رفتن به محتوای اصلی
یادداشت تبلیغی

نقش والدین در تربیت فرزندان

تاریخ انتشار:
به نظر کارشناسان امور تربیتی، عوامل پنج‌گانۀ «ژنتیک»، «خانواده»، «مدرسه»، «گروه‌های هم‌سال» و «تجربه‌های شخصی»، شکل‌دهنده اصلی شخصیت هر فردی به شمار می‌روند، اما در این میان، «خانواده» به‌ویژه والدین، از همه تأثیرگذارترند؛...

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ|

اشاره
به نظر کارشناسان امور تربیتی، عوامل پنج‌گانۀ «ژنتیک»، «خانواده»، «مدرسه»، «گروه‌های هم‌سال» و «تجربه‌های شخصی»، شکل‌دهنده اصلی شخصیت هر فردی به شمار می‌روند، اما در این میان، «خانواده» به‌ویژه والدین، از همه تأثیرگذارترند؛ زیرا شخصیت‌سازی و تعادل روانی انسان، در درون خانواده و به‌واسطه پدر و مادر شکل ‌می‌گیرد. متأسفانه، امروزه به دلیل ماشینی شدن زندگی، غالباً مسائل و مشكلات بیرونی خانه، چنان ذهن والدین را مشغول ساخته كه گاه از انجام‌وظیفه خویش در قبال فرزندانشان بازمی‌مانند.[1] در این نوشتار، نگاهی به نقش والدین در تربیت فرزند داشته، این موضوع مهم را در دو مرحله پیش و پس از تولد فرزند بررسی می‌کنیم.

مرحله پيش از تولد
برخی از اموری که پیش از تولد فرزند، نقش بسزایی در امر تربیت دارد، عبارت‌ است از:

1. انتخاب همسر شایسته
برخی تصور می‌كنند كه تربیت فرزند، بعد از تولدش آغاز می‌شود؛ حال‌آنکه این امر، به زمان پیش از تولد برمی‌گردد؛ ازاین‌رو در آموزه‌های دینی برای پیش و بعد بارداری زن، آداب و شرایط خاصی تعریف شده است که رعایت آن، در شخصیت و آینده فرزند تأثیر شگرفی دارد؛ چنان‌که طبق برخی تحقیقات، علاقه‌مندی مادر به فرزند در هنگام شیر‌دادن، در ثبات شخصیت او مؤثر است.[2] همچنین سفارش شده که در هنگام ازدواج، برای فرزنددارشدن دعا کنیم؛ چنان‌که قرآن کریم فرموده: «فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَوَهَبْنا لَهُ يَحْيى‏ وَأَصْلَحْنا لَهُ زَوْجَه‏؛[3] ما دعاى او (زکریا) را پذيرفتيم و يحيى را به او بخشيديم و همسرش را [كه نازا بود،] برايش آماده [باردارى] كرديم‏».
براین‌اساس، انتخاب همسر شایسته، از مهم‌ترین زمینه‌های تربیت فرزند است؛ زیرا طبق قانون وراثت، همان‌طور که صفات ظاهری والدین و اجداد به فرزند منتقل می‌شود، رذایل و فضایل اخلاقی آنان نيز به او انتقال می‌یابد. امام صادق‌(ع)مي‌فرمايد: «همسر خود را از طايفه پاك‌دامن و خوش‌اخلاق انتخاب كنيد. به‌درستي كه عِرْق (ژن)، در فرزند اثر مي‌گذارد».[4]

