یک دختر خانم زیبا خطاب به رئیس شرکت امریکایی «ج.پ مورگان» نامهای بدین مضمون نوشته است: «میخواهم در آنچه اینجا میگویم، صادق باشم. من 24 سال دارم. جوان و بسیار زیبا، خوشاندام، خوشهیکل، خوشبیان، دارای تحصیلات آکادمیک و مسلط به چند زبان دنیا هستم.
کتاب شمیم عفاف
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| داستان های واقعی با موضوع حجاب و عفاف
برشی از کتاب "شمیم عفاف" فصل سوم؛ پیامدهای بدحجابی |قسمت اول.
زمانی که دبیرستان بودم، ازدواج کردم؛ در آن دوران، همسرم دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف بود. همراه او به تهران آمدم و در خوابگاه دانشجویی زندگی خود را آغاز کردیم.
با دست، آرام به کتف شوهر این خانم زدم و بهش گفتم: «ببخشید آقا!» مرد برگشت به من نگاه کرد و جواب داد: بفرمایید، فرمایشی بود؟ گفتم: «خیر، نمیخواستم مزاحمتون بشم. راستش میخواستم ببینم اجازه میدید به خانمتون نگاه کنم؟» ...
وقتی وارد اتوبوس شدم، کمی ترسیدم از اینکه سفر سختی در پیش داشته باشم. نمیدانستم با این همه دختران کمحجاب و آرایشکرده چگونه باید برخورد کنم؛ بهویژه چند نفر از آنها که خیلی شیطنت هم داشتند ...
سید مهدی قوام، یکی از وعاظ مشهور تهران در دوران طاغوت، یک شب پس از اتمام روضه، وقتی از پلههای منبر پایین آمد، بانی مجلس، «حاج شمسالدین»، دست در جیبش کرد و پاکتی به ایشان داد و گفت: «آقا سید، ناقابله، اجرتون با صاحب اصلی محفل.» آقا سید مهدی تشکر کرد و پاکت را بدون شمردن پَرِ قبایش گذاشت. حاج شمسالدین گفت: آقا سید، حاج مرشد شما را تا دَم در منزل همراهی میکنند. حاج مرشد لبخندزنان نزدیک شد و دو تایی به راه افتادند.
لیلا حسین، نام زنی است که در مصاحبه با شبکه اهلالبیت تیوی اظهار میدارد به جهت شیفتگی به زیباییهای حجاب، از دین یهودی به دین اسلام مشرف شده و حجاب کامل را برگزیده است.
لبهای پُرخنده دخترکان بیحجابی که از کنارش رد میشدند، گواهی از به سخرهگرفتن پوشش او در این گرمای وحشتناک میداد. گاهی هم کسی بود که متلکی بیندازد و او را به بغل دستیاش نشان دهد. گرمت نیست؟ این چیه پوشیدی توی این گرما؟
روزها میگذشت و من به مدرسه میرفتم و هر روز مدیر برای پدرم نامه میفرستاد و از او میخواست که مرا بیحجاب به مدرسه بفرستد. فرانسه را بهاصطلاح مهد آزادی میدانند ...
وقتی وارد دانشگاه شدم، از چادر متنفر بودم و خیلی تعجب میکردم از اینکه بعضی دخترهای چادری، درسخوان و باهوش بودند و شلخته، بدتیپ و بینظم نبودند. لباسهای مد روز میپوشیدند، ادکلن میزدند ...