فرهنگ تبلیغ (2)
نام نشریه: مبلغان، شماره 17
اشاره
در قسمت قبل به اهمیت و حساسیت روزافزون مقوله تبلیغ دینی و پیوند عمیق آن با حوزههای مختلف علوم و روشهای نو آمد بویژه در عرصه اطلاع رسانی اشاره كردیم و گفتیم كه قصد داریم در راستای رسالت خطیر خویش، یعنی پاسداشت از اندیشه قویم دینی و تبلیغ بایسته آن از مآخذی همچون كتب، مجلات، ره توشهها، گفتمانها، همایشها و گمانه زنیهای تبلیغی اثری موضوعی پدید آوریم تا ضمن ساماندهی به تجارب و دیدگاههای مبلغان محترم، چگونگی عرضه فرهنگ تبلیغ را به گونهای درخور شكل دهیم تا هر یك از عناصر علمی این مجموعه در جای خود سامان یابد و مراجعه به آن میسر گردد.
اینك بخش دوم این مجموعه تقدیم میگردد.
مقدمه
- معارف دین اسلام دارای ویژگیهایی است:
1- عمیق و گسترده است؛
2- دقیق است؛
3- جاذبه دار است؛
4- استقبال مردم را به همراه دارد؛
5- مطابق فطرت است.
- مبلغ باید در بیان عقاید عمیق، دقیق، وسیع، مطابق با فطرت و جاذبه دار سخن بگوید.
- پیامهای خداوند كه مبلغان الهی مامور ابلاغ آن هستند، عبارت است از: عقاید حقه، اعمال صالحه، اخلاق فاضله.
- مرحوم طبرسی در تفسیر آیه «فلا تطع الكافرین و جاهدهم به جهادا كبیرا» (1) میفرماید: «آیه یاد شده دلالت میكند كه جهاد متكلمان الهی در حل شبهههای مخالفان، از برترین و بزرگترین جهادها در پیشگاه الهی است.» (2)
- عقیده مبنا و سرچشمه اخلاق و رفتار است.
- نخستین مطلبی كه پیامبران الهی مردم را به سوی آن دعوت میكردند، خداپرستی و توحید بوده است.
كسی نزد پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله آمد و خواست تا پیامبر صلی الله علیه و آله از شگفتیهای دانش به او بیاموزد. پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: «در مورد سرآمد دانشها چه اندازه آگاهی داری كه از شگفتیهای دانش میپرسی؟ آن مرد گفت: سرآمد دانشها چیست؟
پیامبر پاسخ داد: «معرفة الله حق معرفته؛ شناخت خدا به گونهای كه شایسته اوست.» (3)
امام علی علیه السلام میفرماید: «معرفة الله علی المعارف.» (4)
شیوههای بیان عقاید
- تبیین موضوع بحث
- اقامه دلیل و اثبات مدعا
انواع دلیل:
1- دلیل عقلی محض كه هر دو مقدمه آن عقلی است؛ مانند: برهان وجوب و امكان.
2- دلیل عقلی غیر محض كه در آن مقدمه كبرا عقلی و مقدمه صغرا غیر عقلی است؛ مانند: برهان نظم.
3- دلیل نقلی؛ مانند: بحث معاد و امامت.
برخی از مسائل اعتقادی را جز از طریق وحی نمیتوان اثبات كرد، زیرا از مسائل غیبی است و فراتر از درك عقل است؛ مانند: حوادث قیامت.
راه نقل منحصر در وحی نیست. بلكه از طریق نقل غیر وحی نیز میتوان برخی از عقاید دینی را اثبات كرد، البته در صورتی كه نقل متواتر باشد؛ مانند: معجزات پیامبر.
در اثبات برخی از عقاید، به اقوال و آراء متخصصان علوم مختلف میتوان استناد كرد، چون اگر مفید یقین هم نباشد، به عنوان دلیل اقناعی سودمند است. مثلا روانكاوان میگویند: حس مذهبی یكی از ابعاد اصیل روح انسانی است؛ پس خداگرایی فطری است.
شكل ظاهر و ساختار منطقی دلیل از سه صورت بیرون نیست: قیاس، استقراء و تمثیل.
قیاس: استدلال از كلی به جزئی است. مانند: هر چه حادث است، پدید آورنده میخواهد. پس جهان آفریننده دارد.
استقراء: استدلال از جزئی به كلی است - در علوم طبیعی از همین روش استفاده میشود - یعنی، پس از آزمایش یك فرضیه در موارد مختلف و یقین به درستی آن، به صورت قانون كلی شناخته میشود.