2. لقمه حلال
از نظر روان‌شناسان، غذا در شخصیت کودک تأثیر بسیاری دارد. اسلام نیز تأیید کرده که غذای سالم و حلال، در روح طفل اثربخش است.[5] کسی که تصمیم دارد فرزندی صالح تربیت کند، باید از غذاهای حرام و حتی شبهه‌ناک پرهیز کند.[6] به همین دلیل، خداوند می‌فرماید: «ای رسولان! از غذاهای پاکیزه (حلال) تناول کنید و به نیکوکاری و اعمال صالح بپردازید که من به هرچه می‌کنید، آگاهم». [7]
لقمه حلال ارتباط مستقیمی با کسب‌وکار پدر خانواده دارد. درصورتی‌که «كسب پدر حلال باشد، شير مادر هم حلال شده، به‌صورت غذا در دهان طفل نهاده مى‌شود».[8] ازاین‌رو، پدران باید برای به‌دست‌آوردن روزی حلال، حتی پیش از تشکیل خانواده دقت کنند. یکی از پدرانی که برای حلال بودن طعام اهمیت ویژه‌ای قائل شده، پدر مرحوم مقدس اردبیلی است. شیخ محمد اردبیلی در کنار تبلیغ به کار کشاورزی مشغول بود. یک روز وقتی جوی آب، سیبی را با خود آورد و ایشان آن را خورد، بلافاصله با خود گفت: این سیب برای که بود؟ و چرا آن را خوردم؟ سپس کسی را در مزرعه بکار گمارد و برای پیدا کردن صاحب سیب راه افتاد. پس از مدتی، صاحب باغ را پیدا کرد و جریان را به او گفت. صاحب باغ که مرد روشن‌ضمیری بود، او را انسان خوبی یافت و گفت: آیا ازدواج کرده‌ای؟ شیخ پاسخ داد: خیر. صاحب باغ گفت: آب کشاورزی شما از میان باغ من می‌گذرد و سیب هم مال این باغ است، اما آن را حلال نمی‌کنم! هرچه ایشان اصرار نمود و حتی خواست قیمت سیب را بدهد، او قبول نکرد. سرانجام گفت: به یک شرط حلال می‌کنم. دختری دارم که هم کور است، هم کر است و هم شَل. اگر با او ازدواج کنید، آن را حلال می‌کنم. شیخ محمد به‌ناچار قبول کرد. صاحب باغ او را به خانه برد. مجلس جشن عروسی را آراست و شیخ را به حجله روانه نمود، اما ‌داماد، در کمال شگفتی عروس را درنهایت کمال و جمال دید! پدر عروس را خواست و از او پرسید: شما که گفتید دختر من کور، کر و شَل است، اما این دختر چنان نیست! پدر دختر اظهار داشت: گفتم دختر من کر است؛ چون غیبت کسی را نشنیده، کور است؛ چون با دیده خود به نامحرمی ننگریسته و شَل است؛ چون بدون اجازه پدر و مادر، از خانه بیرون نرفته است».[9]

مرحله پس از تولد
نقش دوم والدین در تربیت فرزند، پس از تولد کودک ظاهر می‌شود؛ زیرا خميرمايۀ شخصيت كودكان، در كانون گرم خانواده شكل مي‌گيرد. اموری که در این هنگام باید به آن‌ها توجه نمود عبارت‌اند از:

1. شیر دادن
یکی از عوامل مؤثر در تربیت فرزند، شیر دادن به اوست. شیر مادر، در شخصیت‌سازی فرزند نقش اساسی دارد. امام علی(ع) فرمود: «أَلرَّضاعُ يُغَيّرُ الطّباع؛[10] شير، سرشت آدمی را دگرگون می‌سازد». امام باقر(ع) به خانواده‌ها سفارش نمود: «عَلَيْكُمْ بِالْوُضّاءِ مِنَ الظُّئُورَةِ فَإِنَّ اللَّبَنَ يُعْدِی؛[11] بر شما لازم است دايه پاكيزه‌ای برای شيرخوارگی كودكان خود برگزينيد؛ زیرا شير بر فرزند اثر می‌گذارد».
همچنین پسندیده است که مادران هنگام شیر دادن فرزندشان، وضو داشته باشند. رسول خاتم(ص) فرموده است‌: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا تَوَضَّأَ فَغَسَلَ وَجْهَهُ تَنَاثَرَتْ ذُنُوبُ‏ وَجْهِهِ؛[12] وقتی بنده وضو می‌گیرد و صورتش را می‌شوید، آثار گناهان از چهره‌اش زدوده می‌شود». براین‌اساس، وضو سبب نورانی شدن روح و صفای باطن می‌گردد و بستری مناسب برای رشد حالات معنوی در آدمی ایجاد می‌کند.[13] مادری که پیش از شیردهی وضو می‌گیرد، این آثار معنوی را به فرزند منتقل می‌سازد.
برای نمونه، مادر شیخ انصاری، هنگام شیر دادن فرزندش همواره وضو می‌گرفت. وقتی پس از تبریک به مناسبت اجتهاد شیخ انصاری از چگونگی تربیت فرزندش می‌پرسند، چنین بیان می‌کند: «با زحمتی كه من برای تربيت فرزندم كشيدم، اگر به مقام نبوت هم می‌رسيد، تعجب نمی‌كردم؛ چه رسد به مقام اجتهاد!»[14] مردم با شگفتی از زحمت‌های ایشان می‌پرسند و باز می‌گوید: «بيان زحمت‌های من برای تربيت او، از حوصله شما بيرون است؛ ولی برای نمونه می‌گويم که هرگز به او شیر ندادم، مگر اينكه با طهارت بودم و وضو داشتم».[15]

