى سخت در برابر ذکر خدا دارند، آنها در گمراهى آشکارى هستند».

در روایتی که امام کاظم(علیه السلام) از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است، می‌خوانیم: «أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مُوسَى(علیه السلام) يَا مُوسَى لَا تَفْرَحْ بِكَثْرَةِ الْمَالِ وَ لَا تَدَعْ ذِكْرِي عَلَى كُلِّ حَالٍ فَإِنَّ كَثْرَةَ الْمَالِ تُنْسِي الذُّنُوبَ وَ إِنَّ تَرْكَ ذِكْرِي يُقْسِي الْقُلُوب»:‏  «خداوند متعال به موسى(علیه السلام) وحى فرستاد که اى موسى! از فزونى اموال خوشحال مباش و یاد مرا در هیچ حال ترک مکن؛ چرا که فزونى مال می‌تواند موجب فراموش کردن گناهان شود و ترک یاد من قلب را سخت مى‏کند». بنا بر این روایت، بین اعراض از یاد خدا و سنگدلی، ارتباط مستقیمی وجود دارد.

قساوت قلب، گاه آدمی را به جایی می‌رساند که حاضر می‌شود بهترین آفریده الهی و امام زمان خودش را بکشد.
 
 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.