این روش در الهیات و اثبات عقاید دینی، كاربرد چندانی ندارد. در زندگی روزمره افراد از این روش نیز استفاده میشود. استقرای مورد استفاده در زندگی از نوع استقرای سطحی و غیردقیق است ولی استقرای علمی، دقیق و منطقی است.
تمثیل: استدلال از جزئی به جزئی است و این در صورتی است كه حكم چیزی را میدانیم واز طریق آن، حكم چیز دیگری را كه همانند آن است، به دست میآوریم.
این روش در زندگی روزمره بیشتر كاربرد دارد. باید دانست تمثیل در صورتی مفید یقین و علم است كه وجه شبه میان اصل و فرع، علت حكم (اصل) باشد، كه در این صورت به استناد قانون علیت، حكم فرع نیز ثابت میشود.
مثلا علت حرمت شراب، مسكر بودن است.
پس كشمش مسكر نیز حرام است. فرض دیگری كه میتوان از تشبیه به عنوان یك طریق علمی استفاده كرد، آن است كه آنچه حكمش را نمیدانیم، نسبت به آنچه حكم آن را میدانیم از اولویت برخوردار باشد. این روش استدلال را «قیاس اولویت» مینامند. مثلا، اگر دانش آموز پاسخ مسئله را میداند، استاد او به طریق اولی میداند. اگر پیامبران علیهم السلام میمیرند، غیر پیامبران به طریق اولی میمیرند.
این روش كه از جزئی به جزئی استدلال میشود، نوعی از تشبیه است. این روش در علم كلام و الهیات رایج است.
مثال: اگر وجود دوربین عكاسی بدون سازنده دانا و توانا معقول نیست، دستگاه چشم انسان به طریق اولی سازنده دانا و توانا میخواهد.
تذكر: تمثیل و تشبیه دو نوع است:
1- اثباتگر، 2- تمثیل توضیح گر كه جنبه تبیینی دارد؛ یعنی مطلبی كه برهان عقلی یا نقلی دارد، از طریق تمثیل و تشبیه تبیین میگردد.
این روش در بیان معانی عقلی و نامحسوس بسیار مفید و ضروری است و در قرآن و احادیث بسیار به كار رفته است.
نكته مهم: در تمثیل توضیح گر نباید مثال به گونهای باشد كه تصویر نادرستی از واقعیت را در ذهن مخاطب ترسیم كند.
مثلا، در بحث توحید نباید از مثال دو راننده و یك ماشین برای دانش آموز استفاده كرد زیرا دانش آموزان دیده اند كه دو راننده یا بیشتر، به نوبت یك ماشین را میرانند و مشكلی پیش نمیآید. در این مورد میتوان از مثال یك نقاشی و دو نقاش، یك انشا و دو نویسنده و... استفاده كرد و چنین گفت: اگر عالم دو ناظم داشت، نظم نمیداشت و هماهنگ نمیبود.
- اعتراف به عجز در پاسخ بعضی سؤالات، از پاسخ نادرست دادن بهتر است.
- استدلال از نظر ماده و نوع مواد و گزارهای كه در آن به كار میرود، بر پنج قسم است:
برهان - جدل - خطابه - شعر - مغالطه
برهان: استدلالی است كه از مقدمات یقینی تشكیل شده و هدف از آن اثبات حقیقت است.
جدل: استدلالی است كه از مقدمات مشهور و مسلم تشكیل شده و هدف از آن الزام است (طرف نتواند نتیجه استدلال را انكار كند).
خطابه: استدلالی است كه از مقدمات مقبول و مظنون تشكیل شود و هدف از آن، اقناع است.
شعر: استدلالی است كه از قضایای تخیلی تشكیل میشود و شامل (مجاز، استعاره، كنایه و تشبیه) است كه در روان و احساسات شنونده تاثیر میگذارند، نه بر عقل و اندیشه او.
مغالطه: استدلالی است كه از قضایای شبیه به مشهورات یا یقینیات - یعنی قضایای مشبهه - تشكیل میشود. این قضایا در حقیقت از قوه وهم سرچشمه میگیرند. به عبارت دیگر، قوه وهم كه معانی جزئی را درك میكند، گاهی احكام كلی صادر میكند؛ احكامی كه در شان عقل است. در اثر این مرز ناشناسی قوه وهم، قضایای مشابه مشهورات یا یقینیات پدید میآید. لذا مشبهات و وهمیات را مواد مغالطه دانسته اند.