2. تعلیم و تربیت
اگر در جامعه‌ای تعلیم و تربیت فرزندان نهادینه شود، به‌تدریج راه انجام رفتارهای انحرافی بسته می‌شود و چنانچه والدین بتوانند تربیت و تعلیم روشمندی داشته باشند، میزان موفقیت و سعادت فرزندان خود را چند برابر نموده‌اند. رسول اکرم(ص) فرمود: «رَحِمَ‏ اللَّهُ‏ عَبْداً أَعَانَ‏ وَلَدَهُ‏ عَلَى‏ بِرِّهِ‏ بِالْإِحْسَانِ‏ إِلَيْهِ وَالتَّأَلُّفِ لَهُ وَتَعْلِيمِهِ وَتَأْدِيبِه؛ خداوند رحمت کند بنده‎ای را که فرزندش را بر نیکی و سعادت یاری کند؛ به اینکه به او احسان نماید، با او اُنس بگیرد و به آموزش‌وپرورش او بپردازد».
در این میان، آموزش قرآن به فرزند، ازجمله وظایف بسیار مهم پدر و مادر است؛ زیرا قرآن تمام قوانين هدايت و سعادت انسان‌ها را دربردارد و تلاوت آن، كليد ارتباط با خداست و تدبر در آيات جان‌بخش این کتاب آسمانی، سبب بيداری دل‌، شكوفايی استعداد و بروز خلاقیت در فرزند می‌شود.[16] ازاین‌رو، بیشترِ مادر عالمان و بزرگان دین به فرزندانشان خواندن قرآن را می‌آموختند و آن‌ها را بر اساس آموزه‌های قرآنی پرورش می‌دادند. مرحوم علامه ‌جعفری می‌گوید: «نخستین‌بار مادرم قرآن را به من یاد داد؛ حتی یادم می­آید یک ‌بار که به مشهد می­رفتیم، در طول راه مادرم قرآن می­خواند و میان راه که برای استراحت و نماز توقف کردیم، فرزندانش را دور خودش جمع کرد و یک سوره قرآن را به ما تعلیم داد».[17]
اُنس با قرآن، آینده نیک فرزند را تضمین می‌کند و آموزش آن، وظیفه‌ای است بر عهده پدر و مادر. حضرت علی(ع) می‌فرمايد: «حَقُّ الْوَلَدِ عَلَی الْوالِدِ أَنْ يُحَسِّنَ اسْمَهُ وَيُحَسِّنَ أَدَبَهُ وَيُعَلِّمَهُ الْقُرْآنَ؛[18] حقّ فرزند بر پدر، این است که نام نيكو برایش انتخاب کند، او را ادب بیاموزد و به او قرآن را آموزش دهد».

