سرمشقهای زندهی تبلیغات
نام نشریه: مبلغان، شماره 10
اشاره
نوشتۀ حاضر متن سخنرانی حضرت آیت الله حاج آقا حسن امامی است كه در تاریخ 30 /4/ 1379 در مركز آموزشهای تخصّصی تبلیغ حوزۀ علمیۀ اصفهان ایراد شده است و با اندكی تلخیص و تبدیل از زبان گفتاری به نوشتاری، به محضر خوانندگان گرامی تقدیم میگردد.
مقدمه
قرآن كریم میفرماید: «فلولا نفر من كل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین ولینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلّهم یحذرون»؛ (1)
چرا از هر گروهی از آنان، طایفهای كوچ نمیكند تا در دین آگاهی یابند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود، آنها را بیم دهند. شاید آنها بترسند.»
شغل طلاب علوم دینی شغل انبیا است. هدف از تفقه در حوزههای علوم دینی باید تبلیغ و انذار قوم باشد تا مردم تحت تأثیر همین تبلیغات ساخته شوند.
از آن جا كه حركت تبلیغی ما، ادامۀ حركت تبلیغی انبیای الهی است باید روش انبیا را در تبلیغ دین، الگوی خویش قرار دهیم.
خداوند متعال برنامههای تبلیغی انبیا را در قرآن كریم منعكس كرده است و ما میتوانیم شیوههای تبلیغ را از قرآن فرا گیریم. به عنوان نمونه اوّلین آیات وحی در غار حرا بر پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله نازل شد، كه:
«اقرأ باسم ربّك الّذی خلق* خلق الانسن من علق* اقرأ و ربّك الاكرم* الّذی علّم بالقلم* علم الانسن مالم یعلم*» (2)
خداوند متعال با اوّلین آیات وحی به پیامبرش میآموزد كه مسألۀ دین بر مبنای علم است و پیامبری كه میخواهد دین را تبیلغ كند، ابتدا باید قرائت و خواندن را تمرین كند.
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله پس از دریافت اوّلین فرازهای وحی خسته و كوبیده به سوی خانه روانه میشود. غار حرا در دامنۀ كوه صعب العبوری است و پایین آمدن از آن پیامبر را خسته كرد. وقتی به خانه میرسند، میخوابند تا قدری بیاسایند. جبرئیل امین نازل میشود و اوّلین آیههای سورۀ مدثر را برای او قرائت میكند. این آیات، برنامۀ بیست و سه سال تبلیغ پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله است. فرامین شش گانۀ مطرح شده در این سوره، همیشه سرمشقهای زندهای برای تبلیغات دینی است. اینك فرامین شش گانۀ خداوند در رابطه با تبلیغ را به عنوان سرمشقهای زندۀ تبلیغات مطرح میكنیم.
سرمشقهای زندۀ تبلیغات
خداوند متعال در سورۀ مدثر میفرماید: «یا ایها المدّثّر* فم فانذر* و ربّك فكبِّر* و ثیابك فطهّر* والرجز فاهجر* ولا تمنن تستكثر* ولربّك فاصبر»؛ای جامه بر خود پیچیده! برخیز و انذار كن و پروردگارت را بزرگ بشمار و لباست را پاك كن و از پلیدی دوری كن و منت مگذار و فزونی مطلب و به خاطر پروردگارت شكیبایی كن.»
1 ـ بسیج قوا
خداوند متعال در اوّلین دستور خود میفرماید: «قُم فانذر» گرچه كلمۀ قیام در لغت به معنای ایستادن است ولی منظور از كلمۀ قُم در این جا این نیست كه الان پا شود و بایستد. انسان وقتی بخواهد كاری انجام دهد، باید تمام نیروهای خود را بسیج كند؛ مثلاً، در جنگ باید آنچه را در توان دارد، برای مبارزه با دشمن صرف كند. در رختخواب و به صورت نشسته نمیتوان با دشمن جنگید. چون انسان در حالت خواب بر همۀ قوای خود تسلّط ندارد. اگر نشست، مقداری از نیروها در اختیارش میآید. اگر ایستاد، بر تمام قوا مسلّط شده و میتواند با دشمن بجنگد.
كلمۀ قُم اشاره به همین معنا دارد؛ یعنی، یا رسول اللّه اینك كه میخواهی برای تبلیغ آماده شوی، باید تمام نیروهایت را بسیج كنی تا بتوانی وظیفۀ تبلیغ را به انجام رسانی.