مثال: این حكم كلی عقلی كه «هر موجود جسمانی، مكان میخواهد.» درست است و این حكم جزئی وهمی كه «فلان موجود جسمانی، مكانی میخواهد.» نیز درست است ولی حكم به این كه هر موجودی مكان میخواهد، نادرست است. این نادرستی را عقل درك میكند. زیرا موجود غیر مادی مانند خدا نیازمند به مكان نیست ولی قوه وهم قادر بر چنین تفكیكی نیست و نیازمندی به مكان را در مورد خدا هم جاری میكند.
در قرآن به سه چیز به عنوان روش دعوت اشاره شده است: حكمت، موعظه حسنه، جدل. (نحل / 125).
- جدل: سخنی است كه گفتار طرف مقابل را مردود و رای او را باطل میسازد و رایجترین نوع آن، این است كه سخن و رای دیگری را با استناد به آنچه خود او قبول دارد، باطل كند.
- هرگاه جدل شرایطی را كه در علم مناظره برای آن گفته شده است، نداشته باشد، جدل نیك (حسن) نخواهد بود. مانند این كه در استدلال جدلی به جای استفاده از مشهورات و مسلمات، از مظنونات ومقبولات یا یقینیات غیر مشهور استفاده شود.
- قرآن كریم شرط حسن را برای جدل كافی نمیداند و جدال احسن را توصیه میكند. از امام صادق علیه السلام در باره جدال غیر احسن سؤال شد. امام دو مورد را در شمار جدال غیر احسن دانست:
الف - در جدال با اهل باطل هیچ گونه دلیلی اقامه نشود و تنها به انكار سخن آنان اكتفا شود.
ب - اهل باطل سخن حقی را بگوید و هدف او این باشد كه از آن به نفع خود استفاده كند و فرد مجادل (جدل كننده) برای این كه او چنان استفادهای نكند، سخن حق او را نپذیرد.
آنگاه امام فرمود: «چنین جدالی بر پیروان ما روا نیست، زیرا مایه تقویت مخالفان وتضعیف شیعیان میشود...» (احتجاج طبرسی، طبع مشهد، صص 21 و 22)
روش مشاركت در بحث و مراحل آن
1- موضوع مورد بحث روی تابلو نوشته شود.
2- از حضار خواسته شود هرگونه اطلاعاتی كه در باره آن دارند بگویند.
3- یادداشت اطلاعات حضار بر روی تابلو.
4- بررسی نظرات ارائه شده و بیان جهات قوت و ضعف آنها.
5- در پایان، پاسخ صحیح و كامل بیان شود.
توجه: این روش سبب میشود كه: اولا كلاس از حالت بی تفاوتی بیرون آید، ثانیا فضای تحرك و رقابت سالم ایجاد شود، ثالثا حضار چون خود را در بحث سهیم مییابند، نسبت به درس و فهم آن توجه بیشتری خواهند كرد، رابعا قوه خلاقیت حاضران تقویت خواهد شد.
برای مثال به روش علی علیه السلام بنگریم كه چگونه موضوع «امیدبخشترین آیه» در قرآن را به بحث گذاشت. علی علیه السلام خطاب به جمعیتی فرمود: «از نظر شما كدام آیه قرآن امیدبخشتر است؟ آنان پاسخهایی بدین قرار دادند:
«ان الله لا یغفر ان یشرك به و یغفر مادون ذلك لمن یشاء» (5)
«و من یعمل سوءا او یظلم نفسه ثم یستغفر الله یجد الله غفورا رحیما» (6)
«قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا» (7)
«والذین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا انفسهم ذكروا الله فاستغفروا لذنوبهم و من یغفر الذنوب الا الله» (8)
امام علیه السلام فرمود: همه آیاتی كه تلاوت كردید امیدبخش است ولی از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم كه میفرمود: امیدبخشترین آیه قرآن این آیه است:
«و اقم الصلوة طرفی النهار و زلفا من اللیل ان الحسنات یذهبن السیئات، ذلك ذكری للذاكرین» (9)
روش پرسش و تشویق و مراحل آن
1- طرح پرسشهایی به فراخور آگاهی و سطح فكری مخاطبان (كلم الناس علی قدر عقولهم).
2- در تشویق پاسخ درست، جایزهای در نظر گرفته شود.
3- برای به دست آوردن پاسخ، ماخذ و منبع مناسب در اختیار شنوندگان قرار گیرد یا به آنان معرفی شود.