3. ازدواج
ازدواج، امرى است مهم و سرنوشت‏ساز که كاميابى يا شكست در آن، در زندگى آينده تأثير بسزايى دارد. همسر خوب و موافق، زندگى را قرين آرامش و آسايش مى‏كند و زمينه را براى پرورش استعدادهاى درونى و ترقى و تعالى فراهم مى‏سازد. برعكس، شكست در ازدواج موجب يأس و دل‌سردى مى‏شود و استعدادهاى درونى را از حركت و تكامل بازمى‏دارد؛ بنابراین پدر و مادر می‌توانند مهم‌ترین نقش را در انتخاب فرزند خود بازی کنند؛ مثلاً می‌توانند زمینه زودهنگام ازدواج فرزندان خویش را فراهم ساخته، موانع آن، مانند مشکلات اقتصادی را حل نمایند.
متأسفانه امروزه، جوانان از ازدواج سر باز می‌زنند و با بهانه‌های مختلف، آن را به تأخیر می‌اندازند. داده‌های آماری نشان می‌دهد رغبت جوانان به ازدواج کم شده و تأخیر در آن، در حال تبدیل‌شدن به یک امتیاز اجتماعی است. بر اساس آخرین سرشماری، یازده میلیون و 240هزار جوان مجرّد هستند که پنج میلیون و 570هزار تن از این جوانان را مردان، و پنج میلیون و 670هزار تن را زنان تشکیل می‌دهند.[19]
برخی پسران جوان به دلیل مشکلات شغلی، نمی‌توانند ازدواج کنند و برخی دختران نیز به دلیل عدم توانایی برای تهیه جهیزیه، خانه‌نشین شده‌اند. برای رفع این مشکل، باید چاره‌اندیشی نمود. یکی از این راه‌ها، اقدام والدین است؛ زیرا قرآن وظیفه ازدواج دختران و پسران را بر عهده همه افراد، به‌ویژه نزدیکان آنان قرار داده است.[20]
از سوی دیگر، در جامعه، افراد نیکوکار بسیاری داریم که می‌توانند جوانان را در امر ازدواج کمک نمایند. امام صادق(ع) می­فرماید: «فردی نزد پدرم آمد. از او پرسید: آیا زن داری؟ او گفت: خیر. پدرم در مورد فضیلت ازدواج با او صحبت کرد و به او هفت دینار طلا داد تا ازدواج کند».[21]
البته در این میان، برخی جوانان با بهانه‌های گوناگون، مانند فقر مالی، اقدام به ازدواج نمی‌کنند و یا با دید صرفاً مادی به آن می‌نگرند؛ حال آنکه در آموزه‌های دینی، خداوند وعده داده است مشکلات اقتصادی کسانی را که اقدام به ازدواج می‌کنند، حل نماید: «وَأَنْكِحُوا الْأَيامى‏ مِنْكُمْ وَالصَّالِحينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَإِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ‏؛[22] مردان و زنان بى‏همسر خود را همسر دهيد. همچنين غلامان و كنيزان صالح و درستكارتان را، اگر فقير و تنگدست باشند. خداوند از فضلِ خود، آنان را بى‏نياز مى‏سازد» .
در عصر پیامبر(ص)، جوان فقیری به محضر حضرت رسید و از نداری شِکوه کرد. رسول خدا(ص) به او فرمود: برو ازدواج کن! جوان حضور حضرت را ترک کرد و به فکر فرو رفت و با خود گفت: این چه راهبردی است؟ من که پول ندارم تا ازدواج کنم؟ در این فکر مشغول بود که مرد دیگری به او رسید و از دیدار او با پیامبر باخبر شد. آنگاه به دستور این آیه عمل کرد و گفت: من دختر زیبایی دارم. او را به عقد تو درمی‌آورم. آن مرد چنین کرد و جوان هم مسیر تلاش و مسئولیت‌پذیری را پیش گرفت و خداوند برکت داد و زندگی او به رفاه و پیشرفت تبدیل شد. سپس نتیجه را به پیامبر(ص) گزارش نمود. رسول خدا(ص) نیز خطاب به جوانان فرمود: «‌در امر ازدواج، درنگ و تردید ننمایید».[23]