2 ـ انذار
وظیفۀ دوم انذار است. فرمود «قُم فانذر»؛ بایست پس انذار كن.» انذار كنایه از تبلیغ است، زیرا تبلیغ مراحلی دارد و اوّلین مرحلهاش انذار است. اگر بخواهیم روی یك تابلو كه قبلاً چیزهایی ترسیم
شده است، چیزی را ترسیم كنیم، باید اوّل نوشتهها و نقشهای پیشین را پاك كنیم. با وجود آنها نمیتوان به هدف رسید. انبیای الهی نیز اوّل باید انذار كنند تا به وسیلۀ آن، مرحلۀ تخلیه صورت گیرد و نوبت به مراحل تحلیه و تجلیه برسد. قرآن كریم دربارۀ پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله میفرماید: «یزكّیهم و یعلّمهم الكتاب والحكمة» (3)
بدون انذار تزكیه تحقق پیدا نمیكند و تا تزكیه نباشد تحلیه نمیشود. در ابتدا بهترین راه تبلیغ استفاده از شیوۀ انذار است، به صورتی كه لرزه بر اندام مستمع اندازد. در این صورت پذیرش مستمع بیشتر خواهد شد.
برای تزریق آمپول به بدن، اوّل باید پوست بدن به وسیلۀ سوزن شكافته شود. تا پوست شكافته نشود، امكان انتقال موادّ به داخل رگ وجود ندارد. برای ورود موعظه به قلب شنونده نیز اوّل باید قلب او شكافته شود. تا گوینده، قلب شنونده را قبضه نكند، موعظه اثر نمیگذارد و یكی از از شیوههای قبضه كردن قلب مخاطب، انذار است.
مثلاً، اگر در شبهای قدر بخواهد مردم را وادار به توبه كند، اوّل باید قدری آنها را انذار كند و مسائلی از قبیل: مرگ، سكرات مرگ، شب اوّل قبر، فشار قبر، جهنّم، ملائكۀ غلاظ و شداد و... را مطرح كرده و قلوب آنها را آمادۀ پذیرش بحث توبه كند، آن وقت موعظاش اثر میگذارد.
3 ـ روشنی هدف
امروزه دنیا، دنیای تبلیغات است و برای كارهای تبلیغاتی هزینههای فراوان میشود. به عنوان نمونه شهرداری برای تبلیغ از یك شغل یا یك كالا آن هم فقط روی یك تابلو در یك جای غیرحساس شهر، چهارصد هزار تومان دریافت میكند و اگر بخواهد در جای حساس شهر آن را نصب كند، میلیونها تومان پول میگیرد ـ بسیاری از افراد این پول را میپردازند ـ اینها نشانۀ اهمّیت تبلیغات در دنیای معاصر است.
مبلّغ باید هدف خود را در تبلیغ روشن كند و بدون هدف و یا با هدفی غلط سرمایۀ عظیم تبلیغ را بر باد ندهد.
آیۀ شریفه «و ربك فكبّر» هدف تبلیغ را تبیین میكند. این آیه میخواهد به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله بگوید كه الان مردم در اثر جهل، خدا را آن قدر پایین آورده اند كه او را در حد یك بت قرار داده و پرستش میكنند. تو باید آن قدر كار كنی تا خدا را در نظر مردم بزرگ جلوه دهی.
مردم تا به این دنیا چسبیده اند، رشد نمیكنند. باید كاری كنیم كه این دنیا و آنچه كه در آن است در نظر مردم بی ارزش باشد، تا رشد پیدا كنند. باید كاری كرد كه مردم خدا را بزرگ بشناسند و تسلیم او شوند. این كه در هر جایی از نماز الله اكبر میگوییم معنایش چیست؟ برای قرائت، رفتن به ركوع، رفتن به سجده و... الله اكبر میگوییم. معنایش این است كه اعمالی كه انجام میدهیم، بر مبنای تسلیم الی الله است و تا خدا را بزرگتر از همه چیز ندانیم آن حالت تسلیم محض برای ما پیدا نمیشود.
هدف از تبلیغ توجّه مردم به سوی خداست و برای رسیدن به این هدف باید خدا را بزرگ معرفی كرد تا مردم از غیر خدا جدا شوند و به سوی خدا و معنویت هدایت شوند.