4- از طرح سؤالات مشكل و پیچیده كه احتمالا مایه تردید و شك در عقاید دینی افراد است، پرهیز شود.
5- طراح سؤال باید از اطلاعات كافی در مورد سؤال برخوردار باشد تا بتواند به خوبی آن را توضیح دهد.
6- طراح سؤال باید دارای آمادگی و تسلط كافی برای پاسخهای اجمالی و تفصیلی باشد.
7- آگاهی از انواع سؤالها لازم است (مثلا این كه آیا سؤال از امكان یك چیز است یا از وقوع یك چیز)
مبلغ و بیان اخلاق
- بیان اخلاق بسیار مهم است. زیرا آن گونه كه از بی اخلاقی متضرر میشویم، از صاحبان اخلاق غیر صحیح (جاهل متنسك) هم ضربه میخوریم. فضایل را باید در كنار رذایل بیان كرد و حدود و مرز آنها را كاملا شناساند. باید مفاهیم اخلاقی را به طور دقیق و عمیق عرضه كرد تا توكل با تنبلی خلط نشود، غرور با عزت نفس به هم نیامیزد و مقام تسلیم جای خود را به حقارت ندهد.
امام عصر - عجل الله تعالی فرجه - از این آفت آخر الزمان خبر داده است. در دعای منسوب به ایشان آمده است: «... و عرفان الحرمه» ؛ یعنی توفیق گناه شناسی را از ایزد منان طلب میكند؛ مبادا گناه ثواب و ثواب گناه پنداشته شود.
- قبل از بیان صفت اخلاقی، لازم است مبلغ قبلا به آن عمل كرده باشد. هر چند برای مدت كوتاهی، تا تاثیر سخن بیشتر شود.
مبلغ و بیان سیاست
- فراتر از امور سیاسی سخن بگوییم.
- دادن آگاهی سیاسی غیر از جانبداری از جناح سیاسی است.
- در مباحث سیاسی و اجتماعی، كلیات لازم در باره زمینههای بحث بیان شود؛ مثلا عوامل شكست یا پیروزی یك نهضت.
- رفتار و گفتار مبلغ به نحوی نباشد كه نشان جانبداری از یك جناح خاص باشد.
- اگر در صد بیان تعالیم دین كمتر از بیان مسائل سیاسی باشد، ما دیگر در نظر مردم مبلغ دین به حساب نمیآییم.
- بیان مسائل سیاسی باید به آگاهی بیانجامد نه به تشنج.
- اطلاع درست و تحلیل صحیح لازمه مسائل سیاسی است. آن كس كه فاقد بینش و آگاهی سیاسی است، بهتر است وارد این مقوله نشود.
زمان تبلیغ
- اصولا تبلیغ؛ زمان بردار نیست. تبلیغ یوسف علیه السلام در زندان را به یاد بیاوریم. البته استفاده مناسب از زمان و موقعیت قابل انكار نیست.
- مبلغ منتظر زمان نمینشیند، بلكه زمان آفرین است و از موقعیتها برای تبلیغ استفاده میكند و رسالت را به انجام میرساند. شیرینی گفتار پیامبر صلی الله علیه و آله در خاطرهها باقی است، آنجا كه فرمود: «گناهان همچون این هیزمها جمع میشود، در حالی كه در آغاز چیزی به چشم نمیآمد.»
- جمله معروفی بین خطبا مشهور است كه میگویند: «اذا جاء الطعام بطل الكلام» توجه به موقع پذیرایی و اطعام و عدم هم زمانی آن با منبر ضروری است.
لباس مبلغ
- لباس روحانیت را گاه و بیگاه پوشیدن و درآوردن، به قداست مبلغ لطمه میزند.
- مبلغ باید تمیز، مرتب، معطر و در یك كلام «آراسته» باشد.
- ساده بودن لباس، مطلوب است.
- لباس نباید به گونهای باشد كه مستمع را از استماع و توجه به سخن باز دارد.
- وارسی لباس قبل از منبر ضروری است.
مبلغ و محل سكونت
آنچه رعایت آن در مكان سكونت برای مبلغ شایسته است:
- انتخاب حكیمانه پیامبر صلی الله علیه و آله مكرم اسلام در مورد محل سكونت در ابتدای ورود به مدینه منوره را از یاد نبریم كه رضایت خلق و خالق را كسب كرد.
- كارهای شخصی خود را در منزل، خودمان انجام دهیم و صاحبخانه یا خانواده او را به زحمت نیندازیم.
- گاهی صاحبخانه را دعوت كنیم و از او پذیرایی به عمل آوریم.