4. احترام
يكى از خواهش‌هاى طبيعى نوجوانان، اين است كه مانند بزرگ‌سالان به شخصيتشان احترام بگذاریم. نوجوانان انتظار دارند كه پدران و مادران و همچنين بستگان، با آنان مانند بزرگ‌سالان برخورد نمايند.[24] رسول خدا(ص) فرمود: «أكْرِمُوا أوْلَادَكُمْ وَأحْسِنُوا أدَبَهُم؛[25] فرزندان خود را احترام نمایید و آنان را نیکو تربیت کنید». امام رضا(ع) نیز می‌فرماید: «اَجمِل مُعاشَرَتَکَ مَعَ الصَغیرِ وَالکَبیرِ؛[26] برخورد و معاشرت خود را با کوچک و بزرگ، زیبا گردان».
براین‌اساس، رسول خدا(ص) بارها به امام حسن(ع) و امام حسين(ع) احترام می‌گذارد. روزى پيامبر اكرم(ص) نشسته بود كه حسنین(ع) وارد شدند. حضرت به‌طرف كودكان رفت و با احترام از آنان استقبال نمود. آغوش خود را باز كرد و هر دو را بر شانه خویش سوار نمود و خطاب به آنان فرمود: « [فرزندان عزيزم!] مَركب شما، چه خوب مركبى است و شما چه سواران خوبى هستيد».[27]
عبيدالله‌بن‌عتبه مى‌گويد روزى در محضر سیدالشهدا(ع) بودم كه امام سجاد‌(ع) وارد شد. امام او را پيش خواند، به سينه‌اش چسبانيد، پیشانی‌اش را بوسيد و فرمود: «بِأبِي أنْتَ مَا أطْيَبَ رِيحَكَ وَأحْسَنَ خَلْقَك‏؛[28]‏ پدرم به فدايت باد! چقدر خوش‌بو و زيبايى».
آقابزرگ تهرانى مى‌گويد: «من خود شاهد بودم كه ميرزاى شيرازى چگونه با فرزند نوجوان خود با كمال ادب رفتار مى‌كرد. يك بار كه نزد ايشان بودم، پيش‌خدمتِ ميرزا آمد و براى فرزند آقا اجازه ورود گرفت و ميرزا اجازه داد. در اين هنگام، فرزند خردسال ايشان داخل شد و پس از سلام، همان‌جا ايستاد. ميرزا اجازه نشستن داد و فرزند درنهایت ادب، روى دو زانو نشست و چشم خويش را به زمين دوخت. ميرزاى شيرازى به پرسش از حال و درس كودك خويش پرداخت و در طى گفتگو، فرزندش را جز با كلمه «آقا» خطاب نمى‌كرد. پس از مدتى، فرزند اجازه رفتن خواست. پدر اجازه داد و به احترام او، كمى از جاى خود برخاست».[29]

5. نظارت و هدایت
مهم‌ترین نقش خانواده براي پیشگیری اعضای آن از انحراف‌های اجتماعی، نظارت بيشتر بر رفتار آن‌هاست. متأسفانه، در خانواده‌های امروزی، خانواده‌ها صرفاً نقش حمایتی پیدا کرده، نقش‌های هدایتی و نظارتی خود را کمتر ایفا می‌کنند. همین امر، موجب بروز آسیب‌هایی مانند عادی شدن روابط دختر و پسر و افزایش آمار اعتیاد جوان‌های مجرّد شده است.
عروس امام خمینی; می‌گوید: «امام بعد از سنّ تکلیف بچه‌ها، بیشتر دقتشان در تعلیم و تربیت آن‌ها بود. همیشه از ما می‌پرسیدند: آیا شما می‌دانید بچه‌تان کی از خانه بیرون می‌رود و کی می‌آید؟ با چه کسانی رفت‌وآمد می‌کند و یا چه صحبت‌هایی می‌کند؟»[30]
نکتۀ قابل‌توجه اینکه ائمه معصومین‌: بر نوع پوشش و انتخاب دوست فرزندان خود نظارت می‌کردند‌. سلمه می‌گوید نزد امام باقر(ع) بودم که امام صادق‌(ع) وارد شد‌. امام خطاب به او فرمود: فرزندم، آیا لباست را مرتب نمی‌کنی؟ امام صادق‌(ع) بیرون رفت و ما گمان کردیم لباسش کثیف است. سپس، بازگشت‌. به امام عرض کردم: فدایت شوم، چه اشکالی داشت؟ فرمود: لباسش بلند بود.»[31] همچنین، اهل‌بیت‌: مراقب بودند که دوستانِ فرزندانشان چه کسانی هستند و فرزندانشان با چه کسانی رفت‌وآمد دارند.[32]
متأسفانه، امروزه برخی پدر و مادرها به بهانه اینکه فرزندانشان بزرگ شده‌اند‌، مراقب آنان نیستند. اینان پدران و مادرانی هستند که تا وقتی فرزند‌شان مرتکب جرمی نگردیده و روانه زندان نشده‌، نمی‌دانند او کجاست و چه‌ می‌کند. این در حالی است که امروزه فرزندان ما، بیشتر از هر زمانی به مراقبت نیاز دارند؛ زیرا زمینه ناهنجاری‌ها افزایش یافته است و تهاجم فرهنگی، جوانان ما را تهدید می‌کند.