4 ـ تواضع، شرط اساسی
یكی از شرایط اساسی مبلّغ، تواضع و فروتنی است. در ذیل آیۀ شریفۀ «و ثیابك فطهَّر» مفسرین فرموده اند: مردم خیلی متكبر بودند و این تكبرشان براساس جهل بود. لباس هایشان را خیلی بلند میدوختند. به گونهای كه هنگام راه رفتن به زمین كشیده شده و آلوده میگردید.
در همین زمان هم موارد مشابه وجود دارد. زمانی كه شاه معدوم میخواست با فرح ازدواج كند، پیراهنی در فرانسه برای فرح دوختند. وقتی آن را پوشید، نمیتوانست راه برود. دو نفر میآمدند، یكی این طرف پیراه ن و دیگری آن طرف پیراهن را بالا میگرفت تا او بتواند راه برود. این نحوه لباس پوشیدن برای اظهار بزرگی و عظمت بود.
خداوند متعال برای این كه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله را متوجّه مسألۀ تواضع كند، با كنایه میفرماید: «و ثیابك فطهر» یعنی باید كاری كنی كه لباست آلوده نشود؛ یعنی، باید لباس هایت را كوتاه بگیری تا آلوده نشود و این كنایه از تواضع است.
كسی كه میخواهد مردم را ارشاد و راهنمایی كند، باید مردمی باشد. برای مردمی شدن باید واقعا با مردم آمیخته شد. تا مبلّغ تواضع پیدا نكند، نمیتواند مردمی باشد و در آنها اثر بگذارد. موفقترین مبلّغین كسانی بودند كه با مردم آمیخته بودند، در میان مردم بودند و با مردم معاشرت داشتند.
5 ـ پرهیز از آلودگی
خداوند متعال در پنجمین دستور خود در آیۀ شریفۀ «والرجز فاهجر»پیامبر خویش را از آلودگیها بر حذر میدارد. هر یك از آلودگیهای فكری، اخلاقی و عملی موجب عدم موفقیت مبلّغ در امر تبلیغ دین است. زیرا نقطه ضعفهای عقیدتی، اخلاقی و عملی، قویترین عامل برای خنثی كردن تبلیغات است. اخلاق بد مبلّغ موجب میشود زحماتش بر باد رود. عقیدۀ انحرافی و یا عمل بد و معصیتی كه از مبلّغ سر میزند، نیز این چنین است.
این كه میگوییم انبیا و ائمۀ اطهار باید عصمت داشته باشند و حتّی سوء سابقه از طفولیت تا هنگام مرگ نداشته باشند «چه در گناه كبیره، و چه در گناه صغیره، چه به صورت عمدی یا سهوی» برای همین امر است.
حضرت موسی علیه السلام وقتی كه میخواست، به تبلیغ برود، فرمود: «ولهم علی ذنب فأخاف ان یقتلون (4)» خداوند به او فرمود: برای تبلیغ به سوی مصر حركت كن. و او میخواهد بگوید خدایا! من یك سابقه دارم و نمیتوانم آن جا بروم؛ من آدم كشتهام. ولو به حق كشته بود ولی میگوید میترسم آن جا بروم و آنها بخواهند قصاص كنند و من به هدف نرسم.
اتّفاقا وقتی حضرت موسی علیه السلام با فرعون مواجه شد، فرعون انگشت روی همین نقطه ضعف گذاشت و گفت: تو همان نیستی كه آدم كشتی؟ وقتی فرعون میخواهد تبلیغات حضرت موسی را خنثی كند مسألۀ پروندۀ قتل آن قبطی را مطرح میكند و این خیلی مهم است. البته حضرت موسی علیه السلام گناهكار نبود ولی فرعون و اطرافیان او، او را گناهكار میدانستند و از این فرصت استفاده میكردند.
باید بهترین و پاكترین افراد در مسیر تبلیغ گام بر دارند تا نقطۀ ضعفی از گذشته خود در طول زندگی نداشته باشند.
كسی میتواند در جامعه تبلیغ كند كه بعنوان فردآلوده و منحرف شناخته نشده باشند.
6 ـ پرهیز از منت گذاشتن
در رابطه با آیۀ كریمۀ «ولا تمنن تستكثر» دو نكته قابل توجّه است:
الف ـ منت گذاشتن بر مردم موجب خنثی شدن عمل است. قرآن كریم میفرماید: «ولا تبطلوا صدقاتكم بالمن والاذی» (5)
اگر كسی صدقه بدهد و بعد از آن بر فقیر منت بگذارد، صدقهاش را بی اثر میكند. اگر مبلّغ نیز مردم را ارشاد كرد و بر سر آنها منّت گذاشت، اثر تبلیغات او خنثی میشود.