- بعضی لباسها را برای خشك شدن در محیط باز و قابل رؤیت قرار ندهیم.
- از اقامت در خانه افراد مورد اتهام خودداری كنیم.
- چون در بسیاری از روستاها و مناطق تبلیغی، از امكانات و عادات شهری خبری نیست؛ بهتر است طلبه خود را با محیطهای گوناگون و متفاوت عادت دهد و توانایی سازگاری با محیط را داشته باشد.
- منزل را تمیز نگه داریم و در نظافت اطاق، حیاط، دستشویی و توالت بكوشیم.
- اگر بودن در منزل برای اهل منزل ایجاد زحمت میكند (مثلا به جهت حفظ حجاب و..). سعی كنیم ساعات بیشتری را در خارج منزل باشیم و از مسجد، كتابخانه و حتی قدم زدن در محل تبلیغ و آشنا شدن با شهر و روستا و یا با استفاده از طبیعت اوقات خود را پر كنیم.
- مبلغ اگر چه سحرخیز نباشد، بهتر است در محل تبلیغ به سحرخیزی و نماز شب عادت كند.
- مبلغ قبل از همه، تطهیرات خود را (قضا حاجت، وضو، غسل و..). انجام دهد.
گاه گاهی برای اهالی منزل و خانه محل سكونت وسایلی از قبیل: ساعت دیواری، لامپ، كفش راحتی، خوراكی، لبنیات و... تهیه كند.
هدیه دادن كتاب، دفتر و قلم و مداد رنگی و شكلات و... به كودكان نیز مناسب است.
- با به جا گذاشتن هدایایی در منزل و محل تبلیغ، یاد مبلغ دینی را زنده نگه داریم.
- مبلغ میتواند با رفتارهایی آموزنده، بلندنظری و مناعت طبع خود را آشكار سازد. چه زیبا خواهد بود اگر در منزل میزبان با قبض آب، برق، تلفن، گاز روبرو شود؛ قبض را مخفیانه پرداخت كند و پس از پرداخت، آن را به صاحب منزل بدهد و در صورت امكان وجه پرداختی را نیز دریافت نكند.
- مبلغ جز در موارد استثنایی از اظهار نظر در مورد تعمیر منزل میزبان یا تغییر آن و تبدیل به منزل دیگر و نظایر آن خودداری كند. چون این قبیل اظهارنظرها باعث میشود كه دیگران با خود بگویند، چقدر از مخارج و هزینههای مربوط به این اقدامات بی خبر است و یا طرح این گونه پیشنهادها را ناشی از راحت طلبی و رفاه زدگی او بدانند. به طور كلی طرح این گونه مطالب، وجهه روحانی مبلغ را زیر سؤال میبرد.
- اگر خانواده خود را همراه نبرده ایم، غیر مستقیم به اهالی بفهمانیم كه زن و بچه داریم تا اذهان (چه مثبت و چه منفی) در مورد ما آرام گیرد.
- از كارهایی كه برای اهل منزل ایجاد زحمت میكند، خودداری كنیم از قبیل:
الف - روشن گذاشتن چراغ تا دیر وقت، كه مزاحم خواب دیگران است.
ب - استفاده بیش از حد از مواد سوختی و انرژی زا كه تهیه آن و هزینه مربوط به آن برای اهل منزل با زحمت همراه است.
ج - رعایت نكردن آداب و عادات اهل منزل
د - رفت و آمد بی موقع و دیر وقت.
- مكان تبلیغ را بر اساس اولویتها و نیازها انتخاب كنیم.
- هر جایی میتواند مكان تبلیغ باشد. مهم آن است كه مبلغ، مبلغ باشد.
- توجه به بایدها و نبایدهای مكان تبلیغ از جمله: پیشینه مكان، همسایگان، نظافت محیط، دور و نزدیك بودن جا، نور، تهویه، صدا و صوت و..).
مبلغ و امور مالی
- سخن از مسائل مادی و توجه به مادیات، اعتماد و تقدس مبلغ را خدشه دار میكند.
- باید مردم را در امور مالی و معیشتی راهنمایی كرد. اما دخالت مستقیم، مبلغ را در موضع تهمت قرار میدهد.
- مبلغ علاوه بر احكام عبادی باید در احكام اقتصادی قوی باشد. نیم بیشتر احكام مربوط به امور مالی است. از قبیل: خمس، زكات، وقف، تجارت و مكاسب و معاملات، هبه، ارث، شركت، صلح، اجاره، رهن، مضاربه، مزارعه، مساقات، جعاله، وكالت، قرض، حواله، كفالت، ودیعه (امانت) ، عاریه، مهریه، نذر، وصیت، لقطه، ممنوع التصرف در مال، حج، صدقه، بانك، ربا، بیمه و...