6. تشویق
ازجمله شيوه‏هاى تربيتى، تشويق است. تشويق، به منظور ایجاد انگیزه‌، شناسایی استعداد و قابلیت‌های کودکان و نوجوانان، امری ضروری است. چه‌بسا فرزندانی که از توانمندی‌ها و قابلیت‌های ‏خود آگاهی نداشته باشند و والدين بايد توانایی‌های فرزندانشان را شناسایی نموده و آن‌ها را به دلیل انجام کار‌های خوب، تشويق کنند.
اهل‌بیت: ضمن تشویق دیگران به این امر، ‏فرزندان خود را نیز تشويق می‌کردند. امام سجاد(ع) فرمود: «من به بيمارى شديدى مبتلا شدم. پدرم بر بالينم آمد و فرمود: چه خواسته‏اى دارى؟ عرض كردم: دوست دارم از كسانى باشم كه درباره آنچه خداوند برايم تدبير كرده، نپرسم؟ پدرم در مقابل اين جمله، به من آفرين گفت و فرمود: تو مانند ابراهيم خليلى که به هنگام گرفتارى، جبرئيل نزدش آمد و پرسيد: از ما كمك مى‏خواهى؟ او در جواب فرمود: [درباره آنچه پيش آمده،] از غير خداوند سؤال نمى‏كنم. خداوند، مرا كافى است و او، بهترين وكيل است».[33]
از دیگر سو، تنبیه نیز به معنای آگاه‌سازی و متوجه‌نمودن فرد از زشتی عملی است که مرتکب شده است. این اصل تربیتی، دامنه وسیعی را از عدم‌تأیید تا مجازات بدنی در برمی‌گیرد؛ ولی نباید به‌هیچ‌وجه، از حدّومرز لازم فراتر رفته، وسیله‌ای برای تشفّی خاطر و ابراز خشونت باشد. تنبیه، به‌ویژه از نظر تربیت دینی، باید از چنان ظرافتی برخوردار باشد که سبب آگاهی فرد به وظایفش و عدم تکرار رفتار نامطلوب شود.

7. محبّت
عمده‌ترین فقر بشريت در جامعه ماشينى جهان معاصر، فقر فرهنگى و عاطفى است و مهم‌ترين مشكل كودكان و نوجوانان امروزى در خانواده‌ها نیز كمبود محبّت است. در این راستا، اسلام به پدران و مادران سفارش کرده که نسبت به فرزندان خود ابراز محبّت کنند. اقدامات رفتاری، از قبیل روی زانو نشاندن، در آغوش‌گرفتن، بوسیدن و بر سر آن‌ها دست نوازش کشیدن، در بسیاری از روایات، مورد تأکید قرار گرفته است.[34]
پیامبر خدا‌(ص) فرمود: «أَحِبُّوا الصِّبْيَانَ‏ وَارْحَمُوهُم‏‏ فَإِذَا وَعَدْتُمُوهُمْ فَفُوا لَهُمْ؛[35] بچه‌ها را دوست بدارید و به آنان ترحّم کنید و هرگاه به آنان وعده‌ای دادید، عمل نمایید». امام صادق(ص) نیز فرمود: «إِنَّ‏ اللَّهَ‏ لَيَرْحَمُ‏ الْعَبْدَ لِشِدَّةِ حُبِّهِ‏ لِوَلَدِه‏؛[36] خداوند بنده را به جهت محبّت بيشتر به فرزندش، مورد رحمت قرار مى‌دهد». مردى حضور رسول اكرم(ص) آمد و اظهار داشت من تابه‌حال به هيچ‌يك از فرزندانم اظهار علاقه نكرده، يك بار هم آن‌ها را نبوسيده‌ام‌. بعد از رفتن او، رسول خدا(ص) فرمود: «هَذَا رَجُلٌ‏ عِنْدِی‏ أَنَّهُ‏ مِنْ‏ أَهْلِ‏ النَّار؛[37] به نظر من، اين مرد، اهل آتش است..» از منظر پیامبر خدا(ص) اظهار عشق و علاقه به فرزندان، عبادت محسوب شده، داراى ثواب و حسنه است: «مَنْ قَبَّلَ وَلَده كَتَبَ اللهُ لَهُ حَسَنةً؛[38] هركس فرزند خود را ببوسد، خداوند در مقابل اين عمل، براى او حسنه مى‌نويسد».