ب ـ یكی از چیزهایی كه انسان را از كار باز میدارد، این است كه فكركند به مرحلۀ نهایی رسیده است. مبلّغ نباید فكر كند كه كار مهمّی كرده است. او نباید خدمات خودش را جلوه داده و بگوید من چنین و چنان كردم. او نباید فكر كند كه به مرحلۀ نهایی از خدماتی كه باید انجام میداد رسیده است. زیرا هر مقدار كه انسان تلاش كند، باز هم كم است. اگر انسان بار مسؤولیت را احساس كند، واقعا میفهمد كه در مقابل آن مسؤولیت خطیر الهی كاری نكرده است.
یك خاطره
علامۀ مجلسی ظرف 63 سال عمر خود خدمات بزرگی انجام داده است. او یك دوره بحار را نوشت كه فقط خواندنش برای ما مشكل است تا چه رسد به این كه بخواهیم جمع آوری كنیم، بخوانیم، بنویسیم و تحقیق و ترجمه كنیم. سید نعمت الله جزایری مدت هشت سال در اصفهان بود و در مدرسۀ خالصیه تدریس میكرد. علامۀ مجلسی رحمه الله به حاج محمّدتقی دولت آبادی دستور داد برای تدریس سید نعمت الله جزایری این مدرسه را بسازد. قبل از این كه این مدرسه ساخته شود، سید نعمت الله جزایری در خانۀ علامۀ مجلسی مشغول كار بود. سید نعمت الله میگوید: «سه ساعت بعد از نیمه شب بود. صدای در را شنیدم. فهمیدم كسی غیر از علامۀ مجلسی نیست. در را باز كردم. علامه وارد خانه شد و گفت: من در یك جمله از روایتی گیر كردهام، نظر شما چیست؟»
وقتی انسان این كار شبانه روزی را میبیند، واقعا احساس حقارت میكند. اگر شبانه روز تبلیغ كنیم، باید این احساس را داشته باشیم كه هنوز هم كاری نكردهایم.
رمز موفقیت
آخرین و مهمترین دستور خداوند متعال بعد از مراحل شش گانۀ فوق سفارش به صبر و بردباری در راه خداست «و لربّك فاصبر» تبلیغ دین كار سختی است و مشكلات عدیدهای دارد. ناراحتیها، خستگیها و كوفتگیها دارد و اگر صبر نباشد، كسی در مراحل ذكر شده موفّق نیست. اگر انسان طاقتش كم شود، نمیتواند هیچ كدام از دستورات یاد شده را اجرا كند.
صبر در امر تبلیغ از میان انواع سه گانۀ صبر (صبر در طاعت، صبر در مصیبت، صبر در معصیت) از نوع صبر بر طاعت خداوند است.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله الگوی تبلیغ
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله دستورات الهی تبلیغ را در اوّلین فرازهای وحی گرفت و در طول بیست و سه سال آنها را پیاده كرد. بر ماست كه تك تك آنها را از لابلای حوادث و جرایانات زمان پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله جست و جو كنیم. باید دید كه آن بزرگ منادی توحید چگونه قیام كرد؟ چگونه انذار كرد؟ چگونه خدا را تكبیر كرد؟ و چگونه از پلیدیها پرهیز نمود؟ او چگونه تواضع كرد؟ و چگونه برای اجرای این دستورات الهی صبر پیشه كرد؟ نحوۀ رفتار پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در طول مدّت تبلیغ دینیاش برای ما الگوست.
«لقد كان لكم فی رسول الله اسوة حسنه» (6) و برای شرح زندگانی پیامبر صلی الله علیه و آله بهترین سند خود قرآن است. تمام اعمال، برنامهها و دستورات خداوند به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در قرآن منعكس شده است. باید دید خداوند به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله چه چیزی را نشان میدهد. دستورات الهی به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در رابطه با تبلیغ چیست و شیوۀ پیاده كردن آنها از سوی پیامبر اكرم چگونه است؟ كه همۀ آنها میتواند سرمشقهای زندهای برای تبلیغات ما باشد.
· پاورقــــــــــــــــــــی
1 ـ توبه/ 122.
2 ـ علق/ 5 ـ 1.
3 ـ جمعه/ 2.
4 ـ شعراء/ 14.
5 ـ بقره/ 263.
6 ـ احزاب / 21.
افزودن دیدگاه جدید