- پاداش تبلیغ قابل شمارش نیست. برای پول منبر، حساب باز نكنیم. مبادا تبلیغ، این امر آسمانی را زمینی كنیم و كار خود را به عنوان «شغل» بدانیم.
- به قول عدهای از مبلغان با سابقه و پرتجربه، پول روضه خوانی امام حسین علیه السلام از حلالترین پولها و با بركتترین آنها است.
مبلغی گفت: «من از منبر رفتن خود نمیخواهم پول بگیرم» ؛ بزرگی فرمود: «اشتباه میكنی، پول را بگیر. زیرا اگر تو پول نگیری، بیشتر مردم به تو رو خواهند آورد و تو را دعوت میكنند كه به رایگان منبر میروی؛ در نتیجه منابر دیگران لطمه میخورد. ثانیا با این كار عمل و منبر دیگران را كه پول میگیرند، زیر سؤال میبری.»
- بهتر است نه صریحا و نه تلویحا راجع به وجه تبلیغ سخنی گفته نشود.
- مردم باید بدانند «روضه خوانی» قابل قیمت گذاری نیست. امام رضا علیه السلام به دعبل شاعر به خاطر اشعاری كه خواند و مرثیه اهل بیت علیهم السلام را اجرا كرد، صد دینار رضوی اعطا فرمود و جامه خود را نیز به دعبل بخشید و باز از كمی آن عذر میخواست.
مبلغ و مسجد (10)
درباره مسجد رعایت امور زیر لازم است:
1- فعال كردن كتابخانههای مساجد
2- اهتمام به نظافت مساجد
3- رسیدگی به نور، صدا، تهویه و... در مساجد
4- رفاقت با خادم مسجد و راهنمایی كردن او با نرمی و مدارا
5- یكی از نامهای مسجد، «جامع» است. شاید این نامگذاری به این خاطر است كه مسجد در بر گیرنده گروهها و طبقات مختلف مردم در جامعه اسلامی است. پس مبلغ نباید مسجد را خصوصی كند.
6- علامت مساجد شیعه، دو مناره داشتن آنهاست.
7- ساخت مساجد به صورت سنتی صحیح است، نه معماری جدید (بدون مناره) یا استفاده از فرمهای غیر متعارف در ساختمان آن. البته از زیباسازی مساجد نباید غفلت كرد.
8- نماز جماعت در مسجد نه خیلی سریع باشد كه باعث شود مامومین به ركوع و سجود نرسند و اصلا به نماز توجه پیدا نكنند و نه خیلی آهسته كه باعث فراری دادن جوانان و خسته شدن سالخوردگان شود.
9- بسیج مسجد و اقدامات آنها زیرنظر اشخاص پخته و جا افتاده اجتماعی باشد تا از خطاها و تندرویهای احتمالی جلوگیری شود.
10- آشنا شدن با اهل مسجد و در صورت غیبت یكی از آنها جویا شدن از حال او و عیادت از آنها.
- مبلغ در مقام امام جماعت بهتر است كه برای پاسخگویی به مسائل شرعی و رفع مشكلات مردم زودتر از همه در مسجد حاضر شود و دیرتر از همه، خارج شود.
11- برنامهریزی و هماهنگی با مساجد و حسینیههای دیگر لازم و مؤثر است.
12- تشكیل گروههای اذان و اقامه، قرائت قرآن و ترجمه و مفاهیم آن، و نظم دادن به تكبیرگویان جوان (رفت و آمد جوانان برای پذیرش نقش «مكبر» بهتر از اصرار در به كارگیری میكروفن است).
· پاورقــــــــــــــــــــی
1) فرقان، آیه 52
2) مجمع البیان، ج 8- 7، ص 175
3) بحار الانوار، ج 3، ص 269
4) غرر الحكم، ص 81
5) نساء، آیه 116
6) نساء، آیه 110
7) زمر، آیه 53
8) آل عمران، آیه 135
9) هود، آیه 114؛ اصول كافی، كتاب توحید، باب حدوث العالم.
10) برای آشنایی با تاریخ مسجد و احكام و آداب آن، به مجله «مسجد» یا كتابهایی از قبیل «سیمای مسجد» و... مراجعه كنید.
افزودن دیدگاه جدید