پی نوشت

[1]. گروهی از نویسندگان، سیمای خانواده در اسلام، ص 310.

[2]. حسینی‌زاده، سیره تربیتی پیامبر و اهل‌بیت‌:در تربیت فرزند، ص 62.

[3]. انبیا: 90؛ ر.ک: مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ج ‏13، ص 491.

[4]. طبرسى، مكارم الأخلاق، ص 197.

[5]. صدیقی، رازقیت خالق، جهالت مخلوق، ص 205.

[6] .http://abdolghaem.ir

[7]. مؤمنون، آیه 51.

[8]. حسن‌زاده آملی، هزار و یک کلمه، ج 2، ص 471.

[9]. مقدم، سرمایه سعادت و نجات، ص 29 ـ 31.

[10]. مجلسی، بحار الأنوار، ج 103، ص 323.

[11]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشيعة، ج 15، ص 189.

[12]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشيعة، ج 1، ص 398.

[13]. بسیطی، «نقش شیردهی در تربیت فرزند»، درس ‌گفتارها در:  www.mohammadivu.org  .

[14]. جمعى از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج 1، ص 332.

[15]. انصاری، زندگی و شخصیت شیخ انصاری، ص 77.

[16]. رضائيان بيلُندی، رسانه و نقش والدين در تربيت فرزندان، ص 65.

[17]. «گفتگو با خانواده علامه جعفری»، ماهنامه جامعه، ش 14، ص 22.

[18]. دشتی، ترجمه نهج البلاغه، ص 724، ح 399.

[19]. ر.ک: پایگاه اینترنتی ایرنا، نشانی: www.irna.ir/fa/News/81482462 .

[20]. نور: 23.

[21]. شیخ حرّ عاملى، وسائل الشيعة‏، ج 20، ص 19.

.[22] نور: 32.

[23]. کلینی، الکافی، ج 5، ص 330.

[24]‌. فلسفی، جوان از نظر عقل و احساسات، ج 1، ص 435.

[25]. طبرسى، مكارم الأخلاق‏، ص 223.

[26]. نورى، مستدرک الوسائل، ج 8، ص 354.

[27]. مجلسی، بحار الأنوار، ج 43، ص 319.

[28]. خزاز رازى، كفاية الأثر في النصّ على الأئمة الإثني عشر، ص 234.

[29] .www.elib.anhar.ir/pageview.asp?ID=21699

[30]. ستوده، پابه‌پای آفتاب، ج 1، ص 191‌.

[31]. حويزى، ‏تفسير نور الثقلين‏، ج 5، ص 454.

[32]. احمدى ميانجى، مكاتيب الأئمة، ص 234.

[33]. مجلسی، بحار الأنوار‏، ج 46، ص 67.

[34]. جمعی از نویسندگان، سیمای خانواده در اسلام، ص 292.

[35]‌. مجلسی، بحار الأنوار، ج 101، ص 92.

[36]. کلینی، الکافی، ج 6، ص 50.

[37]. کلینی، الکافی، ج 6، ص 50.

[38]. مجلسی، بحار الأنوار، ج 7، ص 304.

نگارنده: سمیرا واردی_  پژوهشگر.

منبع: ره توشه ماه رمضان۱۳۹۶_ کاری از گروه تولید محتوای معاونت فرهنگی وتبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.